یك شب نیمه های شب یك مرد خارجی با یك مترجم به منزل مدرس آمدند. شخص خارجی شروع به صحبت كرد و دیگری هم ترجمه می نمود و معرفی كرد كه, آقا! ایشان نمایندة دولت انگلیس هستند. یك چك سفید برای شما آوردهاند كه مبلغ آن را هر طور میخواهید بنویسید و به هر طریق كه می خواهید خرج كنید…مدرس گفت: “این چك چیست؟”…
جواب داد: آقا! چك كاغذی است كه مینویسند و میبرند در بانك، آنجا امضا میكنند و هر مبلغی كه در آن نوشته از بانك میگیرند…. مدرس گفت: چرا حالا آوردی؟ جواب داد: ما شنیده بودیم شما پول نمیگیرید؛حالا نصف شب چك را آوردیم…
مدرس اظهار داشت: نه، هر كه به شما گفته بی خود گفته.من پول میگیرم منتهی به این صورت نه. اولاً، باید طلا باشد آن هم بار شتر و در میان روز روشن و بعد از نماز در مدرسة سپهسالار با شتر بیاورند. در این صورت میگیرم و هیچ اشكالی ندارد… وقتی پاسخ را ترجمه میكند، نماینده یاسفیر میگوید: مدرس میخواهد آبرو و حیثیت سیاسی ما را در تمام دنیا ببرد…
حالا ببینید چقد #بانوی_مدرس سارق زیباکلاغ شبیه مدرس اصلیه اصلا مثل یوسف و بنیامین دوران که با یوسف و بنیامین اصلی مو نمیزنن، این هم با مدرس مو نمیزنه
#سال_رونق_تولید
__
#دانایی_مقدمه_توانایی! وارد شوید! 👇
@daneshvadanestan