eitaa logo
دانشگاه‌مدافعان‌حریم‌ولایت
456 دنبال‌کننده
12.8هزار عکس
4هزار ویدیو
91 فایل
برای سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف #صلوات ألّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلى‌مُحَمَّدٍوآلِ‌مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ‌فَرَجَهُم‌
مشاهده در ایتا
دانلود
🔶 جمادی الأولی 🔶 در سال ۷ یا ۸ هجرت در چنین روزی جنگ به وقوع پیوست. 📚 بحار الأنوار ج۲۱ ص۵۰ علیهما السلام در سن ٤۱ سالگی به رسید. 📚 وقائع الشهور ص۹٤ تعداد مسلمین در این جنگ سه هزار نفر و تعداد کفّار صد هزار نفر بود. این جنگ از آنجا آغاز شد که که حامل نامه ای از صلّی الله علیه و آله به بود، در زمین های مُوته به دستور سردار لشکر دستگیر شد و دست های او را بستند و گردنش را زدند. صلّی الله علیه و آله از شنیدن این خبر بسیار ناراحت شدند و لشکری به مُوته روانه فرمودند. در این جنگ صلّی الله علیه و آله و علیه السلام حضور نداشتند و آن حضرت سه امیر به ترتیب بر لشکر قرار دادند و فرمودند: «هر یک شهید شدند دیگری امیر لشکر باشد. علیهما السلام، ، ». 🔸 شهادت سه فرمانده هر سه این بزرگواران شهید شدند. اوّل جناب جعفر به میدان آمد و بعد از مبارزه دلیرانه‌ای دو دست آن حضرت را قطع کردند، و با این که جراحت های زیادی بر بدن جناب جعفر وارد شده بود، امّا به واسطه هیبت و شجاعت‌های آن حضرت در میدان، کسی جرأت جدا کردن سر آن حضرت را نمی‌کرد. لذا دشمن دفعةً حمله کرد و بدن آن حضرت را با نیزه از زمین بلند کردند. در همان لحظه پیامبر صلّی الله علیه و آله در بر فراز منبر تشریف داشتند و ماجرا را برای مردم بیان فرمودند. ناگهان صورت مبارک را به طرف آسمان بلند کردند و فرمودند : «خدایا دو بال به جعفر عنایت بفرما که با ملائکه در پرواز کند». پس از شهادت هر سه امیر تعیین شده از طرف پیامبر صلّی الله علیه و آله، را در یک قبر دفن کردند. از خبر شهادت جناب جعفر، صلّی الله علیه و آله بسیار گریستند و دستور دادند تا سه روز غذا به منزل جعفر ببرند. 🔸 سوابق جعفر اوّلین کسی که بعد از علی علیه السلام به امر جناب علیه السلام پشت سر پیامبر صلّی الله علیه و آله خواند، جناب جعفر بود. او از برادرش علیه السلام ده سال بزرگتر بود. در هنگامی که که و دیگران قصد داشتند را راضی کنند که جعفر و همراهانش را تحویل دهد، او آیاتی از کتاب الهی تلاوت نمود که نجاشی و اطرافیانش گریستند. چندین بار خواست جعفر و مسلمانان را نزد نجاشی افرادی نادرست جلوه دهد ولی نتیجه بر عکس شد و احترام آنها نیز نزد نجاشی بیشتر شد، مخصوصاً زمانی که آیات در رابطه با علیه السلام قرائت شد. آخر الأمر عمرو عاص غذایی مسموم تهیّه کرد و برای جعفر فرستاد که آن حضرت را شهید کند، ولی گربه ای آمد و از آن غذا مختصری خورد و بقیّه ی غذا ریخت و آن گربه هم مُرد و توطئه عمرو عاص فاش شد. در روز فتح ، جعفر به همراه همسرش و دیگر مسلمانان به مدینه آمدند، و پیامبر صلّی الله علیه و آله از آمدن آنان بسیار خوشحال شدند و فرمودند : «نمی‌دانم به کدام خوشحال‌تر باشم : به یا به آمدن جعفر ؟! 📚 منتخب التواریخ ص۵۷ . @daneshgahevelyat
دیروز امروز ماجرا همان است؛ هجمه به ارزشها و چادری که می شود... یا زهرا(س) 🔶پی افزود در مقابل تحولات سازمان یافته ضدمذهبی اخیر، دو برکت دارد؛ هم بر وجود در حوزه صحه می گذارد که طرفدارانش از تحولات مهم سیاسی و مذهبی برکنار اند. و هم ماهیت جماعت را بر همگان روشن می سازد که هیچ گاه حاضر به هزینه دادن برای دین خدا نبوده و نیستند!
قالَ الباقِرُ علیه السلام: اِذا قامَ قائِمُنا فَاِنَّهُ یُقَسِّمُ بِالسَّوِیَّةِ وَیَعْدِلُ فىخَلْقِ الرَّحْمنِ اَلْبَرِّ مِنْهُمْ وَالْفاجِرِ. امام باقر علیه السلام فرمود:، چون قائم ما بپاى خیزد بطور مساوى تقسیم مى کند و در میان خلق خدا ـ با نیک و بد ـ به عدالت رفتار مى نماید. [علل الشرایع، ص ۱۶۱.] ذکر روز سه شنبه: صد مرتبه یا ارحم الراحمین ✨🌼✨🌼✨ ✨رسیده در سرم هوای نوشته اند دوباره مرا گدای مدینه ✨گرفته است بهانه دلم برای مدینه فدای چار امام گره گشای مدینه ولادت آخرین یادگار کربلا؛ امام محمد باقر علیه السلام مبارکباد ─═इई🍃🌷🍃ईइ═─
2⃣ (ص) چیست و ایشان(ص) در معراج چه دید⁉️ در آن شب بر آن حضرت نازل شد و مرکبی را که نامش «»(2) بود برای او آورد و (ص) بر آن سوار شده و به سوی حرکت کرد و در راه در چند نقطه ایستاد و نماز گزارد، یکی در و هجرتگاهی که سالهای بعد رسول خدا(ص) بدانجا فرمود، یکی هم ، دیگر در طور_سینا و - زادگاه حضرت (ع) - و سپس وارد مسجد اقصی شد و در آنجا نماز گزارده و از آنجا به آسمان رفت. 🍀و بر طبق روایاتی که (ره) و دیگران نقل کرده اند از جمله جاهایی را که آن حضرت در هنگام سیر بر بالای زمین مشاهده فرمود بود که به صورت 🔆بقعهای 🔅میدرخشید و چون از نام آن نقطه را پرسید پاسخ داد: اینجا سرزمین است که بندگان مؤمن و شیعیان اهل بیت تو در اینجا گرد میآیند و انتظار فرج دارند و سختیها و اندوهها بر آنها وارد خواهد شد. 🍀و نیز در روایات آمده که در آن شب به صورت زنی زیبا و آرایش کرده خود را بر آن حضرت عرضه کرد ولی رسول خدا(ص) بدو توجهی نکرده و از وی درگذشت. 👈سپس به آسمان دنیا صعود کرد و در آنجا را دید، آنگاه دسته دسته به استقبال آمده و با روی خندان بر آن حضرت سلام کرده و تهنیت و تبریک گفتند، و بر طبق روایتی که در تفسیر خود از امام (ع) روایت کرده رسول خدا(ص) فرمود:🔻 ای را در آنجا دیدم که بزرگتر از او ندیده بودم و(بر خلاف دیگران) 😡چهرهای درهم و 😡خشمناک داشت و مانند دیگران تبریک گفت و خنده بر لب نداشت و چون نامش را از پرسیدم 🔶گفت: این مالک،🔥 خازن دوزخ است🔥 و هرگز نخندیده است و پیوسته 😡خشمش بر دشمنان خدا و 🔥🔥گنهکاران افزوده میشود. بر او سلام کردم و پس از اینکه جواب سلام مرا داد از 🔷خواستم دستور دهد تا را به من نشان دهد و چون سرپوش را برداشت🔥🔥🔥 لهیبی از آن برخاست که فضا را فرا گرفت و من گمان کردم ما را فرا خواهد گرفت، پس از وی خواستم آن را به حال خود برگرداند.(3) 🍀و بر طبق همین روایت در آن جا را نیز مشاهده کرد که لوحی از نور در دست او بود و پس از گفتگویی که با آن حضرت داشت عرض کرد: همگی 🌍 دنیا در دست من همچون درهم💰(و سکهای) است که در دست مردی باشد و آن را پشت و رو کند، و هیچ خانهای نیست جز آنکه من بدان سرکشی میکنم و چون بر مرده ای گریه میکنند بدانها میگویم: 🔹گریه نکنید که من باز هم پیش شما خواهم آمد و پس از آن نیز بارها می آیم تا آنکه یکی از شما باقی نماند، در اینجا بود که (ص) فرمود: براستی که بالاترین مصیبت و است وجبرئیل در پاسخ 🔶گفت: پس از مرگ سختتر از آن است. 👈🔷و سپس فرمود: و از آنجا به گروهی گذشتم که پیش روی آنها ظرفهایی از گوشت پاک و گوشت ناپاک بود و آنها ناپاک را میخوردند و پاک را میگذاردند، 📚 . فقه السیرۀ، صص 151 - 150. دارد..... @daneshgahevelyat
🔸 👇 👌آنگاه امام عليه السلام با صراحت وارد بحث شد و رو به وليد بن عتبه كرد و فرمود: «اى امير! ما از خاندان نبوّت و معدن رسالت و جايگاه رفت و آمد فرشتگان و محلّ نزول رحمت الهى مى باشيم. خداوند (اسلام را) با ما آغاز كرد و با ما پايان برد. در حالى كه يزيد مردى است فاسق، مىگسار، قاتل بى گناهان و آن كسى كه آشكارا مرتكب فسق و فجور مى شود. ❕بنابراين، هرگز شخصى مانند من، با همانند وى بيعت نخواهد كرد! ولى به هر حال بگذار صبح شود و به انتظار بمانيم و ببينيم كدام يك از ما، به خلافت و بيعت شايسته تريم!». 📚فتوح ابن اعثم، ج 5، ص 18- 19؛ مقتل الحسين خوارزمى، ج 1، ص 184 (با مختصر تفاوت) و بحارالانوار، ج 44، ص 325. ❕مرحوم صدوق مى گويد: امام عليه السلام به وليد فرمود ؛ «اى پسر عُتبه! تو مىدانى كه ما اهل بيت كرامت و بزرگوارى و معدن رسالتيم، و ماييم آن نشانه هاى حق كه خدا به دلهايمان سپرده و زبان ما را بدان گويا ساخته كه به اذن خداوند گويا است. سپس : از جدّم رسول خدا شنيدم كه مىفرمود: «خلافت بر فرزندان ابوسفيان حرام است!» اكنون من چگونه با خاندانى كه رسول خدا درباره آنان چنين فرمود، بيعت نمايم؟!». 📚امالی صدوق ص 130 ❕اين سخن صريح از يك سو با دليل عقلى، يزيد را محكوم مى كرد، چرا كه يك فرد آلوده به فسق و فجور و قتل بيگناهان هرگز سزاوار خلافت و حكومت بر مردم نيست، و از سوى ديگر با نقل؛ زيرا پيامبر اسلام با صراحت فرمود خلافت بر دودمان ابوسفيان حرام است. ❕اين سخنان همچون پتكى بر سر وليد فرود آمد، و فهميد با كسى روبرو است كه آشيانه اش بسيار بلند است و در اين دامها هرگز نمى افتد. 👌فرداى آن روز، امام عليه السلام براى شنيدن خبرها، از منزل بيرون آمد؛ در بين راه با مروان بن حكم برخورد كرد. مروان گفت: اى اباعبداللَّه! نصيحتى به تو مى كنم؛ از من بشنو كه خير و صلاح تو در آن است پيشنهاد مى كنم با اميرالمؤمنين! يزيد بيعت كنى كه براى دين و دنياى تو سودمندتر است!امام عليه السلام كلمه استرجاع (انا للّه و انّا اليه راجعون) را بر زبان ساخت و فرمود: « زمانى كه امّت اسلامى گرفتار زمامدارى مثل يزيد بشود بايد فاتحه اسلام را خواند!». 👌مروان با خشم و غضب از امام عليه السلام جدا شد و به نزد وليد رفت و آنچه را كه از امام شنيده بود، براى وى بازگو كرد. 📚فتوح ابن اعثم ج 5 ص 24_ مقتل الحسین ج 1 ص 185 👌مطابق نقل ابن شهر آشوب، وقتى اين ماجرا (سهل انگارى وليد، در بيعت گرفتن از امام حسين عليه السلام) به يزيد رسيد، بلافاصله وليد را از فرمانروايى مدينه بركنار و مروان را به جاى وى كرد . 📚مناقب ابن شهر آشوب ج 4 ص 96 ❕دیدار امام با ولید در ساعات پايانى روز شنبه بود و حضرت در ساعات آخر شب يكشنبه 28 رجب به اتفاق فرزندان و برادرزادگان و برادران و كليه اعضاى خاندانش به جز محمد حنفيه- رحمة اللّه عليه- رهسپار مكّه گرديد. 📚فتوح ابن اعثم ج 5 ص 34 👌امام عليه السلام بعد از خوددارى و استنكاف از بيعت با يزيد و در واقع اعلان جنگ به حكومت بنى اميّه، همان تفاله هاى دوران جاهليّت عرب، ناگزير از سفر به سوى كوفه بود، زيرا نفوذ بنى اميه در كه در دوران حكومت عثمان به اوج خود رسيده بود، هنوز در ميان افراد سرشناس و متنفّذ مدينه زياد بود، و مكّه نيز به عنوان حرم امن خدا بايد از هرگونه درگيرى بركنار باشد. ❕در حالى كه كوفه مركز شيعيان و علاقه مندان اهل بيت عليهم السلام بود و اگر اختلاف و پراكندگى و ترس و بزدلى را از خود دور مى كردند ساقط كردن حكومت يزيد و يزيديان براى آنان كار مشكلى نبود. ❕به هر حال امام عليه السلام بعد از مخالفت علنى با بيعت و به طور كل با حكومت يزيد و آل ابى سفيان ناچار از اين سفر بود. 📚عاشوراء ...، مکارم شیرازی ، ص 327
⛔️ سوال: چرا واقعه عاشورا اتفاق افتاد؟ ⛔️ این سوال گاهی مطرح می شود که علت قیام چه بود؟ چرا حضرت سیدالشهدا قیام کرد؟ و چرا واقعه قتل عام 72 تن از بهترین فرزندان و یاران رسول خدا رخ داد؟ برخی هم ممکن است یکی از جوابهای زیر را به این سوال بدهند: 💥- امام حسین علیه السلام بخاطر دعوت کوفیان قیام کرد. (این نظر معتقدست معاذالله حضرت سیدالشهدا، ظرفیت پیروان خود را درست محاسبه نکرده بود) 💥- حسین علیه السلام برای به دست گرفتن قدرت و سلطنت و بدست گرفتن حکومت بر مسلمین علیه یزید شورید. 💥- حسین علیه السلام قیام کرد که به وصال خداوند برسد! و خداوند او را برای شهادت برگزیده بود و اختیاری نبود! 💥- حسین علیه السلام از قبل می دانست که شهید می شود و از سوی جدشان دستور مستقیم داشت که به سوی کربلا حرکت کند! (مثلا نوعی خودکشی سیاسی) 💥- حسین علیه السلام برای بهشت رفتن شیعیان کشته شد. هر کاری خواستی در طول سال بکن، با گریه 10 روز محرم، پاک می شود. (رویکرد مسیحی) ✅اما امام حسین علیه السلام به طور مشخص به دو علت زیر قیام کردند: ⬅️1. امربعروف و نهی از منکر: مبارزه با ظلم و ستم دستگاه حاکم (یزید) و اعتراض به رویکرد ضداسلامی حکومت یزید. بیعت نکردن با چنین حکومت فاسد و نالایقی و نشان دادن انحراف در اسلام خطبه امام حسین در منا در همین مورد است تا به جامعه اعلام کند با چنین حکومتی نباید سازش کرد.👌 امام در این مرحله موفق شد ⚡️صدای اعتراض به ظلم و انحراف در سیره جدش را نه تنها به مردم ان زمان که به مردم همه زمان ها اعلام کند. فریاد تسلیم نشدن و سازش با حکام جور را برای همیشه در جهان طنین انداز کرد تا همه بدانند برای جلوگیری از انحراف در اسلام تا پای جان باید ایستاد. و همرنگ ظالمان نشد. دقیقا این ویژگی قیام امام حسین است که مسیحی و سنی و هر آزاده ای در جهان را مجذوب ایشان می کند. 👌 2⬅️. تشکیل حکومت اجرا کننده اسلام (در صورت مهیا شدن شرایط) امام در این مرحله موفق نشد ⚡️ و از همین رو، شیعه، "منتظر" است تا با قیام آخرین امام، انتقام خون ایشان گرفته شود و حکومت اسلامی در سراسر جهان برپا شود. ✅اینکه چرا قیام ایشان به "تشکیل حکومت" که هدف دوم بود نرسید، علل و عوامل مختلف اند. از جمله: 1. خواب آلودگی انحراف جامعه اسلامی از اسلام ناب عصر رسول الله صلی الله علیه و اله به مرور زمان و فراموش شدن و غفلت جامعه اسلامی از آموزه های قرانی. سرگرم شدن جامعه به امور دنیوی و فراموش کردن سلوک پیامبر دنیاگرایی و سست عهدی کوفیان، بعنوان مهمترین شهر اسلامی در آن زمان، معلول همین وضعیت بود. آنها به عبیدالله بن زیاد، شمشیر دادند و سکه گرفتند. (دنیا را بر دین برگزیدند) ⚡️حضرت اباعبدالله فرمود: باید خونمان را به صورت این خوابزده ها بپاشیم تا بیدار شوند.⚡️ 2. قساوت و بیرحمی حکومت اموی تا آنجا که برای خون عزیزترین فرزند رسول خدا هم ارزشی قائل نبودند و به هر شیوه ای مایل بودند ایشان را به قتل برسانند. علت خروج امام حسین با خانواده شان از و رفتن به (حرم امن خدا) هم همین موضوع بود. چون به حاکم مدینه فرمان داده شده بود، یا از امام بیعت بگیرد و یا او را به قتل برساند. اما وقتی جان امام علیه السلام در مکه هم در خطر بود، تصمیم به نیمه تمام گذاشتن حج و خروج از مکه و حرکت به سمت گرفتند. این نکته ناگفته نماند، امام حسین علیه السلام به شهادت خویش علم داشتند و آگاهانه راه شهادت را برگزیدند. با این حال نه امام حسین نه امیرالمومنین و نه پیامبر و نه هیچکدام از اهلبیت در زندگی‌ سیاسی خویش از دانش غیبی استفاده نمی‌‌کردند و پیشگامی و اسوه بودن آنها مبتنی‌ بر وضع موجود و ارزیابی ظاهری بوده است.
🔆ادامه 5⃣آنگاه امام عليه السلام با صراحت وارد بحث شد و رو به وليد بن عتبه كرد و فرمود: «اى امير! ما از خاندان نبوّت و معدن رسالت و جايگاه رفت و آمد فرشتگان و محلّ نزول رحمت الهى مى باشيم. خداوند (اسلام را) با ما آغاز كرد و با ما پايان برد. در حالى كه يزيد مردى است فاسق، مىگسار، قاتل بى گناهان و آن كسى كه آشكارا مرتكب فسق و فجور مى شود. 6⃣بنابراين، هرگز شخصى مانند من، با همانند وى بيعت نخواهد كرد! ولى به هر حال بگذار صبح شود و به انتظار بمانيم و ببينيم كدام يك از ما، به خلافت و بيعت شايسته تريم!». 📚فتوح ابن اعثم، ج 5، ص 18- 19؛ مقتل الحسين خوارزمى، ج 1، ص 184 (با مختصر تفاوت) و بحارالانوار، ج 44، ص 325. 7⃣مرحوم صدوق مى گويد: امام عليه السلام به وليد فرمود ؛ «اى پسر عُتبه! تو مىدانى كه ما اهل بيت كرامت و بزرگوارى و معدن رسالتيم، و ماييم آن نشانه هاى حق كه خدا به دلهايمان سپرده و زبان ما را بدان گويا ساخته كه به اذن خداوند گويا است. سپس : از جدّم رسول خدا شنيدم كه مىفرمود: «خلافت بر فرزندان ابوسفيان حرام است!» اكنون من چگونه با خاندانى كه رسول خدا درباره آنان چنين فرمود، بيعت نمايم؟!». 📚امالی صدوق ص 130 8⃣اين سخن صريح از يك سو با دليل عقلى، يزيد را محكوم مى كرد، چرا كه يك فرد آلوده به فسق و فجور و قتل بيگناهان هرگز سزاوار خلافت و حكومت بر مردم نيست، و از سوى ديگر با نقل؛ زيرا پيامبر اسلام با صراحت فرمود خلافت بر دودمان ابوسفيان حرام است. 9⃣اين سخنان همچون پتكى بر سر وليد فرود آمد، و فهميد با كسى روبرو است كه آشيانه اش بسيار بلند است و در اين دامها هرگز نمى افتد. 🔟فرداى آن روز، امام عليه السلام براى شنيدن خبرها، از منزل بيرون آمد؛ در بين راه با مروان بن حكم برخورد كرد. مروان گفت: اى اباعبداللَّه! نصيحتى به تو مى كنم؛ از من بشنو كه خير و صلاح تو در آن است پيشنهاد مى كنم با اميرالمؤمنين! يزيد بيعت كنى كه براى دين و دنياى تو سودمندتر است!امام عليه السلام كلمه استرجاع (انا للّه و انّا اليه راجعون) را بر زبان ساخت و فرمود: « زمانى كه امّت اسلامى گرفتار زمامدارى مثل يزيد بشود بايد فاتحه اسلام را خواند!». مروان با خشم و غضب از امام عليه السلام جدا شد و به نزد وليد رفت و آنچه را كه از امام شنيده بود، براى وى بازگو كرد. 📚فتوح ابن اعثم ج 5 ص 24_ مقتل الحسین ج 1 ص 185 👌مطابق نقل ابن شهر آشوب، وقتى اين ماجرا (سهل انگارى وليد، در بيعت گرفتن از امام حسين عليه السلام) به يزيد رسيد، بلافاصله وليد را از فرمانروايى مدينه بركنار و مروان را به جاى وى كرد . 📚مناقب ابن شهر آشوب ج 4 ص 96 1⃣1⃣دیدار امام با ولید در ساعات پايانى روز شنبه بود و حضرت در ساعات آخر شب يكشنبه 28 رجب به اتفاق فرزندان و برادرزادگان و برادران و كليه اعضاى خاندانش به جز محمد حنفيه- رحمة اللّه عليه- رهسپار مكّه گرديد. 📚فتوح ابن اعثم ج 5 ص 34 👌امام عليه السلام بعد از خوددارى و استنكاف از بيعت با يزيد و در واقع اعلان جنگ به حكومت بنى اميّه، همان تفاله هاى دوران جاهليّت عرب، ناگزير از سفر به سوى كوفه بود، زيرا نفوذ بنى اميه در كه در دوران حكومت عثمان به اوج خود رسيده بود، هنوز در ميان افراد سرشناس و متنفّذ مدينه زياد بود، و مكّه نيز به عنوان حرم امن خدا بايد از هرگونه درگيرى بركنار باشد. در حالى كه كوفه مركز شيعيان و علاقه مندان اهل بيت عليهم السلام بود و اگر اختلاف و پراكندگى و ترس و بزدلى را از خود دور مى كردند ساقط كردن حكومت يزيد و يزيديان براى آنان كار مشكلى نبود. به هر حال امام عليه السلام بعد از مخالفت علنى با بيعت و به طور كل با حكومت يزيد و آل ابى سفيان ناچار از اين سفر بود. 📚عاشوراء ...، مکارم شیرازی ، ص 327