eitaa logo
آغـوش‌خــدا | 𝐀𝐠𝐡𝐨𝐬𝐡𝐞 𝐤𝐡𝐨𝐝𝐚
380 دنبال‌کننده
11.1هزار عکس
2.7هزار ویدیو
441 فایل
بِسْـمِ‌رَبِّ‌النْور؛✨️ "اینجاهر‌دل‌شکسته‌،التیام‌می‌یابد🌱" ناشناسمون🌵 https://harfeto.timefriend.net/17167459505911 🪴شرایط‌و‌همسایه‌ها : @sharaet_Canal -مدیر : @Laleiy - ادمین: @Seyede_dona براامام‌زمانت‌بمون🤍🌿!
مشاهده در ایتا
دانلود
: می‌خواهی بدانی خدا از تو راضی است یا نه، به مراجعه كن! ببین در زندگی از خدا راضی هستی؟ اگر راضی هستی؛ بدان كه خدا هم از تو راضی است و اگر در گوشه دلت از خدا ناراضی هستی، متوجه باش كه خدا هم از تو نا‌راضی است..! 🔸🔹🏴🏴🏴🔹🔸
⁉️چـقدر وقت برای میزاری؟!❤️❤️ چند_دقیقه_در_روز_برای_دلت 🌹🌹 ❣هرچیزی که حال دل رو بهتر کنه... آره همینه👇👇❣ 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2108031031C32e14a048c
📚 رمان زیبای 🌈 ✨ قسمت👈🏻صد و هجدهم✨ -وحید پی خوشگذرانی میره؟با زن دیگه ش خوشه که برای ما کم میذاره؟هرچند که من فکر نمیکنم کم میذاره.وحید بیشتر از توانش برای ما وقت میذاره.از خواب و استراحتش برای من و فاطمه سادات میزنه..شما فکر میکنید اگه وحید کارشو وظیفه ی خدایی نمیدونست بازهم ادامه میداد؟ آقاجون ساکت بود.گفتم: _من و وحید میخوایم که شما مثل سابق برای ما پدری کنید،بامهربانی و محبت.من و وحیدهمیشه محتاج محبتهای شما هستیم...این روزها برای من و وحید سخت میگذره چون شما با ما مثل سابق رفتار نمیکنید. چند وقت بعد اوضاع خونه آقاجون مثل سابق بود... هروقت وحید و من میرفتیم خونه شون صدای خنده و شادی تو خونه شون میپیچید... یه روز دیگه رفتم پیش علی.بهش گفتم: _بعد از امین خیلی نگران و ناراحت من بودی. دوست داشتی خوشبخت باشم.من الان با وحید خوشبختم.ولی این سردی رفتار شما داره خوشبختی منو ازم میگیره.وحید ناراحته.از من خجالت میکشه که بخاطر اون تنهام گذاشتی. وقتی وحید ناراحته،منم ناراحتم.اگه خوشحالی من برات مهمه با ما مثل سابق باش. علی گفت: _زهرا خودت خوب میدونی چقدر برام مهمی.تو لیاقتشو داری که بهترین زندگی رو داشته باشی... -داداش،بهترین زندگی از نظر شما یعنی چی؟یعنی داشتن یه همسر خوب؟من خیلی خوبشو دارم.خودت هم خوب میدونی وحید واقعا مرد خوبیه. -آره مرد خوبیه،ولی این مرد خوب چقدر کنارته؟تو چرا همیشه تنهایی؟ -آره داداش.وقتهای بودن وحید کمه.ولی همون وقتهای کم اونقدر شیرینه که شیرینیش همیشه با من هست...داداش زندگی من اینجوریه.من از زندگیم .اگه به گذشته برگردم بازهم با وحید ازدواج میکنم.شما میتونی به این سردی رفتارت ادامه بدی و از شیرینی زندگی من و وحید کم کنی یا علی مهربان همیشگی باشی و از سختی های زندگی من و وحید کم کنی. انتخاب با خودته. یه روز دیگه رفتم پیش محمد... از محمد بیشتر ناراحت بودم.محمد،هم خوب میدونست کار وحید درسته،هم خوب میدونست چقدر آدم خوبیه، هم چون روحیات منو بیشتر میشناخت باید بیشتر درکم میکرد ولی اون بیشتر مانعم میشد. محمد حتی برای اینکه با وحید رو به رو نشه به یه بخش دیگه انتقالی گرفته بود.بهش گفتم: _من تا حالا تو زندگیم خیلی شدم.ولی هیچکدوم به اندازه این امتحانی که الان دارم برام نبود.همیشه راه درست برام روشن بود.اما الان واضح نیست برام... دلم میگه قید خواهر و برادری رو بزنم.عقلم میگه بخاطر وحید این کارو نکنم.خدا میگه این کارو نکن... محمدنگاهم کرد. -وحید از اینکه منو تنها گذاشتی ناراحته.از اینکه بخاطر اون تنهام گذاشتی اذیت میشه.خودت خوب میدونی من همیشه نسبت به تو چه حسی داشتم ولی اگه بخوای وحید اذیت کنی تا جایی که خدا بهم اجازه بده قید خواهر و برادری رو میزنم. بلند شدم.گفتم: _اگه برات مهمه تو رفتارت تجدید نظر کن.اگه برات مهمه که...خودت میدونی. دیگه اون دل برای من نیست. از اون به بعد بیشتر میومدن خونه بابا ولی وقتهایی که وحید مأموریت بود... وقتی میرفتیم خونه آقاجون وحید خوشحال بود.ولی وقتی میرفتیم خونه خودمون یا خونه بابا ناراحت بود ولی به روی خودش نمیاورد.به وحید گفتم: _بریم خونه آقاجون زندگی کنیم. وحید منظورمو فهمید.گفت: _الان حداقل وقتی من نیستم برادرهاتو میبینی. بریم خونه آقاجون کلا ازشون جدا میشی. تنهایی من،وحید رو ناراحت میکرد،ناراحتی وحید،منو.😣😞 وحید مأموریت بود و قرار بود دو روز دیگه برگرده... همه خونه بابا جمع بودیم.گرچه درواقع ناراحت بودم ولی به ظاهر خوشحال بودم و شوخی میکردم.همه تو حال بودیم که زنگ در زده شد.وحید بود.من همیشه بهش میگفتم که مثلا امشب همه خونه بابا هستیم ولی اینبار بهش نگفته بودم. وحید خبر نداشت بقیه هم هستن.بالبخند و مهربانی اومد تو حیاط.من روی ایوان بودم. گفت: سکلید نداشتم.زنگ در پشتی رو زدم جواب ندادی گفتم احتمالا اینجایی.☺️ مثل همیشه از دیدن وحید خوشحال شدم. همونجوری که باهم صحبت میکردیم و میخندیدیم وارد خونه شدیم.☺️😍وحید وقتی بقیه رو دید خیلی خوشحال شد.باباومامان بامهربانی اومدن جلو و با وحید سلام و احوالپرسی کردن. بعد بچه ها با ذوق دورش جمع شدن و عمو عمو میکردن.👧🏻👦🏻وحید هم رو زانو نشسته بود و بامهربانی باهاشون صحبت میکرد.اسماء و مریم هم بهش سلام کردن. علی بلند شد و ... ادامه دارد...
! بارها شنیدیم که میگن، دختر خانمها عکس خودشون رو نزارن رو پروفایلشون❌ دخترها موقع چت با نامحرم ایموجی و شکلک نفرستن ❌ دخترا برای پسرا تو چت ؛ صدا نفرستن❌ استیکر نفرستن و .... ❌ درکل بارها شنیدیم که میگن دختر باید باشه👌مغرور باشه💪 یا بقول معروف زود پا نده ... 😒 (این معنیش این نیست که دیر پا بده خوبه هااا !!!!) خب ! حالا نظرتون چیه درباره سنگینیه اقا پسرا هم کمی صحبت کنیم؟!!!😊 بنظرتون خنده داره اگه بخواییم بگیم اقا لطفا یکم سنگین باشین؟!! تازه این که چیزی نیست! اصل مطلب یه چیزه دیگه س ک اونو بشنوین بیشتر تعجب میکنین!!!😕 امروز حرف حسابمون و لپ کلامون اینه👇 اقا گل ❗️❕❗️ عکس خودتو نزار رو پروفایلت !!! 😳😳😳 بعلههههه نزار .... 😊 نمیخوام بگم گناه داره؛ که میدونم و میدونی که نداره ! 👌👌👌 ولیییییی بیا یه بار هم که شده از یه زاویه دیگه بهش نگاه کنیم!!! 😕 [ چیزی که میخوام بگم ابدا در مورد همه دخترها مصداق نداره❌ ولی ما امروز میخواییم از زبون همون تعداد و دخترها باشما حرف بزنیم!! ] میخوایم از زبون اونا بگیم که👇 ! من یه ... وقتی عکس تورو توی پروفایلت میبینم ... با ته ریش ... با یه شلوار جین .... پشت فرمون ... با یه تیشرت خوشرنگ ... تو جمع رفیقات ... با یه تسبیح تو دست.... با یه کت و شلوار..... نیم رخ با یه نگاه شیطنت امیز به دوربین... و ... اینها برام جذابه😔 دست خودم نیست .... دلم میلرزه گاهی اوقات .... وقتی وسط یه مکالمه معمولی؛ یهو بجای تایپ کلمات میفرستی (رو همون حسابی که پیش خودت میگی گناهی نداره و درست هم میگی؛نداره) صدای جذاب مردونت دل من رو میلرزونه.....😔 عکس چهرت تو ذهنم؛ لحن صدات تو گوشم؛ و تمام 🌷ها و 😉هایی که بی دلیل و از روی میفرستی ... همه و همه باعث میشه هربار چشمم به اسم و عکس پروفایلت میفته؛ هربار میخوام پیامی بفرستم حتی در یک مکالمه رسمی و عادی ضربان قلبم بیشتر بشه.... 😔 ! میدونم که بی قصد و دلیلِ تمام این کارهات... ولی دل من رو نلرزون! 😔 👈 اگر برای منِ میگوید نکنم بهتر است ! برای شمای هم کاش بگوید نکنی بهتر است... ! 👉 با با با (ناخواسته) نکن برادرم ❗️❕❗️ ⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️ 🙏 لطفا نگیر که این چرندیات چیه و سندش کجاس و کی گفته و ... ؟!!! اولش هم گفتیم هیچ کجای شرع لاقل برای پسرها همینچین مواردی رو اساسا نهی نکرده! اما قبول کن تمامممم این لرزش دلها بارها و بارها اتفاق افتاده.... 😔 وقتی برعکس این موارد☝️ فراوووووونه چرا ازینور مصداق نداشته باشه ؟!!! قطعااااا داره.... 👌 ⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️ خواهر گلم😊 اگر شما دختری هستی که با یه شاخه گل تو فضای مجازی که هییییچ؛ با یه کامیون درخت تو دنیای واقعی هم دلت نمیلرزه!!! بهت تبریک میگم👏👏👏 ولی بدون همه هم جنسات مثل تو نیستن😊 تعداد اندکی هم هستن که دل هاشون میلرزه و .... بخاطر همون تعداد اندک درمقابل ما به آقا پسرها نگیر ! ❌❌❌ ⚜⚜⚜⚜⚜⚜ نهی از زبان برای 🔞 نهی از زبان برای 📵 برای تمامی 😊«📕🖇» 🌷
با شهداحرف بزن حرفهایت را میشنوند☺ ڪمڪت میڪنند دل نازڪ اند نمیگذارند آب در ♥ تڪان بخورد فقط باورشان داشته باش🙃 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌♡         ♡ ▂▂▂▂▂▂▂▂▂ 🥀➫¦@bashohadat ▂▂▂▂▂▂▂▂▂