فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ_تربیتی
#تربیت_معنوی
#ببینید_ببینانید
♨️ معلمی که قرار است دیگر سازی کند، باید خودسازی را پیش از هر چیز در دستور کار خود قرار دهد.
✔️ذات نایافته از هستی بخش
✔️کی تواند که بود هستی بخش
🔳سخنان حکیمانه حضرت آیت الله بهجت ( ره) درباره خودسازی.
🔹چه کنیم که سلمان شویم؟
🔸از دست خودمان به که شکایت کنیم؟
@baclassha
راستی پریروز، دوز سوم و امروز دوز چهارم واکسن رو تزریق کردم.
خدا برکت داد به دوزها 😅
ولی امروز وریدی زدم، از رگ دستم 😐
نذر کردم اگه زنده موندم بیام براتون طنز بنویسم، من درد بکشم شما بخندین حالتون خوب بشه😉😐
#واکسن_زنبور_عسل
از همه عزیزانی که در پشت صحنه، مرا بخاطرتزریق واکسن ارگانیک، تشویق کردند؛ دعوت میکنم تا مثل عزیزی باشند که مرا الگوی خود قرار داد 😁و بعد خوندن مطلب واکسن،جهت تزریق رفت کنار گلهای حیاطشون🌺🌸 و به مقام والای " ما هیچ ...ما فقط نگاه " رسید😅 و تازه اونجا در میدان عمل به مقام والاتر من پی برد و فزونتر تشویقم کرد😂🤣
از شوخی گذشته ، احساس کردم باید اطلاعاتی در مورد نیش زنبور عسل بدم. کلا زنبور عسل حشره تمیز و گل و شریفی است. اندر فواید نوشش که همه میدانید « فیه شفاء » ولی اندر باره نیشش باید عرض کنم محضرتان که :
نیش زنبور عسل، بسته به نوع واکنش بدنی افراد، میتواند مفید یا مضر باشد. زهر زنبور عسل شامل آنزیمها، قند، مواد معدنی و آمینواسیدها میباشد؛ که هم دارای اثر ضدالتهابی است و هم التهابی.
ملیتین، ترکیبی که شامل 26 آمینواسید است، حدود 50 درصد از وزن خشک زهر زنبور را به خودش اختصاص میدهد. در برخی مطالعات نشان داده شده که دارای اثرات ضدویروسی، ضدباکتریایی و ضدسرطان هستش. ملیتین، همچنین مسئول درد ناشی از نیش زنبور عسل هست.
زنبور عسل همچنین دارای پپتیدهای آپامین و آدولاپین است. این دو نیز مانند سم عمل میکنند و دارای خواص ضدالتهابی و تسکین دهندگی درد هستند.
زهر زنبور عسل شامل فسفولیپاز A2 نیز میباشد که یک آنزیم و یک آلرژن (ماده آلرژیزا) مهم است که باعث التهاب و آسیب میگردد. لذا در مورد افرادی که به نیش زنبور حساسیت دارند، اصلاا توصیه نمیشود، چون می تواند منجر به بروز اختلال تنفسی و افت فشار خون و...شود.
#واکسن_زنبور_عسل
یادآوری میکنم که بنده تو رشته قبلیم، گیاهپزشکی؛ درس سنگین حشره شناسی داشتم و با این حشرات از سالها پیش محشور و مانوسم😅
من که نیشش را نوش جان کردم😍، ولی برای همه توصیه نمی کنم. ممکنه نیش دردی باشد برای مرگ سهراب😐😱 در برخی افراد ممکن است منجر به بروز حساسیت شدید تنفسی و افت فشار خون و...شود.
من هم بار اول، بدنم رو امتحان کردم😅 دیدم از امتحان قبول شد و زنده ماند ؛ برا همین دفعات بعدی هم جایزه دادم. 😂شما هم یک بار امتحان کنید؛ اگر زنده ماندید فبها😂 اگر رحمت خدا را درک کردید سلام ما را هم برسانید و خونتان به گردن خودتان😅😅
#واکسن_زنبور_عسل
بحث واکسن و زنبور عسل رو با این جمله تموم میکنم😊👇
زندگی، شهد گلی است که زنبور زمان می مکدش؛ آنچه می ماند عسل خاطره هاست🌸☘🌷
خاطره هایتان شیرین🌺
#واکسن_زنبور_عسل
⚠️ تـــلنگـــرامـــروز
اخلاق بد مانند یک لاستیک پنجر است، تا عوضش نکنید راه به جایی نمیبرید...
#الگوی_خودسازی
🌱
سلام بر اهالی شعر و ادب🌸
به مناسبت دیروز که بزرگداشت استاد شهریار بود؛ امروز غزلی زیبا پیشکش میکنم .😊🌷
این غزل را بسیارررر دوست میدارم 👇👇
🌸🌿🌷🌸☘🌷🌿🌸🌿🌷☘🌸☘
از غم جدا مشو که غنا می دهد به دل
اما چه غم غمی که خدا می دهد به دل
گریان فرشته ایست که در سینه های تنگ
از اشک چشم نشو و نما می دهد به دل
تا عهد دوست خواست فراموش دل شدن
غم می رسد به وقت و وفا می دهد به دل
دل پیشواز ناله رود ارغنون نواز
نازم غمی که ساز و نوا می دهد به دل
این غم غبار یار و خود از ابر این غبار
سر می کشد چو ماه و صلا می دهد به دل
ای اشک شوق آینه ام پاک کن ولی
زنگ غمم مبر که صفا می دهد به دل
غم صیقل خداست خدایا ز ما مگیر
این جوهر جلی که جلا می دهد به دل
قانع به استخوانم و از سایه تاجبخش
با همتی که بال هما می دهد به دل
تسلیم با قضا و قدر باش شهریار
وز غم جزع مکن که جزا می دهد به دل
🌸☘🌷🌿🌸🌿🌷☘🌸🌷🌿🌸
#زنگ_شعر
#گزیده_کتاب
#چهل_حدیث_از_امام_حسین(علیهالسلام)
▪️اگر تو حساب مرا صفر كنى
تا بفهمم كه آنچه دارم از توست
ديگر غرور معرفت و جلوه قدرت و عنايتهاى تو ذليلم نمىكند
و اگر تو با بلاء و عنايتهايت،اين شكها و شركها را پاك كنى،
ديگر اين دل آبستن فتنه نمىشود
و از تو چشم نمىبندد.
پس تو آنطور كه مىدانى مرا صيانت كن
و مرا براى خودت نگه دار
و بخودم وامگذار
كه علم و عشق و عمل و قدرت و اختيار و تدبير من،
براى اين راه بلند و اين سرعتهاى عظيم،كفايتى ندارد
و برد و باخت من دستيابى و محروميت من
به غرور و يأس،به استكبار و قنوط مىانجامد.
📖 چهل حدیث از امام حسین (علیهالسلام),صفحه۳۷
استاد علی صفایی حائری
#استاد_صفایی
@khaharanEinSadTehran
Einsadtehran.ir/sisters-wg
درود و رحمت خداوند بر معلمان و همکارانی که فهمیدند تعطیلات تابستان از کجا آمد و به کجا رفت😊 و هدایت و حمایت الهی بر دبیرانی چو من که همچون شاگردان تنبل نفهمیدند تعطیلات از کجا آمد و با این سرعت نوری به کجا رفت😐و چرا کسی نبود به این تعطیلات بگوید: به کجا چنین شتابان ؟! 😩
راستش را بخواهید اینجا کسی از شاگردانم حضور ندارند و من، خودِ خودمم.😅
در مقام یک معلم، دارم واپسین جرعه های تعطیلی را با اشتهایی زاید الوصف سر می کشم و عجبا که تشنه تر می شوم برای تعطیلات.🙈😂الحق که استاد قرائتی زیبا و متین فرمود:
موقع تعطیلی، شاگرد اگر بگوید جووون، معلم می گوید آخ جووووون. 😂😁
البته بدون شوخی، من در تمام طول تحصیلم، از همان اول ابتدایی تا پایان مدرسه و بعدها در هر دو رشته تحصیلی ام ، از تعطیلات بدم می آمد و مرا اگر به حال خودم رها می کردند اطلبوا العلم من المهر الی الشهریور میشدم😅😍ولی خدا عاقبت همه را ختم بخیر کند، نمیدانم چرا اکنون، حال شاگردان تنبلی را درک میکنم که شیفته تعطیلی هستند..😱😅
خدایا این حال نامانوس، یعنی محبت به تعطیلی، عقوبت کدام خطا هست؟!! الهی لاتودبنی بعقوبتک..
لطفا هرچه زودتر، این حس و حال نامانوس را از ما بگیر.
ها یادم افتاد عقوبت هیچ خطایی نیست؛ از عوارض کروناست😅کرونا، حس بویایی ام را بدجوور کش رفته است که دیگه حتی بوی ماه مهر را نمی فهمم. تا اطلاع ثانوی همه چی تقصیر کروناست😅🤣
همیشه این مواقع سال، در آستانه مهر، دو مطلب را برای خودم از باب تذکر برای چندمین بار می خوانم. یک مطلب، تذکری است به من، در مقام یک شاگرد و دیگری، مطلبی و تذکری است به من در مقام یک معلم.
تجربه همزمان این دو حس( شاگرد بودن در محضر عده ای و معلم بودن برای عده ای دیگر) لذتی دیگر دارد. ❤️
زمانی که دانشجوی رشته علوم قرآن و حدیث بودم، و اینک که هنوز در پی فهم قرآن و حدیث هستم؛ این مطلب را از استادی بزرگوار، به یادگار نگه داشته ام: 👇
علم تنها درس خواندن و گذراندن واحد نیست؛ البته گذراندن دروس اگر لازم نبود عقلا چنین سنگ بنایی را نمی نهادند، ولی بحث در کافی بودن آن است. جویندهی دانش باید دائماً مشغول به تفکر و اندیشیدن باشد؛ علمی که در آن فهم و اندیشه نباشد، علم نیست. از هر فرصتی برای فکر کردن استفاده کنید، هم فکر کردن دربارهی آن موضوعاتی که خوانده اید و در متون درسیتان با آنها مواجه شدهاید، و هم فکر کردن دربارهی آن اموری که در زندگی علمی و شخصی خود با آن مواجه می شوید.
بسیاری از ما گمان داریم که زیاد فکر می کنیم؛ گاه ساعت ها در موضوعی به فکر فرو می رویم؛ ولی فکر آن است که هم دوام داشته باشد و هم اتصال. دوام بدان معنا که بتوانیم اگر یک ربع ساعت فکر می کنیم، موضوعی را در ذهن خود قدم به قدم پیش بریم تا به نتیجه معینی نائل آییم یا دست کم از پرسشی خام به پرسشی پخته و صیقل یافته منتقل شویم، اما انسانها به طور عادی منقطع فکر می کنند؛ هر از چند لحظهای ذهن آنها دچار پرش می شود، پس در واقع فکر مفیدی تحقق پیدا نمی کند. حال که آشکار شد فکر کردن شروطی دارد و بسیاری از افراد قادر به حفظ دوام و اتصال در تفکر خود نیستند، باید دانست که قدرت بر دوام و اتصال در فکر، با تمرین به دست می آید؛ پس باید ذهن را ورزش داد تا بتواند به مدت های طولانیتر و طولانیتر به طور متمرکز در یک موضوع بیندیشد. با توجه به ضیق زمان برای یک دانشجو، اگر بتوانیم چنین مهارتی را برای خود پدید آوریم، این امکان را خواهیم داشت که از زمانهای در حال تلف شدن برای فکر کردن استفاده کنیم، پشت ترافیک، در اتوبوس و مترو، در حال قدم زدن و در هر موقعیت دیگر. در آغار تمرین فکر کردن فقط تمرین است، ولی پس از آن که مهارت به تدریج حاصل شد، باید بیاموزیم که افکار خود را بنویسیم، زیرا افکار بسیار فرّار و گذرا هستند. حتی اگر لازم است کلاسی در این باره بگذرانیم که چگونه می توان این افکار گذرا را به روی کاغذ آورد. به هرحال باید توجه داشته باشیم که افکار همواره در ذهن ما حفظ نمی شوند و از یاد خواهند رفت، پس باید نوشته شوند. قدم دیگر پرورش دادن خود برای ساماندهی به این افکار یادداشت شده است. بسیار می شناسم کسانی را که هرگز نتوانستهاند در موضوعی یک فکر متمرکز و ثمربخش داشته باشند؛ بسیار می شناسم کسانی که فکر می کنند، اما بدون آن که آنها را ثبت کنند، افکار پرثمر خود را به باد فراموشی سپردهاند؛ و بسیار می شناسم بزرگانی را که یادداشت های پراکندهشان در کمدها و کشوها تل انبار شده و هرگز نه خود و نه دیگران نتوانسته اند از آن یادداشت ها بهرهای ببرند. بدانیم در طول تاریخ هرگاه نکتهای کشف شده است، حاصل کار عالمی است که فکر می کند، افکار خود را به طور منظم روی کاغذ می آورد و بدانها نظم می بخشد. پس بکوشیم که در شمار همین عالمان باشیم.
به عنوان آخرین جمله یادآور می شوم که علم – به خصوص علم دین – لابد آن قدر ارزش دارد که طلب آن را به عنوان راه زندگیمان انتخاب کردهایم، پس حتماً آن قدر می ارزد که در طی این مسیر جدی باشیم، از تمام نیروی خود استفاده کنیم - وَ الَّذینَ جاهَدُوا فینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا ... (عنکبوت/69) – و با محاسبه نفس، هرگز به تساهل و وقت گذرانی زندگی نکنیم - بَلِ الْانسَانُ عَلىَ نَفْسِهِ بَصِیرَةٌ وَ لَوْ أَلْقَى مَعَاذِیرَهُ(قیامه/15-14)
#دکتر_احمد_پاکتچی
و اما تذکری از زبان استاد صفایی به منِ معلم و هر عزیزی که مشغول امر خطیر تعلیم و تربیت است ...🌸👇
بگذار، صميمانه از تو بپرسم، اين سؤال را كه، راستى، «چرا معلم شده اى؟»
انگيزه و نيت تو براى انتخاب اين كار چه بوده است؟
آيا معلمى را به عنوان يك «شغل» همانند ساير شغلها، براى كسب درآمد گزيده اى؟
آيا در طلبِ يك كار به اصطلاح بی دردسر و با چند ماه تعطيلى با مزد و مواجب، بوده اى؟
اگر چنين است، در خويش، تجديد نظر كن و مسئوليت خدايى و انسانى ات را به خاطر آور، كه تو همانند يك كارمند اداره نيستى.
تو با «انسانهايى» سر و كار دارى كه بسيارى از مسائل «زندگى» شان را از تو مى آموزند، اعمال و حركات تو را الگو قرار مى دهند.
بخش عظيمى از شخصيتشان را «حرفها» و «رفتار» «تو» مى سازد.
اگر فاسد باشى، نسلهايى را فاسد كرده اى و اگر صالح باشى، نسلها را اصلاح كرده اى.
معمولا سؤال مى شود كه در كلاس چگونه بايد بود؟
در حالى كه سؤال مهمتر اين است كه اساسا، چرا بايد معلم بود؟
ما تا نقش انسان در هستى را درك نكرده باشيم، نقش معلم در كلاس را نخواهيم فهميد. تا چرا بودن انسان پاسخ نگيرد، چگونه بودن او جواب نخواهد گرفت.
📖تربیت کودک.
#علی_صفایی_حائری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سکانسی از فیلم اخراجی ها 😊
از همین پیشاپیش اول مهری😅، به عنوان یه معلم به همه آموزندگان دانش توصیه میکنم همه درسهاشون رو به موقع و با کیفیت بالا یاد بگیرند تا به سرنوشت علمی این خانوم👆 و این خانوم👇 دچار نشن 😅🙈👇👇
#رفیق_شیمیدان_عرب_زبان_کیست
از این سکانس فیلم اخراجی ها بهره می گیرم جهت معرفی یکی از رفقای معراجی عزیزم😍
این رفیق ما، در یک کلام, شیمی دانِ عرب زبانِ شوخ طبعِ عاشقِ ادبیات فارسی هست 😍😅😅عربیش در حد همین " هذا فی مکان ماذا " هست😄
شیمی اش هم در این حد که یه بار اومد گفت : از شیمی یادم نیست هیچی کلا .. جز اینک co2 آبه😐
خدا میدونه چه شکلی شدم😩گفتم عزیز، دلبندم اون، آب نیست، دی اکسید کربن هست.
آب، H2o هست💧یعنی شیمی در حد عربی🤣😁
در مورد فارسیش هم اخیرا تتابع اضافات رو ازش پرسیدم، گفت نمی دونممم چیه🙈
یعنی فارسیش هم در حد عربی و شیمی! 😐😁الان فهمیدین که من با یک تتابع اضافاتِ متشکل از شیمی و عربی و فارسی، این رفیق رو براتون معرفی کردم،😍
باید به من مدرک بورد فوق تخصصی بدن😂😅 خوش به حال دوستم که دوستش منم😂🤣
این رفیق رو با همین اسم داشته باشید، بیشتر معرفی میکنم براتون : فک و فامیلشون :
دایی1، تخصص ارتوپد، دایی2 : مهندس شهرسازی ، پسرعمو :تخصص ریه، خواهرش: پرستار، خاله اش: دبیر شیمی😅، دخترعموی پدرش دبیر دینی😉 و....
خود ایشون : دیپلمِ شیمی عربی فارسی😂😂😂.
بهش یه تلنگر زدم که از فضل اینها، تو را چه حاصل؟! گفت خدا استعدادی که به اونا داده رو ریخته به زبون من🤪 انصافاااا اینو راست میگه خیلی زبون میریزه😉بعدش گفت قبل از شما(یعنی من) کسی، مرا (یعنی او را) کشف نکرده بود.😍اینجا چقد پیچ و تابتون دادم😉
خلاصه این رفیق رو با اسم شیمیدان عرب زبان عاشق فارسی داشته باشید تا در پیام های بعدی از نحوه عملیات کشف روح مطهر ایشون پرده برداری کنم🌹🌺
ادامه دارد...
#رفیق_شیمیدان_عرب_زبان_کیست
سالها پیش در یک کلاس قرآنی، این رفیق شیمیدان عرب زبان عاشق فارسی😄 با دست تدبیر الهی در مسیرم قرار گرفت و دیگه از اون موقع ول کن هم نشدیم 😍
اصل مسلمی است که فرموده اند عاقل چو عاقل ببیند خوشش اید😍
وی به فرموده خودش، قبل از اشنایی با من هر مکعب مستطیل جلد داری📖 را قورت می داد و خیلی هم خوشحال بود😊
اما بعد از آشنایی با من، ابتدا دچار دل درد شد؛ و سپس هر آنچه خورده بود را که نباید می خورد؛ استفراغ کرد🙈😄
تعبیر ادیبانه اش اینکه، نقطه عطفی در زندگیش رخ داد. دیدم شبیه مولاناست؛ شمس تبریزش شدم😅
گفتم : بشوی اوراق اگر همدرس مایی / که علم عشق در دفتر نباشد❤️😍
انصافا ایشان هم در عین شیطنت هایش، مستعد و حرف گوش کن بود ؛ فقط در مقام عمل به این بیت، کمی دخل و تصرف کرد؛ یعنی به جای اینکه بشوید اوراقش را، بسوزاند کتابهایش را😅🤣البته من هم مانع نشدم و تایید کردم که : پیش از آنکه کتابهای بد، ما را به آتش بکشند، خوب است ما با آتش معرفت بسوزیمشان. (به به چه جمله قصاری😍). اتفاقا نزدیکهای عید بود و اواخر سال، در جریان خانه تکانی اش، آمد بهم پیام داد کتابخانه ام لاغررر شد😥 گفتم غصه نخور؛ کمال همنشین در تو اثر کرد 😅😉 این لاغرشدن کتابخونه، نشانه چاق شدن عقلته😉 گفتم میخوای با اون کتابایی که دیگه نمی خواهیشون چیکار کنی؟؟!! یه تقسیم بندی جالبی کرد کتابا رو 😊گفت بعضیا رو که خواندنی هستند ولی برا منِ الان، غیرمفید، اهدا میکنم کتابخونه 👏👏 بعضیا رو میدم بازیافتی 📚 و بعضیا که اصلا چرت هستن و مضر؛ نمیخوام کسی بخونه ، میبرم می سوزونم 🔥😅چهارشنبه سوری هم نزدیک بود، گفتم آفرررین بچه شیطون(خودش مامان سه تا بچه است آ😉) بجای اینکه سوخت چهارشنبه سوریت، ترقه و مواد منفجره باشه، همین کتابای بد، خوبه😂 خلاصه ایشون، با اینکه در دوران قبلی زندگیش، خیییلی برا اون کتابای مضر هزینه داده بود؛ 💰ازشون دل کند و اونا رو سوزوند . ولی باید فکری برای چاق شدن کتابخانه اش می کردیم😊
ادامه دارد ....
#رفیق_شیمیدان_عرب_زبان_کیست
برای چاق شدن کتابخانه ای که در اثر تحول روحی صاحبش، لاغر شده بود، دو راه پیش رویمان بود😊 :
1) افزایش بار محتوایی کتاب، بدون تغییر در حجمش😇 :
این شیوه که کاملا منحصر به فردِ خودم هست رو بطور اتفاقی کشف کردیم؛ شبیه سیبی که بر سر نیوتن افتاد.
ماجرا از این قرار است که یک روز، لابلای مباحث درسی و علمی، برای این رفیق یه کتاب رمانی معرفی کردم. اتفاقا اون کتاب، این طرفا پیدا نمیشد ولی من خودم داشتمش. خودم دوران دانشجویی (یادش بخیر❤️😥) کتاب رو برا خاطر جایزه اش که مشهد بود، امتحانی خونده بودم با زیرنویس های نقادانه. بحمدالله مشهدش هم رفتم آ😊 خلاصه این رفیق ما، مشتاق عجول تشریف داشت و مخصوصا هم که کتابخونه اش لاغر شده بود و عقلش چاق؛ نتونست دوام بیاره . این شد که کتاب خودم رو دادم بخونه😊و از همونجا سیب نیوتنی افتاد رو سر رفیقم 😅و کلاه نیم تُنی رفت تو سرم 😐😄این زیرنویس های ما، به ذائقه این دوست کتابخوان خوش آمد؛ حاشیه های پر رنگتر از متن شد😂 البته حق داشت آآ، چون اون زیرنویس های کتاب به دست نویسنده کتاب هم رسید و استقبال کرد ازش😉 اسم کتاب رو قبلا برا شماها هم گفته بودم آآ : «آقای سلیمان می شود من بخوابم ؟ » بعد اون کتاب، این رفیق ما بدعادت شد، گفت کتاب خوندن با زیرنویس های شما یه طعم دیگه ای داره 😋
بعدهااااا که به فراخور حال و روحیه اش براش کتاب معرفی میکردم ؛ رسیدیم به یه بازه زمانی دیگه ...
طبیعیه تو زندگی درگیر طوفان هایی میشه آدم، یادم نیست در دل کدوم گردباد یا طوفان بود که کتاب "طوفان دیگری در راه است" رو معرفی کردم براش. اثر سیدمهدی شجاعی ❤️
با یه تیر، دو نشون زدم. هم، اینکه در دل یک طوفان و ابتلا، بهش تذکر دادم آماده باشه برا طوفان های دیگری که در راه است😊 و هم کتاب معرفی کردم براش.
ولی مولانای ما، بعد از کتاب سوزی ها، کلاه دوزی هایی برای شمس تبریزش کرد😂😩
از اون موقع به بعد، کتاب با زیرنویس میخواد😐😩گفت لطف کنید یه دور دیگه کتاب رو بخونید و زیرنویس بدید براش، بعد بدید بخونم😍
هیچی دیگه، طوفان زیرنویسها در راه بود به سمت خودم و من غافل از این، داشتم طوفان دیگری در راه است رو معرفی میکردم براش😅 نشستیم زیرنویس دادیم به کتاب و امانت دادیم به این رفیقِ چاقِ لاغرِ مشتاقِ عجولِ کلاهدوز😊
ادامه دارد ...
#رفیق_شیمیدان_عرب_زبان_کیست
سلام.
راستش را بخواهید من روضه نویس بودم و هنوز هم هستم ؛ ولی وقتی در پشت صحنه بازخوردهای عزیزان را دیدم که تشنه طنز هستند؛ به قلمی که عمری گریسته بود؛ گفتم کافی است ..بخند و بخندان😊
اما گاهی :
سخت است قلم باشی و دلتنگ نباشی
با تیغ مدارا کنی و سنگ نباشی
سخت است دلت را بتراشند و بخندی
هی با تو بجنگند و تو در جنگ نباشی
.....🌷☘🌸🌿🌷......🌷☘🌸🌿🌷
یادی کنیم از شهدایی که میدانستند مقصد، پرواز است 🕊🕊
4_5852472014060652247.mp3
3.86M
#با_شهدا
چه میجویی عشق ؟
عشق همینجاست 📻♥️
- #شھیدمرتضیآوینی🌱