eitaa logo
دانشگاه‌مدافعان‌حریم‌ولایت
481 دنبال‌کننده
12.8هزار عکس
4هزار ویدیو
91 فایل
برای سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف #صلوات ألّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلى‌مُحَمَّدٍوآلِ‌مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ‌فَرَجَهُم‌
مشاهده در ایتا
دانلود
🔶 جمادی الأولی 🔶 در سال ۷ یا ۸ هجرت در چنین روزی جنگ به وقوع پیوست. 📚 بحار الأنوار ج۲۱ ص۵۰ علیهما السلام در سن ٤۱ سالگی به رسید. 📚 وقائع الشهور ص۹٤ تعداد مسلمین در این جنگ سه هزار نفر و تعداد کفّار صد هزار نفر بود. این جنگ از آنجا آغاز شد که که حامل نامه ای از صلّی الله علیه و آله به بود، در زمین های مُوته به دستور سردار لشکر دستگیر شد و دست های او را بستند و گردنش را زدند. صلّی الله علیه و آله از شنیدن این خبر بسیار ناراحت شدند و لشکری به مُوته روانه فرمودند. در این جنگ صلّی الله علیه و آله و علیه السلام حضور نداشتند و آن حضرت سه امیر به ترتیب بر لشکر قرار دادند و فرمودند: «هر یک شهید شدند دیگری امیر لشکر باشد. علیهما السلام، ، ». 🔸 شهادت سه فرمانده هر سه این بزرگواران شهید شدند. اوّل جناب جعفر به میدان آمد و بعد از مبارزه دلیرانه‌ای دو دست آن حضرت را قطع کردند، و با این که جراحت های زیادی بر بدن جناب جعفر وارد شده بود، امّا به واسطه هیبت و شجاعت‌های آن حضرت در میدان، کسی جرأت جدا کردن سر آن حضرت را نمی‌کرد. لذا دشمن دفعةً حمله کرد و بدن آن حضرت را با نیزه از زمین بلند کردند. در همان لحظه پیامبر صلّی الله علیه و آله در بر فراز منبر تشریف داشتند و ماجرا را برای مردم بیان فرمودند. ناگهان صورت مبارک را به طرف آسمان بلند کردند و فرمودند : «خدایا دو بال به جعفر عنایت بفرما که با ملائکه در پرواز کند». پس از شهادت هر سه امیر تعیین شده از طرف پیامبر صلّی الله علیه و آله، را در یک قبر دفن کردند. از خبر شهادت جناب جعفر، صلّی الله علیه و آله بسیار گریستند و دستور دادند تا سه روز غذا به منزل جعفر ببرند. 🔸 سوابق جعفر اوّلین کسی که بعد از علی علیه السلام به امر جناب علیه السلام پشت سر پیامبر صلّی الله علیه و آله خواند، جناب جعفر بود. او از برادرش علیه السلام ده سال بزرگتر بود. در هنگامی که که و دیگران قصد داشتند را راضی کنند که جعفر و همراهانش را تحویل دهد، او آیاتی از کتاب الهی تلاوت نمود که نجاشی و اطرافیانش گریستند. چندین بار خواست جعفر و مسلمانان را نزد نجاشی افرادی نادرست جلوه دهد ولی نتیجه بر عکس شد و احترام آنها نیز نزد نجاشی بیشتر شد، مخصوصاً زمانی که آیات در رابطه با علیه السلام قرائت شد. آخر الأمر عمرو عاص غذایی مسموم تهیّه کرد و برای جعفر فرستاد که آن حضرت را شهید کند، ولی گربه ای آمد و از آن غذا مختصری خورد و بقیّه ی غذا ریخت و آن گربه هم مُرد و توطئه عمرو عاص فاش شد. در روز فتح ، جعفر به همراه همسرش و دیگر مسلمانان به مدینه آمدند، و پیامبر صلّی الله علیه و آله از آمدن آنان بسیار خوشحال شدند و فرمودند : «نمی‌دانم به کدام خوشحال‌تر باشم : به یا به آمدن جعفر ؟! 📚 منتخب التواریخ ص۵۷ . @daneshgahevelyat
🗒 متن فوق العاده خواندنى است در انقلاب اسلامی، نیروهای مدافع انقلاب، در و حقیقی یک سازماندهی جدید و پرقدرت و منظم انجام دهند و تمام مجموعه هایی که در جمهوری اسلامی قدرت دارند اما ناکارآمدند و به اسلامی باورمند نیستند و و غربی در آنها نهادینه شده است را به گری بکشانند. بهترین مطالبه گری مطالبه گری عملکردهاست. ⭕️ اين جریان از آنجایی که هم زر دارد و هم زور دارد و هم تزویرمند است، برای مهندسی افکارعمومی از سلبریدی تا نخبه کاسب و از اراذل چاله میدانی تا رسانه های زرد را به استخدام خود در آورده است. فقط کافی است یک بار کارت بانکی و را چک کنید و ببینید چند بار از طرف و به حساب این بازیگران کاسب مسلک پول واریز شده تا مثلا به نفع جریان بنفش توییت و استوری و ... بزنند. 〽️ نكته جالب اینجاست که وقتی این دو سلبریدی مورد انتقاد دوستان و اقوامشان قرار می گرفتند که چرا از فلان جریان حمایت می کنید برای توجیه کارشان می گفتند این هم یک نوع است!! ⚠️ اگر جوانان مومن و انقلابی را آغاز نکنند، افراد جعلی و بدلی و کاریکاتورهایی مثل یا کانال هایی مثل خلق می شوند و به مردم آدرس غلط می دهند. 🔅امروز که پس از ۴۰ سال که از انقلاب شکوهمند اسلامی می گذرد، نباید اجازه داد کسانی که در این چهل سال یا بودند یا بودند و یا پست های کلیدی کشور را در دست داشتند، برای انقلاب اسلامی و مردم شاخ و شانه بکشند. باید شاخ این افراد را شکست که در حال حاضر حساب های داخل و خارج از کشور آنها پر است و توله ها و توله زاده هایشان هر کدام در یک کشور اروپایی یا آمریکایی شمالی در حال چریدن و جفتک زدن هستند و آنهایی که فعلا به آن طرف نرفتند در حال چریدن و جفتک زدن داخل کشور بخصوص در و و... هستند. 💯 سوال کنید شعار بسازید و و سران و فرح ۳۲ سال از ۴۰ سال گذشته را بطور کامل و ۸ سال را بطور ناقص حکمرانی کرده اند. ♨️ امروز این جماعت و گماشته های رسانه ای و سیاسی آنها حق ندارند. فقط باید باشند و ما آنها را مجبور به پاسخگویی خواهیم کرد. تا صبر کنید. @daneshgahevelyat
🌷 ....! 🌷طبق برنامه اى كه تدارك ديده شده بود، قرار بود پيكر پاك شهيد موسوى را به آمل منتقل و به خانواده ى شهيد تحويل دهيم تا پس از مراسم احياى شب ٢١ ماه رمضان فرداى آن شب يعنى روز شهادت حضرت امير همان جا پيكر را دفن كنند. 🌷در جريان انتقال پيكر پاك شهدا، دوستان با وجودى كه پيكر شهيد موسوى را كنار گذاشته بودند تا به آمل بفرستند، اما به طور اشتباه همراه شهداى ديگر، پيكر ايشان را هم به اهواز فرستادند، تا همراه شهداى ديگر از شلمچه به طرف مشهد تشييع شود. 🌷همان زمان، مادر شهيد تماس مى گيرد و اصرار مى كند پيكر شهيد را به آمل بفرستيد، چون آن طور كه ايشان گفته بود در آمل، خانواده ى شهيد برنامه ريزى كرده بودند و مهمان دعوت كرده بودند. دوستان تلفن زدند و مرا در جريان گذاشتند.... 🌷....من گفتم: خب! اگر خانواده ى شهيد اصرار دارند، چاره اى نيست، پيكر را سريع با هواپيما به تهران و از آن جا به آمل بفرستيد، اما براى خودم اين پرسش پيش آمد كه شهيد چطور حاضر شده دوستانش را ترك كند و فيض زيارت حرم ثامن الائمه (ع) را از دست بدهد؟! چون كاملاً معتقدم ما كاره اى نيستيم. همه ى كارها دست شهداست. 🌷اين گذشت، تا اين كه شب ٢٣ رمضان، از بچه ها پرسيدم: بالاخره پيكر شهيد موسوى را به آمل فرستاديد؟ گفتند: نه. پرسيدم: چرا؟ گفتند: ما مقدمات انتقال پيكر شهيد را به آمل آماده مى كرديم و در آستانه ى فرستاندن آن بوديم كه تلفن زنگ زد.... 🌷....مادر شهيد پشت خط بود و گفت: ديشب خوابى ديدم. البته به طور كامل، خواب را تعريف نكرد. _بر اساس آن بايد بچه ى من ابتدا به مشهد برود، زيارت بكند، بعد بيايد ما پيكر را تحويل بگيريم. اتفاقاً پيكر شهيد سيد على موسوى از پيكرهايى بود كه دو بار، دور ضريح نورانى آقا على بن موسى الرضا (ع) طواف داده شد! راوى: سردار باقرزاده 📚 كتاب "كرامات شهدا" @daneshgahevelyat
بهشت و جهنم و برپایی قیامت آخر کار انسان است، اما سوالی که در این بین وجود دارد این است که؛ برپایی بهشت و جهنم در کجاست؟ @daneshgahevelyat 👇👇👇👇👇
بهشت یا وهشت یا پردیس مفهومی است که در بیشتر مذاهب به وجود زندگی پس از مرگ باور دارند. بهشت جایی است که نیکوکاران پس از مرگ، در آن جاودانه می‌شوند. @daneshgahevelyat
بر اساس آموزه‌های مذهبی اسلام و برخی دیگر از مذاهب، بهشت جایگاه پایانی هر انسان نیکوکار است و در آن جا به اندازه کار‌های نیکش از مواهب آن برخوردار خواهد شد. ادیان این مفهوم گوناگون تعریف کرده‌اند. @daneshgahevelyat
معرفی جهنم بر اساس باور‌های اسلامی، به دوزخ جهنم گفته می‌شود. جهنم هفت طبقه دارد و هر چه پایین‌تر، جای افراد بدتر. عذاب‌های دوزخ هم روحی هستند هم جسمی. برخی جهنمیان همیشه در آنجا می‌مانند و برخی دیگر پس از مدتی بخشوده می‌شوند و به بهشت می‌روند. @daneshgahevelyat
تنها راه خلاصی از جهنم یا پایان کیفر مقرر است یا شفاعت شفیعان. گناهان برخی کسان چنان سنگین است که در آن جاودانه می‌شوند. جهنم جای عمل نیست و بنابراین نمی‌توان در آنجا با عمل صالح خویش را از عذاب رهانید. آیا بهشت و جهنم در روز قیامت، بر روی کره‌ی زمین تشکیل می‌شوند، یا در کره‌ی جداگانه‌ای است؟ @daneshgahevelyat
مردم در آن جا چگونه زندگی می‌کنند؟ آیا به صورت روح و بدون عضو جسمانی زندگی می‌کنند، یا این که با همین بدن و اعضای جسمانی؟ این سؤال از دو قسمت تشکیل شده است: آیا بهشت و جهنم در کره‌ی زمین تشکیل می‌شوند یا در کره‌ای دیگر؟  آیا بهشت و جهنم و معاد فقط روحانی است یا جسمانی هم هست؟ پیش از شروع پاسخ، به چند نکته اشاره می‌شود: @daneshgahevelyat 👇👇👇👇👇
مراد از بهشت و جهنم چیست؟ از مجموع تعبیراتی که در آیات قرآن و روایات اسلام آمده، بهشت و دوزخ به سه معنای مختلف اطلاق شده است که عبارت اند از: بهشت دنیا این بهشت از نظر ظاهر، همان باغ‌های خرّم و سرسبز این جهان هستند. قرآن درباره‌ی قوم سبا می‌فرماید: این مطلب را از دست ندهید: نشانه هاى آخر الزّمان در سخنان پیامبر اسلام لَقَدْ کانَ لِسَبَإٍ فی مَسْکَنِهِمْ آیَةٌ جَنَّتانِ عَنْ یَمینٍ وَ شِمالٍ کُلُوا مِنْ رِزْقِ رَبِّکُمْ وَ اشْکُرُوا لَهُ بَلْدَةٌ طَیِّبَةٌ وَ رَبٌّ غَفُور ; «برای قوم سبا در محل سکونت شان نشانه‌ای بود، دو باغ از راست و چپ، از روزی پروردگارتان بخورید و شکر او را به جا آورید، شهری است پاک و پاکیزه و پروردگاری آمرزنده. به احتمال قوی، بهشت آدم (علیه السلام) نیز یکی از همین باغ‌های خرّم و با طراوت زمین بوده است. @daneshgahevelyat
بهشت و دوزخ برزخی این بهشت و دوزخ، کانونی از نعمت برای نیکوکاران و عذاب برای بدکاران در جهان برزخ است؛ یعنی عالمی که در میان دنیا و آخرت قرار دارد و آیه‌ی ۱۶۹، سوره‌ی آل عمران نیز به این معنا اشاره دارد که می‌فرماید: وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلُوا فی سَبیلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُون ; «هرگز گمان مبر کسانی که در راه خدا کشته شدند مردگان اند، بلکه آنان زنده اند و نزد پروردگارشان روزی داده می‌شوند». @daneshgahevelyat
بهشت و دوزخ رستاخیز: که گاهی از آن تعبیر به «جنه المأوی» می‌شود. در این که بهشت و دوزخ به دو معنای اول، هم اکنون وجود دارند، بحثی نیست: اصل سخن در مورد بهشت به معنای سوم است که آیا این بهشت بر روی کره‌ی زمین تشکیل می‌شود یا در جای دیگری. مقدمه‌ی دوم که باید روشن شود، این است که آیا بهشت و جهنم هم اکنون وجود دارند یا خیر؟ زیرا اگر معتقد باشیم که بهشت و جهنم هنگام قیامت ایجاد می‌شوند، دلیلی ندارد که در مورد محل آن‌ها بحث کنیم که آیا این‌ها در روی کره‌ی زمین ایجاد می‌شوند، یا در جای دیگری؛ زیرا در روز قیامت، زمین متلاشی می‌شود: (وَ حُمِلَتِ الْأَرْضُ وَ الْجِبالُ فَدُکَّتا دَکَّةً واحِدَة) ; «و زمین و کوه‌ها از جا برداشته می‌شوند و یک باره در هم کوبیده و متلاشی می‌گردند»؛ و لذا جای این بحث نخواهد بود. به هر حال دو دیدگاه در این رابطه بیان گردیده است: برخی از دانشمندان شیعه و سنی، مثل سید مرتضی و سید رضی (ره) و هم چنین عبدالجبار و ابوهاشم می‌گویند: بهشت و جهنم، اکنون وجود ندارند؛ و بعد ایجاد می‌شوند.  اکثریت دانشمندان اسلامی معتقدند که بهشت و جهنم، هم اکنون وجود خارجی دارند، و دلیل‌هایی از آیات نیز برای این مدعی بیان کرده اند، از جمله: وَ لَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْرى عِنْدَ سِدْرَةِ الْمُنْتَهى‏ عِنْدَها جَنَّةُ الْمَأْوى) ; «و بار دیگر نیز او را مشاهده کرد نزد سدرة المنتهی که جنة المأوی در آن جا است.» پس جنة المأوی وجود دارد که پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) آن را نزد سدرة المنتهی مشاهده کرده است. @daneshgahevelyat
وَ سارِعُوا إِلى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّکُمْ وَ جَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقین ; «شتاب کنید برای رسیدن به آمرزش پروردگارتان و بهشتی که وسعت آن، آسمان‌ها و زمین است، و برای پرهیزگاران آماده شده است.» فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتی وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ أُعِدَّتْ لِلْکافِرین; «از آتشی بترسید که هیزم آن مردم و سنگ‌ها است و برای کافران آماده شده است». وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحیطَةٌ بِالْکافِرین ; «جهنم کافران را احاطه کرده است». از این آیات و آیات دیگری شبیه به این‌ها که کلمه‌ی «اعدت» یعنی آماده شده است را به کار برده اند، استفاده می‌شود که بهشت و جهنم هم اکنون وجود دارند. با توجه به این دو مقدمه، حال به اصل سؤال می‌پردازیم؛ بهشت و جهنمی که اکنون وجود دارند کجا هستند؟ آیا این‌ها در روی زمین هستند یا جای دیگر؟ @daneshgahevelyat
در این جا چند نظریه وجود دارد که عبارت اند از: بهشت و جهنم در باطن و درون این جهان اند، ولی ما نمی‌توانیم با این چشمان آن‌ها را ببینیم؛ همان گونه که موجودات بسیاری هستند که با چشم ما قابل درک نیستند؛ ولی اگر دید و درک دیگری داشتیم می‌توانستیم هم اکنون آن‌ها را ببینیم؛ کما این که از برخی احادیث نیز استفاده می‌شود که بعضی از مردان خدا، با توجه به درک و دید واقع بینانه‌ای که در این جهان داشته اند، بهشت و جهنم را نیز با چشمان حقیقت بین خود می‌دیدند. برای روشن شدن مطلب مثالی می‌زنیم: فرض کنید فرستنده‌ی نیرومندی در یک نقطه‌ی زمین وجود داشته باشد که به کمک ماهواره‌های فضایی، امواج آن به سراسر کره‌ی زمین پخش می‌شود؛ هنگامی که در یک مجلس معمولی نشسته باشیم، صدای گفت و گوی اطرافیان را می‌شنویم، اما صدا‌هایی را که آن فرستنده پخش می‌کند نمی‌شنویم؛ گر چه امواج آن همه‌ی اطراف ما را احاطه کرده باشد. ولی اگر دستگاه داشته باشیم که آن امواج را بگیرد می‌توانیم صدا‌های فرستنده را نیز بشنویم؛ بهشت و جهنم نیز به همین صورت است؛ یعنی گر چه در باطن و درون این جهان هستند و همه‌ی اطراف ما را احاطه کرده اند، ولی اگر چشم حقیقت بین وجود نداشته باشد، آن‌ها دیده نمی‌شوند. @daneshgahevelyat
عالم آخرت و بهشت و جهنم، محیط بر این عالم است و به اصطلاح، این جهان در شکم و درون آن جهان قرار گرفته است؛ مانند عالم جنین که در درون عالم دنیا است و عالم جنین خود عالم مستقلی است، اما جدای از این عالمی که در آن هستیم نیست بلکه در درون آن است. عالم دنیا نیز نسبت به عالم آخرت همین حال را دارد؛ یعنی در درون آن قرار گرفته است. بهشت فوق آسمان‌های هفت گانه است و دوزخ در زمین هفتم است. با توجه به این نظریات، آن چه که به نظر می‌رسد و می‌توانیم با استفاده از آیات و روایات آن را ثابت کنیم، دیدگاه سوم است که در میان مفسران شیعه و سنی، طرف داران زیادی دارد. در این باره دلایل گوناگونی از آیات و روایات بیان شده که به دلیل طولانی شدن بحث، شما پرسش گر عزیز را به منابع تحقیق راهنمایی می‌کنیم. که معاد هم در مرحله‌ی جسم و هم در مرحله روح، تحقق می‌پذیرد؛ وگرنه حورالعین و قصر‌ها و انواع غذا‌های بهشتی و لذت‌های مادی برای روح به تنهایی معنا ندارد. @daneshgahevelyat
پس از ورود به بهشت و جهنم، آخر کار انسان کجاست؟ آیا در یک جا ماندن انسانی که میل به بی‌نهایت دارد، تکراری نمی‌شود و دیگر آن که آیا ممکن است که یک جهنمی، اهل بهشت شود؟ @daneshgahevelyat 👇👇👇👇👇
آخر کار انسان کجاست؟ اگر نگاه به آن عالَم نیز نگاه مادی و فیزیکی باشد، قطعاً این سۆال پیش می‌آید که آخرش کجاست؟ یا آخر کار انسان کجاست؟ چرا که عالم ماده محدود است و به بیان امیرالمۆمنین علیه‌السلام: «هر محدودی قابل شمارش است»؛ چنان چه برای طبیعت آخری بیان شده است، چه در علوم قرآنی و چه در علوم تجربی. اما اگر نگاه عاقلانه، حکیمانه و غیر مادی، یعنی معنوی باشد، آخری ندارد، چنان چه هیچ یک از امور غیر مادی آخر ندارند. انسان می‌تواند با استناد به آیات قرآن کریم و یا تجربیات عملی بگوید که آخر خورشید خاموش شدن است و یا آخر زمین متلاشی شدن در فضاست، اما در معنویات چنین نمی‌باشد؛ آخر علم کجاست؟ آخر زیبایی کجاست؟ آخر قدرت کجاست؟ آخر ثروت و غنا کجاست و ...؟ بدیهی است که حدّی ندارند، چرا که اینها همه کمالات هستند و تجلی آن هستی محض.  «کمال حقیقی» همان الله جلّ جلاله می‌باشد که محدود به حدّی نیست. لذا سیر تکاملی بشر نیز چون «انّا الیه راجعون» است، حدّی ندارد که بدان متوقف شده و بگوید این آخرش است. هر چه رشد کند، هر چه بیشتر وجودش تجلی کمالات گردد، باز به پایان یا آخر نمی‌رسد. چنان چه هیچ کس نمی‌تواند در این عالم (یا حتی عالم دیگر) به آخر علم یا ثروت و غنا برسد و اگر تمامی علوم و سرمایه‌ها را نیز یک جا جمع کنند و به کسی بدهند، باز هم جای بیشتر شدن دارد و آخرش نیست. پس فرض آخر و پایان، یک خطای تصور ذهنی است و نه یک ضرورت عقلی. @daneshgahevelyat
 آیا یک جا ماندن بی‌میلی (زدگی) نمی‌آورد؟ البته که یک جا ماندن، بی‌میلی و زدگی می‌آورد. آن هم برای انسانی که به قول شما، میل به بی‌نهایت دارد. اما دقت شود که یک جا ماندن یعنی «سکون»، که عاقبت موجب فساد نیز می‌شود (همان دلزدگی خود نوعی فساد در شوق است)، اما در بهشت سکونی نیست که خستگی و دلزدگی بیاورد، بلکه «ثبات» است و معنای این دو خیلی با هم فرق دارد. انسان از این که مثلاً ده ساعت روی یک صندلی بنشیند و به یک منظره نگاه کند، خسته و دلزده می‌شود، اما هیچ‌گاه از ثبات وجودی خود یا ثبات عقل و ایمانی خود، خسته و دلزده نمی‌شود. متأسفانه، اغلب ما مردم (مسلمان یا اهل کتاب و معتقد به بهشت و جهنم)، نه جهنم را درست شناخته‌ایم و نه بهشت را؛ لذا گمان می‌کنیم که بهشت یعنی کاخی در وسط یک جنگل سبز و مملو از انواع و اقسام خوردنی‌ها، نوشیدنی‌ها، لباس‌ها و تجویزها و سایر لذاتی که برای بدن بهشتی است. شباهت‌هایی بین این عالم و آن عالم هست و البته تفاوت‌هایی هم وجود دارد. اما همین شباهت‌ها سبب می‌شود تا شناخت و درک عالم دیگر برای ما در این عالم، ممکن و میسر گردد؛ چه زیبا سرود میرفندرسکی: چرخ با این اختران، نقض و خوش و زیباستی                   صورتی در زیر دارد، آن چه در بالاستی صورت زیرین اگر با نردبان معرفت                                     بر رود بالا همان با اصل خود یکتاستی  در این عالم انسان هم لذت مادی دارد و هم لذت معنوی، این دو از هم جدا هستند، هر چند که در امتداد یک دیگر باشند و یا در یک دیگر تأثیر بگذارند. به عنوان مثال: تناول یک غذای خوب و خوش مزّه، بسیار لذت (مادی) دارد، اما به هیچ وجه با لذت «لقای محبوب»، هم سنخ و قابل قیاس نیست، و اگر آن غذای خوب در کنار یار میل شود، لذتش چند برابر شده و دیگر قابل توصیف نمی‌باشد. @daneshgahevelyat
بهشت نیز همین‌طور است. لذت اکله، اشربه، حور و قصور یک لذت است، اما لذت لقاء الله، وصال محبوب و قرار گرفتن در «عند ملیک مقتدر»، یک لذت دیگر است. دقت شود که نعمات بهشتی، سفره‌ی محبوب است برای عاشق از سفر رسیده، نه این که هدف و مقصود و محبوب همان باشد. پس، بهشت یک جا ماندن، یک جا ساکن شدن، مدتی طویل خوردن و آشامیدن و تزویج نیست که دلزدگی بیاورد، بلکه ثباتِ بدون تزلزل، بدون دغدغه، بدون خطر، بدون احتمالات و ...، در مسیر رشد و کمال همیشگی است که بسیار لذت بخش، شورآفرین و شوق‌آور می‌باشد و این سیرِ کمالی، پایانی ندارد. @daneshgahevelyat
آیا جهنمی، اهل بهشت می‌شود؟ هم بهشت طبقات و درجات دارد و هم جهنم. اما تفاوت‌ سیر در این طبقات و درجات در این است که کسی که وارد بهشت شد، هیچگاه از آن اخراج یا خارج نمی‌شود، اما دلیلی نیست که هیچ کس در هیچ شرایطی از جهنم خارج نگردد. بدیهی است که انسان دارای باورهای اعتقادی و نیز رفتارهای عملی می‌باشد. پس هر کدام ثواب یا عقاب مخصوص خود را دارند. از این رو کسانی که در زندگی دنیوی اعتقادی به پروردگار عالم، مبدأ و معاد، نبوت و ولایت نداشتند، در این دنیا سیر قهقرایی طی کرده‌اند و خداوند متعال برای آنان «خلود = جاودانگی» در جهنم را وعید داده است، اما اگر کسانی اعتقادات درستی داشته‌اند، ولی در عمل درگیر گناهانی شده بوده‌اند که هر چند آنها را به کفر نکشانده است، اما با عذاب‌های مرگ، قبر، برزخ پاک نشده و یا قابل شفاعت نیز نگردیده‌اند چه؟ از یک سو به خاطر اعتقادات‌شان لایق بهشت می‌باشند و از سوی دیگر به خاطر کردارشان لایق جهنم می‌گردند. مرحوم علامه حلّی، برای خروج مۆمنین گناهکار جهنمی و ورودشان به بهشت دو دلیل اقامه می‌نماید: 1. انسانی که هم ایمان و عمل صالح دارد و هم گناه، به خاطر ایمان و عمل خویش مستحق پاداش است و به خاطر انجام گناهش مستحق عذاب است و در نتیجه اگر اول وارد بهشت شود برای دریافت پاداش اعمال و بعد جهنم رود درست نیست. به اتفاق مسلمین کسی از بهشت آخرتی خارج نمی‌شود و اگر برعکس شود که اول جهنم رود و بعد از مدتی وارد بهشت شود این مشکلی ندارد و مورد نظر ما می‌باشد، صورت سوم این است که عذاب و پاداش با هم باشند که این امکان ندارد و محال است، تنها راه همان راه دوم است. 2. دلیل دوم این است که بر خداوند قبیح است که بنده خود را به خاطر یک خطا و یا چند خطا که از او سر زده، با این که ایمان و عمل صالح دارد برای همیشه در جهنم نگهدارد و با کسی که در تمام عمر مشرک و کافر بوده است یکجا عذاب نماید و امر قبیح و زشت نسبت به خداوند محال است و از او صادر نمی‌شود.(کشف المراد، همان، ص 414). در نتیجه ممکن است اگر شیعه از گناه خویش توبه نکند و شفاعت و دستگیری او را نکند مدتی در جهنم بماند و بعد از پاک شدن نجات یابد. * در قرآن کریم، برای 13 جرم و معصیت (که کفر و شرک در رأس آنها قرار داده است)، خلود در جهنم تصریح شده است: 1. کافران (آل عمران116) - 2. مشرکان (نحل29) - 3. منافقان (مجادله17) - 4. مرتدان (آل عمران86-88) - 5. تکذیب کنندگان آیات الهی (اعراف36) - 6. دشمنان خدا و پیامبر(ص) (توبه63) 7. ظالمان و ستمگران (شوری45) - 8. اشقیاء (هود106-107) - 9. آنها که غرق در گناهند (بقره81) - 10. قاتل مومن (نساء 93) - 11. رباخواران (بقره 275) - 12. سبک اعمالان (مومنون102-103) - 13. گنهکاران به طور عام (جن23). اما از سوی دیگر می‌فرماید که خداوند متعال به غیر از شرک، هر گناهی را که بخواهد می‌بخشد و او عادل است، به هیچ کس، اندک ظلمی نمی‌شود: @daneshgahevelyat
اما از سوی دیگر می‌فرماید که خداوند متعال به غیر از شرک، هر گناهی را که بخواهد می‌بخشد و او عادل است، به هیچ کس، اندک ظلمی نمی‌شود: «إنَّ اللّهَ لاَ یغْفِرُ أَن یشْرَكَ بِهِ وَیغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِكَ لِمَن یشَاءُ وَمَن یشْرِكْ بِاللّهِ فَقَدِ افْتَرَى إِثْمًا عَظِیمًا * أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ یزَكُّونَ أَنفُسَهُمْ بَلِ اللّهُ یزَكِّی مَن یشَاءُ وَلاَ یظْلَمُونَ فَتِیلًا» (النساء، 48 و 49) ترجمه: مسلماً خدا این را كه به او شرك ورزیده شود نمىبخشاید و غیر از آن را براى هر كه بخواهد مىبخشاید و هر كس به خدا شرك ورزد به یقین گناهى بزرگ بربافته است * آیا به كسانى كه خویشتن را پاك مىشمارند ننگریستهاى [چنین نیست] بلكه خداست كه هر كه را بخواهد پاك مىگرداند و به قدر نخ روى هسته خرمایى ستم نمىبینند». براساس روایتی كه از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است، انسانها در قیامت سه دستهاند : یك دسته انسانهاییاند كه در عالم حشر در آن هنگام كه مردم درگیر مواقف و عوالم حشرند، تحت سایه خداوند و در جوار قرب حقند و نیاز به طی آن عوالم و مواقف ندارند چون آن مراحل را در این دنیا پشت سر گذاشتند. گروهی دیگر انسانهاییاند كه باید از حساب و عذاب بگذرند كه از جمله آن جهنم موقت است تا پس از پس تطهیر و تسویه در عالم قیامت به خدا برسند و عدهای دیگر انسانهاییاند كه چون مجموع وجودشان رو به غیر خدا داشته و در حال فرار از خدا بودهاند به قعر جهنم فرو خواهند رفت، (بحارالانوار، ج 7، ص 183، روایت 31). بنابراین عدهای مستقیم وارد بهشت و بهشتها میشوند، عدهای پس از گذر از مواقفها و از جمله جهنم موقت وارد بهشت میگردند و عدهای نیز در جهنم جاودانه خواهند بود. به بیانی دیگر: همه كسانی كه وارد جهنم میشوند برای همیشه در جهنم نخواهند بود و تنها عده‌ی خاصی مانند كافران برای همیشه در جهنم خواهند بود، (ر.ك: آیت‌الله مكارم شیرازی، پیام قرآن، ج 6، ص 483، دار الكتب الاسلامیه). @daneshgahevelyat
4_5899931102033741861.mp3
3.53M
زبیر چه کسی بود؟ ☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️ سخنرانی استاد عالی ☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️ @daneshgahevelyat
⭕️برگی از ارتباط خانواده هاشمی‌رفسنجانی با عربستان ♦️قسمت_اول 🔹گسترده ترین ارتباط خانوادگی در ایران با خاندان آل سعود را هاشمی رفسنجانی و خانواده‌اش دارند. هر چند كه این روزها با توجه به عملكرد حكومت عربستان در مسائل خاورمیانه، كاهش قیمت نفت برای ضربه زدن به ایران و فاجعه منا، در فضای رسانه‌ای اطلاعات تازه‌ای از دید و بازدیدهای این دو خاندان منتشر نمی‌شود ولیكن در پس پرده ارتباطات فی ما بین همچنان برقرار است. ارتباط خاندان هاشمی رفسنجانی با خاندان آل سعود، اگر چه دستاورد چندانی برای كشور به همراه نداشته است ولی برای خانواده رفسنجانی، سود سرشاری داشته است. سایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی در گزارشی نوشت: در كتاب خاطرات دو دهه سرپرستی حج حجت الاسلام محمدی ری شهری كه توسط مركز اسناد انقلاب اسلامی به چاپ رسیده است، وی به تلاشهای حكام سعودی برای اختصاص یك سوم پروازهای عمره به یاسر هاشمی كه در آن زمان 29 ساله بود، اشاره كرده است. سرآغاز رابطه؛ عفت یا اكبر درباره آغازگر رابطه ایران و عربستان، دو اظهارنظر متفاوت وجود دارد. البته هر دو اظهارنظر از دل یك خانواده بیرون آمده است. عفت مرعشی همسر حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی معتقد است كه او احیاگر روابط ایران و عربستان شده است. می‌گوید كه «بعد از جریان كشتار حجاج ایرانی در سال 66، به تنهایی به عربستان سفر كردم. در این سفر، خانم ملك عبدالله میهمانی داد و یك عده را دعوت كرد و جلسه گذاشت. آنها از من خواستند كه میهمانی را بپذیرم و من هم پذیرفتم. وقتی پذیرفتم روابط برقرار شد.» اما خود هاشمی رفسنجانی روایت دیگری دارد كه به سال‌های پس از سفر همسرش به عربستان باز می‌گردد. هاشمی معتقد است روابط ایران و عربستان اینگونه آغاز شده است كه در ابتدای ریاست‌جمهوری، هاشمی برای حضور در اجلاس سران كنفرانس اسلامی به سنگال سفر می‌كند. اولین برخورد او و امیرعبدالله در آنجا شكل می‌گیرد: «آقای امیرعبدالله هم از طرف عربستان به آنجا آمده بود. من رییس جمهور بودم و ایشان ولیعهد بود. طبیعتش این بودكه اگر ملاقاتی می‌شود، ایشان پیش من بیاید. كشور ما بزرگتر بود. وقتی بحث ملاقات شد، ایشان گفته بود كه فلانی بیاید، گفتم: چه عیبی دارد؟ ما می‌رویم. دو كشور مسلمان كه باهم این حرف‌ها را ندارند. این كار اولین تاثیرش را در نفس آنها گذاشت كه ما آن‌گونه كه فكر می‌كنند، مغرور نیستیم.» @daneshgahevelyat
♨️سوال: ✅علت احیای چیست و چه سودی برای ما دارد؟ ✅حساسیت های بزرگداشت این ایام چیست؟ ✍️ پاسخ: 💎 قطعاً تمام آثار و برکاتی که در رابطه با برپایی اهل بیت عصمت و طهارت(ع) وجود دارد، در برپایی مجالس عزای سیدة النساء العالمین حضرت زهرای اطهر(س) نیز وجود دارد. ما با شرکت در این مراسمات یا برگزاری آنها، خود را به اهل بیت پیامبر (ص) نزدیک تر می کنیم، مناقب و کمالات آنها را بیشتر می شناسیم و وظیفه خود در محبت اهل بیت (علیهم السلام) را انجام می دهیم: «قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبى‏[شوری/۲۳] بگو: «من هیچ پاداشى از شما بر رسالتم درخواست نمى‏كنم جز دوست‏داشتن نزدیكانم [اهل بیتم‏]» این مجالس، مجالسی است که معارف دینی را نشر می دهد، و انسان را در پیمودن مسیر الهی کمک می کند. خصوصا که تضرع و گریه در مصائب اهل بیت، پلیدی های دل را می شوید و اثر گناهان در ایجاد قساوت را رفع می کند. 💎 البته بایستی دقت کنیم که ضمن بیان حقایق مسلم تاریخی از منابع مستند و صحیح! در کوره اختلافات شیعه و سنی "دمیده نشود" و توهین به صحابه پیامبر و بزرگان و مقدسات سنت را مرتکب نشویم که این کار دقیقا خواسته دشمنان اسلام و مسلمین می باشد و دشمنان اسلام براحتی می توانند از این منفذ بر مرزهای اسلامی کرده و را به خطر بیندازند و بایستی همان سیاستی را که حضرت علی (ع) در مقابل صحابه خطاکار پیش گرفتند الگوی خود بنمائیم و از گسترش اختلافات و ایجاد فتنه در عالم اسلام جلوگیری کنیم. @daneshgahevelyat
دکتر عبادی: تاثیر نماز صبح و تعالیم اسلامی ﺷﺨﺼﯽ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻣﯿﮑﻨﺪ: ﺩﻭﺳﺖ ﻣﻦ ﺩﺭ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﯿﮑﻨﺪ. ﻭﯼ ﺍﺯ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﺑﻌﻨﻮﺍﻥ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺩﺍﻧﺸﺠﻮ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﻟﺬﺍ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﺑﻪ ﭘﺎﺱ ﺍﯾﻦ ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﻣﯿﮕﯿﺮﺩ ﺗﺎ ﻭﯼ ﺭﺍ ﺑﻪ ﮐﺸﻮﺭ ﻫﻨﺪ ﺟﻬﺖ ﮐﺴﺐ ﯾﮏ ﺩﻭﺭﻩ ﻣﺠﺎﻧﯽ ﺑﻨﺎﻡ ( ﺭﺍﻩ ﻭﺍﺭﺩ ﻧﻤﻮﺩﻥ ﺍﻧﺮﮊﯼ ﻣﺜﺒﺖ ﺑﻪ ﺭﻭﺍﻥ) ﺍﻋﺰﺍﻡ ﻧﻤﺎﯾﺪ. ﺍﮐﻨﻮﻥ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺯﺑﺎﻥ ﺍﯾﻦ ﺩﺍﻧﺸﺠﻮ ﺑﺨﻮﺍﻧﯿﻢ: ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﮐﺸﻮﺭ ﻫﻨﺪ ﺭﺳﯿﺪﻡ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﯾﮏ ﺟﺎﯾﮕﺎﻩ ﺧﺎﺹ ﺑﺮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺩﻭﺭﻩ ﺍﺵ ﻓﻘﻂ ﺳﺎﻟﯽ ﯾﮑﺒﺎﺭ ﺁﻧﻬﻢ ﺑﻤﺪﺕ ﺳﻪ ﻣﺎﻩ ﺗﺸﮑﯿﻞ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﮐﻪ ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﻧﺨﺒﮕﺎﻥ ﺩﻧﯿﺎ ﺟﻬﺖ ﮐﺴﺐ ﺍﻧﺮﮊﯼ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺟﻤﻊ ﺷﺪﻩ ﺑﻠﮑﻪ ﺗﺎﺟﺮﺍﻥ ﻭ ﭘﺎﺩﺷﺎﻫﺎﻥ ﻭ ﺷﺨﺼﯿﺘﻬﺎﯼ ﺑﺰﺭﮒ ﻫﺮ ﮐﺪﺍﻡ ﺑﺎ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ ﯾﮑﺼﺪ ﻫﺰﺍﺭ ﺩﻻﺭ ﺣﻀﻮﺭ ﭘﯿﺪﺍ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ ﺗﺎ ﺑﺎ ﮐﺴﺐ ﺍﯾﻦ ﺍﻧﺮﮊﯼ ﺑﻪ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﺑﺮﺳﻨﺪ. ﭘﺰﺷﮏ ﻣﻌﺎﻟﺞ ﺿﻤﻦ ﺷﺮﺡ ﺭﻭﺵ ﻋﻼﺝ ﻣﻬﻤﺘﺮﯾﻦ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﺩﻭﺭﻩ ﺍﺵ ﺍﯾﻦ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺍﻧﺮﮊﯼ ﺳﻠﺒﯽ ﻭ ﮐﺴﺎﻟﺖ ﻭ ﻧﺎﺍﻣﯿﺪﯼ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺟﺴﻢ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﻣﯿﮑﺮﺩ ﻭ ﺑﺠﺎﯾﺶ ﻧﯿﺮﻭﯼ ﺍﻣﯿﺪ ﻭ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﺭﺍ ﻭﺍﺭﺩ ﺑﺪﻥ ﻣﯿﻨﻤﻮﺩ! ﺍﻣﺎ ﭼﮕﻮﻧﻪ؟ ﻭﯼ ﺍﻭﻗﺎﺕ ﺍﺟﺘﻤﺎﻉ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺎ ﺗﻌﯿﯿﻦ ﻣﯿﮑﺮﺩ ﻭ ﻧﮑﺘﻪ ﺣﯿﺮﺕ ﺍﻧﮕﯿﺰ ﺩﺭ ﺩﻭ ﭼﯿﺰ ﺧﻼﺻﻪ ﻣﯿﺸﺪ ﯾﮑﯽ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻣﺪﺕ ﺍﯾﻦ ﺍﺟﺘﻤﺎﻉ ﺳﻪ ﺳﺎﻋﺖ ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻧﺒﻮﺩ ﻭ ﺩﯾﮕﺮ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺍﯾﻦ ﻣﺪﺕ ﯾﮏ ﺳﺎﻋﺖ ﻭ ﻧﯿﻢ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺍﺫﺍﻥ ﻓﺠﺮ ﺁﻏﺎﺯ ﻭ ﺗﺎﻭﻗﺖ ﻃﻠﻮﻉ ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﺍﺷﺖ. ﻭﯼ ﺍﺯ ﻣﺎ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺖ ﺗﺎ ﻫﺮ ﮐﺪﺍﻡ ﻭﺍﺭﺩ ﺍﺗﺎﻕ ﺧﻮﺩ ﺷﻮﯾﻢ ﻭ ﻻﻣﭙﻬﺎ ﺭﺍ ﮐﺎﻣﻼ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﺳﭙﺲ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﺩﻭ ﺯﺍﻧﻮ ﯾﺎ ﭼﻬﺎﺭ ﺯﺍﻧﻮ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﻭ ﺩﺭ ﮐﻤﺎﻝ ﺳﮑﻮﺕ ﻭ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﻧﻔﺲ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺗﺎ ﺟﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺍﻣﮑﺎﻥ ﺩﺍﺭﺩ ﺣﺒﺲ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﻭ ﺩﺭ ﻧﻬﺎﯾﺖ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺁﺯﺍﺩ ﮐﻨﯿﻢ ﻭ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﺪﺕ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﻪ ﯾﮏ ﭼﯿﺰ ﺩﺭ ذهن خود ﻓﮑﺮ ﮐﻨﯿﻢ ﺣﺎﻝ ﺁﻥ ﭼﯿﺰ ﻫﺮ ﭼﻪ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﺍﻋﻢ ﺍﺯ ﺩﺭﯾﺎ ﯾﺎ ﺳﻨﮓ ﻭ ﮐﻮﻩ ﻭ ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ﻭ ﻏﯿﺮﻩ ﺑﺸﺮﻁ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﻪ ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰ ﺩﯾﮕﺮ ﺑﺠﺰ ﻫﻤﺎﻥ ﯾﮏ ﭼﯿﺰ ﻓﮑﺮ ﻧﮑﻨﯿﻢ. ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﮔﺬﺷﺖ ﯾﮏ ﻭ ﻧﯿﻢ ﺳﺎﻋﺖ , ﺍﺯ ﻣﺎ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻣﺪﺕ ﻧﯿﻢ ﺳﺎﻋﺖ ﺑﻪ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺭﻓﺘﻪ ﻭ ﺩﺭ ﻫﻮﺍﯼ ﺁﺯﺍﺩ ﻗﺪﻡ ﺑﺰﻧﯿﻢ ﻭ ﺳﭙﺲ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑﻪ ﺍﺗﺎﻕ ﺑﺮﮔﺸﺘﻪ ﻭ ﻫﻤﺎﻥ ﻋﻤﻞ ﺍﻭﻝ ﺭﺍ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﮐﻨﯿﻢ. ﺧﻼﺻﻪ ﺗﺎ ﻃﻠﻮﻉ ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ﺍﯾﻨﮑﺎﺭ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﺍﺷﺖ ﺳﭙﺲ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺻﺒﺤﺎﻧﻪ ﻣﻔﺼﻞ ﻭ ﭼﺮﺏ ﻓﺮﺍﻣﯿﺨﻮﺍﻧﺪ. ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺻﺒﺤﺎﻧﻪ ﺍﺷﻜﻬﺎﻱ ﺧﻮﺷﻲ ﻭ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﻭ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﺍﺯ ﭼﺸﻤﻬﺎﯼ ﻫﻤﻪ ﺳﺮﺍﺯﯾﺮ ﻣﯿﺸﺪ ﻭ ﻫﻤﮕﯽ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﺣﺼﻮﻝ ﺍﯾﻦ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﺍﺯ ﭘﺰﺷﮏ ﻣﻌﺎﻟﺞ ﺗﺸﮑﺮ ﻣﯿﮑﺮﺩﻧﺪ. ﺩﻭﺳﺖ ﻣﻦ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﺍﺩﻩ ﻭ ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ: ﻣﻦ ﻫﻢ ﮔﺮﯾﻪ ﮐﺮﺩﻡ ﻭﻟﯽ ﻧﻪ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﺍﯾﻦ ﺗﻤﺮﯾﻨﺎﺕ ﺑﻠﮑﻪ ﺑﺪﻟﯿﻞ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺍﺳﻼﻡ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺑﺮﺧﻮﺍﺳﺘﻦ ﺛﻠﺚ ﺍﺧﯿﺮ ﺷﺐ ﻭ ﺧﻠﻮﺕ ﻧﻤﻮﺩﻥ ﺑﺎ ﺍﻟﻠﻪ ﻭ ﺗﻔﮑﺮ ﺑﻪ ﻋﻈﻤﺖ ﺍﻟﻠﻪ ﺩﻋﻮﺕ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﺳﭙﺲ ﺁﻥ ﻧﯿﻢ ﺳﺎﻋﺘﯽ ﮐﻪ ﭘﺰﺷﮏ ﻣﻌﺎﻟﺞ ﺍﺯ ﻣﺎ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺭﻓﺘﻪ ﻭ ﻫﻮﺍﯼ ﺁﺯﺍﺩ ﺍﺳﺘﻨﺸﺎﻕ ﮐﻨﯿﻢ ﺩﻗﯿﻘﺎ ﻫﻤﺎﻥ ﻟﺤﻈﻪ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺍﺫﺍﻥ ﻓﺠﺮ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﻮﻣﻨﺎﻥ ﺑﺴﻮﯼ ﺭﻓﺘﻦ ﺑﻪ ﻣﺴﺠﺪ ﻭ ﺍﺩﺍﯼ ﻧﻤﺎﺯ ﻓﺠﺮ ﺩﻋﻮﺕ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺗﺎ طلوع ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ﻫﻤﺎﻥ ﻟﺤﻈﻪ ﺍﯾﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺍﺳﻼﻡ ﺑﻪ ﻋﺪﻡ ﺧﻮﺍﺑﯿﺪﻥ ﻭ ﺫﮐﺮ ﺍﻟﻠﻪ ﻭ ﺗﻼﻭﺕ ﻗﺮﺁﻥ ﺩﻋﻮﺕ ﺷﺪﻩ ﺍﯾﻢ. ﺁﺭﯼ: ﺩﺭ ﻫﻨﺪ ﻫﺮ ﻓﺮﺩ ﯾﮑﺼﺪ ﻫﺰﺍﺭ ﺩﻻﺭ ﺟﻬﺖ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﻧﻤﻮﺩﻥ ﺍﻧﺮﮊﯼ ﻣﻨﻔﯽ ﺍﺯ ﺭﻭﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﻣﯿﺪﻫﺪ ﺍﻣﺎ ﺩﺭ ﺍﺳﻼﻡ ﺍﯾﻦ ﻋﻤﻞ ﻋﺒﺎﺩﺕ ﻭ ﻣﺠﺎﻧﯽ ﻭ ﺑﻠﮑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺑﺎ ﭘﺎﺩﺍﺵ ﻭ ﺍﺟﺮ ﺩﺭ ﺍﺧﺘﯿﺎﺭ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺭﺩ ﻭﻟﯽ ﺍﻓﺴﻮﺱ ﮐﻪ ﺑﺴﯿﺎﺭﯾﻬﺎ ﻏﺎﻓﻠﻨﺪ. (ﻛَﺎﻧُﻮﺍ ﻗَﻠِﻴﻼ ﻣِّﻦَ ﺍﻟﻠَّﻴْﻞِ ﻣَﺎ ﻳَﻬْﺠَﻌُﻮﻥَ * ﻭَﺑِﺎﻷَﺳْﺤَﺎﺭِ ﻫُﻢْ ﻳَﺴْﺘَﻐْﻔِﺮُﻭﻥ) @daneshgahevelyat