eitaa logo
دانایی مقدمه توانایی(آتش به اختیار)
420 دنبال‌کننده
27.1هزار عکس
19.8هزار ویدیو
83 فایل
#دانایی_مقدمه_توانایی، خود را به موضوعی خاص از مسایل اجتماعی محدود نمی کند. هدف آن روشنگری وانتقال مفاهیم اسلامی_انسانی و انقلابی است و شعر و ادبیات سوگلی این کانال است. ارتباط با مدیر @malh1380
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 سرگذشت تلخ و شیرین یک قهرمان ملی.... 🔹علیرضا بیرانوند که این سال‌ها با قراردادهای میلیاردی در تیم پرسپولیس تهران و تیم ملی بازی می‌کند، از آن دسته افرادی است که از خانواده‌ای بسیار فقیر و بدون داشتن هیچ امکاناتی خود را به این مرحله رسانده است. به گفته خودش بیش از ۱۰ بار داستان زندگی خود را برای هم‌تیمی‌هایش تعریف کرده ولی هیچ‌کس از شنیدن این ماجراها خسته نمی‌شود و همیشه همه گوش شنوای ماجراهای تلخ و سخت زندگی او هستند. 🔸او که متولد سال ۷۱ در خرم‌آباد است، از بچگی علاقه بسیار زیادی به فوتبال داشته و این علاقه به‌شدت مورد نارضایتی پدرش بوده؛ «پدرم اصرار داشت به جای اینکه وقت خود را برای بازی فوتبال بگذرانم کارگری کنم و بتوانم پول دربیاورم. پدر مرا کتک نمی‌زد اما همیشه توپ، لباس فوتبال یا وسایل فوتبال‌ام را پاره می‌کرد تا نتوانم بازی کنم.»اما او هیچ‌وقت خسته نشده و بالاخره با کار کردن در نانوایی بربری در خرم‌آباد توانسته پدرش را راضی کند که فوتبال هم بازی کند. 🔹علیرضا می‌گوید: «بالاخره پول‌هایم را جمع کردم و بلیت اتوبوس خریدم و به تهران آمدم. تنهای تنها...در راه با حسین فیض که مربی تیم وحدت تهران بود همسفر شدم و او به من گفت اگر ۲۵۰ هزار تومان بدهم من را به تیم می‌برد. من هیچ پولی نداشتم و همین را به فیض گفتم و او با این حال من را به تیم برد. در بازی تدارکاتی درخشیدم ولی این تیم خوابگاه نداشت و در میدان آزادی می‌خوابیدم.» 🔸همه دستفروش‌های آنجا او را می‌شناختند، ادامه داد: «بعدا قرار شد در ازای شستن ظروف یک پیتزا‌فروشی شب‌ها را آنجا بخوابم. در آن روزها به تیم جوانان هما رفتم و در آنجا هم بازی می‌کردم.» 🔹علیرضا تلخ‌ترین خاطره‌اش در آن روزها می‌گوید: «یک بار سعید ریاضی مربی‌مان ساعت یک و نیم شب به رستوران آمد. نمی‌خواستم مرا ببیند اما تصادفا دید و برایم گریه کرد و گفت چرا تا به حال درباره کار به او نگفته‌ام. بعد از آن به یک کارواش رفتم و مدتی در آنجا کار می‌کردم. 🔸بعد معرفی شدم به شهرداری و هر روز از ساعت ۵ در خزانه در حوالی مترو رفتگری کردم. «در همه این مدت پدر و مادرم نمی‌دانستند من در تهران کار می‌کنم.» اولین قرارداد این بازیکن با تیم نوجوانان نفت بود. ۸۰۰ هزار تومان به او پول دادند که آن را به خانواده‌اش داد و به آنها گفت در تهران فوتبال بازی می‌کند. 🔹وقتی از نوجوانان به امید رفت رقم قرارداد او به دو میلیون و ۵۰۰ هزار تومان رسید. پس از ‌آنکه نفت به لیگ برتر آمد، قراردادش ۸۵ میلیون تومان شد و حالا با قرارداد بیش از یک میلیارد تومانی در پرسپولیس بازی می‌کند 🔸شهرت بیرانوند به بلند پرتاب کردن توپ و دست‌های بلندش است. خودش در این‌باره می‌گوید: «دست‌های بلند من جان می‌داد برای شستن ماشین شاسی بلند». 🔺برای رسیدن به رویاهات هر بهایی که لازم هست بپرداز! خودت را که باور داشته باشی،رویاهات رو که فراموش نکنی! خداوند برای رسیدن به رویاهایت به تو کمک خواهد کرد👌❤️ 💠 همیشه گفته ام برای اینکه بچه های مناطق محروم به قله ها برسند دو چیز لازم است 1: داشتن اعتماد به نفس و باور کردن خود 2: کمی امکانات یکی از آن صدها نمونه است @daneshvadanestan
@daneshvadanestan نوشت: از دیشب تا حالا این چندمین باری است که می نویسم و پاک می کنم؛ نمی توانم آنطور که باید حرف دلم را بنویسم و دائم دقیقه 94 بازی جلوی چشمم رژه می رود، موقعیتی که از دست داد اگر گل می شد، خاطرات ایران- استرالیا و ایران- امریکا بعد از 20 سال زنده شده بود... . روی کاغذ حذف شدیم و بازهم نتوانستیم از گروه مان صعود کنیم اما مگر می شود این 3 بازی نفس گیر را فراموش کرد؟ اصلا این دوره یک طرف؛ تمام کارهای فرهنگی، تبلیغاتی و رسانه ای که در 40 سال گذشته انجام دادیم تا به مردم خودمان بگوییم طرف دیگر! مگر قشنگ تر از این می شد در برابر ستارگان جهان ایستاد و رجزخوانی کرد؟ اما هم بودیم و هم اشک را در آوردیم؛ قهرمان اروپا نیمه دوم مقابل وقت تلف می کرد تا گل نخورد! بماند که اگر کمی شانس بیشتری داشتیم بازی با را هم مساوی کرده بودیم و امروز به جای حرف از پایان کار تیم ملی در جام جهانی، آماده بازی با اروگوئه می شدیم... . اما دقیقا همینجاست که فقط یک ورزش جذاب نیست. هم سیاسی است، هم فرهنگی است، هم اجتماعی است و در آخر هم کمی ورزشی! این دوره جام جهانی فقط از این جهت برای ما تاریخی نبود که به پرتغالی ها زدن و پنالتی گرفتن را یاد دادیم، از این جهت تاریخی تر بود که یک ملت را سرجای خود بازگرداند. «غرور» و همان کالایی است که 40 سال قبل برای به دست آوردنش کردیم و در این 40 سال نیز همه کار کرده اند تا آن را از ما بدزدند. . اصلا تا حالا فکر کردید چرا صادق به عنوان سخنگوی بخش زیادی از روشنفکران ایرانی گفت: «هر وقت تیم ملی در بازی های بین المللی شکست می خورد کیف می کنم»؟ پاسخش همینجاست: این جماعت با هرآنچه اعتماد به نفس ملی و «ما می توانیم» یک جامعه را زنده کند مخالف اند. می خواهد باشد، می خواهد باشد یا ! فرقی ندارد. این جامعه را «توسری خور» می خواهند تا دو دستی تقدیم آمریکا کنند. اما این دوره فوتبال ما معجزه اش همین بود، معجزه در برابر ، معجزه در برابر و معجزه یک تیم در تحریم در برابر قهرمانان جهان، و همین بود که فریاد زد «ما می توانیم» یک شعار نیست. امتداد آن در فوتبال ما هم دیده می شود. اما اینها وقتی بر یک ملت تحمیل می‌شود که اول از همه اعتماد به نفسش را بزنند، اول از همه تحقیرش کنند، توی سرش بزنند. بگویند ایرانی لولهنگ هم نمی تواند بسازد، حد توان ایرانی ساخت آبگوشت بزباش است و قس علی هذا. . فوتبال ما این بار این هدیه بزرگ را برای ما به ارمغان آورد و اعتماد به نفس ملی ما را زنده کرد. هر چند چندماه قبل، وقتی مشخص شد با اسپانیا و پرتغال همگروه شدیم با لحن تحقیر آمیز بگوید خب بهتر است همین الان برنامه را تمام کنیم، یا در بازی با مراکش دائم بگوید ای کاش زودتر بازی تمام شود، اما این ملت به تدریج دارد خود را پیدا می کند، از فوتبال تا هر عرصه دیگری آینده روشن تر از امروز است به شرطی که خود را باور کنیم. ای کاش طارمی آن توپ را گل کرده بود... امیرحسین ثابتی _______ ! وارد شوید!👇 @daneshvadanestan
. 🔴 علیرضا #بیرانوند: آرزو دارم با #رهبر_انقلاب دیدار کنم/ ما در #جام_جهانی هر کاری کردیم برای دفاع از وطن، خاک و خوشحالی مردم بود #حمایت_از_کالای_ایرانی _______ #دانایی_مقدمه_توانایی! وارد شوید!👇 @daneshvadanestan
👇 @daneshvadanestan در دیدار اخیر هیأت دولت با چه گذشت؟/ مثل باشید! یکشنبه‌ هفته‌ی جاری، رهبر انقلاب با هیأت دولت برای حل مشکلات اقتصادی کشور جلسه‌ای برگزار کردند. در این جلسه، رهبر انقلاب، "شرایط" و "اقداماتی" که در این مقطع زمانی، دولت می‌بایست انجام دهد را برشمردند. گرچه از این دیدار، صرفا خبر آن منتشر شد، اما نظر به اهمیت آن، خط حزب‌الله بخش‌هایی از آن را منتشر می‌کند: در میدان نبرد و مبارزه آنچه بیش از همه به آن احتیاج دارید این است که روحیه‌ی تحرّک، روحیه‌ی پیشرفت، روحیه‌ی مبارزه‌ی با شرایط را در خودتان تقویت کنید؛ این شرط اول است. شجاعت ورود در میدان را به خودتان [بدهید]، عزم راسخ در این زمینه را داشته باشید. مشکل طبعاً پیش می‌آید. طبعاً هر مشکلی، نوعی برخورد لازم دارد... این را باید همه‌ی دوستانی که در کار دولت هستند هم خود شما، هم مدیران زیردست شما [داشته باشند.] بایستی تصویر دولت در چشم مردم تصویر یک گروه توانا و کارآمدی باشد که دارند تلاش می‌کنند. حالا البته انسان تلاش که می‌کند همیشه موفق نمی‌شود، نفْس اینکه دارند تلاش می‌کنند و کار می‌کنند برای مردم جذاب است. شما ملاحظه کردید ما در بازی فوتبال امسال در مقابل اسپانیا گل خوردیم اما همه، تیم ما را تأیید کردند ... گفتم: «کارتان عالی بود» . مردم هم آمدند در خیابان‌ها در حالیکه گل خورده بودیم. چرا؟ چون خوب بازی کردند، چون همه دیدند که اینها در میدان تلاش کردند، عرق ریختند، ابتکار به خرج دادند، شجاعت به خرج دادند. دروازه‌بان با هوشمندی و فداکاری و سرعت عمل یک کاری کرد که کارستان بود. مردم وقتی این را از شما ببینند برایتان شعار می‌دهند، به نفعتان شعار می‌دهند، این باید احساس بشود. آدم ممکن است مشکل را هم یک جایی نتواند حل کند. همین قدر که بدانند وارد میدان هستید و دارید تلاش می‌کنید، روز و شب نمی‌شناسید، به مردم پیام اقتدار را می‌دهد. باید احساس بکنند دارد کار می‌شود. کانالهای _______ ! وارد شوید!👇 @daneshvadanestan