eitaa logo
آغـوش‌خــدا | 𝐀𝐠𝐡𝐨𝐬𝐡𝐞 𝐤𝐡𝐨𝐝𝐚
390 دنبال‌کننده
11.1هزار عکس
2.7هزار ویدیو
441 فایل
بِسْـمِ‌رَبِّ‌النْور؛✨️ "اینجاهر‌دل‌شکسته‌،التیام‌می‌یابد🌱" ناشناسمون🌵 https://harfeto.timefriend.net/17167459505911 🪴شرایط‌و‌همسایه‌ها : @sharaet_Canal -مدیر : @Laleiy - ادمین: @Seyede_dona براامام‌زمانت‌بمون🤍🌿!
مشاهده در ایتا
دانلود
💚🍃💚🍃💚🍃💚🍃 🍃💚🍃💚🍃💚 💚🍃💚🍃 🍃💚 «♡بـسـم رب العشق ♡» 📗رمــان 🖍به قلم•°: آیناز غفاری نژاد 🔗 آروم آروم به سمت در هال رفتم . کفش هام رو همون جا دم در در آوردم و خیلی آروم در رو باز کردم. در هال رو باز گذاشتم و از پله های ورودی هال بالا رفتم . کل خونه تاریک بود و هیچ چیزی دیده نمی شد . چوب رو محکم تر گرفتم و یکم بالا آوردمش . درست وسط هال ایستاده بودم که نور تلویزیون توجهم رو جلب کرد ! خدای من تلویزیون روشنه ! دیگه مطمئن شدم که توهم نزدم و قطعا کسی خونه هست . داشتم از ترس پس می افتادم ولی کم نیاوردم . خیلی آروم به سمت مبل روبروی تلویزیون حرکت کردم از دور متوجه ملافه سفید رنگی روی مبل شدم ... داشتم به سمتش میرفتم که یکم ملافه تکون خورد . بیشتر ترسیدم و چوب رو محکم تر گرفتم . آب دهنم رو قورت دادم و با بدنی لرزون به سمتش رفتم . خدای من ، کی میتونه باشه ! هرچقدر بهش نزدیک تر میشدم همه چیز واضح تر میشد ‌. دور مبل خیلی کثیف بود و ظرف های نَشسته زیادی کنار میز گذاشته بود . دیگه بهش رسیده بودم . با صدای بلندی که بیشتر شبیه جیغ بود داد زدم . - تو کی هستی ! یک آن ملافه سفید کنار رفت و مَرد ریشویی از زیر ملافه بیرون اومد . جیغ خیلی بلندی زدم و همین که خواستم با چوب بزنم توی سَرش از روی مبل بلند شد و توی کسری از ثانیه با دستای پر قدرتش چوب رو ازم گرفت . جیغ بلندی کشیدم و با پا به شکمش زدم که از درد دولا شد فرصت رو غنیمت شمردم و با جیغ به سمت در هال دویدم . با داد گفتم : - خدایا ! کمک ! مردم کمک ! دزد ! دزد ! نه ! وای کمک ! جیغ جیغ کنان به سمت در دویدم ، روی پله سومِ هال بودم که پام پیچ خورد و محکم روی زمین افتادم . &ادامـــه دارد ......