چندی پیش تو یکی از کلاسها، موضوع درسمون در مورد معاد بود. معاد، یکی از درسهای سوال خیز هست😊 چون ذهن محدود و بسته در مواجهه با فضای بی نهایت و جاودانگی، همیشه دچار چالش میشه❗️ مخصوصا که عزیزان ناخوداگاه، اون عالم رو با همین دنیا مقایسه می کنند، در حالیکه درست نیست. یکی از دانش آموزان پرسید: این هممممه انسان که از اول خلقت تا آخر وجود داشتند، در آخرت چطور تو یه جا جمع میشن؟! چطور برا همه جا میشه⁉️ مشتاقم بدونم شما چه جوابی برا این سوال میدید؟ ! 😍😊 #خاطرات_بلاد_کفر @dar_entezare_ruyesh

اون لحظه چیزی که در جواب به ذهنم رسید این بود، خطاب به شاگرد گفتم: چندسال قبلتر، میتونستی تصور کنی ۱۰ هزار نفر همزمان یه جا جمع بشن و هیچ فضای خاصی رو اشغال نکنند و همزمان تو جیب جا بشن؟! (عجب ذهن خلاقی دارم 😂😂😂😂) شاگرد با تعجب گفت: نهههههه، همچین چیزی شدنی نیست!😐😳 گفتم ولی ممکنه و اتفاق افتاده😊 یه گروه ۱۰ هزار نفری توی شبکه مجازی که همگی همزمان آنلاین باشند و تو گوشی مبارک شما و تو جیبتون جا میشن😂 شاگرد، آن چنان قانع شد که حس سکون و آرامش رو عیان می دیدم تو چهره اش😊 گفتم تازه این امکانات، ساخته ذهن محدود بشر هست، پس آیا خدای نامحدود توانایی جمع کردن همه انسانها رو در عالمی از جنس دیگر ندارد؟؟!! راستش ایشون قانع شد، ولی این تمثیل من، خودِ منو قانع نکرد😂🙊 این مثال، معاد روحانی رو پوشش میده ولی در مورد معادجسمانی، درست نیست. چون جسم آدمای آنلاین در یک جا، نیست، بلکه تو شبکه های اجتماعی، حضور مجازیِ بی جسم آنها مطرحه😊 و خوب میدانید که در باور شیعه، معاد هم جسمانی است و هم روحانی👌 یعنی خدا تو قیامت، همه انسانها رو با جسم و روحشان تو یک جا آنلاین خواهد کرد😍 هنگام حسابرسی🧐 از سرعت اینترنت کاسته خواهد شد😓(برخی موقف های سختتت قیامت معادل ۵۰ هزار سال دنیا) و موقع دادن نامه اعمال، انسانها بسته به اعمالشان، شکلک های مختلف را تجربه خواهند کرد!😍☺️😔😢😱😞😩😐🤣🤯😰🤩😭 و در نهایت برخی ها در گروه بهشتیان😍 و عده ای در گروه جهنمیان اد خواهند شد😱 ادمین گروه بهشتیان با روی خوش به آنان خوش آمدگویی خواهد کرد😍( ادخلوها بسلام آمنین) و ادمین گروه جهنمیان با آتش سوزان به اعضا، نه خوش آمدگویی(😅) میکند. حکم رتبه بندی ها هم آنجا صادرشده و با هرکس بر اساس رتبه اش رفتار میشود😉 و.... تا صبح ادامه بدم میتونم بنویسم آ 😂 اتفاقا برا هر کدوم از اینا آیه متناسب هم تو ذهنم میاد😍 ولی دیگه کافیه🙊😂 #خاطرات_بلاد_کفر @dar_entezare_ruyesh

به قول بچه ها از کوچکترین اتفاقات کلاسی هم پیام در میارم و پل میزنم به محتوا😅🙊 شاگرد عصیانگر متفکرم، اهل فکر و درس خوان هست؛ ولی امتحان پایان ترم رو به خاطر یه مشکلی خراب کرده بود در حد لالیگا😓 وقتی برگه هاشون رو میدادم ، از شرمندگی نتونست بیاد برگه رو بگیره❗️ به خاطر شرمندگی ، تمایلی به رو یارویی با برگه و دیدن من در اون حین نداشت. ایشون منو خیلی دوست داره؛ لذا بدون معطلی اومد پیشم و گفت برا اینکه اثبات کنم من این نیستم و برا اینکه از چشمتون نیفتم، دفعه بعدی حتما جبران میکنم. این رفتار دانش آموزم ، دقیقا تعریف تقوا بود. 👌😍 از طرفی چون در ترجمه ها و فهم معمول، تقوا را معادل با خداترسی گرفته اند؛ لذا یک تصویر خشن و ترسناکی از خدا در ذهن عزیزان شکل گرفته.❌ برا همین من از این رفتار دانش آموزم که منو دوست داره و درصدد جبران براومد، بهره گرفتم برا تبیین مفهوم تقوا ☺️ گفتم : تقوا یعنی همین.👌 همین که فوری و بدون معطلی درصدد تلاش برای این باشیم که از چشم خدا نیفتیم👌👌😍😍 لازمه تقوا، اینه که محبت خدا رو چشیده باشیم و همین محبته، نیرو محرکه ما برای اصلاح خطاهامونه. این برداشت از اتقوا الله ، خیلی قشنگتر از اینه که بگیم از خدا بترسید ... #خاطرات_بلاد_کفر #تقوا ✍🌱در انتظار رویش🌱 ۱۴۰۲/۱۱/۷ @dar_entezare_ruyesh

امروز سر کلاس، یکی از بچه ها گفت: اولین باره که از پیروزی انقلاب، خوشحال نیستم.😐❗️ پرسیدم چرا؟؟!! گفت چون 22 بهمن افتاده روز یکشنبه که تعطیل رسمی هست. و ما کلاس دینی رو برخلاااف میل، از دست میدیم😥😅😍 بنده خدا به قدررری جذب کلاس دینی شده که همه فک و فامیلاشون در جریان علاقه شدید ایشون به دینی و دبیر و کلاس و درس هستند. گاهی سر کلاس، سوالای فک و فامیل رو هم در مورد دین می پرسه و جوابا رو میبره بهشون منتقل میکنه👌 چند وقت پیش، مریض بود و گوش درد داشت، پدرش گفته بود از مدیر اجازه میگیره که مدرسه نیاد؛ مدیر اجازه داده بود ولی پدر از عهده علاقه شدید دخترش به کلاس دینی برنیومده بود. گفته بود تو بری سرِ کلاس دینی حالت خوب میشه😅 امروز همین عزیز، سر صبحی یه هدیه داد بهم😍 شعری از اشعار شاعر محبوبم(فاضل نظری) رو داده بود عموش برام خوشنویسی کرده بود😊 البته من از علاقه ایشون به کلاس دینی و حتی علاقه به معلم دینی اش ، سعی میکنم نهایت بهره رو ببرم. 👌 مثلا امروز در مقابل هدیه اش، یه هدیه ای بهش دادم و گفتم تک خوری نکنه ، ببره با فک و فامیل و خانواده میل کنه😍 اگه گفتید چه هدیه ای؟ #خاطرات_بلاد_کفر ✍🌱در انتظار رویش🌱 ۱۴۰۲/۱۱/۱۵ @dar_entezare_ruyesh

عزیزانی که مدتهاست خاطرات بلاد کفر ما رو میخونند، میدونند که تو بلاد کفر، فقط من و خواهرم و اخیرا چند همکار دیگه، نماز مون رو تو مدرسه میخونیم . اینو داشته باشید تا بریم سراغ تکه بعدی پازل👇 اخیرا یکی از عزیزان بلاد کفر، اومد سراغم و گفت : خانوم هر وقت خواستید برید نمازخونه، لطفا منم صدا کنید با هم بریم نماز بخونیم.😊 ( مقایسه کنید با پست مربوط به دعوت به نمازِ همکار پرورشی که قبلا در کانال در موردش حرف زدم❗️) پیش خودم تعجب کردم و سوال شد برام که چی شده ؟! شاید به مناسبت دهه فجر، انقلابی در بلاد کفر رخ داده😅 شاید هم بلاد کفر، دوران مکی را پشت سر گذاشته و کم کم وارد دوران مدنی میشه😂 این علامت سواله تو ذهنم بود.❗️ که چند روز پیش، همون عزیز اومد پیوی و گفت : من از شما تشکر میکنم خانوم. خوشحالم که امسال باهاتون آشنا شدم. 😍 گفتم چطور؟ چی شده مگه؟ گفت : خیییلی پایه اید. درسته فقط چند ماه منو دیدید؛ ولی اندازه 8 سال منو می شناسید. خیلی درکم میکنید. و من واقعا حس کردم که شما دوستمون دارید😍 دوباره تشکر کرد و گفت : شما منو به راه راست هدایت کردید. و من، بی خبر از پشت صحنه هدایت شدن هایش، ازش پرسیدم مگه تو راه نبودی؟☺️ _ نه، من پارسال از دینی خوشم نمیومد و یه مدتی بود اصلا نماز نمی خوندم. معلم دینی مون، هفتادقلم آرایش رو صورتش بود. کتاب رو روخوانی میکرد. و فقط بحث درس و نمره بود. ولی امسال دینی رو دوست دارم، خیلی چیزا یاد می گیرم. الان مرتب نماز میخونم. _من مگه سر کلاسا درمورد نماز چیزی بهتون گفتم؟! _نه، شما هیچ وقت مستقیم چیزی نگفتید. _ خب ، پس چی شده نماز میخونی؟! و نمازخوندنت، چه ارتباطی به کمک من داره؟!🤔😊 پاسخی داد که روحم ازش خبر نداشت❗️ و صد البته این پاسخش، منو برای بار چندم متوجه تاثیر عجیب رفتار معلم کرد . 👌👇👇 _ چند وقت پیش، شما تنهایی تو نمازخونه نماز می خوندید. درِ نمازخونه نیمه باز بود. منم یواشکی تو سالن و پشت در، نشستم و از اول نماز خوندنتون رو نگاه می کردم🌹 خیلی خوب نماز میخوندید. جذبه نماز منو گرفت🤩 تا آخررر نمازتون رو نگاه کردم و آخرش یه گریه حسابی کردم. دلم لرزید. و بعد دیدن نماز خوندنتون، برگشتم خونه و ساعت کوک کردم برا نماز صبح. بعد مدتهااا، وقتی نماز صبح رو خوندم، بغضم ترکید. از اون روز تا الان مرتب نماز میخونم.😍 #خاطرات_بلاد_کفر #نماز ✍🌱در انتظار رویش🌱 ۱۴۰۲/۱۱/۱۹ @dar_entezare_ruyesh

شاید با خودتون فکر کنید من چه نماز باحالی میخوندم 😂🙊 ولی راستش من کار خاصی نمیکردم . فقط و فقط انجام وظیفه میکردم در مقابل خدا ... اونم اینکه نمازم رو خیییلی معمولی میخوندم . نه یه نماز خیلی خاص و ملکوتی و با آداب فلان!! نه، یک نماز کاملا معمولی و زمینی و از نظر سرعت، شاید کمی سریع😅( تا وقت کلاس رو از دست ندم.) پام هم آسیب دیده بود، بعد سجده ، زیاد نمی تونستم بشینم، سریع جمع بندی میکردم😂🙊 همه ی کاری که انجام دادم، وظیفه بندگی بود. خدا هم دل مستعد شاگرد رو به واسطه یه نماز معمولی، به سمت نماز کشوند. پیامهای این خاطره : 👇👇 💚 در امر تربیت، زبان رفتار ما، گویاتر از زبان گفتارمان است. 👇 💚 کونوا دعاة الناس بغیر السنتکم 💚 در امور تربیتی، باید وظیفه گرا بود؛ نه نتیجه گرا 💚 هدایت دلها دست خداست، ما فقط وسیله ایم 💚 اگر واقعا دنبال کار پرورشی و تربیتی هستیم، یقین بدانیم دوربین خدا عکس برداری میکند؛ پس دنبال کاغذ بازی اداری و عکاسی و صحنه سازی های تو خالی نباشیم. ❤️ نماز ، محشر است؛ میگید نه؛ برید از خودش بپرسید 😉😍🤩 #خاطرات_بلاد_کفر #نماز ✍🌱در انتظار رویش🌱 ۱۴۰۲/۱۱/۱۹ @dar_entezare_ruyesh

پنجره کلاسمون باز بود. یهو یه گنجیشک خودشو زد به پنجره و اومد داخل کلاس یه گشت کوچیکی زد و از پنجره دوم راه رهایی رو پیدا کرد و رفت😊 توجه شاگردا بهش جلب شده بود😍 منم یاد #استاد_صفایی افتادم و از این اتفاق، گریزی زدم به این مطلبشون👇👇 " در اتاق نشسته بودم كه از سوراخ شيشه شكسته‏ اى زنبورى به درون آمد و سپس پروازهاى اكتشافى را شروع كرد و بعد هم براى بازگشت آماده شد، اما به هر طرف كه مى ‏رفت با شكست روبه‏ رو مى ‏گرديد. به شيشه مى ‏خورد و به زمين مى ‏افتاد تا اين كه ضربه ‏ى كفشى راحتش كرد. اين درس من بود كه هنگام گرفتارى خود را به هر طرف نكوبم، بلكه به راه بازگشت فكر كنم و آن را بيابم و خود را خلاص كنم. 📚آیه های سبز🍃 #معرفی_کتاب_خوب #علی_صفایی_حائری #خاطرات_بلاد_کفر @dar_entezare_ruyesh

یکی از عزیزان بلادکفر ما، عشق بلاگری و کاشت ناخن و حجاب استایل و ...هست.( بود!) این فعل زمان گذشته رو از این بابت نوشتم که به لطف خدا در حال تغییر و فاصله گرفتن از آن منِ قبلی هست و تغییراتش مشهود🌹). در حال هجرت از کفر به ایمان😍🤩 به گفته مادرش، به خاطر دلزدگی از درس دینی که سالهای قبل براش پیش اومده، مدتی بود نماز را کلا کنار گذاشته بود. دختری که بدجووور عشق اینستاگرام و استوری گذاشتن های به روز و...بود ( و هنوز هم است!) امسال به لطف خدا به شدت جذب کلاس دینی شده از اول سال تحصیلی تا امروز، فقط یک بار به خاطر یه سفر ضروری، سر کلاس دینی غایب بوده😊 اون یک بار هم، همه فکرش پیش کلاس دینی بوده که از دست میداد😅 حضور غایبِ حاضر، مَثَل این شاگرد ماست😄 به قدری بحث های کلاس دینی رو داخل خونه شون با پدر و مادر و برادراش به اشتراک میذاره که پدرش وقتی اخیرا منو دید، گفت نمیدونم شما و خواهرتون چیکار کردید ولی ما تو خونه مون ، همش نونِ دینی و عربی میخوریم فقط😁 مادرش هم تا منو دید، گفت دختر من، خیلی شما رو دوست داره و ازتون حرف شنوی داره. از امسال نمازهاش رو میخونه و صبح ها زودتر از من بیداره برا نماز.😍 ولییی تو حجابش مشکل داره. ببینم برا حجابش چیکار میکنید😊 جالبه که من تا این لحظه عمدا و آگاهانه با حجاب این شاگردم هیچ کاری نداشتم❗️👌 البته در مورد سوالات مکررش، وعده دادم بحث خواهیم داشت ان شاءالله. #خاطرات_بلاد_کفر ✍🌱در انتظار رویش🌱 ۱۴۰۲/۱۱/۲۳ @dar_entezare_ruyesh

گاهی کلیپ هایی از اینستا میفرستاد برام که خیییلی براشون ذوق داشت🤩 و من هم بر شیوه اسم مستعار ایام دانشجویی ام، ذوق شکنی ها میکردم براش با نقد کلیپ ها😅👌 در جریان گفتگویی که اخیرا با وی داشتم، حرف دلش باز شد و گفت من عاااشق معروف شدن هستم و شبا با عشق بلاگری میخوابم و هر روز استوری میزارم و ... منم باز ساختار شکنی کردم و گفتم : همه اجرها در گمنامی است👌 گفت دست خودم نیست، دوست دارم معروف بشم😊 این دفعه در جواب این علاقه اش بهش گفتم : اتفاقا یه راه خوب برا معروف شدن هست👌😍 با تعجب گفت؛ آخه معمولا معروف شدن ها که از راه خوب نیست❗️ (خوشم میاد خودش متوجه این نکته هست👌) گفتم خب اتفاقا نکته اش همینه که من راه خوبش رو سراغ دارم😉 با تعجب آمیخته با اشتیاق گفت : چی؟؟؟ منم از روشِ خودساخته ام با عنوان " تشنه کن، بکش کنار، بمونه خمار" بهره گرفتم 😂😁 گفتم یه کم فکر کن، سر فرصت میگم بهت❗️👌 #خاطرات_بلاد_کفر ✍🌱در انتظار رویش🌱 ۱۴۰۲/۱۱/۲۳ @dar_entezare_ruyesh

دوستی با خدا #درس_نهم #دینی_دهم درس رو با دوتا سوال شروع کردم که علی رغم تصورم، برا دانش اموزان غیرمنتظره بود!❗️ اینو از واکنش های بهت زده ی در حال تفکرِ همراه با خنده شون دیدم. سوال اول که از تک تک بچه ها پرسیدم این بود : شدیدترین علاقه ات به چیه ؟! جوابهای عزیزان : حل روبیک❤️ والیبال 💚 نقاشی ❤️ نماز 💚 چادر سر کردن❤️ عشق زانتیا 💚 عشق پرشیا ❤️ نمی دونم❗️ رتبه آوردن در آزمون های آنلاین💚 و..... بعد دریافت پاسخ هاشون، سوال دوم رو ازشون پرسیدم با این مقدمه : 👇👇 وقتی میرید بازار، یه چیزی بخرید، پولی پرداخت میکنید بابتش. کیف، گوشی، کفش، لباس و.. همه چی قیمتی داره.. قیمت خودتون چنده؟؟!! این سوال خیلی براشون غیرمنتظره بود😊 جوابهاشون : اغلبشون👈 نمی دانم _ قیمت من اندازه پرشیاهای دنیاست❗️😐 _ فروشی نیستم. _ قبلاها قیمتم بیشتر بود، یه مدته آف خوردم. _ خیلی زیر قیمتم _ نمی دونم #خاطرات_بلاد_کفر 🌱✍در انتظار رویش🌱 ۱۴۰۲/۱۲/۲۳ @dar_entezare_ruyesh

بعد این سوال و جوابها، رفتم رو تابلو یه قلب کشیدم و تیر زدم بهش💘 ، همون قلبی رو که از تدریس های قبلی ام، معرف حضورتون هست😉 اولین تیری که بهش زدم، عمدا داشتم روش می نوشتم زانتیاا😅، که همزمان همون شاگردِ عشق زانتیا گفت خانوم بنویسید زانتیا ، نوشتن من و گفتن اون از بس همزمان شد، کلاس از خنده رفت رو هوا😂 خطاب به بچه ها گفتم : جوابی که به سوال اول دادید، همون قیمت شماست ‼️ اگه عشق زانتیا هستی، اندازه همون زانتیا می ارزی! بعد تیرهای بعدی رو وسط قلب زدم و علایق شدید بچه ها رو روی تیرها نوشتم قلب رو از بس سوراخ سوراخ کردیم، شبیه آبکش شد🙈‼️ آنچه ما کردیم با خود، هیچ نابینا نکرد در میان خانه گم کردیم، صاحب خانه را ❗️ بحثمون به اینجا که رسید گفتم تو پیاده رو که میایید سمت درِ ورودی، یکی از دیوار نویسی های مدرسه تون یا حدیث هست دقیقاااا مرتبط با این بحثمون👌 کی میتونه اون حدیث رو بگه؟ هرکی بگه مثبت داره😍 در حالی که کل کلاس پنچر شدند بابت اینکه نمره مثبت رو از دست میدن😢 یهو یکی با قدرت و با دقت گفت خانوم من اون حدیث روی دیوار مدرسه رو خوندم یادمه:👇👇 ❤️قیمت هر کس به اندازه چیزی است که دوست می دارد. ❤️ تحسینش کردم🤩 و امتیاز دادم بهش و بعدش گفتم : حدیث، جلوی چشمتون تو متن درس هم بود ولی میخواستم بدونم کیا جملات دیوارنویسی ها رو بهش دقت میکنند❗️😅 یه افسوووسی تجربه کردند که فک کنم از این به بعد، دیوار نویسی سهله، ماشین نویسی ها رو هم دقت میکنن😂 #خاطرات_بلاد_کفر 🌱✍در انتظار رویش🌱 ۱۴۰۲/۱۲/۲۳ @dar_entezare_ruyesh

خاطرات تدریس های مجازی از ابتدای کانال با هشتک #خاطرات_تدریس_های_مجازی فایلهای صوتی شرح دعای ابوحمزه ثمالی با هشتک #شرح_دعای_ابوحمزه_ثمالی نقد تجربیات نزدیک به مرگ با هشتک #نقد_تجربیات_نزدیک_به_مرگ متن های ادبی یا طنز دست نوشته خودم با هشتک های #دست_نوشته_های_یک_بانوی_معلم

°•~🦋~•°

#از_دل_بر_آمده ♥️ طنزهای مربوط به سفر یک روزه به مشهد مقدس با هشتک های #احضاریه و #امام_رضا_جانم_علیه_السلام پست های امام زمانی با هشتک #عشق_جانم_امام_زمانم مطالب طنز و حال خوب کن با #اندکی_لبخند ماجرای چالش طنز با #چالش_طنز تصحیح ورقه های امتحانی خرداد ماه با هشتک #امتحانات_خرداد نقد های مطلب منسوب به دکتر شریعتی با هشتک #کمی_نقد_و_بررسی نقد سوگل مشایخی با هشتک #کمی_نقد_و_بررسی #سوگل_مشایخی #التماس_تفکر نقد تکنیک مولتی میلیاردر با هشتک #مکسبان_شریف نقد کلیپ استاد در شرح شب های قدر😏 با هشتک #کمی_نقد_و_بررسی #شب_قدر درسهایی برگرفته از قرآن با هشتک #در_مکتب_قرآن درسهایی از اهل بیت علیهم السلام با هشتک #سر_کلاس_اهلبیت مطالعه معرفی و مطالب مربوط به شاگرد عصیانگر با هشتک #شاگرد_عصیانگر معرفی و مطالب مربوط به شاگرد مدیتیشنی با هشتک #شاگرد_مدیتیشنی خاطرات و ماجراهای تدریس در مدرسه با هشتک #خاطرات_بلاد_کفر خاطرات مربوط به خودم با هشتک #خاطرات_من شعرهای طنز یا مناسبتی و .. #زنگ_شعر معرفی کتاب های مناسب یا برشی از برخی کتاب ها با هشتک #معرفی_کتاب_خوب پاسخ به پیام های شما با هشتک #پاسخ_به_پیام_ناشناس شعر و مطالب ارسالی از طرف اعضای کانال با هشتک #ارسالی_شما معرفی و کتاب ها و مطالب مربوط به استاد صفایی با هشتک های #استاد_صفایی و #علی_صفایی_حائری تصاویر گرفته شده توسط ادمین از طبیعت به همراه جملات ادبی با هشتک #در_انتظار_گل پاسخ به شبهات با هشتک #پاسخ_به_شبهات شهید چمران و سایر شهدا با هشتک های #شهید_چمران و #با_شهدا موسیقی های ناب و شنیدنی با هشتک #موسیقی_دلنشین مطالب مربوط به رفیق شیمیدان عرب زبان با هشتک #رفیق_شیمیدان و #رفیق_شیمیدان_عرب_زبان و طنزهای مربوط به معرفی رفیق شیمیدان با هشتک #رفیق_شیمیدان_عرب_زبان_کیست کلیپ ها با هشتک #ببینید_ببینانید مطالب مربوط به سفرهای مشهد و مربوط به امام رضا علیه السلام با هشتک #امام_رضا_جانم_علیه_السلام مطالب تلفیقی درسهای شیمی و فیزیک و ... با خداشناسی با هشتک #دینی_در_زندگی خاطرات مربوط به تدریس هایم در موسسه قرآنی به قلم رفیق شیمی دان با هشتک #مشق_های_بلاد_ایمان #رفیق_شیمیدان_عرب_زبان مطالب مربوط به ماه محرم #محرم احادیث #حدیث #حدیث_دل خاطرات درگیر شدن با بیماری کرونا با هشتک های #قهوه_تلخ #خاطرات_کرونایی #طنز_های_کرونایی نقد عرفان حلقه با هشتک های #عرفان_حلقه نقد بی تی اس و شاگردان هوادار بی تی اسی با هشتک #بی_تی_اس #موسیقی خاطرات زنبورهای عسل #واکسن_زنبور_عسل

چندسال پیش یکی از شاگردای دهمی ام با آب و تاب بهم گفت که میخواد مسیحی بشه❗️ به جای اینکه گارد بگیرم و احیانا تندی کنم و تذکر بدم بهش، از تصمیمش استقبال کردم😍 گفتم آفرین بر همت تو👌 پس باید انجیل بخونی☺️ ولی نگران نباش خودم برات ترجمه فارسی کتاب مقدس میارم ولی بخون و با آیات قرآن مقایسه کن 😊 رفت بعد مدتی برگشت گفت خانوم نخواستم❗️❗️❗️ گفتم چی رو؟ مسیحیت رو؟ گفت بله در حالی که میدونستم جوابش چیه😉 ازش پرسیدم چرا؟ گفت من از نماز و روزه و حجاب فرار میکردم و به مسیحیت میخواستم پناه ببرم ولی فهمیدم که این احکام ، جلوتر از من تو دین مسیحیت هم هست😞😓🤦‍♀ گفتم تو همون روزی که بهم گفتی میخوای مسیحی بشی، دقیقا میدونستم که دلیلت، فرار از این احکامه😅 و میدونستم که از روی رفتار مسیحی ها، در مورد مسیحیت برداشت نادرست داشتی. ولی میخواستم خودت به این باور برسی😍👌 برا همین از تصمیمت برا مسیحی شدن استقبال کردم😊 ❇️ نکته : دین را از رفتارهای دینداران نگیرید؛ وگرنه محکوم میشوید به دل زدگی از دین❗️ #خاطرات_بلاد_کفر ✍🌱در انتظار رویش 🌱 ۱۴۰۳/۱/۱۷ @dar_entezare_ruyesh

با کلاس یازدهم تجربی درسی در مورد مرجع تقلید داشتیم. طبیعی بود این بحث، آن هم در کلاس تجربی ها که در ریاضی و شیمی و فیزیک، با قوانین ثابت از نوع دودوتا چهارتا سر و کار دارند، بحثی سوال خیز و چالشی باشد. یکی از سوالات و اشکالات اصلی عزیزان این بود که اگه دین خدا و حکم و حلال و حرام خدا، یکی هست، اگه منابع اجتهادی ، قرآن و سنت و عقل و اجماع هست، پس چرا بین مراجع تقلید در موضوعات متعدد، اختلاف نظر وجود داره؟؟!! تجربی بودن این عزیزان، در چراییِ شکل گیریِ این سوال در ذهنشان دخیل بود. لذا اول باید به یه تفاوت مهم علوم انسانی با علوم تجربی اشاره می کردم.😊👇👇 #خاطرات_بلاد_کفر #مرجع_تقلید ✍🌱در انتظار رویش 🌱 ۱۴۰۳/۲/۱۹ @dar_entezare_ruyesh

طبق روش همیشگی ام که عمدی هم هست😉 اونا رو با رفتاری مواجه کردم که ظاهراا هییچ ربطی به سوالشون نداشت!! بعد اینکه سوالاشون رو شنیدم، رفتم سمت تابلو یه جمله نوشتم و ازشون خواستم دونه دونه، برداشتشون از اون جمله رو بهم بگن. جمله این بود : « طلای حیدری را دزدیدند! » اظهار نظرها شروع شد: 👇👇 ➖حیدری اسم یه زرگری هست که دزد، طلاهاش رو زده. ➖حیدری اسم یه خانوم هست که تو مجلس عروسی، طلاش رو دزدیدند. دانش آموز عصیانگرِ اهل فکرِ کلاسم یه نظری کاملا تحلیلی ارائه داد که همه شاخ و برگ و ریشه ها و شکوفه هام یه جا ریخت😂😅👇 ➖حیدری اشاره ای است به حضرت علی علیه السلام و طلا نمادی است از حکومت عادلانه علوی که بعد از رحلت پیامبر، حقش را غصب کردند! 😐❗️❗️❗️ صادقانه بگم که با شنیدن این نظرات کاملااا متفاوت در مورد یه جمله ی واحد، نتونستم نخندم🤣 حسابی خندیدم و بهشون گفتم اجتهاداتتون تموم شد؟؟! بی صبرانه منتظر بودند ببینند منظور جمله چیه؟! گفتم من یک جمله ی یکسان رو بهتون ارائه دادم ولی این حجم از اختلاف برداشت در موردش داشتید! جمله هم اصلا متن دینی نبود. پس شما چرا اختلاف فهم داشتید؟ بعد ذهنشون رو جهت دهی کردم به این مطلب که خاصیت علوم انسانی اینه که چون برخلاف علوم تجربی، امکان آزمایش و.. نداره، بروز اختلاف نظر در استنباط ها و برداشت ها نمایان میشه و این، کاملا طبیعیه👌👌 #خاطرات_بلاد_کفر #مرجع_تقلید ✍🌱در انتظار رویش 🌱 ۱۴۰۳/۲/۱۹ @dar_entezare_ruyesh

ادامه دادم: جالبه بدونید، حیدری، نه زن بود ، نه زرگر، نه حضرت علی (علیه السلام) ... حیدری کشتی گیر ایرانی بود که در بازی های المپیک، در سال ۸۳ به ناحق، مدال طلا رو در اثر داوری ناعادلانه و مغرضانه از دست داد. و جمله ی " طلای حیدری را دزدیدند" ، تیتر اول یکی از روزنامه های ایران در سال ۸۳ بعد از اون ماجرا بود.😊 وقتی احاطه کافی به قرائن مورد نیاز برای بررسی و فهم جمله رو نداشته باشیم( که الزاما یک سوگیری عمدی هم نیست؛ بلکه ناشی از ناآگاهی غیرعمد است) دچار تفاوت در استنباط میشیم. ما که رو یه جمله ساده اینهمه تفاوت نظر داریم و هیچ ان قلتی به خودمون وارد نیست؛ پس طبیعیه کا مراجع تقلید هم در برخی موضوعات، به دلایل مختلف ( مثل اختلاف در مبانی، عدم دسترسی به قرائن کافی در مورد موضوع و ..) دچار تفاوت آرا بشن. که صد البته چون شرایط اجتهاد رو دارند و خدایی نکرده غرض ورزی خاصی ندارند؛ لذا در هر نظری که به آن برسند، پاداش میگیرند و وظیفه مقلدین تطبیق عمل بر اساس فتاوای مراجع خودشون هست. #خاطرات_بلاد_کفر #مرجع_تقلید ✍🌱در انتظار رویش 🌱 ۱۴۰۳/۲/۱۹ @dar_entezare_ruyesh

#شاگرد_مدیتیشنی من هنوز از عمل زیبایی بینی و ..فارغ نشده 😩 و همچنان با علاقه و شدت و همت بیشتر در کار بازار و تجارت و فارکس است اولویت اول زندگیش، همون فارکس و معاملات ارز و..است. میگه با پول میشه تکه ای از بهشت رو در همین دنیا خرید😊 یعنی دنبال بهشتی در این دنیا و از جنس این دنیاست‼️ برای او که با ادبیات بازار و سود و زیان و ...مانوس است و حتی کتابهایی در حوزه معامله و تجارت می خواند، وقتی دیدم تنور ، داغه منم نون رو چسبوندم😊 اگه گفتید چیکار کردم⁉️ دیل کارنگی میگه: برای راه یافتن در دل هر کس باید از چیزی سخن گفت که محبوب اوست؛ ولی من از چیزی که محبوب خداست، با ادبیاتی که محبوب شاگردم بود، سخن گفتم😊 کتاب "رشد" استاد #علی_صفایی_حائری را معرفی کردم😍 چون می خواستم او را متوجه بازار بزرگتری بکنم که هر آن در این بازار ، دارد معامله ای می کند، چیزی از دست می دهد و هیچ به دست نمی آورد😥 سوره عصر را برای بحثی فراتر از متن درسی برگزیدم😍 خوراک روح او بود و اگر من از کنارش بی اعتنا رد میشدم، چه بسا به این زودی ها متوجه این بازار بزرگتر نمیشد☺️ گرچه آنگونه که باید، اهل فکر در حوزه دین نیست؛ ولی روی تابلو سوره عصر را نوشتم و تدبری بر این سوره را توضیح دادم. درسهای بلاد ایمان(موسسه قرآنی ) را در بلاد کفر(کلاسهای دین و زندگی )، بازگو می کردم، باشد که ایمان بیاورند😅 یادم هست که من مامور به انجام وظیفه هستم و هدایت دل ها و فکرها، کار خداست❤️ #خاطرات_بلاد_کفر @dar_entezare_ruyesh

سلام و خداقوت . درسته تازه قبول شدم ولی تو همین کانال تجربیاتم از سال ۹۹ رو گذاشتم . درسهای مختلفی از دین و زندگی رو با شیوه های خلاقانه تدریس کردم و اینجا نوشتم. مثل دوستی باخدا، هدف زندگی و... #خاطرات_بلاد_کفر رو بزنید مطالعه کنید. آرزوی توفیق دارم براتون🌹

یکی از دانش آموزان بلاد کفر ، از اونایی که چندسال پیش نماز اول وقت میخوند و بعد شبهات و ...گذاشته کنار چند روز پیش پیام داده بود و ابراز دلتنگی برای کلاس دینی و ... گفتگوی کوتاهی با هم داشتیم. بحث رسید اینجا که گفت: خانوم من با جدیت شروع کرده بودم نماز میخوندم ، باز یکی یه چیزی گفت اعتقادم رفت❗️ بهش گفتم : اعتقادی که از سرِ کوچه بازار اومده باشه ، با حرفهای کوچه بازاری هم از بین میره. اون اصلا اعتقاد نبود و نیومده بود که تازه بخواد بره! پرسید: میشه راهو نشونم بدید؟ عمدا بی جواب گذاشتم 😊 ریپلای به پیام دیگه اش زدم و ادامه گفتگو، با این بیت زدم وسط خال😅👇 گرفتم از کلاس زندگی بسیار درس اما دقیقا از همان جا که نمی خواندم سوال آمد. غیرمستقیم ازش پرسیدم امتحانات چطور بود اونم با لبخند گفت واااای خانوم یاد خودم افتادم یعنی بعضی سوالا رو از جایی داده بودن که نخونده بودم😊 میدونستم فردا باز برمیگرده، بخاطر اینکه بفهمه ریشه اعتقادِ از دست رفته اش چیه، پروفایلم رو در شاد عمدا عوض کردم😉 فردا اومد و چندتا گفتگویی که داشتیم رو جواب داد بعدش گفت پروفایلتون واقعا عااالیه😅🫀 گفتم پروفایل من قابلِ سوال دیروزت رو نداره😉😍👇 #خاطرات_بلاد_کفر ✍🌱در انتظار رویش🌱 ۱۴۰۳/۴/۲۸ @dar_entezare_ruyesh

نت ضعیف بود و کلیپ دانلود نمیشد🤦‍♀ منم بی صبرانه مشتاق بودم ببینم چه مدلی هستم😅 بالاخره نت همراهی کرد و مدلم را دیدم😂 درسته این مدلی هستم.😊 امسال از سوی یکی از دانش آموزان دهمی که سال اولی بود باهام کلاس داشت ملقب شدم به عنوانِ مدِ روز ترین معلم دینی 😅❗️ #خاطرات_بلاد_کفر ✍🌱در انتظار رویش🌱 ۱۴۰۳/۴/۲۸ @dar_entezare_ruyesh

مدیونید اگه فکر کنید تو بلاد کفر رابطه من و شاگردان فقط صمیمانه و مهربانانه است😊 یه اقتداری سر جاش نشونشون دادم که فک نکنم درسش به این زودیا فراموششون بشه🙊☺️ البته خودشونم اعتراف دارند که حقشون بود👌😅 درست آخرین جلسه سال ، از دست یکی از کلاسهای دوازدهمی ام حسابی ناراحت شدم و قهر کردم ( قهر دوستانه نه، رابطه معلم شاگردی، قهر تنبیهی داره مخصوصا وقتی معلم رو پذیرفته باشند) یکشنبه ها زیاد تعطیلی خورده بود به کلاسمون قبل عید اصرار کردند بدون پرسش تدریس کنم و بعد عید بیان آزمون مفصل بدن. قول داده بودند🤝 قرار شد زودتر نمرات مستمری براشون ثبت کنیم. مجبوری قبل امتحان، میانگین نمرات کلاسی رو براشون ثبت کردم. اونا هم دیدند مستمری داده شده؛ لذا زیر قولشون زدند❗️😐 در حالیکه میدونستند چقد تاکید داشتم رو امتحان آمادگی برا نهایی😞 منم به ۵ نفری که سر حرفشون بودند و امتحان دادند ارفاق کردم و از کل کلاس یه نمره ناقابل کسر کردم. انقدددد پنچر شدند که نگووو😅 فکر میکردن منم مثل خودشونم که زیر حرفم بزنم😁 ولی دیدند و چشیدند که عدم وفای به عهد تبعات داره❗️ آن هم از سوی صمیمی ترین معلمشان😱😅 #مقتدر_مهربان #خاطرات_بلاد_کفر ✍🌱در انتظار رویش 🌱 ۱۴۰۳/۵/۲ @dar_entezare_ruyesh

اعترافات خودجوش آخر سالیِ یکی از پرسشگرترین و عجیب ترین شاگردان دهمی که سال اولی بود باهام درس داشت😊👇👇 اول سالی اصلااااااا ازم خوشش نمیومد. از نوع کش دارش🙊😅 دانش آموزان فرق بین معلمِ شاغل و معلم عاشق رو خوووووب می فهمند.👌👌 بدون اینکه سخنی بر زبان بیاریم❗️ درست فهمیده که من یه عاااااشقم😍❤️ و با دین و زندگی عاااشقتر😍❤️🤩 #خاطرات_بلاد_کفر ✍🌱در انتظار رویش 🌱 ۱۴۰۳/۵/۲ @dar_entezare_ruyesh

موضوع درس و بحثمون با شاگردا در مورد نماز بود. عنوان درس هم یاری گرفتن از نماز و روزه😍 از همین عنوان درس کمک گرفتم و جرقه رو زدم😉 ماها اغلب وقتی کارمون گیر پیدا میکنه یا دچار سختی و حادثه میشیم، رو کمک عزیزان و دوست و ...حساب باز میکنیم، یا تو مسائل اقتصادی، رو حساب های بانکی حساب باز می کنیم و از اینا کمک می گیریم😅 همین کارامون موجب شده که مفهوم یاری گرفتن تو ذهن ما فقط به همین امور مادی و آدمای اطرافمون محدود بشه❗️ ولی قرآن، معادله های ما رو به هم میزنه😊 میفرماید: و استعینوا بالصبر و الصلاة اساسا آدرس دوتا چیزی رو میده و ما رو دم درِ دو تا امدادرسان میفرسته که شاید برامون عجیب هم میاد🤔 از صبر و نماز یاری بگیرید. مگه نماز، زنده است و میفهمه که من به کمک نیاز دارم تا بخواد کمکم کنه🤔❗️ بله واقعیت اینه نماز هر کسی درست به اندازه حیاتِ روحش، زنده است و کمک هم میرسونه👌😍 بچه ها پرسیدن: خانوم ، مگه نمازمرده هم داریم؟ بله، نماز بی روح و بی خاصیت هم داریم ( تعجب عزیزان😳🤔) نماز بی روح و بی خاصیت، مالِ آدمای زنده یِ مرده است❗️ خانوم: مگه زنده یِ مرده هم داریم؟!🤔🤔 بله😊 زندگی زدگانی که فقط نفس می کشند و به تعبیر دینی مردگانی عمودی هستند. ولی خب عزیزان، ما بحثمون روی نماز باحال و زنده است🤩 درحالیکه از قرائن و گفته ها و دیده های قبلی خودم مطمئن بودم که داخل کلاس، عزیزانی دارم که اصلا نماز نمی خوانند😔 بحث رو با حرف های غیرمستقیمی که به برخی دلایل نماز نخواندن برمیگرده، ادامه دادم😉👇 #خاطرات_بلاد_کفر #نماز #دینی_دهم ✍🌱در انتظار رویش🌱 @dar_entezare_ruyesh

یکی از فواید نماز، تقوا هست. ولی بچه ها اجازه بدید همین جا براتون بگم که اغلب ترجمه های قرآن، تقوا رو درست معنا نکردند❗️ "اتقوا الله" رو اغلب نوشتند: از خدا بترسید.. از خدا پروا کنید. خب باید بگم ما دقیقا از همینجا سنگ بنا رو غلط گذاشتیمم❌ مگه خدا، لولو خور خوره است که باید ازش بترسیم😱😥 اصلا اگه خدا خشن هست و انقدر ترسناکه ، من نخواستمش😰 باشه برا خودتون. اما یه عامل دیگه ای هم هست که موجب میشه ماها از نماز خوشمون نیاد.☺️ اونم تصویرسازی های نامناسبی هست که بخاطر نماز تو ذهن ما ممکنه شکل گرفته باشه.. خانوم یعنی چی؟ مثال میزنم براتون. یه کودکی رو تصور کنید که مادرش سرِ نماز هست و بچه هم بچگی میکنه و مُهر رو برمیداره و میبره بازی میکنه؛ یا حتی پرت میکنه😅 مامانه سرِ نماز، هر نوع پانتومیمِ به زبان عربی رو با فراز و فرود صدا و زبان بدن( اخم و دعوا😠) اجرا میکنه. ( نمازِ بی روح👆) تازه وقتی نمازِ بی مُهرِ بی مِهرش تموم شد، یَک کتکی میزنه بچه رو که نیا و نبین😱😢 خب این مادرِ نمازخونِ به ظاهر مذهبی، خودش داره بچه رو بی نماز بار میاره🤯 بعد خدا رو هم یکی مثل خودش(مهربانتر از مادر😅) معرفی میکنه و میگه حالا که مُهر رو پرت کردی، خدا میبردت جهنم🔥 سوسک میشی، سوسمار میشی😠😂 اتو میکشن، صاف میشی😱😅 پهن میکنن، خشک میشی😂😱 حالا این از خدمات مادر بود🤦‍♀🤦‍♀ پدر رو هم نگیم که بخواد با لگد برا نماز صبح بلند کنه بچه رو😱 بچه هم با خودش میگه ببین نماز چه غذاییه که پیش غذاش با لگد شروع میشه 🥺 تازه اگه نخونم هم ، یه پس غذا داره😟 خدا یه لگد دیگه بهم میزنه😱🙈😐 همینا کافیه که تو ذهن بچه از تقوا، مفهوم ترسِ مخرّب و از خدا، تصویر یه موجودِ خشن که دست و پایِ بزن داره، شکل بگیره‼️ #خاطرات_بلاد_کفر #نماز #خاطرات_بلاد_کفر #دینی_دهم ✍🌱در انتظار رویش🌱 @dar_entezare_ruyesh

همه این خطاها رو ما به ظاهر مذهبیا از سرِ ناآگاهی مرتکب میشیم. در حالیکه اساس دین بر محبت است،❤️😍 نه بر خوف و ترساندن و خشم !! دین اصلا با قلب و دل آدمی سر و کار داره .❤️ خب وقتی اساس دین، بر محبت هست، پس باید ببینییم مفهوم درست تقوا چیه؟ از نظر واژه عربی اش، مفهوم نگهداری و کنترل رو در خودش داره👌 وقتی میگیم تقوای خدا را داشته باشید، تقوا یه نوع ترسِ از دست دادن محبتِ یه محبوب هست😍❤️ دیدید وقتی کسی رو خیلی دوست دارید، مراقبید کاری نکنید که از دستتون ناراحت بشه، یا همش حواستون هست که از چشمش نیفتید👌 تقوا، یعنی همین!! 👌 یعنی مراقب باشی از چشم خدا نیفتی😍 نماز خوندن، یکی از مراقبت های لازم برا نورچشمی شدن پیش خداست❤️🤩 #خاطرات_بلاد_کفر #نماز #دینی_دهم ✍🌱در انتظار رویش🌱 @dar_entezare_ruyesh