✡️ دربارهٔ میرزا رضا کرمانی (١)
1️⃣ در منابع رسمی حکومت ایران، میرزا رضا کرمانی، گاه با عنوان کسی که پیشتر، #بابی بود، یاد شده است. (١) اما آنچه احتمال بابی بودنِ او را بهشکلی جدّی، بهدست میدهد، روش نهاننگارانهٔ #مهدی_ملکزاده، در تاریخی است که بر جنبش مشروطیت ایران نگاشته است.
2️⃣ پدر ملکزاده (ملکالمتکلمین)، بابی (ازلی) بود. ادبیات ملکزاده، در نگارش آثار تاریخیاش نیز از دلبستگی او به آن اعتقاد حکایت دارد. با این رویکرد است که باید به تحلیل نگاه او به میرزا رضا کرمانی پرداخت.
3️⃣ وی، هنگام بیان هستههای «روشنفکری» پیش از #جنبش_مشروطیت، زمانیکه به کرمان رسیده، بهشکلی خاص، سخن گفته است. در نگاه او، چگونگیِ ورود «افکار نوین»، «فلسفهٔ آزادیخواهی»، و «آن آیین نو» به کرمان، بهروشنی معلوم نبود. اما، در زمان ناصرالدینشاه، «مجمعی از آزادیخواهان، در کرمان تشکیل مییافت» که «در راه انتشار افکار نوین» کوشش میکرد.
4️⃣ اعضای این انجمن عبارت بودند از: #میرزا_آقاخان_کرمانی، شیخ مهدی بحرالعلوم، شیخ احمد روحی، میرزا احمد کرمانی، افضلالملک، حاجی سید جواد، و #میرزا_رضا_کرمانی. (٢)
5️⃣ اعتقاد بابی (ازلی) تمام این کسان، جز میرزا رضا کرمانی، ثابت شده است. با این وجود، آیا میتوان پذیرفت که در اوج خفقان ضدبابی ناصرالدینشاهی، انجمنی در ترویج «افکار نوین» و «آن آیین نو» بكوشد، و تمام اعضایش، بابی باشند جز میرزا رضا؟! و اینکه ملکزاده، به رمز سخن گفته، و نخواسته از همکیشان خویش، آشکارا یاد کند، خود، دلیلی است محکم که او، این کسان را بهواقع، بابی (ازلی) میدانسته است.
✡️ دربارهٔ میرزا رضا کرمانی (٢)
1️⃣ #میرزا_ملکمخان (که یکی از راهنمایان سیاسی فعالان #بابی بود، و #صبح_ازل، او را رجعت عیسای مسیح خوانده بود) در سالهای پس از کشتهشدن #ناصرالدینشاه، به یکی از اروپائیان گفت که قاتل شاه ایران، از #بابیان بود. (٣)
2️⃣ بررسی صورت اصلی استنطاق #میرزا_رضا_کرمانی نیز گویای همین واقعیت است. بر اساس متن اصلی این استنطاق که نخستینبار توسط یکی از محققان، به آگاهی عمومی رسیده، وقتی بازجویان، از میرزا رضا، دربارهٔ ارتباط #شیخ_هادی_نجمآبادی و #سید_جمالالدین پرسیدند، پاسخ او، چنین بود:
👈 چه عرض کنم؟ درست نمیدانم ارسال و مرسولی دارد. اما، از معتقدین سیّد است، و او را مرد بزرگی میداند. هرکس که اندک بصیرتی داشته باشد، میداند که سیّد، دخلی به مردم این روزگار ندارد! حقایق اشیاء جميعاً، پیش سیّد مکشوف است! تمام فیلسوفها و حکمای بزرگ فرنگ، و همهٔ روی زمین، در خدمت سیّد، گردنشان کج است! و هیچیک از دانشمندان روزگار، قابل نوکری و شاگردی سیّد نیست! واضح است حاجی شیخ هادی هم شعور دارد و مثل بعضی از آخوندهای بیشعور نیست که آثار و علامات جعلی و ممتنعالقبول که برای صاحبالزمان درست کردهاند، بیجهت انتظار ظهور میکشند! هرکس که به این آثار و علامات پیدا شد، صاحب زمان خودش است! (۴)
3️⃣ این سخن، گویای آن است که در نگاه میرزا رضا کرمانی، شيخ هادی نجمآبادی منتظر ظهور امام دوازدهم شیعیان نبوده است. بنابراین، میرزا رضا را مانند شیخ، یک #بابی باید دانست، و بر درستی گزارشهای رسمی دولت ایران، رویکرد نهاننویسانهٔ ملکزاده، و نیز سخن میرزا ملکمخان، باید یقین کرد.
4️⃣ بر پایهٔ برخی گزارشها، میرزا رضا، در مسیر حرکت از اسلامبول به ایران، در بادکوبه، با یکی از #بابیان برجسته دیدار داشت (۵)، و حتی در نامهای برای یکی دیگر از #بابیان فعال آنجا، «تقريباً، مرگ شاه را پیشگویی کرده»، و نوشته بود: «بهزودی، روزگار بهتری خواهد رسید که «م. ک.»، چنین امر فرموده است!» (۶) (به احتمال جدّی «م. ک.»، همان میرزا آقاخان کرمانی است.)
5️⃣ در میان تاریخنگاران معاصر، ابراهيم صفائی، میرزا رضا را #ازلی خوانده (٧) و نوشته: «بابیان و ازلیان، قصد انتقامجویی از ناصرالدینشاه را داشتند، نه بهائیان». (٨)