🌷 #هر_روز_با_شهدا🌷
#چشمهایی_که_نمیدیدند!
🌷ما یک گردان بودیم که مأموریت داشتیم یک گردان تانک عراقی را منهدم کنیم. تانکهای عراقی با جاده اهواز _ خرمشهر حدود ۵ کیلومتر فاصله داشتند. رفتیم آنها را دور زدیم و رسیدیم به نزدیکیشان. آنها کاملاً پیدا بودند. افسرها و نیروهای عراقی که روی تانکها قرار داشتند، وقتی منور میزدند به وضوح پیدا بودند. ما همینطور به ستون میآمدیم و ۴۰۰_۳۰۰ متر بیشتر با عراقیها فاصله نداشتیم. اصلاً انگار خدا کورشان کرده بود که ما را نبینند. ما قشنگ رفتیم پشت سرشان و دور زدیم و بعد عملیات را شروع کردیم.
🌷عملیات که شروع شد چندتا از تانکها را که کار خدا بود، منهدم کردیم و بقیه فرار کردند. همینطور پیش میرفتیم. بعد از ۱۰ کیلومتر یک کانال آب بود که ما مأموریت داشتیم آنجا را بگیریم. در جاده خاکیای میرفتیم که دو ایفا عراقی و یک جیپ آمدند و از وسط ما عبور کردند! اصلاً باورشان نمیشد که ما اینقدر پیشروی کرده باشیم. از وسط ما که رد شدند فکر کردند که نیروهای خودشان هستند که بچهها با آر.پی.جی و تیربار آنها را زدند. جیپشان فرار کرد؛ ولی ۲ ایفا را بچهها با مدد الهی زدند.
#راوی: رزمنده دلاور رضا ساده وند
✾┄┅═✧☫✧●●✧☫✧═┅┄
#روش_سخنوری
@soKhanRanyRawesh