eitaa logo
دانایی مقدمه توانایی(آتش به اختیار)
419 دنبال‌کننده
27.1هزار عکس
19.9هزار ویدیو
83 فایل
#دانایی_مقدمه_توانایی، خود را به موضوعی خاص از مسایل اجتماعی محدود نمی کند. هدف آن روشنگری وانتقال مفاهیم اسلامی_انسانی و انقلابی است و شعر و ادبیات سوگلی این کانال است. ارتباط با مدیر @malh1380
مشاهده در ایتا
دانلود
استاد دکتر محمدحسین لقب اوج مظلومیت امام ویژه سالروز ولادت حضرت علیه السلام هشتم ربیع الثانی بنابر نقل مشهور سالروز ولادت خجسته یازدهمین امام و پیشوای بر حق مسلمانان جهان وجود مقدس حضرت امام حسن عسکری علیه‌السلام است. آن وجود مقدس در چنین روزی به سال ۲۳۲ هجری قمری در شهر مدینه به دنیا آمدند و در همان سنین خردسالی که برخی گفتند که سه ساله یا چهار ساله بودند همراه با پدر بزرگوار خود به شهر سامرا احضار شدند و در این شهر مستقر گشتند. در حقیقت امام عسکری علیه‌السلام در شهر سامرا نشر و نما یافتند و به سبب آن که دستگاه جبار خلافت عباسی و به ویژه خلیفه وقت متوکل لعنه الله بر وجود مقدس امام هادی علیه السلام پدر آن حضرت سخت گرفته بود و می‌خواستند که آن حضرت را از داشتن ارتباط با بدنه جامعه و وکلا و نائبان خود در عالم اسلام محروم کنند و ارتباط آنها را قطع کنند، امام هادی علیه‌السلام را به پایتخت خود سامرا آورد که امام عسکری علیه‌السلام هم در چنینی سنی همراه با پدر به سامرا آمد و همه عمر شریف خود را از این به بعد در این شهر گذراند. آن وجود مقدس در سن ۲۲ سالگی در سال ۲۵۴ و در پی شهادت پدر عظیم الشأنش امام هادی علیه السلام به امامت رسید و دوران امامت آن حضرت کوتاه‌ترین دوره در بین تمام امامان ما هست. یعنی شش سال بیشتر طول نکشید و عمر شریف حضرت هم ۲۸ سال بود. اینکه چرا آن حضرت را عسکری نامیده‌اند ظاهر امر به این نکته برمی‌گردد که آن حضرت همراه با پدربزرگوارشان در منطقه ای نظامی تحت نظر شدید بودند و چون عرب لشکر و نظامی را عسکر می‌خواند به این دلیل عسکری نامیده شده‌اند. اما برای خود بنده جای سوال بود که ما امامانمان را به بهترین القابشون می‌شناسیم مثلاً میگویم علی مرتضی حسن مجتبی یا محمد باقر که باقرالعلوم است، جعفر صادق، موسی کاظم یا امام علی‌بن‌موسی را رضا می نامیم به معنای پسندیده. اما چرا به این وجود مقدس که می رسیم آن حضرت را عسکری می‌نامیم. عسکری بودن یعنی در یک منطقه نظامی بودن که فضیلتی نیست حال آنکه القاب دیگری هم آن وجود مقدس داشته است. تصور و تحلیل بنده این است که اتفاقاً عسکری که بر سایر القاب آن وجود مقدس غلبه پیدا کرده، نشان دهنده عمق مظلومیت این امام هست که آن حضرت چنان در فشار و مظلومیت بوده است که بارها به زندان افتاده و حتی تلاش بر این بوده است که از ازدواج آن حضرت جلوگیری شود و از پیداش آخرین حجت خدا ممانعت به عمل آید و همچنین فشار زیاد بر آن وجود مقدس باعث گردید که تنها امامی باشد که در طول عمر کوتاه خود حتی یک حج و یا یک عمره هم به جا نیاورد. لذا عسکری بودن نه به عنوان یک فضیلت بلکه به عنوان بیان عمق مظلومیت و فشارها بر ساحت مقدس آن حضرت است. میلاد با سعادت آن امام همام را به ساحت مقدس فرزند عظیم الشأنش منجی عالم بشریت وجود مقدس امام زمان ارواحنا فداه و عجل الله تعالی فرجه و نائب آن حضرت، رهبری معظم انقلاب حفظه‌الله‌تعالی و عموم شیعیان و منتظران امام عصر ارواحنا فداه تبریک عرض می کنم. @rajabidavani _ ! وارد شوید! @daneshvadanestan
چرا رهبری را حل نمی‌کند؟ و چرا برخی مسئولینی که توسط رهبری گذاشته می‌شوند بد عمل می‌کنند؟ ✅ وظایف ، قوای سه گانه، سازمان‌ها و نهادها و ...، همه در قانون اساسی تبیین شده است. آیا انتظار می‌رود رهبری تمامی ساختار اداره کشور را به هم بزنند، قوانین را ملغی کنند و خودشان از رئیس جمهور، نمایندگان و رئیس مجلس، تا تمامی مسئولان و کارمندان را عزل و نصب نمایند؟! آیا تمامی مشکلات و انحرافات، با عزل و نصب‌ها برطرف می‌شود؟! 1. کار رهبری در ، این است که رئیس یا مسئولی متناسب با مقتضیات و امکانات برای یک مجموعه‌ای انتخاب و منصوب نماید و کار اجرایی با ایشان نیست. 🔸 بدیهی است که اگر قرار باشد برای هر نهاد یا مجموعه‌‌ای مسئولی بگمارند و سپس خودشان وارد عملیات اجرایی گردند، نه آن انتصاب معنا و مفهومی دارد و نه این کار شدنی است. این توقع، مثل این است که گفته شود: چون رئیس صدا و سیما را ایشان منصوب می‌کنند، پس تمامی مدیران، کارگردانان، بازیگران، فیلم‌نامه نویسان، مجریان اخبار و گزارشگران ورزشی و ... را نیز ایشان انتخاب کنند و در مقابل کوچکترین کارهای این مجموعه هم باید رهبری پاسخگو باشد! فقط عزل و نصب برخی نهادها را بر عهده رهبری گذاشته است. تنها موردی که علاوه بر عزل و نصب مدیران، فرماندهی آن نیز به عهده رهبری است، امور می‌باشد، زیرا ایشان در قانون اساسی فرمانده کل قواست. لذا می‌توان و نقاط ضعف نیروهای نظامی را با دستاوردهای کلیه امور غیر نظامی مقایسه کرد تا تفاوت مدیریت رهبر انقلاب با سایرین مشخص شود. 2. بازوان اجرایی ولیّ فقیه، چه کسانی هستند؟ آیا به جز ، نهادها و سازمان‌های رسمی و مردم که هر کدام وظایف مشخصی دارند؟! آیا می‌تواند از آسمان نیرو بیاورد، یا باید با همین‌ها کار کند؟ همه نهادهای انتصابی و انتخابی به عنوان بازوهای رهبری به شمار می‌روند. بنابراین اگر ضعیف عمل کنند، رهبری نمی‌تواند حکومت دیگر و مستقلی ایجاد نموده و شخصاً وارد امور اجرایی گردد. 🔸 گاهی مدیریت‌ها، از رهبری گرفته تا منصوبین یا منتخبین، همه عالی هستند، اما بدنه ضعیف است، حال یا ضعف ناشی از کمبود است، یا ضعف برنامه‌ریزی، یا ضعف نیروی اجرایی، یا ضعف بودجه و به طور کلی ضعف بدنه! حال رهبری چه کند؟! 3. ولی فقیه، در بالاترین افق و قلّۀ «رصد» قرار دارند؛ به لطف الهی به خاطر ، تقوا، دانش، بینش، شجاعت و سایر کمالات، دوست و دشمن، خیر و شر، راه‌کارهای کلّی برای عبور از مشکلات، مسیر صحیح رشد و را می‌شناسند و می‌شناسانند. اما توجه، دقت و عمل، کار امّت است، چه نهادها و مسئولان و چه مردم. 🔸 اصلی‌ترین و مهم‌ترین کار در جلوگیری از انحرافات، آنها و تذکر به آنها و روشن کردن راهکارها و تلاش برای مساعد نمودن شرایط جهت هدایت در صراط مستقیم و جلوگیری از انحرافات می‌باشد که در تبیین سیاست‌های کلّی نظام محقق می‌گردد. لذا نه وظیفه دارد و نه اصلاً می‌تواند که در اجرا، از تمامی انحرافات جلوگیری نماید. 4. ولی فقیه، خود بارها به پرسش دربارۀ پاسخ داده‌اند: «من هم بارها قبلاً گفته‌ام که رهبری نمی‌تواند در تصمیم‌گیری‌های موردیِ دستگاه‌های گوناگون دولتی مدام وارد بشود و مدام بگوید این باشد، این نباشد؛ این نمی‌شود. نه قانون این اجازه را می‌دهد، نه منطق این اجازه را می‌دهد.» (12/4/1395). رهبر انقلاب، این موضوع را اینگونه تبیین می‌نمایند: در واقع رهبری، یک مدیریت کلان ارزشی است. همین طور که اشاره کردم، گاهی اوقات فشارها، مضیقه‌ها و ضرورتها، مدیریت‌های گوناگون را به بعضی از انعطاف‌های غیر لازم یا غیر جائز وادار می‌کند؛ رهبری بایستی مراقب باشد، نگذارد چنین اتفاقی بیفتد. این مسئولیتِ بسیار سنگینی است. این مسئولیت، مسئولیت اجرائی نیست؛ دخالت در کارها هم نیست. حالا بعضی‌ها دوست می‌دارند همین طور بگویند؛ فلان تصمیم‌ها بدون نظر رهبری گرفته نمی‌شود. نه، اینطور نیست. ... دستگاه‌های گوناگون - قوه‌ی قضائیه، قوه‌ی مجریه، قوه‌ی مقننه - مثل همه‌ی دنیا، کارهای موظف قانونی خودشان را دارند انجام می‌دهند، با اختیارات کاملی که در معین شده؛ اما حرکت کلان و کلی به سمت آن آرمان‌ها باید منحرف نشود؛ اگر منحرف شد، باید گریبان رهبری را گرفت، او را بایستی مسئول دانست؛ او مسئول است که نگذارد. (24/7/1390) اندیشکده راهبردی _ ! وارد شوید! @daneshvadanestan
اگر سیاست جمهوری اسلامی «نه شرقی، نه غربی است» چرا فقط با دشمنی می‌کنیم و چشم بر خیانت‌های تاریخی روسیه می‌بندیم؟ ✅ این شبهه‌ی ظاهر فریب در حالی مطرح می‌شود که شعار «نه شرقی، نه غربی» در شرایطی مطرح شد که دنیای دو قطبی دوره برقرار بود، در مقابل ابرقدرت غرب و در رأس آن آمریکا، ابرقدرت استعمارگر شرق و در رأس آن شوروی قرار داشت، اتحاد جماهیر شوروی آن چنان که امام امت در نامه تاریخی به آخرین صدر هیئت رئیسه اتحاد جماهیر شوروی پیش بینی کرده بودند، ۲۵ دسامبر ۱۹۹۱ به صورت رسمی از هم پاشیده شد و جهان دو قطبی دوره جنگ سرد به دوران چند قطبی کنونی رسید. 🔸 «جمهوری اسلامی» از ابتدا با شوروی به عنوان ابرقدرت شرق زاویه داشت، دی ماه ۱۳۵۸ پس از اشغال افغانستان توسط شوروی به شدت این تهاجم وحشیانه را محکوم و المپیک مسکو را تحریم کرد، در طول نیز شوروی از جمله تأمین‌کنندگان سلاح برای صدام بود و همزمان نیز حزب توده به عنوان متحد شوروی در داخل که به «حزب جاسوسان» مشهور بود، دست به تهیه اخبار از نهادهای سیاسی و نظامی کشور و مخابره آن به مسکو می‌زد، از سال ۱۳۶۱ به بعد نظام اسلامی به شدت با این حزب دست ساخته شوروی برخورد و سران این حزب دستگیر، محاکمه و زندانی شدند. 🔸 (ره) در نامه به گورباچف آخرین صدر هیئت رئیسه اتحاد شوروی تصریح کردند: «جناب آقای گورباچف، برای همه روشن است که از این پس را باید در موزه‌های تاریخ سیاسی جهان جستجو کرد؛ چرا که مارکسیسم جوابگوی هیچ نیازی از نیازهای واقعی انسان نیست؛ چرا که مکتبی است مادی و با مادیت نمی‌توان بشریت را از بحران عدم اعتقاد به معنویت، که اساسی‌ترین درد جامعه بشری در غرب و شرق است، به درآورد». 🔸این موارد و موارد متعدد دیگر به خوبی نشان می‌دهند که ایران همانند ابرقدرت غرب، با نیز زاویه و دشمنی آشتی‌ناپذیر داشت. پس آنچه روشن است زاویه غیر قابل کتمان نظام اسلامی و رهبری آن با شوروی به عنوان ابرقدرت استعمارگر شرق در کنار آمریکا به عنوان ابرقدرت استعمار غرب است. اما پس از فروپاشی شوروی و تشکیل نظام تک قطبی، دیگر ابرقدرت شرق وجود خارجی نداشته و ندارد و ایران با کامل با هر کشوری که بخواهد رابطه سیاسی، اقتصادی و ... برقرار می‌نماید. 🔸 به طور خلاصه می‌توان گفت منظور از نه شرقی و نه غربی نفی وابستگی به شرق و غرب بود و نه صرف هرگونه ارتباط و انعقاد قرارداد تجاری. لذا شبهه برخی غربگرایان درباره «شعار نه شرقی، نه غربی» و هجمه به روابط ایران با در شرایط کنونی مغالطه‌ای بیش نیست. اندیشکده راهبردی _ ! وارد شوید! @daneshvadanestan
چرا هیچکس نمی‌تواند قیمت را کنترل کند؟ دولت رئیسی هم مثل دولت‌های قبل دلار را گران می‌کند. مکانیزم عرضه و تقاضا، مهمترین عامل تعیین کننده قیمت‌ هر کالا در بازار است. به عنوان مثال مهمترین دلیل گرانی گوجه در فصل زمستان به هم خوردن تعادل عرضه و تقاضای آن توسط کشاورز می‌باشد. دلار هم یک کالا است. کشور برای کنترل قیمت دلار باید بتواند به اندازه‌ای دلار در بازار عرضه نماید تا عرضه و تقاضای این کالا متعادل گردد. تنها منبع مطمئن برای تهیه ارز و مداخله در بازار نیز افزایش ، صادرات و ارزآوری از این محل است. 🔸 می‌توان با ذکر یک مثال موضوع قیمت دلار را قابل فهم کرد. اگر اقتصاد کشور را به مثابه در نظر بگیریم، 🔻قیمت دلار درجه تب این بیمار خواهد بود. 🔻گلبول‌های سفید این اقتصاد همان میزان ارزی است که از ناحیه تولید و به دست می‌آید 🔻حجم واردات نیز به مثابه ویروس بدن بیمار عمل می‌‌کند. 🔶حال در این میان اگر حجم واردات بیشتر از حجم تولید و صادرات باشد، گویی ویروس‌ها بر گلبول‌های سفید غلبه کرده و درجه تب بیمار یا همان قیمت دلار افزایش پیدا می‌کند. اگر کشور با تکیه بر صادرات یک محصول خام مانند نفت بتواند عرضه دلار و قیمت آن را ثابت نگه دارد و توجهی به افزایش تولید و گلبول‌های سفید این اقتصاد نداشته باشد، گویی تب بیمار را فقط با تب‌بر کنترل کرده و به محض اینکه این تب‌بر برداشته شود مجددا تب بیمار یا همان قیمت دلار افزایش می‌یابد. ⁉️ سؤال مهمی که پیش می‌آید این است که چرا ج.ا.ا. تا کنون به این نکته توجه نکرده و 45 سال فقط بالا رفتن تب بیمار و قیمت دلار را تماشا کرده است؟ 🔸 به گواه اسناد و منابع معتبر تاریخی ریشه کاهش در ایران به ابتدای دوران قاجار و قبلراز آن بر‌می‌گردد. قبل از اینکه در اروپا شکل بگیرد، هر خارجی برای داشتن یک واحد پول ایران باید ده می‌پرداخت. اما با وقوع انقلاب صنعتی و معجزاتی که در روش تولید انبوه و ارزان کالا در اروپا اتفاق افتاد و همچنین بی توجهی شاهان به این مسئله، ایران از مسابقه تولید عقب ماند. چرا که تقاضا برای کالای ارزان قیمت خارجی بیشتر شد و کالاهای گران کارگاه‌های سنتی ایران مشتری نداشتند و یک به یک تعطیل‌ می‌شدند. گویی ویروس‌ها به جان گلبول‌های سفید که یکی یکی در حال از بین رفتن بودند، افتاده بودند. بدین ترتیب تعادل عرضه و تقاضای ارز کاملا به هم ریخت و مبارزه بین ویروس‌ها و گلبول‌های سفید به نفع ویروس‌ها تمام شد و درجه تب بیمار به شدت افزایش پیدا کرد. 🔸 در دوران نیز با احداث کارخانه‌های کوچک و بزرگ، نه تنها گلبول‌های سفید زیاد نشد بلکه به واسطه کمبود مواد اولیه مورد نیاز و عدم وجود نیروی انسانی ماهر و متخصص، زمینه برای ورود بیشتر ویروس‌ها به بدن بیمار فراهم گردید. هر کارخانه‌ای که احداث می‌شد به جای اینکه کمکی در افزایش گلبول‌های سفید باشد و برای کشور ارزآوری کند، ارزبری داشت و عملا زمینه را برای ورود سریع و بیشتر ویروس‌ها آماده می‌کرد. نسبت صادرات نفتی به غیر نفتی کشور بیست سال قبل از انقلاب 77 به 23 بود. در حالی که در سال 57 از طرفی حجم گلبول‌های سفید از 23 درصد به 2 درصد کاهش و حجم که حکم تب‌بر برای اقتصاد را دارد از 77 درصد به 98 درصد افزایش پیدا نمود. بدین ترتیب پهلوی در سال‌های آخر تب بیمار یا همان قیمت دلار را به وسیله‌ی تب‌بر نفت روی یک عدد ثابت نگه داشته بود و این موجب شده بود که کالای خارجی ارزان‌تر تمام شود. لذا حجم واردات در سال 57 نسبت به بیست سال قبل از آن 36 برابر افزایش پیدا کرده بود که خود موجب ورود ویروس‌های جدید به بدن بیمار اقتصاد ایران شد. جمهوری اسلامی کشور را در چنین شرایطی تحویل گرفت و همان تب‌بر را نیز به واسطه کاهش روزانه 5میلیون بشکه‌ای از دست داد. یک کشور برای افزایش گلبول‌های سفید اقتصاد به دو عامل اساسی نیروی انسانی متخصص و نیاز دارد. لذا جمهوری اسلامی از روز اول به این مسئله اساسی توجه کرده و با وجود تحمیل هشت سال ، تحریم‌های همه جانبه و سنگ‌اندازی‌های متعدد دشمنان قدم در مسیر چهار مرحله‌ای توجه به آموزش، تأکید بر پژوهش، تبدیل پژوهش به فناوری و تبدیل فناوری به ارزش افزوده گذاشت. این همان مسیری است که تمام ابرقدرهای اقتصادی دنیا روزگاری از آن گذشته و به توسعه دست پیدا کرده بودند. سرعت حرکت در این مسیر گاهی با تغییر رویکرد دولت‌ها تغییر داشته است. برای دریافت توضیحات بیشتر به همراه آمار دقیق و مستندات و منابع تاریخی این موضوع به کتاب مراجعه فرمایید. اندیشکده راهبردی _ ! وارد شوید! @daneshvadanestan