چون رود، بیصدا و خروشان بود
مانند چشمه، ساکت و جوشان بود
عمری چو نخل، پرثمر و... خالی،
از نخوت افادهفروشان بود...
میسوخت بیامان که بیاساییم
یک عمر، شمع جمع خموشان بود
آرام و سربهزیر ولی چون شیر
کابوس شام تیرۀ موشان بود!
با ساقی الست چو پیمان بست
بر عهد خویش محکم و کوشان بود
مجنونصفت به کوه و بیابان زد
چون ابرها ز خانه به دوشان بود
گهوارۀ وطن که رهید از موج
مدیون عزم نیلفروشان بود
✍🏻افشین علا
#شهید_نیلفروشان
@dar_entezare_ruyesh