eitaa logo
‹ دࢪتمناے ِ حُ‌ـسِین ›
1.4هزار دنبال‌کننده
296 عکس
337 ویدیو
1 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم ِاللّٰھ . . !
‹ دࢪتمناے ِ حُ‌ـسِین ›
‌«خسته‌ازتموم‌ِآدمای‌ِدنیا، مُحتاج‌ِبوسیدن‌ِضریح‌حسینم‌من‌»💔
دلتنگی‌اشکـال‌مختلـفی‌دارد و‌تو‌زیباتریـنِ‌آنهـایی..! -حسـین‌جـانم
4_5818737992298138948.mp3
32.54M
دࢪدٺ‌بہ‌جـونم چـند‌سالہ‌دوࢪم‌از‌حࢪم..❤️‍🩹!
سلام رفقا✋🏻 وقت همگی بخیر 🦋 میخوایم چله زیارت عاشورا بزاریم ، هر روز به نیابت یک شهید اگر موافق هستین لطفا داخل ناشناس پایین اعلام کنید که ان شاءالله شروع کنیم اگه کسی هست که عضو کانال نیست براش بفرستین که همگی باهم ان شاءالله در ثوابش شریک بشیم...🌿 https://abzarek.ir/service-p/msg/1208943 درپناه حق یا علی مدد 💛
بسم ِاللّٰھ . . !
‹ دࢪتمناے ِ حُ‌ـسِین ›
بہ‌جزحسین‌مراملجأوپناهی‌نیست؛ دراین‌عقیده یقین‌دارم‌اشتباهی‌نیست!
داشت‌‌روزمیـن‌ بـٰاانگـشت‌‌چیزۍ‌ مینوشـت رفتن‌‌جلـُو‌چندیـن‌‌متـر‌؛ دیدن‌‌چند‌بـٰار‌نوشتہ‌: حسین‌‌حسین‌‌حسین طورۍ‌ڪہ‌‌انگشتـش‌‌زخـم‌ شده ازش‌‌پـرسیدن : حـٰاجۍ‌چیڪار‌میڪنۍ؟! گفـت: چون‌میسـرنیسـت‌مـن‌‌راڪام‌‌او عـشق‌‌بـٰازۍ‌میڪنم‌‌بـٰانـٰام‌‌او..❤️‍🩹!
‹ دࢪتمناے ِ حُ‌ـسِین ›
سلام رفقا✋🏻 وقت همگی بخیر 🦋 میخوایم چله زیارت عاشورا بزاریم ، هر روز به نیابت یک شهید اگر موافق هست
بزرگواران خیلی هاتون پرسیده بودید چله کی شروع میشه ، ان شاءالله شروع چله رو اعلام خواهیم کرد 🌱
بسم ِاللّٰھ . . !
‹ دࢪتمناے ِ حُ‌ـسِین ›
درعشق‌چیزی‌جزء‌جنون‌نمیبینم قندتلخیست؛آغشتہ‌بہ‌فراق!
بی‌‌پناه‌‌کہ‌شدی؛صدایش‌‌کن ! او‌حسین‌ِ‌وِترالمَوتور‌است . . . می‌داندتک‌وتنها‌شدن‌‌یعنی‌‌چہ‌، درآغوشت‌‌می‌گیرد..❤️‍🩹:)!
بسم ِاللّٰھ . . !
‹ دࢪتمناے ِ حُ‌ـسِین ›
خوش به حال ِاونۍ كِ الان نگاهِش گره خورده بہ گُنبد طلات :)💔!
‹ دࢪتمناے ِ حُ‌ـسِین ›
خوش به حال ِاونۍ كِ الان نگاهِش گره خورده بہ گُنبد طلات :)💔!
نوش‌جانــش‌بشود‌هرکه‌حرم‌رفت‌حسین‌ خودمانیم‌،ولی‌گاه‌حســادت‌ڪردم .‌ .! ‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‎‌‌‎‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎💔
arameshe-bi-enteha.mp3
9.37M
آرامـش‌بی‌انتهـا‌ڪربـلا..❤️‍🩹!
‹ دࢪتمناے ِ حُ‌ـسِین ›
آرامـش‌بی‌انتهـا‌ڪربـلا..❤️‍🩹! #بہ‌وقـت‌دلتنگـۍ
این مداحی رو که گوش میکنم یاد خاطراتم میافتم پارسال که آقا جان منو طلبید و کربلایی شدم..❤️! هنذفریم تو گوشم بود ، چشمام رو بسته بودم و سرم رو تکیه داده بودم به پنجره اتوبوس ؛ فکر میکردم نکنه خوابم آخه منو کربلا..🥀! هنوز باورم نمیشد که پا تو همچین راهی گذاشتم.. با مداح قسمتی که میخوند «یکی بود و یکی نبود و...» زمزمه میکردم ؛ کناریم به پام زد سرم رو که بالا آوردم ، اشاره کرد به روحانی کاروان ؛ هنذفریم رو که درآوردم یکدفعه شنیدم که گفتن رسیدیم شهر امام حسین دیگه وقتشه سال هایی که با دل تنگی گذروندیم ، خداحافظی کنیم! مثل کسی که سرگردونه و نمیدونه چیکار کنه خودمو به این ور و اون ور میزدم تا گنبد آقا رو ببینم ولی امان از دلتنگی..! اشکام اجازه نمیداد تا جلوم رو واضح ببینم..❤️‍🩹!
بسم ِاللّٰھ . . !