eitaa logo
آغـوش‌خــدا | 𝐀𝐠𝐡𝐨𝐬𝐡𝐞 𝐤𝐡𝐨𝐝𝐚
391 دنبال‌کننده
11.1هزار عکس
2.7هزار ویدیو
441 فایل
بِسْـمِ‌رَبِّ‌النْور؛✨️ "اینجاهر‌دل‌شکسته‌،التیام‌می‌یابد🌱" ناشناسمون🌵 https://harfeto.timefriend.net/17167459505911 🪴شرایط‌و‌همسایه‌ها : @sharaet_Canal -مدیر : @Laleiy - ادمین: @Seyede_dona براامام‌زمانت‌بمون🤍🌿!
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم چغک 😍 قسمت اول 🦋 موضوع ......... ساعت یک نصفه شب بود که این اتفاق افتاد 👀 داشتم میرفتم خانه ؛ گفتم از بازار سرشور بروم😅 تا سری هم به خانه حاج آقا درکوچه فروردین بزنم، 😉 ببینم خانه شان هنوز هم تحت مراقبت است یا نه..... در این یک ماه اخیر ، این سومین بار است که ساواکی ها این چنین به خانه حاج آقا حمله میکنند😣 این روز ها و شب ها ، اوضاع مشهد شلوغ است خیلی شلوغ .😟 همه جا شده تظاهرات و راهپیمایی علیه رژیم شاه.✊ رژیم محمد رضا پهلوی هیچ کوچه و خیابانی نمانده که مردم روی در و دیوار هایش شعار ننوشته باشند😪 بیشتر مردم با هم یکی شده اند که رژیم شاه را سرنگون کنند ✊💪 و یک حکومت اسلامی روی کار بیاورند ؛ حکومتی که رنگ و بوی امام علی را داشته باشند 👑😇 این روز ها نفر اصلی مبارزات مشهد، حاج آقا ست ؛ اوست که بیشتر تظاهرات را راه می اندازد و رهبری میکند 😇 ساواکی ها هم این را خیلی خوب فهمیده اند 😥 برای همین بیشتر از یک ماه است که در اطراف خانه ی اوکمین کرده اند . بلکه بتوانند دستگیرش کنند 😓 اما تلاششان بی فایده است 🙃 چون حاج آقا هر شب خانه یکی از دوستان قابل اعتمادش میماند تا نتوانند او رو پیدا کنند 😌 حتی زن و بچه ی حاج آقا هم ، به خاطر آزار و اذیت ماموران، دیگه در خانه خودشان زندگی نمیکنند ، و هر چند روز یک بار جای خود را عوض میکنند و به خانه فامیل هایشان میروند .....😰 خدا را هزار مرتبه شکر که امشب هم کسی در خانه نبود و گرنه معلوم نبود این نوکر های شاه چه بلائی سر اهل خانه می اوردند 😨 برگرفته از کتاب چغک 😍 مخصوص بهمن ماه 👌
بسم الله الرحمن الرحیم چغک 😍 قسمت دوم 🦋 موضوع ؛ استانداری؟ با این که دیشب تا نزدیکی های صبح بیدار بودم ، بااین که نای بلند شدن از این رختخواب گرم و نرم را نداشتم، با این که در سرمای زمستان سوزناک مشهد ، دو تا لحاف در کنار کُرسیِ زغالی خوابیدن ، خیلی لذت دارد ؛ 😅😅 امروز باید خیلی زود تر از روز های دیگر از خانه بیرون بروم . 🚶‍♂ امروز ، روز خیلی مهمی است.😍 قرار است به طرف استانداری تظاهرات کنیم .😟 این کار خیلی خطرناکی است ، خیلی خیلی خطرناک. 😢 چون درست رو به روی استانداری، پادگان لشکر ۷۷ ارتش قرار دارد 😱 دستم را از زیر لَحاف بیرون می آورم ، و بغل رختخواب ، رادیو را پیدا میکنم .📻 الان است که اخبار پخش کنند . رادیو را روشن کردم ،تا اهنگ خبر صبحگاهی را میشنوم،🦋 پیچش را میچرخانم و صدایش را زیاد میکنم . ساعت ۷ صبح است .🍃 موج رادیو، روی یکی از رادیو های خارجی فارسی زبان تنظیم است و گوینده رادیو ، دارد اولین و مهم ترین خبر خود را میخواند : 《 امروز ، شنبه ، نهم دی ماه ، اعتصاب کار کنان شرکت نفت وارد ماه سوم خود شد . حکومت پهلوی ، اعلام کرده است که دیگران نفتی را برای صادر کردن ندارد و موجودی بشکه های نفتش تمام شده ....》😳 خمیازه بلندی می کشم و به هر زحمتی که هست ، از رختخواب بیرون می آیم . 😅 امروز ، کار های خیلی زیادی دارم که باید انجام بدهم .😔 باید بِجُنبَم . تا همین پارسال رادیو نداشتیم ؛ اما پدرم با گرم شدن مبارزات در تمام کشور ، یک رادیو ی خوب ، از این رادیو های یک موجی خرید 😍 که اخبار انقلاب را از رادیو های خارجی بشنویم .😁 آخر رادیو های داخل کشور حق ندارند اخباری از امام خمینی و تظاهرات پخش کنند .😄 از اتاق بیرون امدم . صدای قار و قور شکمم را می شنوم.😂 خیلی گرسنه هستم . مادرم کنار سفره صبحانه نشسته و مثل هر روز ، مشغول خواندن سوره یاسین است 📖 سلام میدهم و دست و صورت نَشُسته ، مینشینم سر سفره .😁 مادر جواب سلامم را میدهد و به قرآن خواندنش ادامه میدهد ، همین اینکه شروع میکنم به لقمه گرفتن نان و پنیر ؛ با دست اشاره میکند به اشپز خونه ، که هم دست و صورتم را بشویم ، هم برای خودم چای بریزم .😌 چشمی میگویم و مثل فنر می پرم و خودم را به آشپزخانه میرسانم. 🌈 ابی به دست و صورتم میزنم و یک لیوان چای برای خودم میریزم☕️ گوش تیز میکنم به صدای قرآن خواندن مادر که ببینم به کجای سوره یاسین رسیده .👂 میفهمم آیات آخر سوره را دارد میخواند یک لیوان دیگر بر میدارم تا برای مادرم هم چای بریزم تا با هم صبحانه بخوریم . ❤️ ادامه دارد ....✈️ برگرفته از کتاب چغک 😍 مخصوص بهمن ماه 👌
بسم الله الرحمن الرحیم چغک😍 قسمت سوم 🦋 موضوع : استانداری؟ یک لیوان دیگر بر میدارم تا برای مادرم هم چای بریزم ، تا با هم صبحانه بخوریم ❤️ قبلا بیشتر کار های خانه را من که تنها پسر خانواده هستم انجام میدادم ؛😌 از خرید کردن ، تا مراقبت از خواهر های کوچک تر ؛ ☺️ اما این روز ها اصلا نمی توانم کمک به پدر و مادرم بکنم ؛ 😞 چون بیشتر اوقات بیرون هستم و فقط برای خوابیدن خانه می آیم! 😳 از بس که با دوستانم مشغول به راه انداختن تظاهرات و چاپ اعلامیه و نوشتن شعار روی در و دیوار و اینطور کار ها هستیم. 🤩 این شب ها تا نصفه شب کارمان طول میکشد .😔و بعد از ساعت ۱۲ می رسیم خانه 😢 با سینی چای از اشپز خانه بیرون می آیم و مینشینم سر سفره .😊 قرآن خواندن مادر تمام شد و با چشمانی بسته مشغول دعا کردن است 🌺 لیوان چای را از سینی بر میدارم و چند تا قند داخلش می اندازم 😉 سریع چند بار هم میزنم و چای را هورت می کشم بالا 😳 آی...! سوختم! هنوز تظاهرات شروع نشده زخمی می شوم 😂 مادرم با صدای وای گفتنم لحظه ای چشمانش را باز میکند و وسط دعا کردن به من لبخند میزند ؛ که یعنی 《 چه خبرت است؟》😅 خودم هم خنده ام میگیرد ، قبل از تمام شدن دعا های مادرم ، همین طور که در حال لقمه گرفتن هستم ، میگویم: _ مادر جان امروز برایمان دعا کن قرار است به طرف استانداری تظاهرات کنیم !😞 با شنیدن 《 استانداری》 حواسِ مادر از دعا خواندن پرت میشود باورش نمیشه درست شنیده باشد ! سرش را بالا می آورد و با چشمانی گرد شده از تعجب میپرسد: کجا؟ استانداری؟😳 دهانم از لقمه نان و پنیر پر است 😂 با تکان دادن سر حرفش را تایید میکنم 👌 مادر میگوید :《 محمد مهدی! مادر! استانداری خیلی خطر ناک است 😱 درست رو به رویش پادگان ارتش است ؛ حواستون هست ؟😢 بعد از گفتن این جمله ، مادر کمی مکث میکند . از چهره اش معلوم است که چقدر نگران شده 😔آب دهانش را قورت میدهد و می گوید :《 ممکن است مثل میدان ژاله ، همه تان را جلوی استانداری به رگبار ببندند ها.....! 😰 (میدان ژاله یکی از میدان های شهر تهران است که رژیم پهلوی چهار ماه پیش در آنجا حمام خون به راه انداخت و در تظاهرات ، مردم بی گناه و بی دفاع راقتل عام کرد . آن روز ، جمعه ، ۱۷ شهریور بود ) ادامه دارد ....✈️ برگرفته از کتاب چغک 😍 مخصوص بهمن ماه 👌
بقیه پارت ها ساعت ۱۰ میذارم
رااستی کپی هم آزاده😊🌸
🌸🍃 یه‌حرفی‌زد‌خیلی‌قشنگ‌بود؛ گفت: یه‌جوری‌باش یه‌جوری‌زندگی‌کن که‌هر‌وقت‌امام‌زمان'عج'‌یادت‌افتاد بگه؛ خدا‌حفظش‌کنه :)[°🌱🌸🌱°] 
یــااَبــاعَبْـ♥ـدِالله هزار حمد شفا در قياس تربت تو مثال کوزه ی آبی ست درمقابل بحر】° شبتون حسینی⭐️🌙 🌸@bashohadat🌸
سلام دوستان عزیز🌹 صبحتون بخیر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🎙 قرآن‌ عبادت‌ را مخصوص‌ خدای‌ یکتا می‌شمرد🌿 و پرستش‌ هر کس‌ و هر چیز دیگر جز خدا را حرام‌ و گناهی‌ بس‌ بزرگ‌می‌داند: «و قضی‌ ربک‌ الا تعبدوا الا ایاه‌...» «فرمان‌ خدا بر ان‌ رفته‌ که‌ جز او را نپرستید...» [شهیدبهشتے] ╭━━⊰❀•❀🌼❀•❀⊱━━╮ @bashohadat
☆ بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیمْ ‌☆ ♡دعای عهد♡ 💠اللّهُمَّ رَبَّ النُّورِ الْعَظیمِ،💠 و رَبَّ الْکُرْسِىِّ الرَّفیعِ،💠 و رَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ،💠 و مُنْزِلَ التَّوْراةِ وَالْإِنْجیلِ وَالزَّبُورِ،💠 و رَبَّ الظِّلِّ وَالْحَرُورِ،💠 و مُنْزِلَ الْقُرْآنِ الْعَظیمِ، وَ رَبَّ الْمَلائِکَةِ الْمُقَرَّبینَ، 💠والْأَنْبِیاءِ وَالْمُرْسَلینَ اَللّهُمَّ إِنّى أَسْأَلُکَ بوَجْهِکَ الْکَریمِ،💠 و بِنُورِ وَجْهِکَ الْمُنیرِ، وَ مُلْکِکَ الْقَدیمِ،💠 یا حَىُّ یا قَیُّومُ، أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذى أَشْرَقَتْ بِهِ السَّمواتُ وَالْأَرَضُونَ، 💠و بِاسْمِکَ الَّذى یَصْلَحُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَالْآخِرُونَ، 💠یا حَیّاً قَبْلَ کُلِّ حَىٍّ، وَ یا حَیّاً بَعْدَ کُلِّ حَىٍّ،💠 و یا حَیّاً حینَ لا حَىَّ، 💠یا مُحْیِىَ الْمَوْتى، وَ مُمیتَ الْأَحْیاءِ،💠 یا حَىُّ لا إِلهَ إِلّا أَنْتَ.💠 اَللّهُمَّ بَلِّغْ مَوْلانَا الْإِمامَ الْهادِىَ الْمَهْدِىَّ الْقائِمَ بِأَمْرِکَ،💠 صلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ الطّاهِرینَ،💠 عنْ جَمیعِ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ فى مَشارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغارِبِها،💠 سهْلِها وَ جَبَلِها، 💠و بَرِّها وَ بَحْرِها، وَ عَنّى وَ عَنْ والِدَىَّ مِنَ الصَّلَواتِ زِنَةَ عَرْشِ اللَّهِ، 💠و مِدادَ کَلِماتِهِ، وَ ما أَحْصاهُ عِلْمُهُ،💠 و أَحاطَ بِهِ کِتابُهُ.💠 أللّهُمِّ إِنّى أُجَدِّدُ لَهُ فى صَبیحَةِ یَوْمى هذا،💠 و ما عِشْتُ مِنْ أَیّامى عَهْداً وَ عَقْداً وَ بَیْعَةً لَهُ فى عُنُقى، 💠لا أَحُولُ عَنْها، وَ لا أَزُولُ أَبَداً.💠 اللّهُمَّ اجْعَلْنى مِنْ أَنْصارِهِ وَ أَعَوانِهِ، 💠والذّابّینَ عَنْهُ، وَالْمُسارِعینَ إِلَیْهِ فى قَضاءِ حَوائِجِهِ، وَالْمُمْتَثِلینَ لِأَوامِرِهِ، وَالْمُحامینَ عَنْهُ،💠 والسّابِقینَ إِلى إِرادَتِهِ، وَالْمُسْتَشْهَدینَ بَیْنَ یَدَیْهِ.💠 اَللّهُمَّ إِنْ حالَ بَیْنى وَ بَیْنَهُ الْمَوْتُ الَّذى جَعَلْتَهُ عَلى عِبادِکَ حَتْماً مَقْضِیّاً، 💠فأَخْرِجْنى مِنْ قَبْرى مُؤْتَزِراً کَفَنى،💠 شاهِراً سَیْفى، مُجَرِّداً قَناتى،💠 ملَبِّیاً دَعْوَةَ الدّاعى فِى الْحاضِرِ وَالْبادى.💠 اللّهُمَّ أَرِنِى الطَّلْعَةَ الرَّشیدَةَ وَالْغُرَّةَ الْحَمیدَةَ،💠 واکْحَُلْ ناظِرى بِنَظْرَةٍ مِنّى إِلَیْهِ، 💠و عَجِّلْ فَرَجَهُ، وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ،💠 و أَوْسِعْ مَنْهَجَهُ، وَاسْلُکْ بى مَحَجَّتَهُ، 💠و أَنْفِذْ أَمْرَهُ، وَاشْدُدْ أَزْرَهُ، 💠واعْمُرِ اللّهُمَّ بِهِ بِلادَکَ ، وَ أَحْىِ بِهِ عِبادَکَ،💠 فإِنَّکَ قُلْتَ وَ قَوْلُکَ الْحَقُّ:💠 ظهَرَ الْفَسادُ فِى الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِى النّاسِ، 💠فأَظْهِرِ اللّهُمَّ لَنا وَلِیَّکَ وَابْنَ بِنْتِ نَبِیِّکَ الْمُسَمّى بِاسْمِ رَسُولِک💠 حَتّى لا یَظْفَرَ بِشَىْءٍ مِنَ الْباطِلِ إِلّا مَزَّقَهُ، 💠و یُحِقَّ الْحَقَّ وَ یُحَقِّقَهُ،💠 واجْعَلْهُ اللّهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبادِکَ وَ ناصِراً لِمَنْ لا یَجِدُ لَهُ ناصِراً غَیْرَکَ،💠 و مُجَدِّداً لِما عُطِّلَ مِنْ أَحْکامِ کِتابِکَ،💠 و مُشَیِّداً لِما وَرَدَ مِنْ أَعْلامِ دینِکَ، 💠و سُنَنِ نَبِیِّکَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ،💠 واجْعَلْهُ اللّهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ مِنْ بَأْسِ الْمُعْتَدینَ،💠 اللّهُمَّ وَ سُرَّ نَبِیَّکَ مُحَمَّداً صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ بِرُؤْیَتِهِ،💠و مَنْ تَبِعَهُ عَلى دَعْوَتِهِ،💠 وارْحَمِ اسْتِکانَتَنا بَعْدَهُ ،💠 اللّهُمَّ اکْشِفْ هذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هذِهِ الْأُمَّةِ بِحُضُورِهِ، 💠و عَجِّلْ لَنا ظُهُورَهُ، 💠إنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعیداً وَ نَراهُ قَریباً، 💠برَحْمَتِکَ یا أَرْحَمَ الرّاحِمینَ.💠 ☆اَلْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمان☆ِ ☆اَلْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمان☆ِ ☆اَلْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمان☆ ِ♡ اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرج♡ ♢سلامتی مولا مون صاحب الزمان‌صلوات♢ ┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈ 🌸@bashohadat🌸
🌷سلام آقا🌷 ❣میگویند انشاءالله شمابا سپاهی از شهیدان خواهی آمد تو می آیی... ❣شهدا همراه تو... پای در رکابت و مشتاق جان دادن در سپاهت... با آن ها به کربلا میروی ❣و بین الحرمین پر میشود از طنین "یالثارات الحسین" سپاهیان مهدی(عج)... ❣پرچم سرخ گنبد جدت، جایش را به پرچم سیاه میدهد. و عطر شهادت همه جا می پیچد. ❣چه روزی میشود نماز صبح حرم حسین (ع) به امامت مهدی (عج)... یا منتقم العجل... العجل... 🌴 بخیر ‌مولای‌ غریبم🌴 🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨ @bashohadat
دیروز پارت های چغک خوندید؟؟ دوست داشتید؟؟ امروز هم می خوام ۱۰ تا پارت بذارم ولی کم کم که بتونید بخونید اون هایی که نخوندن پیشنهاد می کنم حتما بخونند😊
بسم الله الرحمن الرحیم چغک 😍 قسمت چهارم🦋 موضوع ؛ استانداری؟ و بعد میگوید : عجب دل و جرئتی پیدا کردند مَردُم ....... آیه ای از قرآن برای مادرم میخوانم؛ آیه ای که این روز ها در اعلامیه زیاد دیده میشود : .......................................... یعنی خدا کسانی را که در راه او مبارزه میکنند دوست دارد ؛ کسانی که در صف های جهاد مثل سدّ اهنین هستند و از هیچ چیز نمیترسند . 😍 با خواندن این آیه لبخندی بر صورت مادر مینشیند و از نگرانی اش کم میشود .☺️ سرش را رو به بالا میگیرد و میگوید : خدا به خیر بگزراند ان شا ء لله خدا این ظالمان را به زودی نابود کند .🙏🌹 مادر عاشق قرآن است و از این که میبیند من قرآن را خوب بلدم قلبا خوش حال است🤩 علاقه مادرم به قرآن ، آن قدر زیاد است که در خانه مان کلاس رو خوانی قرآن را انداخته و به بچه های کم سن و سال قرآن یاد میدهد 📖 من هم از بس که انس مادر با قرآن رل دیده ام و او به خواندن و حفظ کردن قرآن تشویقم کرده، تمام قرآن را راحت و بدون غلط میخوانم و چند جز ء آخرش را حفظ کردم .🌈💫🌺 از سر سفره بلند میشوم و از مادرم تشکر میکنم و میروم طرف جالباسی🦋 تُند تُند ، شروع میکنم به لباس پوشیدن .👕👖 از مادر ، سراغ خواهر بزرگ ترم ، مرضیه را میگیرم : خان باجی نیامده؟🤔 ما مشهدی ها ، به خواهر بزرگ تر میگوییم خان باجی .🤭 _ نه مادر! نیامده. شیفت بیمارستان ظهر تمام میشود .😟 مرضیه ، دانشجوی پرستاری است و و بچه اول خانواده . من، بچه دوم خستم و تم ها پسر خانواده . 😍 به جز ما ، راضیه و معصومه هم هستند و پدرم، که در جنوبی ترین نقطه شهر نانوایی دارد . 🙃 پدرم معمولا بعد از نماز صبح به مغازه اش میرود و دو سه ساعت مانده به اذان مغرب برمیگردد خانه.🙂 البته این روز ها یک عضو جدید به خونواده ما اضافه شده ؛ آقا سلمان، که نامزد مرضیه است و همین دو هفته پیش با هم عقد کردند . 😇 میپرسم: راستی! برایم اسپری رنگ خریدی؟🧐 _ از عباس آقا خریدم . وقتی فهمید برای تو میخواهم ،پولش را نگرفت . گزاشتمش توی حیاط ، زیر بشکه نفت 😎 کُتم را می پوشم و میروم به اتاقی که خواهر های کوچک ترم ، آبجی راضیه و ابجی معصومه در آن خوابیده اند .😴 آرام میبوسمشان. 😘 الان باید در مدرسه میبودند،اما به خاطر تظاهرات، مدرسه نرفته اند .😓 چند روز است که مدرسه های شهر ، به خاطر نرفتن بچه ها و معلم ها به مدرسه ، تعطیل شد .😥 مادر جلوی در اتاق با قرآن ایستاده . از زیر قرآن که رد میشدم، زیر لب دعا هایی میخواند و به من فوت میکند.🙏 بعد سر و صورتم را غرق بوسه میکند .🤩 نمی گوید:《 نرو ! خطرناک است ؛ بمان خانه!》؛ میگوید ؛ محمد مهدی! بیشتر از روز های دیگر مراقب خودت باش . 😅 تنها کسی که نام مرا کامل صدا میزند ، مادر است ؛ بقیه مرا مهدی صدا می زنند و او ، محمد مهدی . 🦋 می گویم :《 چشم ، مراقبم .》 🌹 و از اتاق میزنم بیرون .😉 کفش های سیاه رنگم از، از بس گِلی شده اند، رنگشان شبیه کاهگل شده! 😢 فرصتی برای تمیز کردنشان ندارم . می پوشم و بند هایشان را محکم تر از همیشه می بندم ! 💪 احمد و جواد و سعید ، ساعت هفت و نیم ، نزدیک خانه مادر بزرگم قرار گزاشته ایم که همدیگر را ببینیم و بعضی از کار های تظاهرات را انجام بدهیم . 👀 میروم سراغ اسپری رنگ باید تا خیابان ها شلوغ نشده خبر شهادت محمود آقا را به مردم برسانم 😩 خانه محمود آقا انتهای کوچه ماست .😞 بیچاره مرد خیلی خوبی بود سه تا بچه قد و نیم قد هم دارد .😭 هفته پیش در قضیه پایین کشیدم مجسمه شاه از میدان .پهلوی تیر خورد. چند روز بیمارستان بستری بود ؛ اما دکتر ها هر کاری کردند، زنده نماند و شهید شد .💔 ادامه دارد ....✈️ برگرفته از کتاب چغک 😍 مخصوص بهمن ماه🤚
بسم الله الرحمن الرحیم چغک😍 قسمت پنجم🦋 موضوع: گروه کوچک🌺 مادربزرگم قرار است حلوا درست کند😊 تا در تظاهرات بین مردم نان و حلوا پخش کنیم☺️ خرید نان از نانوایی برعهده من و دوستانم است😉 چون نان خریدن در این روزها آن هم ۱۰۰ تا کار آسانی نیست و خبرچین های ساواک همه جا هستند و اگر ببینند کسی اینقدر نان خریده به او مشکوک می‌شوند و دنبالش راه می‌افتند تا ببینند جریان چیست ؟😢 ساواک که مخفف سازمان امنیت و اطلاعات کشور است سازمانی است نظامی و وظیفه دارد مخالفان شاه را سرکوب کند ساواک سرکوب مخالفان را به وحشیانه ترین شکل ممکن انجام می دهد تا مردم بترسند و جرأت مخالفت با شاه را نداشته باشند 😞😢😔 اسم ساواک مساوی است با خشونت و زندان و آزار و اذیت و شکنجه و جنایت های وحشتناک😰😨 ساواک همه جا خبرچین دارد آنقدر زیاد که بین مردم پیچیده از هر سه نفره خبرچین ساواک است 🙁 این خبر چین ها به خاطر رژیم شاه به زن و بچه خود هم رحم نمی‌کند همین چند هفته پیش یکی از خبرچینی ها دختر خودش را به خاطر داشتن یکی از رمان هایی که خواندنشان ممنوع بود لو داد!😳 برای همین به راحتی نمی شه نان خرید احتمال اینکه آدم گیر ساواک بیفتد خیلی زیاد است 😓 و باید با نقشه کشیدن نان‌ها را طوری تهیه کرد که کسی شک نکند✍ به محل قرارمان چهارراه دروازه طلایی می‌رسند احمد و جواد رسیدند و از سعید خبری نیست.👀 سلام علیک می‌کنیم می خواهم بپرسم پس سعید کجاست؟ که میبینم از آن طرف چهارراه دارد می آید جمع ما که جمع می‌شود😆 از کوچه پس کوچه ها راه می رفتیم به طرف خانه مادربزرگ در طول راه شروع می‌کنم به توضیح کارهایی که امروز داریم😌 اولین کارمان گرفتن نان از نانوایی پدرم است 😉 سعید می‌گوید خوب این هم نان را از نانوایی پدرت بگیریم آنجا خیلی دور است 🧐 ادامه دارد....✈️ برگرفته از کتاب چغک😍 مخصوصا بهمن ماه👌
💙مقام‌معظم‌رهبرے(حفظه‌الله): • دختران ما باید بخوانند، علم بیامــوزنــد، پیــدا ڪنند و قــدر خـود را بداننــد...! • •
هزار تا رگ دارم هزار تا دوست❤ ولی یک شاهرگ دارم یک تک رفیق😍
ولی خداڪنه حتی اگه روز قیامت جهنمی شدیم؛ مارو از مسیری ببرن ڪه امام حسین نبینه :)))
🖇💜 حسینےام‌تاقیـامـٺ.. سَرِشـہادت‌سلـٰامـٺ..(:🖐🏿♥️
•رَفٺِهـ از خـ ـ ـ ـ ـویش• ‎: [☘🌼] هیچ ۅقت نگۅ: محیط خࢪابھ ، منم خࢪاب شدم!🍃 همانگۅنہ کہ هرچہ هۅا "سردٺر " باشد ݪباست ࢪا بیشتࢪ میکنے !🌱🙂 پس هرچہ جامعہ فاسد ٺࢪ شد ، ٺۅ ݪباس" ٺقۅایٺ"ࢪا بیشتࢪ ڪݩ🕊...♥ |🦋| ✿•---••...•💔•...••---•✿
با نشر این استوری تو اینستا میتونید ، یه قدم مهدوی بردارید