eitaa logo
آغـوش‌خــدا | 𝐀𝐠𝐡𝐨𝐬𝐡𝐞 𝐤𝐡𝐨𝐝𝐚
391 دنبال‌کننده
11.1هزار عکس
2.7هزار ویدیو
441 فایل
بِسْـمِ‌رَبِّ‌النْور؛✨️ "اینجاهر‌دل‌شکسته‌،التیام‌می‌یابد🌱" ناشناسمون🌵 https://harfeto.timefriend.net/17167459505911 🪴شرایط‌و‌همسایه‌ها : @sharaet_Canal -مدیر : @Laleiy - ادمین: @Seyede_dona براامام‌زمانت‌بمون🤍🌿!
مشاهده در ایتا
دانلود
•سلام نرجس 😍 °سلام آبجی😞 •چه خبر چیه چی شده ¿ چراناراحتی🧐 °هیچی هرچی تو کانال ها دنبال پروفایل مذهبی 🖼 والپیر 🌟 استیکر 🎀و... میگردم پیدا نمیکنم همش دروغ میگن . نه چالشی نه جایزه ای نه هیچی یکبار برنده شدم تو چالش گفتم جایزه بهم بده بلاکم کرد.🤬 جز اون اصلا پروفایل هاشون زشت و بی حجاب هست ☹️ •خب من یکی واقعی شا دارم . °شوخی نکن باهام 😕 •لینک رابهت میدم برو نگاه کن بد بود لفت بده همه اینا را داره 👇👇👇 🖤 💜 💙 💚 💛 🧡 ❤️ 🖤 💜 💙 💚 💛 🧡 ❤️ 🖤 💜 💙 وکلی چیزای دیگه😍🤩😎 °اسم کانالش چیه؟ •دختــــــران مهـــــــدوی بیا اینم لینک👇👇👇 🌸🍃〰〰🎀〰〰🍃🌸 @Yamahdiadrknialihesalam °عالیه آبجی جونم🤩🤩🤩 •من که بهت گفتم. °ممنون😘😍😘
هر وقت کسی «التماس دعا» می‌گوید،وقت ،هر چه فکر می کنم، بهتر از نمی یابم. چرا که با آمدن مولای ما, بیماری نیست که شفا نیابد؛ فقری نیست که به غنا نینجامد؛ خرابی نیست که آباد نشود؛ رزقی نیست که وسعت نیابد و حاجتی نیست که برآورده نگردد. 😍ظهور آقای ما جمع بهترین هاست؛هر چه است در مولای ماست. 👈امام باقر (ع) در تفسیر آیه شریفه «وَاسْتَبِقُوا الْخَيْراتِ» فرموده‌اند: «منظور از خَيْرات: اهل بیت است.» 📚 برگرفته از کتاب« » ؛به نقل از «بحارالانوار»،ج 52،ص 288
[♥️] هر زمان... (عج) رازمزمه‌کند... همزمان‌ (عج)‌ دست‌های مبارکشان رابه سوی‌آسمان‌بلندمی‌کنندو‌ برای‌آن ‌جوان‌ میفرمایند؛🤲🏼 چه‌خوش‌سعادتندکسانی‌که‌ حداقل‌روزی‌یک‌بار را زمزمه می‌کنند...:)❤️
شهید قطعا شهادت گل رز زیبایی است که هنگامی که فکرمان به ان نزدیک میشود وزمانی که شهادت رو مشاهده میکنیم. آرزو داریم رایحه خداوند را استشمام کنیم و هنگامی که رایحه الهی را استشمام کردیم صفحات روحمان به جهان جاودانگی کشیده و این می تواند یک آغاز باشد شهید_احمد_مشلب برای شهادتم فراموشتون نشه😔
[♥️] هر زمان... (عج) رازمزمه‌کند... همزمان‌ (عج)‌ دست‌های مبارکشان رابه سوی‌آسمان‌بلندمی‌کنندو‌ برای‌آن ‌جوان‌ میفرمایند؛🤲🏼 چه‌خوش‌سعادتندکسانی‌که‌ حداقل‌روزی‌یک‌بار را زمزمه می‌کنند...:)❤️
مے شـود ڪمــے مــــا را ڪــــنیـد دلــــمان عجیبــــــــ ستــــــ جـــا نمــے شــویم ، نــه در زمیــــن ، نــه در زمـــان خستــــه ایم...
هرزمان (عج) رازمزمه‌کند همزمان‌ (عج)‌ دست‌های‌‌‌‌‌مبارکشان‌‌‌‌‌رابه سوی‌آسمان‌بلندمیکنندو‌برای‌آن‌جوان‌ میفرمایند؛ چه‌خوش‌سعادتندکسانی‌که‌حداقل‌روزی یک‌بار را زمزمه می‌کنند؛)♥️🌱 " "
هر زمان... (عج) رازمزمه‌کند... همزمان‌ (عج)‌ دست‌های مبارکشان رابه سوی‌آسمان‌بلندمی‌کنندو‌ برای‌آن ‌جوان‌ میفرمایند؛🤲 چه‌خوش‌سعادتندکسانی‌که‌ حداقل‌روزی‌یک‌بار را زمزمه می‌کنند...:)❤️ 🌿 ❗️ ادمین🦋 Γ@bashohadat🕊
. هر‌زمان... ؎فرج‌مهد؎(عج) ࢪازمزمه‌کند... همزمان‌ (عج)‌ دست‌ها؎مباࢪکشان‌ࢪابه سو؎آسمان‌بلندمی‌کنندو‌ برا؎آن ‌جوان‌ میفرمایند؛🌻 چه‌خوش‌سعادتندکسانی‌که‌ حداقل‌ࢪوزی‌یک‌باࢪ ؎فرج ࢪازمزمه‌می‌کنند...:) ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ ـ🦋♡ ⃟ــ‌ ــ‌‌ ــ‌ ــ ــ ــ ــ ــ ــ ‹.🌿💚.›
. هر‌زمان... ؎فرج‌مهد؎(عج) ࢪازمزمه‌کند... همزمان‌ (عج)‌ دست‌ها؎مباࢪکشان‌ࢪابه سو؎آسمان‌بلندمی‌کنندو‌ برا؎آن ‌جوان‌ میفرمایند؛🌻 چه‌خوش‌سعادتندکسانی‌که‌ حداقل‌ࢪوزی‌یک‌باࢪ ؎فرج ࢪازمزمه‌می‌کنند...:) ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ ـ🦋♡ ⃟ــ‌ ــ‌‌ ــ‌ ــ ــ ــ ــ ــ ــ ‹.🌿💚.›
📚 رمان زیبای 🌈 ✨ قسمت👈صد و سی و دوم ✨ بابغض گفت: _یکی از نیروهام امروز شهید شد.پسر خیلی خوبی بود.😢تازه رفته بود خاستگاری،بله هم گرفته بود.😔دو هفته دیگه عقدش بود.من و تو هم دعوت کرده بود. دلم خیلی سوخت.😒به وحید نگاه میکردم. هر دو ساکت بودیم ولی وحید حالش خیلی بد بود.😣😞گفتم: _خب الان شما چرا ناراحتی؟!! سؤالی نگاهم کرد.بالبخند گفتم: _اون الان وضعش از من و شما بهتره. شهادت👣 قسمت هرکسی نمیشه.. با شیطنت گفتم: _شما که بهتر میدونی دیگه.😉 با دست به خودش اشاره کردم و گفتم: _بعضی ها تا یک قدمی ش میرن،حتی پاشون هم شهید میشه ولی خودشون شهید نمیشن.☺️ لبخندی زد و گفت: _این الان دلداری دادنته؟!!😒😊 خنده م گرفت.گفتم: _من حالم بده..چه انتظاری از من داری؟ الان دلداری دادنم نمیاد.😜پاشو برو بیرون، مریض میشی.😁 وحید بلند خندید.😂دلم آروم شد. سه ماه گذشت... وحید هنوز هم خیلی کم میومد خونه. حتی چند روز یکبار تماس میگرفت.😕تولد پسرها نزدیک بود.☺️🎂منتظر بودم وحید تماس بگیره تا ازش بپرسم میتونه بیاد که جشن بگیریم یا نه. چند روز گذشت تا وحید تماس گرفت. چهار روز به تولد مونده بود.گفت: _خیلی خوبه،منم روز قبلش میام کمکت. خوشحال شدم.😍👏 دست به کار شدم.تزیین خونه و دعوت مهمان ها و خرید هدیه و سفارش کیک و کارهای دیگه وقتم رو پر کرده بود.😇بچه ها هم خوشحال بودن.حتی سیدمحمد و سیدمهدی هم که نمیدونستن تولد یعنی چی،خوشحال بودن.☺️ روز قبل تولد شد ولی وحید نیومد.وحید هیچ وقت بدقول نبود.نگران شدم.😥 آخرشب وقتی بچه ها رو خوابوندم، گوشیمو برداشتم که با وحید تماس بگیرم ولی وقتی ساعت رو دیدم،منصرف شدم. بودم. خوندم و براش کردم. ظهر روز تولد شد ولی هنوز وحید نیومده بود.😥🙁چند بار باهاش تماس گرفتم ولی جواب نمیداد.مهمان ها برای شام میومدن.مادروحید و نجمه سادات از بعدازظهر اومدن کمکم.مامان هم اومده بود... شب شد و همه مهمان ها اومده بودن. باباومامان،آقاجون و مادروحید،نرگس سادات و شوهرش و بچه ش،نجمه سادات هم عقد بود با شوهرش،علی و اسماء،محمد و مریم هم با بچه هاشون مهمان های ما بودن. بچه ها حسابی بازی و سروصدا میکردن. منم خیلی نگران بودم ولی طبق معمول اینجور مواقع بیشتر شوخی میکردم. آقاجون گفت: _وحید میاد؟😕 گفتم: _گفته بود میاد ولی فکر کنم کاری براش پیش اومده.😊 محمد رو صدا کردم تو اتاق.بهش گفتم: _اگه کسی از همکارهای وحید رو میشناسی بهش زنگ بزن تا مطمئن بشم وحید حالش خوبه. محمد تعجب کرد.گفت: _چرا نگرانی؟!!😟 -قول داده بود میاد.قرار بود دیروز بیاد.هیچ وقت بد قولی نمیکرد.هرچی باهاش تماس میگیرم جواب نمیده.😥 محمد تعجب کرد.فقط به من نگاه میکرد. گفتم: _چرا نگاه میکنی زنگ بزن.😐 همونجوری که به من نگاه میکرد گوشیشو از جیبش درآورد.با یکی تماس گرفت،جواب نداد.با یکی دیگه تماس گرفت،اونم جواب نداد.😑مامان اومد تو اتاق.گفت: _شما چرا نمیاین بیرون؟ لبخند زدم و رفتم بیرون.به محمد اشاره کردم زنگ بزن.بعد نیم ساعت محمد اومد بیرون.گفت: _بعضی ها جواب ندادن.بعضی ها هم گفتن چند روزه ازش خبر ندارن. تصمیم گرفتم اول شام رو بیارم.شاید تا بعد شام بیاد،برای مراسم تولد.همه تعجب کردن ولی باشوخی ها و بهونه های من ظاهرا قانع شدن.😅 بعد شام دیگه وقت کیک بود.بیشتر از این نمیتونستم صبر کنم.کیک رو آوردم و مراسم رو اجرا کردیم.سیدمحمد بغل آقاجون و سیدمهدی بغل بابا بود.خیلی دوست داشتم بغل وحید بودن.بعد باز کردن هدیه ها و پذیرایی بابا گفت: _ما دیگه بریم.😊 بقیه هم بلند شدن که برن.همون موقع در باز شد و وحید اومد.فاطمه سادات طبق معمول پرید بغل وحید.همه از دیدنش خوشحال شدن.فقط محمد میدونست که من چقدر نگرانش بودم.😍😥محمد به من نگاه کرد.منم سرمو انداختم پایین و نفس راحتی کشیدم.به وحید نگاه کردم.دقیق نگاهش میکردم که ببینم همه جاش سالمه.آره،خداروشکر حالش خوب بود.رفتم جلو و بالبخند سلام کردم.وحید لبخند زد و گفت: _شرمنده.☺️✋ محمد اومد جلو،احترام نظامی گذاشت و گفت: _کجایی قربان؟ مراسم تموم شد.😁✋ وحید آروم یه مشت به شکم محمد زد و گفت: _همه کیکهارو خوردی؟😁👊 بعد بغلش کرد و تو گوشش چیزی گفت. من میدونستم چی میخواد بگه.وحید از اینکه بقیه بفهمن کار و درجه ش چیه خوشش نمیومد.😊فقط آقاجون میدونست که وحید ترفیع گرفته.آقاجون هم از دیگران شنیده بود وگرنه خود وحید هیچ وقت نمیگفت.همه بخاطر دیدن وحید موندن... وقتی همه رفتن،وحید تو هال با بچه ها بازی میکرد.منم مثلا آشپزخونه رو مرتب میکردم ولی در واقع داشتم به وحید نگاه میکردم... 😍👀 ادامه دارد... 💎 ...📿 💎 ❌ 『 @dokhtaran_chadorii_313 』 👑دختران چادری👑
•.🌸‌‌•° | یَا مُفَرِّجَ الْهُمُومِ | حک کن بھ ما ؛ عقیق را... :) •🌱•
📢برادرم،خواهرم حواست باشه....😔 🚶اول راه بودیم ...گفتن 📲💻گفتن شده !😡😠 🙉 ها نمونید!😯 👈" آنقدر بسازید و و دینتان را به 🌍 نشان دهید که آنها عقب بکشند "☺️ اما چه شد؟!🤔⁉️ 😏کم کم شد...😦 🍃کم کم 🎆 🍃کم کم " " با همه ...😞 🍃کم کم "خواهر"😳"برادر" 😳"خواهر عزیزم" 😳"برادر گلم" ... کم کم بچه مذهبی ها " " شدند ...😭 😨کم کم ... 👈کم کم 👈کم کم 📲💻 🤔مگه جایی که فقط باشی و ، نفر سوم نیست؟...‼️ 🧐فکر کن ! 😐کم کم ها به اهدافشون رسیدن 👈کم کم... ✅علیکم بانفسکم ! 🔔آقا پسر مذهبی ! من! 😏حداقل روی خودت پوشش و نذار!♨️ 🌿خانم ! آقایی که با 👀 عکست که اتفاقا توشم ،میگه 😘 😍میگه بهت میاد!😍 👈اون زیر پست می نویسه که چی بهش میاد ...😏 🛑آی پسر و دختر مذهبی !📢 😒نکنه منتظری شیطون با و بیاد سراغت؟!🤔 😞تو هم با احساس کنی چقدر !😔 😡نخیر ... ☘برای امثال ما ، از این جاها میشه ✨که کمتر کنیم🔥 🍂که کم کم از به در بشیم... ✨به یه جایی می رسی ، می بینی دیگه " " نداری😭 ❌حال و نداری🤲 😥دیگه اصلا کیلویی چند؟؟ 😨 ؟ مال قدیما بود ...😱 👈کم کم آلارم " " خاموش میشه بترس...😰 ‌ 🍀همین که از بین بره ، باعث خوشحالی دشمنه ••• آره اینطوریاست ... 🚶اول راه بودیم ولی ‼️ نزنیم تو جاده خاکی😥 اینجا ارتش سیده زینب کپی به عشق حضرت زینب سلام‌الله‌علیها آزاد در 🇮🇷 🌿🌼«اللّهمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّڪَ‌الفَرَج»🌼🌿 🎀🍃🍃?
[الحمدالله،خدایاشکرت😍 واسه تموم داشته هایـی که گاهی خیلی راحت از کنارشون میگذریم🌿] | 📿| | 📖✨| ▬▬▬▬▬▬ 💫➱@bashohadat ▬▬▬▬▬▬
هشتک های کانال ••آغوش‌خدا•• ☝️🏻: 🪐: ❤️‍🔥: ❤️: 🥺: ✨: 🪄 : 🧷: ✍🏻: 😌: 🍬: 🫂: 🤍: 🌿: 🌝: 🎧: 🩰: ✏️: 🖇: 💭: 💕: 🤌🏻: 🤲🏻: 🧎🏻: 🥀: 📱: 🔑: 🌊: 💔: 🕊: ✨: 🫀: 🚶🏽‍♂: 🥲: 🥀: 🖤: 🎤: 🫀: 💪🏽: 🧋: 🧕🏼: 🙎🏻‍♂: 🤳🏽: 🫐: ✍🏻: روی‌هر‌کدوم‌که‌دوست‌داری‌بزن‌. برات‌پست‌های‌کانالمون‌رو‌میاره!😎
"🌿☕️؛ هرگاه‌در‌همه‌حال‌فقط‌خدا‌را‌دیدی . . آنگاه‌دعایت‌به‌عرش‌می‌رسد !🙂✨ -چه‌توصیف‌زیبایی ، بَه‌بَه🤌🏻 | | | -𝐉𝐎𝐈𝐍🍬" ➪|@dar_aghoshe_khoda.•