✔️آنچه جهان امروز را به مخاطره انداخته است، ایدئولوژی است، نه دین. و “دین”، ایدئولوژی نیست. “دین”، راهی جهانشمول است که همه ی گروه های مردمی را در خود می پذیرد “یَدخُلُونَ فِی دِینِ اللهِ اَفواجاً”. ایدئولوژی، تنها خودی پذیرست و جز هواخواهانش را پذیرا نیست “کُلُّ حِزبِِ بِما لَدَیهِم فَرِحُونَ”. ایدئولوژی بسته است و تشکیلاتی، حال آنکه “دین” باز است و غیر تشکیلاتی. “دین”، الهی است. امری فرا ذهنی است. اما ایدئولوژی ذهنی است، منبعث از برداشت انسان است. ایدئولوژی، نه علم است و نه فلسفه. زیرا علم و فلسفه حاضرند خود را به نقد بگذارند اما ایدئولوژی جز به تأیید خود راضی نیست. “دین”، به کرامت و آزادی ختم می شود، ایدئولوژی به خشونت و ترور. ایدئولوگ، سوداگری است که در سرش پر از نقشه و فریب است، “دیندار” عاشقی است که وجودش پر از ایثار و خدمت است. “دین” آگاهی بخش است و قدرت را در خدمت زندگی می داند، ایدئولوژی آگاهی گریز است و زندگی را برای قدرت می خواهد. ایدئولوژی سر ستیز دارد و توان خود را از برانگیختن احساسات و عواطف بدست می آورد، “دین” در صلح کل خانه دارد و احساسات و عواطف را بسوی عشق و خردمندی سوق می دهد. ــــــــــــ 🆔دارالحکیم در مسیر حکمت http://eitaa.com/daralhakim

#مغز_اعصاب_دارالحکیم اعضایی که به ترتیب با مغز مشارکت دارند که اختلال در آنها می تواند بیماری های مشارکتی را در مغز ایجاد کند: از جمله صداع شرکی(سردرد شرکی) 1⃣🔹 اول معده 2⃣🔹 دوم رحم 3⃣🔹 سوم بیضه ها و تخمدان ها 4⃣🔹 بعد دیافراگم 5⃣🔹 مراق 6⃣🔹 کبد 7⃣🔹 طحال 8⃣🔹 زهره 9⃣🔹گرده 🔟🔹 مثانه 1⃣1⃣🔹 پشت 2⃣1⃣🔹 ساق و... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🆔کانال تخصصی مغز و اعصاب دارالحکیم https://eitaa.com/Neurology1401

#نبض_شناسی_دارالحکیم 🔹👈اگر قوّه قوی و آلت مطاوع باشد(یاری دهد)، و حاجت شدید بود از آنچه موجب عِظَم است، در اینصورت، عِظَم تنها نباشد، بلکه قوّه با عِظَم، سرعت نبض را نیز زیاد می کند. 🔹👈چرا؟ بنا بر تحصیل استیفای مطلوب، یعنی تطفیه، که حسب واجب از عظم حاصل نشد. 🔹👈اگر حاجت اشدّ از آن بود، در این حالت، با عظم و سرعت، تواتر نیز منضمّ گردد، تا حاصل نماید استیفای مطلوب خود به تمامه که از عظم و سرعت باقی مانده. 🔹👈از این معلوم شد که زمان خروج حاجت از اعتدال در ابتدا عظم حاصل می شود به شرط عدم مانع، بعد سرعت بعد تواتر. 🔹👈 و عند عود به اعتدال و زوال حاجتِ زاید، اول تواتر زایل می گردد، بعد سرعت و بعد عظم. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🆔دارالحکیم در مسیر حکمت http://eitaa.com/daralhakim

#نبض_شناسی_دارالحکیم 💢 انضغاط قوه در نبض شناسی سه سبب موجب صغر نبض است: 1⃣🌹 صلابت آلت 2⃣🌹ضعف قوه 3⃣🌹قلت حاجت علاوه بر این سه اسباب نبض صغیر، سبب چهارمی4⃣ نیز موجب صغر نبض می گردد،و آن «انضغاط قوه» است، تحت ماده غذایی یا خلطی. و اگر چه قوه در اصل قوی بود، لیکن به واسطه انضغاط موجب صغر می گردد. 1⃣🔹 گاها در اول نوبت های تب، به سبب کثرت کمیت و کیفیت اجتماع اخلاط عفن، انضغاط قوه شکل می گیرد. 2⃣🔹گاها انضغاط قوه و عدم اقتدار آن بر تکمیل انبساط، با وصف موجود بودن اسباب عِظَم، از غذا، ورود غذای کثیر المقدار بر معده است، و بنا بر آن، لحوق گرانی بر قوه و سستی حرارت غریزی است. ــــــــــــــــــــــــ 🆔دارالحکیم در مسیر حکمت http://eitaa.com/daralhakim

قابل توجه دوستان بزرگوار. کلاس ها فقط حضوری است.

#نبض_شناسی_دارالحکیم 💢جنس نبض مأخوذ از حرکت: سرعت و بطیء نبض 1⃣🌹سرعت نبض : آن است که تمام کند حرکت را در مدت قصیر به نسبت زمان معتدل و معتاد. 👈 پس سکونات او متقارب است. این دال بر کثرت احتیاج دل به هوای بارد است. 2⃣🌹بطیء نبض : ضد سریع است، یعنی حرکت را در مدت طویل از معتاد تمام کند. 👈پس سکونات او متباعد است. این دال بر قلت حاجت دل به هوای بارد است. و ضعف قوه لازم آن است. ـــــــــــــــــــ 🆔دارالحکیم در مسیر حکمت http://eitaa.com/daralhakim

#نبض_شناسی_دارالحکیم 🔰👈بعضی معاصرین می نویسند که نبض سریع الانبساط و بطیءالانقباض با سکون متوسط، بر یکی از چهار اعراض دلالت می کند: 1⃣🌹یکی بر خفقان(بنا بر استنشاق به جهت حرارت قلب به سبب جذب نسیم برای تسکین حرارت) 2⃣🌹دوم بر وجع(یکی اینکه حرارت لازم درد است،دوم آنکه طبیعت مدبر بدن و خادم اوست، پس در صورت درد طبیعت در تدبیر آن متحیر می شود.پس منجذب می شود مائیت بدن و مترشح می شود بر موضع مؤوف ) 3⃣🌹سوم بر نار فارسی 4⃣🔹چهارم بر استعمال سمومات و مخدرات(مثل افیون و سنبل) به قدر قوت. 🔰سبب کیفیت نبض ثالث و رابع یعنی(نار فارسی و سمومات) آن است که بنا بر احتباس حرارت به تسدید و تخدیر روح، حاجتِ به استنشاق زیاده تر می گردد. ✅ نکته: و اینکه از نظر حقیر چون وجع، تنها معین و متابعت به گرمی ندارد، و برودت که کیفیت فاعله است و خشکی که با انقباض تفرق اتصال ایجاد می کند، هم موجب وجع می شود، بنابراین بهتر بود قید «وجع حار» مرقوم می شد. ــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🆔دارالحکیم در مسیر حکمت http://eitaa.com/daralhakim