(🐸)
پنج قورباغه در یک برکه زندگی می کردند،
یک قورباغه تصمیم گرفت بپرد. . .
- سؤال: «چه تعداد قورباغه باقی می ماند؟»
- جواب: «پنج عدد!»
- «چرا؟»
- «چون تصمیم گرفتن، انجام دادن نیست.»
| نکته:👌
تفاوت برنده با بازنده در عمل و بی عملی است.
هرگاه کسی طرحی را ارائه کند، می بینید
که ده نفری قبل از او به این طرح فکر کرده اند،
#اما فقط به آن فکر کرده اند.
#عــاقلان_را_اشـــارهای_کـــافیست
........................................
● @dar_havali_khoda
✍ . . .
شخصی وارد مغازه ای شد ، صاحب مغازه
قرآن گوش می داد ؛ از او پرسید کسی مُرده است
که قرآن را روشن کردی ؟
صاحب مغازه گفت : بله ،| قلبمان مرده است |
:👈🏻 زندانی در زندان قرآن طلب می کند تا از تنهایی
درآید. . .
:👈🏻 مریض در بیمارستان قرآن طلب می کند ،
برایم قرآن بیاورید تا خداوند مریضیم را شفا دهد . . .
:👈🏻 غریب از وطن دور افتاده با خود قرآن حمل
می کند تا در غربت در امان باشد. . .
:👈🏻 و مرده آرزو می کند کاش قرآنی همراهش بود
تا درجات خود را با آن بالا می برد . . .
< و ما نه زندانی هستیم ، نه مریض ، نه غریب ،
نه مرده تا قرآن را طلب کنیم ... >
قرآن روبروی ماست ، روبروی چشمانمان ؛
#اما منتظر هستیم تا به بلائی گرفتار شویم
سپس قرآن را باز کنیم.
#اندکی_تٵمل
...........................................
@dar_havali_khoda
نشر پیام صدقه جاریست
یہ گل کاکتوس قشنگ تو خونہ ام داشتم،
اوایل بهش میرسیدم،قشنگ بود و جون
دار،کم کم فهمیدم با همـــہ بوتہ هام فرق
داره،خیلی قوی بود،صبور بود ...
اگہ چند روز بهش نور و آب نمیدادم هیچ
تغییری نمیکرد، منم واسہ همین خیلی
حواسم بهش نبود بہ خیال اینکہ خیلی
قویہ و چیزیش نمیشہ،
هــر گلی کہ خراب میشد ، میگفتم
کاکتوسہ چقدر خوبہ هیچیش نمیشہ
#اما بازم بهش رسیدگی نمیکردم تا
اینکہ یہ روز رفتم سراغش دیدم خیلی
وقتہ کہ خشک شده ...
ریشہ اش از بین رفتہ بود و فقط ساقہ
هاش ظاهراشو حفظ کرده بود،
قوی ترین گل ام و از دست دادم (😞)
چون فکر کردم قویہ و مقاوم !
مواظب قوی ترین های زندگیمون باشیم
ما از بین رفتنشونو نمیفهمیم چون
همیشہ یہ ظاهر خوب دارند، همیشہ حامی اند، پشتمون بهشون گرمہ #اما
بهشون رسیدگی نمیکنیم، تا اینکہ
یہ روز میفهمی قوی ها هم از بین میرن .
#مادر ... (♥️)
@dar_havali_khoda