11.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽تسخیر #جنیان در_مجلس #صوفیه(فرقه منحرفه رفاعی)⚠️⚠️
✋افراد حساس و بیماران قلبی این کلیپ رو نبینند.⛔️⛔️⛔️
http://eitaa.com/joinchat/385548302Ca1d19c22ab
دانشگاهمدافعانحریمولایت
📽تسخیر #جنیان در_مجلس #صوفیه(فرقه منحرفه رفاعی)⚠️⚠️ ✋افراد حساس و بیماران قلبی این کلیپ رو نبینند.⛔
⁉️چگونه #صوفیان قادر بر انجام اعمال خارق العاده (فرو کردن سیخ در بدن،خوردن مار و عقرب و توقف قطار با یک نگاه و طی الارض و .. ) می شوند؟!
پاسخ👇👇
انجام کارهای خارق العاده از مهمترین شیوه های جذب مردم به #تصوف و فرقه انحرافی است. مکاتب متصوفه عاری از هرگونه برهان و استدلال و دلیل عقلانی، برای اثبات حقانیت خود می باشند لذا به این کارها روی آورده اند.
روح انسان از قدرتی ما فوق تصور و خارق العاده برخورد است اما مادامی که در قفس جسم گرفتار و زندانی است، قدرت او محدود به توانایی های جسمانی او شده است.لذا دیدن روح با چشم محدود جسم، و جابه جایی روح، با اندام و پاهای کم توان جسمانی و الی آخر است.
⁉️ اما سوال مهم اینکه چرا خداوند چنین گوهر قدرتمندی را در حصار جسم گرفتار نموده و توانایی های آن را بسیار محدود و ناچیز ساخت؟!
این پرسش از دیرباز مطرح بوده است. فلوطین در کتاب تاسوعات و ابن سینا در قصیده عینیه در پاسخ از این سوال اظهار جهل کرده اند. ابن سینا می گوید:
(به چه علت خدا این روح را از مقام بلند، به این مقام پست نازل کرد، اگر خداوند برای این کارش حکمی داشته است از نظر شخص زیرک باسواد(ابن سینا) مخفی مانده است)
✅ سائل از امام صادق علیه السلام می پرسد:
⁉️ به چه علت خداوند ارواح را در ابدان قرار داد بعد از اینکه ارواح در ملکوت اعلی و بالاترین مقام ساکن بودند ؟
💠 حضرت می فرمایند :
زیرا خداوند می دانست که ارواح با شرافت و علو مقامی که دارند اگر بدون جسم و محدودیت آن باقی بمانند اکثر آنها ادعای خدایی و ربوبیت می کنند لذا خداوند با رحمت خویش آنها در ابدان مقدر شده قرار داد.(التوحيد (للصدوق)، ص: 402)
بنابراین اگر روح در آن مقام عالی و با قدرت زیادش باقی می ماند از بندگی خدا غافل می شد و به انکار خدا بلکه ادعای خدایی می رسید. از آنجا که هدف بندگی خدا است روح در زندان تن قرار گرفت تا به ضعف و احتیاج خود برسد و بداند کمالات او قائم به خداوند عزوجل بوده است.
عرفا و صوفیه (هزاران سال پیش) از عالم خواب، پی به عظمت روح بردند و با تجربه عزلت و ریاضت، راه خروج روح از زندان جسم و آزاد کردن قدرت نامحدود آن را کشف کردند.
آنها فهمیدند که اگر انسان در بیداری، بین روح و بدن فاصله بیندازد و جسم را با ناملایمات و ریاضت های شاقه روبه رو کند، به حالت انخلاع می رسند و می توانند کارهایی که جسم بر انجام آن قادر نبود را به راحتی انجام دهند مانند آنچه در این فیلم دیدید.
1⃣ اما در اسلام، چنین کارهایی سفارش نشده است بلکه آزاد کردن قدرت روح، خلاف حکمت الهی است و بنابر روایت مذکور، سبب طغیان و گردنکشی انسان می شود چنانچه صوفیان این کار را کردند و ندای اناالحق و سبحانی ما اعظم شانی و لا تاخذنی سنة ، سر دادند.
2⃣ آزاد کردن قدرت روح، درمیان متصوفه و حتی بودایی های بت پرست تبّت هم رایج است و ربطی به مذهب اشخاص ندارد بلکه یکی از سنن الهی مانند دیگر سنت های اوست که هر انسانی حتی کافر، می تواند به آن دست یابد لذا چنین موضوعی هرگز ملاک حقانیت قرار نمی گیرد.
#جن #صوفیه #آخرالزمان #فرقه_انحرافی
⚠️نمونه ای از این مراسم در کلیپ بالا
قابل مشاهده می باشد
بررسی نظرات #اکبر_جباری که در کانال شخصی، یا کتابهایش منتشر شده، نشان میدهد که این گزاره از یک پشتوانه شبه تئوریک برخوردار بوده و از جمله اعتقادات اساسی #حلقه_انحرافی است، که #جباری تلاش نموده تا آن را با کمک آموزههای #صوفیه و نظرات فیلسوفانی چون «مارتین هایدگر» تئوریزه نماید.
#اکبر_جباری در این باره مینویسد:
«وقتی ما به چیزی معتقدیم، ابتدا تصوری از او نزد خود داریم و سپس با تصدیق آن، بدان معتقد میشویم.
حال آنکه ما هیچ تصوری از خدا نداریم، تا بتوانیم بدو معتقد شویم.
شاید یکی بگوید، من از خدا تصوری دارم.
تصور خوبی، خیر، نیکی و خوب.
میپرسم، شما این تصورات را چگونه بدست آوردهاید؟
آیا غیر از این است که شما در جهان انسانی، مفاهیمی را در مناسبات خود دارید که این مفاهیم را در بهترین و کاملترین مصداقش، به کسی یا چیزی به نام خدا اطلاق میکنید، مثلاً : شما مهربانی را در مادر و پدر و دیگر انسانها دیدهاید، سپس این مفهوم مهربانی را به حد کمال بردهاید و مصداقش را در چیزی به نام خدا جمع کردهاید‼️
این دقیقاً همان شبههایست که برخی از فیلسوفان طرح کردهاند؛ یعنی خدا انسان را نیافریده، بلکه این انسان است که مفهوم خدا را ساخته است❗️
حتی اگر به منشأ اعتقادات نگاه کنیم، خواهیم دید که اعتقاد ما به خدا، در واقع اعتقاد ما به چیزی است، که در حاق خود، اندیشهای مشرکانه است.
ما "چیزی" را خدا انگاشتهایم و بدان معتقد شدهایم؛ در واقع مفهومی را ساختهایم و خود را به همان مفهوم گره زدهایم.
خدا اگر چیزی باشد، دیگر خدا نیست؛ شیئیت در ذات خودِ مخلوق است و اعتقاد، همواره به چیز و شیء تعلق میگیرد، خواه این چیز مادی باشد، خواه غیر مادی، مانند : یک اندیشه.»
ص ۱۸
#کانال_دانشگاه_مدافعان_حریم_ولایت
#انتشار_بدون_لینک_جایز_نمیباشد
👇👇👇