eitaa logo
در انتظار رویش🌱
2.3هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
380 ویدیو
20 فایل
➖دبیر دین و زندگی ➖کاردانی گیاهپزشکی ➖ کارشناسی و کارشناسی ارشد علوم قرآن و حدیث ➖عاشق مطالعه و علاقه مند کار تربیتی ➖کپی ممنوع❌ https://harfeto.timefriend.net/16508918927120 https://abzarek.ir/service-p/msg/1955759 👆👆 دریافت پیشنهاد و انتقادهای شما
مشاهده در ایتا
دانلود
و در بین کتابهای این حوزه، حتی تاثیر "ناشر " و "شخصیت تجربه گر" بر نحوه نگارش کتاب و بیان آن تجربه، به وضوح قابل رویت و البته قابل نقد هم هست. برای مثال، همین کتاب سه دقیقه در قیامت؛ علی رغم استقبال زیاد مخاطبان، از همان نامگذاری عنوان کتاب، راه را خطا رفته است... تجربه فردی که در حین عمل ، 3 دقیقه (با زمانِ این دنیا) از دنیا رفته و حوادثی و حالاتی بر او گذشته است...با فرض پذیرش این تجربه ها و حالات ، کاش حداقل اسم کتاب را می گذاشتند، سه دقیقه در برزخ..!!! چون عالمِ پس از دنیا و بعد از مرگ، عالم برزخ است؛ نه قیامت. حال، بماند که طبق آیات شریفه قرآن، اگر فردی واقعا از دنیا برود، دیگر امکان بازگشت به دنیا برایش نخواهد بود.. ورود به برزخ در این تجربه های نزدیک مرگ، هم از نظر من قابل تامل است.
برای مثال، ناشر سه دقیقه در قیامت در مقدمه ابتدای کتاب چنین اذعان داشته است که👇
در حالی که در بخش پایانی کتاب ذیل پرسش و پاسخ مخاطبان، در پاسخ به این سوال " ایا بهتر نبود نام کتاب سه دقیقه در برزخ باشد؟ " چنین بیان کرده است👇
مطلب دیگری که در مورد کتاب سه دقیقه در قیامت مشهود است و قابل نقد، مستندسازی تجربه با ایات و روایات است؛ خصوصا که تجربه گر، جانباز عزیزی هست که اهل دین و دیانت و مراعات شرع هست و پای مسجد و منبر بزرگ شده ؛ لذا این ادبیات بر بیان تجربه اش تاثیر گذاشته، طوری که مخاطب احساس می کند پای منبر یک موعظه گر نشسته که با چاشنی داستانیِ تجربه مرگ، ایات و یا روایاتی را برجسته تر می کند. در حالی که مثلا در کتاب آن سوی مرگ، تصویرگری ها و بیان تجربه با زبانی شیواتر و قوی بیان شده که بهتر است (ناگفته نماند که این شیوه، قوه خیال مخاطب را به تقلا میکشد و بعضی جاها آسیب زاست ). در این کتاب، این استناد سازی های تجربه با آموزه های دینی بر عهده خود مخاطب گذاشته میشود و این، بنظرم بهتر است. چون علاوه بر بازگو کردن تجربه، مخاطب متفکر را به چالش و تلاش برای تطبیق ها می کشاند. ...بنظرم این گونه تجربه ها از هر کسی که باشد، لطفش به این است که با همان ادبیات خودجوش تجربه گر بیان شود؛ مخصوصا که در این تجربه های ماورائی، گاهی برای توصیف حال یا رویدادی، واژه های دنیایی کم می آورند. در برنامه زندگی پس از زندگی، این دشواریِ توصیف را توسط خود تجربه گران میشد لمس کرد. ادامه دارد...
1️⃣این تجربه گر در سراسر کتاب از برزخ و بهشت برزخی و ...سخن میگوید ولی یک جایی از این تجربه خود با عنوان "سفر کوتاه به قیامت" یاد میکند، که این بیان قطعا نمی تواند درست باشد. 2️⃣در بیان این تجربه گر عزیز و در شیوه نگارش این کتاب و مستندسازی ها به آیات و روایات، گاهی مطالبی قابل نقد به چشم میخورد..برای مثال، در جایی از محو شدن کارهای خوبش بخاطر اذیت کردن رفقایش یاد میکند و دقیقا همانجا به آیه 65 سوره زمر اشاره میکند.درحالیکه این آیه شریفه، صراحتا از "شرک" به عنوان عامل حبط اعمال یاد کرده است؛ نه از اذیت دیگران. جای دیگری از عمل "تمسخر" به عنوان عاملی برای حبط اعمال خیر یاد میکند، که صحت و سقم این هم باید با ایات و روایات بررسی بشه 3️⃣ تصویری کاملا این دنیایی از فرد پشت میز با کتاب قطور اعمال که مشغول حسابرسی ایشان است، به مخاطب ارائه میشود که این هم قابل تأمل است. از اینجا میتوان به تاثیر و بازتاب تصورات ذهنی در این تجربه ها اشاره کرد؛ درحالیکه بنظر میرسد حقیقت این‌امور چنان نباشد. 4️⃣ در ابتدای امر وقتی حالت خروج روح از بدن را توصیف میکند، صراحتا از فردی به اسم عزرائیل نام می برد که نزد ایشان حاضر شده و سوال کرده است که برویم؟! اینجا هم چند سوال ذهنم را درگیر میکند: عزرائیل بودن ایشان چطور برایشان محرز شد؟ چرا خانم بتی جین ایدی از وجود نورانی که در این تجربه درک کرده، با نام عیسی مسیح یاد میکند؟! چون یک مسیحی ِ پروتستان است و معتقد به مسیح؛ پس اعتقادات در تجربه بازتاب دارد. و اینکه ملک الموت مامور الهی است و در انجام وظیفه اش از کسی سوال نمیکند و بخاطر کسی هم درنگ نمیکند، چرا از راوی سه دقیقه، کسب اجازه سوالی میکند.؟ 5️⃣ آیا چیزی به اسم شفاعت برزخی داریم؟ چون راوی سه دقیقه در قیامت، با اصرار و با شفاعت حضرت زهرا سلام الله علیها به دنیا برمیگردد. کلا اینها در خوانش این کتاب و بهتر بگم این تجربه نزدیک مرگ ، برایم محور تامل و بحث است.
جناب حجت الاسلام امینی خواه هم به شرح تفصیلی کتاب سه دقیقه در قیامت پرداخته، البته ایشان قبل از این کتاب، شرحی بر کتاب آن سوی مرگ داشتند که من ۱۵ جلسه اش رو شنیدم و بنظرم حتی به نحوه شرح ایشون نقد وارد هست، هم از حیث محتوا و تطبیق ها و هم از حیث نحوه فضاسازی و بیان ایشون که واقعا قوه خیال مخاطب رو تحریک میکنه، مخصوصا در حوزه امور ماورائی این بیشتر آسیب زا میتونه باشه....با این حال عزیزانی اگه خواستند میتونن مراجعه کنن و خودشون صوت ها رو بشنون👇
سلام و رحمت خدا بر آنان که میدانند از کجا آمده اند و آمدنشان بهر چه بود🌷☘🌸
این بخش از مستند نسیمی از حقیقت رو ببینید تا ادامه حرفام رو بگم😊👇
بعد از بررسی اجمالی سه دقیقه در قیامت به عنوان تجربه یک مرد مسلمان و شیعه ایرانی ، امروز میخوام در مورد یک تجربه گر زن مسیحی حرف بزنم و مطالعه ای که در مورد ایشان داشتم... بتی جین ایدی، یک زن آمریکایی مسیحی است که مدهب پروتستان دارد. ایشان نتیجه تجربه نزدیک مرگ خود را در کتابی نگاشته که توسط مترجمان متعددی به فارسی برگردانده شده؛ ترجمه خوب و روان ، تاثیری زیاد در فهم مطلب دارد . من ترجمه خوب این کتاب رو با قلم شیوای خانم فریده مهدوی دامغانی خوندم و ترجمه های یخی هم که بعد این ترجمه دیدم، چنگی به دل نمیزد. عرض کنم در سیر مطالعاتی ام در این موضوع، هیچ ملاک خاصی برای گزینش نداشتم، چون در پی تحقیق علمی نبودم و بهتره بگم این کتابا دنبال من بودن که به دستم برسن و بخونم😊 سال 89 در دبیرستان مشغول تدریس دین و زندگی بودم که یه روز یکی از شاگردانم یک جلد از این کتاب (ج 3 اگر اشتباه نکنم) رو بدون درخواستم بهم داد تا بخونم و در موردش بهش مطالبی بگم. من خوندم و هنگ کردم ...😐😐 بدجور به فکر رفتم... یادم نیست به اون شاگردم چه جوابایی دادم ... سال 91 همزمان با تحصیل در رشته علوم قرآن و حدیث، دوباره در مدرسه مشغول تدریس دین و زندگی بودم که این بار یکی از همکارانم (دبیر ادبیات) که بشدت تو فاز سیر و سلوک و عرفان بود؛ بدون درخواست من یه کتاب بهم داد بخونم..اونم جلد اول در آغوش نور، بتی جین ایدی بود😅 همه اینا رو داشته باشید و اینکه من قبل از این کتاب، خود بتی جین رو در مستند نسیمی از حقیقت دیده بودم ولی خب، اون موقع نمیدونستم ایشون قراره بعدها مفصل تر سر راهم سبز بشه 😅😊 من این کتاب رو که خوندم؛ علی رغم تعریف و تمجیدهای اون همکارم، بشدددت بیشتر از قبل به فکر رفتم!! دیدم که نمیتونم نه ساده رد بشم؛ نه همینجوری بپذیرمش. اینجا دیگه ملاک داشتم، ملاکم تطبیق هرچیزی بر قرآن و حدیث بود..لذا رفتم سراغ این کار🌷
ولی الان خیلی راحت نقدش میکنم و میذارم کنار 😍 ایشون در اون کتاب، و از اون تجربه و ادراکات نزدیک مرگش خیلی حرفهااااا زده ... چیزایی که صراحتا یادم مونده و قابل نقد هست رو میگم: اینکه همه ما قبل از اومدن به این دنیا، در عالم ارواح بودیم و همه مون اونجا با آگاهی و درک، ماموریت خودمون در کره زمین رو انتخاب کردیم.. حتی شکل جسم و خانواده و نوع بیماری ها و مشکلاتی که در زندگی داریم محصول انتخاب قبلی ما در عالم ارواح بوده و .. ایشون در تجربه نزدیک مرگش عیسی مسیح رو می بینه به همراه محافظان دیگرش که در بخشی از اون سیر روحانی ماموریتِ خود ایشون رو بهش نشون میدند و البته تذکر میدند که بعد از برگشت به دنیا، این ماموریتت از حافظه ات پاک خواهد شد. ایشون میگوید که عیسی مسیح و محافظان بهش گفتند که تو در روی زمین نباید عجله کنی که ماموریتت رو زود تموم کنی و برگردی؛ بلکه باید حواست باشه تا درست عمل کنی و... ادامه دارد...
مطالب این تجربه گر، در حالیکه کتابش جزء پرفروش ترین کتابهای نیویورک تایمز هست.، میشه گفت هم بازتابی از دینش و هم شاید جنسیتش ( در مورد آدم و حوا و نقش زنان و ...مطالبی داره) و هم افکار تحریف شده ای هست که واقعا قابل نقد با گزاره های قرآنیه. بخش عمده ای از مطالب ایشون مرتبط با بحثی به نام "عالم ذر" هست(یادمه قبلا وعده داده ام در موردش بگم که از کجا به کجا رسیدم😊 از عدم تا به اقلیم وجود، اینهمه راه آمده ام😊)، بحث محدوده اختیار و آگاهی انسان ، خلقت ارواح قبل از اجساد و یه مطلبی که الان مدتهاست خوراک خیلی ها شده ؛ تحت عنوان پدیده آشناپنداری یا دژاو که نوعی اختلال روانی محسوب میشه. ...ان شاءالله در 100 سال آینده به شرط حیات و بقا در موردش خواهم گفت.
این دو کتاب رو با زاویه دید من و تأملات من شنیدید..حالا عرض کنم که در کتاب دکتر ملوین مورس و هم در کتاب آن سوی مرگ(ایرانی)، یه مطلبی هم اومده و اون اینکه برخی افرادی که از اون تجربه به زندگی برگشتند، به دلیل اینکه میدان مغناطیسی بدنشون در مواجهه با نیروی نورانی و..تغییر کرده ، این امر موجب از کار افتادن ساعت مچی در دست اینها و همینطور آنتن ندادن گوشی تلفن همراه در دست این افراد میشه😐 شما فکر کن در حین مطالعه این حرفا تو کتاب دکتر مورس، ساعت مچی ات باتری تموم کنه...چه شود😅😅
از آنجایی که در این موضوع، زیاد حرف زدم و خسته تون کردم، همه حرفهام رو در یک پیام نسبتا طولانی😅 جمع بندی میکنم و پرونده بحث، تمام 👇
دیدگاه من در مورد تجربه های نزدیک مرگ : 1️⃣ این تجربه ها از جنس "کشف و شهود" هستند و فقط برای خود تجربه گر، حجیت دارند؛ از آنجایی که تجربه گران(مسلمان یا غیرمسلمان) غیرمعصوم هستند، و دریافتهای روحانی را با لفظ خودشان بیان میکنند، امکان "خطا" در دریافت و فهم آن حالات و همینطور خطا در انتقال آنها ، "فرافکنی ناخودآگاه" ، "غرض ورزی عمدی" (در سودجویان) و..وجود دارد؛ لذا با پذیرش اصل امکان چنین تجربه ها و مکاشفاتی، حتما باید آنها را به قرآن و حدیث متقن و عقل ارائه کرد. 2️⃣ این تجربیات، در جهت اثبات بعد روحانی برای انسان و شعور روح در عین رکود جسم، موثر هستند. 3️⃣ روح انسان، قابلیت ها و توانمندی های زیادی دارد که نه فقط در حال تجربه نزدیک مرگ؛ بلکه در حال عادی و حیات این دنیایی، می تواند به عوالمی از معنا و ملکوت دست یابد ؛ ولی بازگویی آنها برای عموم که چنان تجربیاتی ندارند، ممکن است آسیب زا باشد؛ هم برای خود فرد و هم برای اطرافیان. لذا احتیاط، شرط عقل است. 4️⃣ برخی فرقه عرفان های کاذب و شیادان، از طریق همین شیوه، افکار منحرفی را به جامعه ممکن است تزریق کنند؛ و این آسیب است برای کسانی که این امور را فقط با "احساس" دنبال میکنند. 5️⃣ برنامه هایی از این قبیل، از حیث تاثیر در مخاطب و استقبال عموم، روی "لایه های احساسی" مخاطب، در "بازه زمانی کوتاه"، "تاثیر عمیقِ موقت" میگذارند و این تاثیر عمیق موقت در احساس، فرد مخاطب را "داغ" میکند؛ طبیعی است که فردی که داغ شده، در فضایی دیگر و با گذر زمان، "سرد" شود و اثرش را از دست بدهد؛ بنظر من، تدبر و تفکر و رشد عقل ورزی در آیات مربوط به مرگ و معاد در قرآن کریم، اگر با پرسه نظام مند به مخاطب ارائه شود، مخاطب از درون، به "معرفت پایدار" میرسد، معرفت، فرد را "پخته "می کند و صدالبته، برعکس مورد قبل، فرد پخته شده، دیگر خام نمیشود😊 6️⃣ برای مخاطبی که پای برنامه هایی مثل نسیمی از حقیقت و یا زندگی پس از زندگی نشسته است، سوالات جدی در رابطه بین فقه و این امور ایجاد میشود که اگر درست و به موقع پاسخ نگیرد، مخاطب رو از راه به در میکند. مثلا ممکن است یک بیینده خانم، از یک تجربه گر زن که حجاب مناسبی ندارد و در عین حال، تجربیاتی عجیب را درک کرده است؛ به این نتیجه برسد که خب پس، حجاب و...چندان لازم نیست؛ درحالیکه این کاملا خطاست!! 7️⃣ باید به مخاطبان چنین برنامه هایی آگاهی داده شود که اصلِِ چنین تجربه هایی، به خودیِ خود، معیار فضیلت و ارزشمندیِ تجربه گران نیست؛ به عبارتی، داده ها ملاک برتری نیستند؛ بلکه داده ها و این تجربیات در درجه اول، مسئولیت زا هستند و اینکه فرد تجربه گر با این علم و فهم جدیدش چه شیوه ای در پیش بگیرد ؛ مهمتر است. 8️⃣ از آنجایی که سرانه "تفکر و تحقیق" یعنی در پی حق بودن، در عموم مردم پایین است، لذا استقبال بالای مخاطبان از این برنامه را نباید ملاک مثبت بودن کلی در نظر گرفت. و همینطور که گفتم این تجربیات نزدیک مرگ ابتدا در جوامع غربی آغاز به کار کرد و تازه چندسال اخیر است که به ایران اومده... دلیل اصلی استقبال از این بحثها بنظرم علاوه بر دغدغه جاودانگی در انسان، شیوه زندگی مدرن و صنعتی امروزی هست که انسان رو در دام ماده گرفتار کرده و موجب غفلت از عالم غیب شده است. طبیعیه در چنین فضایی انسان به سمت چیزی گرایش یابد که فراتر از ماده باشد.
ادامه ندارد..🌷😊
ابتدای بحث تجربیات نزدیک به مرگ ☝️
در محضر دعای ۴۰ صحیفه سجادیه؛ یاد مرگ 👇
1﴾ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ اكْفِنَا طُولَ الْأَمَلِ ، وَ قَصِّرْهُ عَنَّا بِصِدْقِ الْعَمَلِ حَتَّى لَا نُؤَمِّلَ اسْتِتَْمامَ سَاعَةٍ بَعْدَ سَاعَةٍ ، وَ لَا اسْتِيفَاءَ يَوْمٍ بَعْدَ يَوْمٍ ، وَ لَا اتِّصَالَ نَفَسٍ بِنَفَسٍ ، وَ لَا لُحُوقَ قَدَمٍ بِقَدَمٍ (1) خدایا! بر محمّد و آلش درود فرست و ما را از آرزوی دور و دراز بی‌نیاز کن و دست آرزوهای دراز را با عمل راستین از دامن حیات ما کوتاه فرما؛ تا آن‌که پایان بردن ساعتی را از پی ساعتی و دریافتن روزی را که به دنبال روزی و پیوستن نفسی را به نفسی و رسیدن گامی را به گامی، آرزو نکنیم. 🌷🌷🌷
2﴾ وَ سَلِّمْنَا مِنْ غُرُورِهِ ، وَ آمِنَّا مِنْ شُرُورِهِ ، وَ انْصِبِ الْمَوْتَ بَيْنَ أَيْدِينَا نَصْباً ، وَ لَا تَجْعَلْ ذِكْرَنَا لَهُ غِبّاً (2) و از فریب آرزوها ما را سالم دار و از بدی‌هایش امان ده و مرگ را در برابر دیدگان ما قرار داده؛ قرار دادنی دائم و همیشگی؛ و یادش را به گونه‌ای قرار مده که روزی یادش کنیم و روزی از آن غفلت ورزیم 🌸🌸🌸
3﴾ وَ اجْعَلْ لَنَا مِنْ صَالِحِ الْأَعْمَالِ عَمَلًا نَسْتَبْطِىُ مَعَهُ الْمَصِيرَ إِلَيْكَ ، وَ نَحْرِصُ لَهُ عَلَى وَشْكِ اللَّحَاقِ بِكَ حَتَّى يَكُونَ الْمَوْتُ مَأْنَسَنَا الَّذِي نَأْنَسُ بِهِ ، وَ مَأْلَفَنَا الَّذِي نَشْتَاقُ إِلَيْهِ ، وَ حَامَّتَنَا الَّتِي نُحِبُّ الدُّنُوَّ مِنْهَا (3) و از اعمال شایسته عملی برایمان قرار ده که آمدن به سوی تو را همراه با آن، آرام و آهسته شماریم؛ و برای زود رسیدن به لقای تو، حرص ورزیم؛ به طوری که مرگ برای ما محلّ انسی باشد که به آن انس گیریم؛ و مرکز الفتی باشد که به آن شوق ورزیم؛ و خویشاوند نزدیکی باشد که نزدیکی به او را دوست داشته باشیم. 🌺🌺🌺
﴿4﴾ فَإِذَا أَوْرَدْتَهُ عَلَيْنَا وَ أَنْزَلْتَهُ بِنَا فَأَسْعِدْنَا بِهِ زَائِراً ، وَ آنِسْنَا بِهِ قَادِماً ، وَ لَا تُشْقِنَا بِضِيَافَتِهِ ، وَ لَا تُخْزِنَا بِزِيَارَتِهِ ، وَ اجْعَلْهُ بَاباً مِنْ أَبْوَابِ مَغْفِرَتِكَ ، وَ مِفْتَاحاً مِنْ مَفَاتِيحِ رَحْمَتِكَ (4) پس هنگامی‌که مرگ را بر ما وارد کنی، ما را از دیدار چنین دیدارکننده‌ای خوشبخت فرما؛ و زمانی که بر ما وارد شد، ما را با او مأنوس ساز؛ و ما را به مهمانی‌اش به رنج و زحمت مینداز؛ و به زیارتش خوار و سرافکنده مکن؛ و آن را دری از درهای آمرزشت و کلیدی از کلیدهای رحمتت، قرار ده. 🌼🌼🌼