eitaa logo
دانشگاه‌مدافعان‌حریم‌ولایت
491 دنبال‌کننده
12.8هزار عکس
4هزار ویدیو
91 فایل
برای سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف #صلوات ألّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلى‌مُحَمَّدٍوآلِ‌مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ‌فَرَجَهُم‌
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ چه شد که در غرب، مردم از حکومت دینی رویگردان شدند؟ 🔸در تاریخ فلسفه سیاسی می‌خوانیم که آنگاه که مفاهیم خاصّ اجتماعی و سیاسی در غرب مطرح شد و مسئله حقوق طبیعی و مخصوصاً حقّ حاکمیت ملّی به میان آمد، عدّه‌ای طرفدار استبداد سیاسی شدند و برای توده مردم در مقابل حکمران حقّی قائل نشدند و تنها چیزی که برای مردم در مقابل حکمران قائل شدند وظیفه و تکلیف بود. 🔹این عدّه در استدلال‌های خود برای اینکه پشتوانه‌ای برای نظریات سیاسی استبدادمآبانه خود پیدا کنند، به مسئله خدا چسبیدند و مدّعی شدند که حکمران در مقابل مردم مسئول نیست، بلکه او فقط در برابر خدا مسئول است، ولی مردم در مقابل حکمران مسئولند و وظیفه دارند. مردم حقّ ندارند حکمران را بازخواست کنند که چرا چنین و چنان کرده‌ای؟ و یا برایش وظیفه معین کنند که چنین و چنان کن؛ فقط خداست که می‌تواند او را مورد پرسش و بازخواست قرار دهد. مردم حقّی بر حکمران ندارند، ولی حکمران حقوقی دارد که مردم باید ادا کنند. 🔸از این رو طبعاً در افکار و اندیشه‌ها نوعی ملازمه و ارتباط تصنّعی به وجود آمد میان اعتقاد به خدا از یک طرف، و اعتقاد به لزوم تسلیم در برابر حکمران و سلب حقّ هرگونه مداخله‌ای در برابر کسی که خدا او را برای رعایت و نگهبانی مردم برگزیده است و او را فقط در مقابل خود مسئول ساخته است از طرف دیگر. و همچنین قهراً ملازمه به وجود آمد میان حقّ حاکمیت ملّی از یک طرف، و بی‌خدایی از طرف دیگر. 🔹از نظر فلسفه اجتماعی اسلامی، نه‌تنها نتیجه اعتقاد به خدا پذیرش حکومت مطلقه افراد نیست و حاکم در مقابل مردم مسئولیت دارد، بلکه از نظر این فلسفه، تنها اعتقاد به خداست که حاکم را در مقابل اجتماع مسئول می‌سازد و افراد را ذی‌حقّ می‌کند و استیفای حقوق را یک وظیفه لازم شرعی معرّفی می‌کند. 🔸از نظر اسلام، مفاهیم دینی همیشه مساوی آزادی بوده است، درست برعکس آنچه در غرب جریان داشته، یعنی اینکه مفاهیم دینی مساوی با اختناق اجتماعی بوده است. پرواضح است که چنین روشی، جز گریزاندن افراد از دین و سوق دادن ایشان به سوی ماتریالیسم و ضدّیت با مذهب و خدا و هر چه رنگ خدایی دارد، محصولی نخواهد داشت. 📝 استاد مطهری، علل گرایش به مادّیگری، ص160-157 (با تلخیص) http://eitaa.com/joinchat/385548302Ca1d19c22ab
👈چهره ها: اصهب ⛔️ «در آن سال، همه ی سرزمین های اسلامی که در غرب قرار دارند، دچار اختلاف شدید شوند، نخستین سرزمینی که ویران شود شام است. در آنجا سه گروه یعنی طرفداران اصهب، ابقع و سفیانی با یکدیگر اختلاف می کنند.»(1) ⛔️ اصهب، ابقع و سفیانی سه نفر ار چهره های سیاه آخرالزمانی هستند که هر کدام از منطقه ای جداگانه خروج می کنند و هدف هر سه، تصرف دمشق است. ⛔️ اصهب فردی است که به روایت اکثر علما، غیرمسلمان است، و مویی سرخ و طلایی دارد.(2) ⛔️ در تفسیر روایتی در الزام الناصب آمده است: «آنگاه که قرن یازدهم برسد، پس انا لله و انا الیه راجعون! بلا فراگیر می شود و امید، اندک. دعا مستجاب نمی شود و بلا نازل می شود و درمانی از آن نیست. دین اسلام سخت در تنگنا می افتد... آنگاه کافر سرخ موی به پا می خیزد و مردم را تحت فشار جنگ می گذارد و طولی نمی کشد که او کشته می شود...»(3) ⛔️ اصهب که به گفته ی روایات، به دنبال حکومت کردن بر دمشق (شام) است به سمت آن راه می افتد و جنگ سختی میان او و سفیانی براه می افتد و در نهایت، سفیانی، اصهب و یارانش را به قتل می رساند. ⛔️ در پایان باید اضافه کرد که از مواضع روایات درباره ی اصهب می توان فهمید که پرچم او پرچم الهی نیست و عاقبت او بد عاقبتی است.(4) پی نوشت: 1.بحارالانوار، ج 52، ص 212 2.کورانی، علی، عصر ظهور، صص 109 و 110 3.فقیه، محمد، سفیانی و نشانه های ظهور، ص 96 http://eitaa.com/joinchat/385548302Ca1d19c22ab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍کم کم دارد دیــر میشود آقا.... و ترسِ جا ماندن، پشتم را می لرزاند! من در عجبم... تو که اهل سَوا کردن نیستی! عمریست بیراهه رفتم و دوباره در آغوشم کشیدی.... چه شد که همه میروند و من..... ✨تکه ای آتش درونِ دلم، گُر گرفته است! و خیالم، جاده ی میان ماندن و رفتن، را روزی هزار بار گز میکنــد.. یا مرا هم بخر... یا قرارِ دلِ بی قرارم باش. سیل براه افتاده است؛ آقــا... سیلِ لبیک های آخرالزمان... سیلِ آنان که تاریخ را به دگرگونی عظیمی، مشرّف میکنند. سیل براه افتاده است... و درد جاماندن، این قطره ی ناچیز را نابود خواهد کرد. ✨به چشمانم نگاه کن؛ آقا... میشود جواز مرا هم امضاء کنــی؟ همین یکبار را هم، ندیده مرا بخــر... من سربراه میشوم!
گفت این #عراقی را می بینی اینچنین در #اربعین پذیرایی میکنند و.. اینها نسل همان #کوفی ها هستند.. #عذاب_وجدان دارند گفتم تو چی؟👆 #کوفه یک #شهر نیست.. یک نژاد نیست.. یک #مرام است و یک #مسلک.. خود را دریاب .. هر روز #عاشورا ست و صحنه ابتلای همه #انسان ها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽تسخیر در_مجلس (فرقه منحرفه رفاعی)⚠️⚠️ ✋افراد حساس و بیماران قلبی این کلیپ رو نبینند.⛔️⛔️⛔️ http://eitaa.com/joinchat/385548302Ca1d19c22ab
💎پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: بر امت من زمانی فرا رسد که مردم باطن خبیث و ناپاکی داشته باشند ولی خود را نیکو جلوه دهند بخاطر آنکه به دنیای بهتری دست یابند، خدا و عنایت های او را در نظر نمی گیرند، کارهای خود را نه بخاطر ترس از مقام پروردگار بلکه برای تظاهر و خودنمایی انجام می دهند، در این هنگام خداوند آنها را عذابی فراگیر گرفتار کند و هر چه مانند اشخاص در حال غرق شدن دعا کنند خداوند اجابت نفرماید. 📖بحار الانوار،ج۵۲،ص۱۹۰،ح۲۰ http://eitaa.com/joinchat/385548302Ca1d19c22ab
⛔️ أسرار چهل ساله نظام "سخنان بی پرده" ✍ مسائلی که بیان می شود کاملا واقعیست ...
#افشاگری ⛔️ أسرار چهل ساله نظام ادامه #بخش_هفتم ✍ مسائلی که بیان می شود کاملا واقعیست ... #ادامه_دارد
اسلام، اهدا کننده شخصیت اصلی به زن 🔷با وجود آنکه دین اسلام، بر رفعت مقام زن تاکید دارد، ولی برخی مغرضان تحت تاثیر القائات دنیای غرب در مورد جایگاه زن در اسلام و نیز ادعاهای فریبنده غربیها در مورد حقوق زنان، شعار نخ نمای بها ندادن اسلام به زنان را پیش می‌کشند. اینک به سه نکته در باه ارزش زن در اسلام اشاره خواهیم کرد. ⭕1ـــ دین اسلام در شرایطی در شبه جزیره عربستان ظهور کرد که اعراب جاهلی، دختران خود را زنده به گور می‌کردند.(نحل/59) اسلام علاوه بر مقابله با این نسل کشی، حتی زنان را الگوی مردان قرار داد. «و خدا براى مؤمنان همسر فرعون را مثل زده است ...» این نکته برای هر انسان منصف و عاقل، نکته قابل تاملی است. ⭕2ــ مغرضان بی اطلاع چنان جوسازی می‌کنند که انگار اسلام با پیشرفت های علمی زنان مخالف است؛ در حالی که پیامبر اسلام، علم و دانش را برای زنان، همچون مردان، واجب دانسته است.(بحارالانوار، ص67، ص140). ⭕3ــ اسلام، پیشرفت زن را در کانون خانواده می‌داند. پیامبر اسلام می‌فرماید: «زن شايسته يكى از دو عامل پيشرفت خانواده است.»(امالی، ص614). اما دنیای غرب، علیرغم ادعای حقوق زن، خانواده را به حاشیه رانده است. 🌸سخن آخر: اسلام، پیشرفت زنان را در پرورش دادن و به کمال رساندن ارزشهای فطری و انسانی او(نقش مادری در خانواده) می داند، و مخالف ملعبه قرار دادن زنان توسط هوسبازان و استفاده از آنها برای تبلیغ کالا است. (طبق فرهنگ منحط غربی) زیرا اینها آزادی و پیشرفت زن نیست؛ بلکه اسارت اوست. 🌷بحار الأنوار( ط- بيروت)، مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، ناشر: دار إحياء التراث العربي، سال چاپ: 1403 ق، ج67، ص140. الأمالي( للطوسي)، طوسى، محمد بن الحسن، ناشر: دار الثقافة، سال چاپ: 1414 ق، ص614. http://eitaa.com/joinchat/385548302Ca1d19c22ab
💢 این سه گروهِ متفاوت، یک جنایتِ مشترک کردند! آنهایی که حسین را تنها گذاشتند و از حضور و شرکت و شهادت غایب شدند، اینها همه با هم برابرند؛ هر سه یکی‌اند: چه آنهایی که حسین را تنها گذاشتند تا ابزار دست یزید باشند و مزدور او، و چه آنهایی که در هوای بهشت، به کنج خلوت عبادت خزیدند و با فراغت و امنیت، حسین را تنها گذاشتند و از دردسر حق و باطل کنار کشیدند و در گوشه محراب‌ها و زاویهٔ خانه‌ها به عبادت خدا پرداختند، و چه آنهایی که مرعوب زور شدند و خاموش ماندند. زیرا در آنجا که حسین حضور دارد – و در هر قرنی و عصری حسین حضور دارد! – هر کس که در صحنه او نیست، هر کجا که هست، یکی است، مؤمن و کافر، جانی و زاهد، یکی است. این است معنی این اصل تشیع ، که قبول هر عملی، یعنی ارزش هر عملی، به و به و به بستگی دارد! و اگر او نباشد، همه چیز بی‌معنی است و می‌بینیم که هست. مجموعه آثار ۱۹ صفحات ۲۰۴ و ۲۰۵.
⁉️چگونه قادر بر انجام اعمال خارق العاده (فرو کردن سیخ در بدن،خوردن مار و عقرب و توقف قطار با یک نگاه و طی الارض و .. ) می شوند؟! پاسخ👇👇 انجام کارهای خارق العاده از مهمترین شیوه های جذب مردم به و فرقه انحرافی است. مکاتب متصوفه عاری از هرگونه برهان و استدلال و دلیل عقلانی، برای اثبات حقانیت خود می باشند لذا به این کارها روی آورده اند. روح انسان از قدرتی ما فوق تصور و خارق العاده برخورد است اما مادامی که در قفس جسم گرفتار و زندانی است، قدرت او محدود به توانایی های جسمانی او شده است.لذا دیدن روح با چشم محدود جسم، و جابه جایی روح، با اندام و پاهای کم توان جسمانی و الی آخر است. ⁉️ اما سوال مهم اینکه چرا خداوند چنین گوهر قدرتمندی را در حصار جسم گرفتار نموده و توانایی های آن را بسیار محدود و ناچیز ساخت؟! این پرسش از دیرباز مطرح بوده است. فلوطین در کتاب تاسوعات و ابن سینا در قصیده عینیه در پاسخ از این سوال اظهار جهل کرده اند. ابن سینا می گوید: (به چه علت خدا این روح را از مقام بلند، به این مقام پست نازل کرد، اگر خداوند برای این کارش حکمی داشته است از نظر شخص زیرک باسواد(ابن سینا) مخفی مانده است) ✅ سائل از امام صادق علیه السلام می پرسد: ⁉️ به چه علت خداوند ارواح را در ابدان قرار داد بعد از اینکه ارواح در ملکوت اعلی و بالاترین مقام ساکن بودند ؟ 💠 حضرت می فرمایند : زیرا خداوند می دانست که ارواح با شرافت و علو مقامی که دارند اگر بدون جسم و محدودیت آن باقی بمانند اکثر آنها ادعای خدایی و ربوبیت می کنند لذا خداوند با رحمت خویش آنها در ابدان مقدر شده قرار داد.(التوحيد (للصدوق)، ص: 402) بنابراین اگر روح در آن مقام عالی و با قدرت زیادش باقی می ماند از بندگی خدا غافل می شد و به انکار خدا بلکه ادعای خدایی می رسید. از آنجا که هدف بندگی خدا است روح در زندان تن قرار گرفت تا به ضعف و احتیاج خود برسد و بداند کمالات او قائم به خداوند عزوجل بوده است. عرفا و صوفیه (هزاران سال پیش) از عالم خواب، پی به عظمت روح بردند و با تجربه عزلت و ریاضت، راه خروج روح از زندان جسم و آزاد کردن قدرت نامحدود آن را کشف کردند. آنها فهمیدند که اگر انسان در بیداری، بین روح و بدن فاصله بیندازد و جسم را با ناملایمات و ریاضت های شاقه روبه رو کند، به حالت انخلاع می رسند و می توانند کارهایی که جسم بر انجام آن قادر نبود را به راحتی انجام دهند مانند آنچه در این فیلم دیدید. 1⃣ اما در اسلام، چنین کارهایی سفارش نشده است بلکه آزاد کردن قدرت روح، خلاف حکمت الهی است و بنابر روایت مذکور، سبب طغیان و گردنکشی انسان می شود چنانچه صوفیان این کار را کردند و ندای اناالحق و سبحانی ما اعظم شانی و لا تاخذنی سنة ، سر دادند. 2⃣ آزاد کردن قدرت روح، درمیان متصوفه و حتی بودایی های بت پرست تبّت هم رایج است و ربطی به مذهب اشخاص ندارد بلکه یکی از سنن الهی مانند دیگر سنت های اوست که هر انسانی حتی کافر، می تواند به آن دست یابد لذا چنین موضوعی هرگز ملاک حقانیت قرار نمی گیرد. ⚠️نمونه ای از این مراسم در کلیپ بالا قابل مشاهده می باشد
#افشاگری ⛔️ أسرار چهل ساله نظام #بخش_هشتم "فتنه" ✍ مسائلی که بیان می شود کاملا واقعیست ...
  قسمت 1⃣ داستان زعفر جنی چیست؟ هنگامی که واقعه ی جانسوز کربلا در حال وقوع بود، زعفر جنی که رئیس شیعیان جن بود در بئر ذات العلم،برای خود مجلس عروسی بر پا کرده بود و بزرگان طوایف جن را دعوت نموده و خود بر تخت شادی و عیش نشسته بود. در همین حال ناگهان متوجه شد که از زیر تختش صدای گریه و زاری می آید،زعفرجنی گفت :(( کیست که در وقت شادی ، گریه می کند؟!)) دراین هنگام دو نفر از جنیان حاضر شدن و زعفر از آنان سبب گریه را پرسید آنان گفتند :(( ای امیر ! وقتی که ما را به فلان شهر فرستادی ، در حین رفتن به آن شهر ، عبور ما به رود فرات افتاد که عربها به آن نواحی نینوا می گویند . ما دیدیم که درآنجا لشکریان زیادی از انسانها جمع شده ودر حال جنگ هستند .وقتی که نزدیک آنان شدیم،مشاهده کردیم که حضرت حسین بن علی علیه السلام،پسر همان آقای بزرگواری که ما را مسلمان کرده،یکه و تنها برنیزه ی بی کسی تکیه داده و به چپ وراست خود نگاه می کرد ومی فرمود : ((آیا یاری دهنده ای هست تا ما را یاری دهد ؟!)) و نیز شنیدم که اهل و عیال آن بزرگوار ، فریاد العطش العطش بلند کرده بودند وقتی که این واقعه ناگوار را مشاهده کردیم فی الفور خود را به بئر ذات العلم رساندیم تا شما را خبر نماییم که اکنون پسر رسول خدا (ص) را به شهادت می رسانند .)) به محض اینکه زعفر جنی این سخنان را شنید ، تاج شاهی را از سر خود بر داشت و لباسهای دامادی را از تن خود خارج کرد و طوایف مختلف جن را با سلاحهای آتشین آماده کرد و همگی با عجله به سوی کربلا حرکت نمودند . خود زعفر گفته است : (( وقتی که ما وارد زمین کربلا شدیم ، دیدیم که چهار فرسخ در چهار فرسخ را لشکریان دشمن فرا گرفته است،بعلاوه صفهای فرشتگان زیادی را دیدیم ... 💠 ادامه دارد... 📚 منابع: 📕 داستان زعفر جنی (این داستان را نخستین بار کاشفی نقل کرده است، رک به: محدث نوری/ همان/ ص 183) 📘 داستان منصور ملک (فرهنگ عاشورا/ محدثی، جواد/ ص343/ نشر معروف/ 1374. به نقل از مرآه‌العقول/ علامه مجلسی/ ج 5/ ص 368
قسمت 2⃣ خود زعفر گفته است : (( وقتی که ما وارد زمین کربلا شدیم ، دیدیم که چهار فرسخ در چهار فرسخ را لشکریان دشمن فراگرفته است ، بعلاوه صفهای فرشتگان زیادی را دیدیم . ملک منصور با چندین هزار فرشته ی دیگر یک طرف، ملک نصر با چندین هزار فرشته از طرف دیگر ، جبرئیل با چندین هزار فرشته ی دیگر در ان طرف و در یک طرف دیگر میکائیل با چندین هزار فرشته ی دیگر در ان طرف ، ودر یک طرف دیگر اسرافیل ، ملک ریاح ( فرشته بادها ) ، فرشته ی دریاها ، فرشته ی کوهها ، فرشته ی دوزخ و فرشته ی عذاب و... هر یک با لشکریان خود منتظر گرفتن اجازه از حضرت بودند . بعلاوه ارواح یکصد و بیست و چهار هزار پیامبر ( علیهم السلام ) از ادم تا خاتم همه صف کشیده ، مات و متحیر مانده بودند . تمام موجودات و حقیقت کل اشیا در کربلا بودند و همگی گریان . چه کربلا و چه غوغائی .خاتم پیامبران ( ص ) آغوش خود را گشوده و به امام حسین علیه السلام می فرمود: (( پسرم ! عجله کن ! عجله کن ! به راستی که مشتاق تو هستیم .)) حسین بن علی علیه السلام یکه و تنها در میان میدان با زخمها و جراحات فراوان ، پیشانی شکسته، با سری مجروح، با سینه ای سوزان و با دیده ای گریان ایستاده بود و در هر نفسی که میکشید ، از حلقه های زره خون می چکید اما اصلا" توجهی به هیچ گروهی از ان فرشتگان نمی کرد به من هم کسی اجازه نمی دادتا خدمت ان حضرت برسم . همانطور که از دور نظاره میکردم ودر کار ان حضرت حیران بودم ،ناگهان دیدم که اقا امام حسین علیه السلام سر غربت از نیزه ی بی کسی بلند کرد و با گوشه چشم به من نگاه کرد و اشاره ای فرمود که : ای زعفر ! بیا .در این هنگام همه فرشتگان به سوی من نگاه کردند و مرا اجازه دادند تا نزد حضرت بروم . من خود را خدمت حضرت رساندم و عرض کردم : من با نود هزار جن به یاری شما امده ام . اگر بخواهی تمام دشمنانت را قبل از اینکه از جا ی خود حرکت کنی نابود میسازیم . حضرت فرمود : ای زعفر زحمت کشیدی ! خدا و رسولش از تو راضی باشند . خدمت تو مورد قبول درگاه حق باشد .اما لازم نیست که زحمت بکشید ،شما برگردید . عرض کردم : قربانت شوم چرا اجازه نمی فرمائید ؟! حضرت فرمود : خداوند چنین نخواسته است و باید به لقای حضرت دوست برسم . اگر من در جای خود بمانم خداوند بوسیله چه کسی این مردم نگونبخت را مورد امتحان قرار دهد ؟ و چگونه از کردار زشت خود آگاه خواهند شد ! جنیان گفتند : ای حبیب خدا و ای فرزند حبیب خدا ! به خدا سوگند اگر اطاعت از تو لازم و مخالفت با تو حرام نبود ، سخنت را قبول نمی کردیم و تمام دشمنانت را پیش از دستیابی به تو از میان می بردیم . حسین بن علی علیه السلام فرمود : به خداوند سوگند که ما بر این کار از شما جنیان تواناتریم ولی باید حجت بر مردم تمام شود تا (( آنکس که گمراه می شود با دلیل گمراه شود و انکس که هدایت می شود با دلیل هدایت شود .)) من (زعفر ) به امر آن حضرت مایوسانه برگشتم . وقتی که ما جنیان به محل خود رسیدیم ، بساط شادی را جمع کرده و اسباب عزا را فراهم کردیم . مادرم به من گفت : پسرم چه میکنی ؟! کجا رفته بودی که اینچنین ناراحت بر گشتی ؟! گفتم :مادر ! پسر ان بزرگواری که ما را مسلمان کرد ، اینک در کربلا در چنان حالی است که من رفتم تا یاریش کنم اما ان حضرت اجازه نفرمود و چون امر امام واجب بود ، باز گشتم .مادرم وقتی که سخنان را شنید ، گفت : ای فرزند ! تو را عاق می کنم . من فردای قیامت در جواب مادرش حضرت فاطمه (س ) چه بگویم ؟! زعفر گفت : مادر ! من خیلی ارزو داشتم تا جانم را فدای انحضرت کنم ولی ایشان اجازه نفرمود . مادرم گفت : ((بیا برویم ، من همراهت می آیم . مادرم جلو و من با لشکریانم از پشت سرش ، دوباره به سوی کربلا حرکت کردیم . )) و هنگامی که به انجا رسیدم ، از لشکریان کفار صدای تکبیر شنیدم و چون نگاه کردیم ، دیدیم که سر مبارک و درخشان اقا امام حسین علیه السلام بالای نیزه است و دود و آتش از خیمه های حرم بلند است . مادرم خدمت حضرت امام سجاد علیه السلام رسید اجازه خواست تا با دشمنان آنان بجنگد ولی ان حضرت اجازه نداد و فرمود : (( در این سفر همراه ما باشید و در شبها اطفال ما را مواظبت کنید تا از بالای شتران بر زمین نخورند .)) در نتیجه جنیان اطاعت کردند و تا سرزمین شام با اسیران بودند تا حضرت سجاد علیه السلام آنان را مرخص فرمود . ادامه دارد
قسمت 3⃣ 🔮 فوت زعفر جنی ! در مجلسی از مجالس مصیبت حضرت اباعبدالله الحسین (ع) عده ای از صلحا و اولیاء جمع بودند . پس از ذکر مصیبت در مجلس ، ناگهان صدائی توأم با حزن بلند شد : « ای وای زعفر جنی فوت شد . » ولی کسی دیده نمی شد . سکوت مجلس را فرا گرفت و این بار صدای شیون و ضجه از چند نفر به گوش رسید . بعد با صدای متعارف گفته شد : « برای زعفر جنی فاتحه بخوانید و مجلس فاتحه برپا سازید ، چرا که او بر گردن جن و انس حق دارد . فوت زعفر در زمان حیات آیت الله بروجردی « ره » بود و پس از آنکه علما از فوت زعفر اطلاع پیدا کردند ، مجالس عزا و ختم برای آن شخصیت بزرگ برپا نمودند . بعضی از شهرها و روستاهای ایران به تبعیت از علما ، مجالس ختم قرآن و عزا برپا نمودند . پس از زعفر رهبری شیعیان اجنه را فرزند بزرگوارش جناب « سَعفر » به عهده گرفته که هم اکنون هم رهبری شیعیان جن را بر عهده دارد . او همچون پدرش محب و عاشق اهل بیت عصمت و طهارت (ع) می باشد . خداوند وجود ایشان را از کلیه بلیات حفظ نماید و همه ما را از شیعیان واقعی اهل بیت علیهم السلام قرار دهد و عاقبت امر ما را ختم به سعادت فرماید. ان شاءالله   🔮 روایت دیگر از زعفر جنی  شیخ مفید به سند خود از امام جعفر صادق (ع) این نکته را نقل کرده است زمانی که حسین از مدینه حرکت کرد،گروهی از ملائکه برای پیشنهاد کمک نزد او آمدند و گروه‌هایی از مسلمانان و شیعیان جن برای کمک آمدند اما حسین در پاسخ جنیان گفت: «خدا به شما جزای خیر دهد من مسؤول کار خود هستم و محل و زمان قتل من نیز مشخص است» جنیان گفتند: «اگر امر شما نبود همهٔ دشمنان شما را می کشتیم». امام حسین (ع) در پاسخ گفت: «ما بر این کار از شما تواناتریم اما چنین نمی‌کنیم تا -لیهلک من هلک عن بینه و یحیی من حیّ عن بیّنه- آنها که گمراه می‌شوند با اتمام حجت باشد و آنها که راه حق را می‌پذیرند با آگاهی و دلیل آشکار باشد بحارالانوار ج۴۴ ص۳۳۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔷 اسلام به حكم اينكه مذهب است و به حكم اينكه دين خاتم است، بيش از هر مذهب آسمانى ديگر براى برپا داشتن عدالت اجتماعى آمده است و قهراً هدفش نجات محرومان و مستضعفان و نبرد و ستيز با ستم‌پيشگان است؛ اما مخاطب اسلام تنها محرومان و مستضعفان نيستند، همچنان كه حاميان خود را تنها از اين طبقه جلب نكرده است. اسلام حتى از ميان طبقاتى كه به نبرد با آنها برخاسته است، با تكيه به نيروى مذهب از يك طرف و بر فطرت انسانى انسان از طرف ديگر، به گواهى تاريخ سرباز گرفته است. ✅ اسلام تئورى پيروزى انسانيت بر حيوانيت، علم بر جهل، عدالت بر ظلم، مساوات بر تبعيض، فضيلت بر رذيلت، تقوا بر بى‌بندوبارى، توحيد بر شرك است. پيروزى مستضعفان بر جباران و مستكبران يكى از مظاهر و مصاديق اين پيروزی‌هاست. 📚 استاد شهید مطهری، انسان و ایمان، ص 58 http://eitaa.com/joinchat/385548302Ca1d19c22ab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🚨سودای سیاست قجری - پهلوی‼️ 🔻سقوط خرمشهر نگران کننده‌تر است آن هنگام که خبرش را به محمد جهان‌آرا ‌دادند، یا فروپاشی روحی یک دولتمرد هنگامی که می‌گوید «ما باید همراه شویم؛ نمی‌توانیم در برابر قدرت‌های بزرگ بایستیم، با شعارهایی که گاهی هم توخالی است»؟ 🔻پس از برجام، سیاستمداری مدعی شد «خرمشهرهای جدید اقتصادی را آزاد می‌کنیم» اما مشی امثال وی متأسفانه در جهت سقوط خرمشهرهای فرهنگی و سیاسی و اقتصادی بوده است. 🔻امروز همان گونه که رهبر حکیم انقلاب پیش‌بینی می‌کردند تحقق روح برجام، متوقف به خلع قدرت ایران از خویش در حوزه فناوری دفاعی (موشکی) و نفوذ منطقه‌ای و به رسمیت شناختن رژیم اشغالگر اسرائیل والنهایه اظهار ندامت از پایبندی به اسلام ناب محمدی(صلی الله علیه وآله) است. 🔻ایمان سقوط کرده، شخصیت‌ها را تبدیل به گروگانی می‌کند که از خود اختیار ندارد. قانون و سنت الهی این است که مؤمن، عزیز و نفوذناپذیر باشد حتی اگر ۷۰ زخم بر پیکر او وارد شود و زیر سم اسب‌ها رود. این عصاره داستان کربلاست. 🔻فروپاشی روحی تا کجا بود که یک دولتمرد ملبس به لباس پیامبر(صلی الله علیه و آله) مجبور شد تحریف کند و بگوید داستان کربلا، مذاکره است! ...اگر رعب در دل شما افتاد که آمریکا می‌تواند با یک بمب تمام توان دفاعی‌یتان را نابود کند، در ایمانتان رخنه افتاده است... 🔻یک ضرب‌المثل آمریکایی می‌گوید «دموکراسی یعنی اینکه ۲ گرگ و یک گوسفند رأی‌گیری ‌کنند که برای ناهار چه بخورند و آزادی یعنی این که گوسفند صاحب حق سلب نشدنی، بتواند آن رأی را به چالش بکشد»! درست مثل چالش بی‌رمق علیه نقض برجام در نیویورک؛ و در عوض، توپ و تشر و گستاخی و بی‌ادبی با نمایندگان ملت در مجلس خودمان! 🔻وقتی پذیرفتید از خود خلع قدرت کنید و تبدیل به برّه شوید،‌ لاجرم باید دیپلماسی التماسی پیشه کنید، حتی اگر گاهی به تعارف خودکار به سمت حریف پرت کنید و ایمیل اعتراضی بفرستید و قیافه معترض به خود بگیرید! 📢 رهبر حکیم انقلاب چه قدر دقیق آسیب‌شناسی کردند که فرمودند «متأسفانه برخی‌ها حاضر نیستند بی‌اعتمادی به آمریکا را قبول کنند و اگرچه به زبان می‌گویند آمریکا دشمن است اما احساس واقعی بی‌اعتمادی به آمریکا در آنها وجود ندارد». 🔻عارضه بعدی ..انفعال انبوه نیروهای مؤمن و انقلابی به ویژه مسئولین صاحب منصب، مقابل جریان واداده است...ویژگی مشترک سیاست و اشرافیت قجری- پهلوی که دشمن مصمم به باز تولید آن است، کرنش مطلق در برابرغرب و خودکامگی و جباریت سرکوبگری مقابل اسلامگرایان و ملی‌گرایان در داخل بود... 🔻قرار نیست همه صاحبان منصب و مسئولیت مصلحت‌اندیش شوند و میدان اقدام و عمل و تهاجم و دفاع را واگذارند. مصلحت‌اندیشی صرفاً شأن مولاست و امروز آن بزرگوار از همه صریح‌تر در میانه میدان است. در میانه میدان بودن و جنگیدن - و حتی تذکر گرفتن- هزار بار شرف دارد به صلح و مصلحت کل شدن و انفعال مقابل شبیخون دشمن و بد عملی دوستان سابق انقلاب. 🔻فاجعه مصیبت‌بار کربلا از آنجا آغاز شد که صحابه و تابعین رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در «منا»، خطبه پرنهیب و عتاب امام حسین علیه‌السلام را شنیدند و دم بر نیاوردند و حرکت نکردند. یک سال بعد وقتی امام،‌ تکلیف را در واگذاشتن حج و عزیمت به کربلا دید، آنها هر یک در چاله‌ای از چاله‌های دنیا گرفتار بودند. فریاد سرور آزادگان در منا همچنان تازه است: شما مصیبت‌بارترین مردم هستید، چون از مسئولیت‌ها، آگاهانه دست کشیدید. http://eitaa.com/joinchat/385548302Ca1d19c22ab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا