eitaa logo
⚘در حوالی خدا﷽⚘
2.8هزار دنبال‌کننده
422 عکس
80 ویدیو
4 فایل
﷽ خُداوندا بۍنگٰاه لُطف تو ھیـــچ ڪاری بھ سامان نمۍرِسد نِگاھت را از ݦا نگیــر🌹 . . . . . ادمین تبادلات @habibi_s . . . . . . استفاده از مطالب به شرط #ذکر_صلوات برای سلامتی صاحب الزمان عج و عاقبت بخیریم مجاز است🌹 . حذف لوگو❎ کپی بنر #حـــرام❎ . . . .
مشاهده در ایتا
دانلود
◎﷽◎ شخصی به پسرش وصیت کرد که پس از مرگم جوراب کهنه ای به پایم بپوشانید ؛ می‌خواهم در قبر در پایم باشد. وقتی که پدرش فوت کرد و جسدش را روی تخته شست و شوی گذاشتند تا غسل بدهند، پسر وصیت پدر خود را به عالِم اظهار کرد ؛ ولی عالِم ممانعت کرد و گفت: طبق اساس دین ما ، هیچ میت را به جز کفن چیزی دیگری پوشانیده نمی شود! ولی پسر بسیار اصرار ورزید تا وصیت پدرش را بجای آورند، سرانجام تمام علمای شهر یکجا شدند و روی این موضوع مشورت کردند، که به مناقشه انجامید. . . در این مجلس بحث ادامه داشت که ناگهان شخصی وارد مجلس شد و نامه پدر را به دست پسر داد ؛ پسر نامه را باز کرد، معلوم شد که نامه (وصیت نامه) پدرش است . . . و به صدای بلند خواند: «پسرم! می‌بینی با وجود این همه ثروت و دارایی و باغ و ماشین و این همه امکانات و کارخانه حتی اجازه نیست یک جوراب کهنه را با خود ببرم.(😞) یک روز مرگ به سراغ تو نیز خواهد آمد؛ هوشیار باش . . . به تو هم اجازه یک کفن بیشتر نخواهند داد. پس کوشش کن از دارایی که برایت گذاشته ام استفاده کنی و در راه نیک و خیر به مصرف برسانی و دست افتادگان را بگیری ؛ | یگانه چیزی که با خود به قبر خواهی برد←《همان اعمالت است.》 | ............................................ http://eitaa.com/joinchat/2296578048C6b727db237
◎﷽◎ مردی داخل بقالی محله شد ، و از بقال پرسید که قیمت موزها چقدر است؟ بقال گفت : شش هزار تومان و سیب هشت هزار تومان ... در این لحظه زنی وارد مغازه شد که بقال او را می شناخت ، و اونیز در همان منطقه سکونت داشت . زن نیز قیمت موز و سیبها را پرسید . . . و مرد جواب داد : موز کیلویی دو هزار تومان و سیب سه هزار تومان . . . زن گفت : الحمدلله و میوه ها را خواست . . . مرد که هنوز آنجا بود از کار بقال تعجب کرد و خشمگینانه نگاهی به بقال انداخت و خواست با او درگیر شود که جریان چیست . . . که مرد بقال چشمکی به او زد تا دست نگه دارد و صبر کند تا زن از آنجا برود ؛ بقال میوه ها را به زن داد و زن با خوشحالی گفت الحمدلله بچه هایم میوه خواهند خورد و از آنجا رفت ، هردو مرد شنیدند که چگونه آن زن خدا را شکر می کرد . . . مرد بقال روبه مرد مشتری کرد و گفت : به خدا قسم من تو را گول نمی زنم بلکه این زن چهار تا یتیم دارد ، و از هیچ کس کمکی دریافت نمی کند ؛ و هرگاه می گویم میوه یا هرچه می خواهد مجانی ببرد ناراحت می شود ، اما من دوست دارم به او کمکی کرده باشم و اجری ببرم ؛ برای همین قیمت میوه ها را ارزان می گویم . . . | من با خداوند معامله می کنم و باید رضایت او را جلب کنم . | این زن هر هفته یک بار به اینجا می آید به الله قسم و باز به الله قسم هربار که این زن از من خرید می کند من آن روز چندین برابر روزهای دیگر سود می برم در حالیکه نمی دانم چگونه چنین می شود و این پولها چگونه به من می رسد . . . وقتی بقال چنین گفت ، اشک از چشمان مرد مشتری سرازیر شد و پیشانی بقال را به خاطر کار زیبایش بوسید . . . نه اینکه فقط برای پس گرفتن آن بلکه بخاطر ♡ . . .چرا که روزی خواهد آمد که همه فقیر و درمانده دربرابر الله می ایستند و صدقه دهنده پاداش خود را خواهد گرفت . . .(👌) ...................................... http://eitaa.com/joinchat/2296578048C6b727db237
(📍) یکی از دوستان کہ وسایل خانگی می‌فروشد نقل می‌کرد: روزی در مغازه نشسته بودم کہ مردی بہ مغازه من آمده و چیز بی‌سابقہ‌ای از من خواست. گفت: برای یک هفته چند کارتن نوی خالی لوازم خانگی اجاره می‌خواهم. 🔸 پرسیدم: برای چه؟ 🔹 چشمانش پر شد و گفت: قول می‌دهید محرم اسرار من باشید؟ 🔸 گفتم: حتما. 🔹 گفت: دخترم این هفته عروسی می‌کنہ. جهاز درست حسابی نتونستم بخرم. از صبح گریه می‌کند. مجبور شدم این نقشه را طرح کنم. کارتن خالی ببریم و توش آجر بذاریم تا دیگران نگویند جهاز نداشت. ✗چون می‌گویند: دختر بی‌جهاز مانند روزه بی‌نماز است. اشک در چشمانم جمع شد و ... در دین اسلام بدعت گذاشتن امری حرام است. یکی از این بدعت‌های غلط بازدید جهاز دختر است.کہ باعث رو شدن فقرِ فقرا ‌می‌شود. کسی کہ بتواند این بدعت‌ها را به نوبہ خود بشکند و در عروسی خود کسی را به دیدن جهاز خود دعوت نکند، یقین به عنوان مبارز با بدعت، یک جهادگر است و طبق احادیث جایگاه معنوی بزرگی دارد. 🌸🍃 ........................................ ● @dar_havali_khoda
. دوست دارم بی حجاب باشم به کسی چه ربطی داره؟؟ درحالی که عصبانی بودم وارد منزل شدم؛ صدای آواز همسایه ام که بشدت بلند بود بر عصبانیتم افزود. رفتم درب منزلشون گفتم:آقای محترم، اگه امکان دارد کمی آهسته تر تمرین آواز کنید اینجا آپارتمان است.(😡) او هم خیلی راحت گفت: آبجی،چهار دیواری اختیاری . . . صدای من هم اگه شما رو آزار میده می تونید کمی پنبه داخل گوشتون بزارید. در ضمن مشکل این آپارتمان فقط صدای من است که شما دائما به من تذکر می دهید بروید مشکلاتِ دیگرِ ساختمان رو حل کنید. دیدم حرف منطقی ای بود... آخه خود من از همین منطق برای پاسخ بسـیار استفاده کرده بودم نمونه اش همین امروز بود که آقایی به من گفت: خانم، میدونید که زن و مرد نسبت به یکدیگر حساسند؟ گفتم بله؛ چطور؟ گفت:بی حجابی و آرایش نامناسب شما من رو خیلی اذیت می کند . . . خواهش می کنم پوشیده تر در جامعه حاضر شوید؛ که من با عصبانیت به او گفتم: خُـب، نگاه نکن تا اذیت نشی !! به من چه مربوط که شما اذیت می شوید . . . در ضمن مگر فقط من توی این جامعه بی حجابم که به من تذکر می دهید. . . البته جواب آقای همسایه از جوابی که من به آن جوان دادم منطقی تر بود ؛ چون من در جامعه و در محیطی عمومی این پاسخ رو دادم ولی همسایه ام در محیطی بسته و بقول خودش چهار دیواری اختیاری❗️ ........................................ ● @dar_havali_khoda
◎﷽◎ مردی داخل بقالی محله شد ، و از بقال پرسید که قیمت موزها چقدر است؟ @dar_havali_khoda بقال گفت : ده هزار تومان و سیب هشت هزار تومان ... در این لحظه زنی وارد مغازه شد که بقال او را می شناخت ، و اونیز در همان منطقه سکونت داشت . زن نیز قیمت موز و سیبها را پرسید . . . و مرد جواب داد : موز کیلویی پنج هزار تومان و سیب سه هزار تومان . . . زن گفت : الحمدلله و میوه ها را خواست . . . مرد که هنوز آنجا بود از کار بقال تعجب کرد و خشمگینانه نگاهی به بقال انداخت و خواست با او درگیر شود که جریان چیست . . . که مرد بقال چشمکی به او زد تا دست نگه دارد و صبر کند تا زن از آنجا برود ؛ بقال میوه ها را به زن داد و زن با خوشحالی گفت الحمدلله بچه هایم میوه خواهند خورد و از آنجا رفت ، هردو مرد شنیدند که چگونه آن زن خدا را شکر می کرد . . . مرد بقال روبه مرد مشتری کرد و گفت : به خدا قسم من تو را گول نمی زنم بلکه این زن چهار تا یتیم دارد ، و از هیچ کس کمکی دریافت نمی کند ؛ و هرگاه می گویم میوه یا هرچه می خواهد مجانی ببرد ناراحت می شود ، اما من دوست دارم به او کمکی کرده باشم و اجری ببرم ؛ برای همین قیمت میوه ها را ارزان می گویم . . . | من با خداوند معامله می کنم و باید رضایت او را جلب کنم . | این زن هر هفته یک بار به اینجا می آید به الله قسم و باز به الله قسم هربار که این زن از من خرید می کند من آن روز چندین برابر روزهای دیگر سود می برم در حالیکه نمی دانم چگونه چنین می شود و این پولها چگونه به من می رسد . . . وقتی بقال چنین گفت ، اشک از چشمان مرد مشتری سرازیر شد و پیشانی بقال را به خاطر کار زیبایش بوسید . . . نه اینکه فقط برای پس گرفتن آن بلکه بخاطر ♡ . . .چرا که روزی خواهد آمد که همه فقیر و درمانده دربرابر الله می ایستند و صدقه دهنده پاداش خود را خواهد گرفت . . .(👌) ......................................... @dar_havali_khoda نشر پیام صدقه جاریست
. . ؛ متن |ویدیو عکس|صوت یادت باشه همین دستهایی که داری باهاش این مطلب رو ارسال میکنی، روز قیامت شهادت میده ... الْيَوْمَ نَخْتِمُ عَلَى أَفْوَاهِهِمْ وَ تُكَلِّمُنَا أَيْدِيهِمْ وَ تَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ. امروز بر دهان آنان مُهر می‌زنيم، ولی دستهای آنان با ما سخن میگوید؛ و پاهايشان بر آنچه انجام داده‌اند، گواهی ميدهند ... ۶۵ | روز قیامت دهن‌ها بسته میشه | ولی... این 🖐 هر کاری که انجام داده؛ و این 👣 هر جایی که رفته؛ همه رو میده ... پس، یه طوری زندگی کن که این دستها و پاها، شاهد کارهای خیر و نیک تو باشه ؛ نه گناهانت ... ....................................... @dar_havali_khoda نشر پیام صدقه جاریست