eitaa logo
آموزش مداحی دارالسّلام
218 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
255 ویدیو
56 فایل
©صفحه رسمی مرکزآموزش تخصصی مداحــی "دارالسّلام" ۴۰۷۱۳۰۰۰۱شماره مجوز از اداره تبلیغات اسلامی بامدیریت: مداح اهل بیت:احمدصدرایی
مشاهده در ایتا
دانلود
أَلا إِنَّ لِلَّـهِ ما فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ أَلا إِنَّ وَعْدَ اللَّـهِ حَقٌّ وَ لكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لا يَعْلَمُونَ آگاه باشید آنچه در آسمانها و زمین است، از آن خداست! آگاه باشید وعده خدا حقّ است، ولی بیشتر آنها نمی‌دانند! یونس - ۵۵
۳۱ فروردین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۳۱ فروردین
| 💠 (علیه‌السلام) «إِذَا رَقَّ أَحَدُكُمْ فَلْيَدْعُ فَإِنَّ الْقَلْبَ لَا يَرِقُّ حَتَّى يَخْلُصَ» هنگامی که دلتان شکست دعا کنید، زیرا دل تا صاف و خالص نشود، نمی‌شکند. 📗 الكافی، ج۲، ص۴۷۷ 🔹هرگاه دلت شکست...🔹 سرچشمۀ فیض، آرزو کن به دعا تحصیل امید و آبرو کن به دعا دل‌های شکسته چشمۀ رحمت اوست هرگاه دلت شکست رو کن به دعا 📝
۳۱ فروردین
‏امام علی علیه السلام‏ كُلُّ دُعَاءٍ مَحْجُوبٌ حَتَّى يُصَلَّى عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ هر دعایی پوشیده و در حجاب است تا اینکه بر محمد و آل محمد درود و صلوات فرستاده شود. بحار الانوار، ج ۲۷، ص: ۲۶۰
۱ اردیبهشت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۱ اردیبهشت
أَمَّنْ يَبْدَؤُا الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ وَ مَنْ يَرْزُقُكُمْ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ أَ إِلهٌ مَعَ اللَّـهِ قُلْ هاتُوا بُرْهانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ 💠یا کسی که آفرینش را آغاز کرد، سپس آن را تجدید می‌کند، و کسی که شما را از آسمان و زمین روزی می‌دهد؛ آیا معبودی با خداست؟! بگو: «دلیلتان را بیاورید اگر راست می‌گویید!» نمل - ۶۴
۱ اردیبهشت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۳ اردیبهشت
تِلْكَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُها لِلَّذِينَ لا يُرِيدُونَ عُلُوًّا فِي الْأَرْضِ وَ لا فَساداً وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ (آری،) این سرای آخرت را (تنها) برای کسانی قرارمی‌دهیم که اراده برتری‌جویی در زمین و فساد را ندارند؛ و عاقبت نیک برای پرهیزگاران است! قصص - ۸۳
۳ اردیبهشت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۳ اردیبهشت
‏امام علی علیه السلام‏ سَمِعَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ رَجُلًا يَشْتِمُ قَنْبَراً وَ قَدْ رَامَ قَنْبَرُ أَنْ يَرُدَّ عَلَيْهِ فَنَادَاهُ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ «مَهْلًا يَا قَنْبَرُ دَعْ شَاتِمَكَ مُهَانًا تُرْضِي الرَّحْمَنَ وَ تُسْخِطُ الشَّيْطَانَ وَ تُعَاقِبُ عَدُوَّكَ فَوَ الَّذِي فَلَقَ الْحَبَّةَ وَ بَرَأَ النَّسَمَةَ مَا أَرْضَى الْمُؤْمِنُ رَبَّهُ بِمِثْلِ الْحِلْمِ وَ لَا أَسْخَطَ الشَّيْطَانَ بِمِثْلِ الصَّمْتِ وَ لَا عُوقِبَ الْأَحْمَقُ بِمِثْلِ السُّكُوتِ عَنْهُ» امیر مؤمنان علیه‌السلام شنید که مردی دارد قنبر را ناسزا می‌گوید و قنبر تصمیم گرفت که پاسخش را بدهد. امیر مؤمنان قنبر را صدا زد: «ای قنبر، آهسته باش. این ناسزاگو را به همان حالت پستی رها کن که در این صورت خدا را خشنود و شیطان را خشمناک و دشمنت را ناراحت خواهی کرد سوگند به خدائی که دانه را شکافت و مخلوقات را آفرید هیچ چیزی مانند حلم موجب رضای الهی نیست و هیچ چیزی مانند سکوت شیطان را خشمناک نمی‌کند و هیچ کاری مانند خاموش بودن و بی‌اعتنائی احمق را ناراحت نمی‌کند. بحار الانوار، ج ۶۸، ص: ۴۲۴
۳ اردیبهشت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۳ اردیبهشت
حکایتی از عارف واصل - صمصام شخصی از معتمدین اصفهان نقل میکرد که در ایام جوانی، زمانی که تازه ازدواج کرده بودم، خواب دیدم که در حیاط منزلمان در کنار حوض آب نشسته ام. ناگهان از میان چاه آب، مار بزرگی سر بیرون آورد و پاهایم را نیش زد. این مطلب گذشت و باز چند شب دیگر خواب دیدم که یک مار دو سر، هر دو پای مرا تا زانو بلعیده است و من در عالم خواب به شدت زجر می کشیدم. و باز فردای آن روز خوابی قریب به این مضمون دیدم که جزئیات آن در ذهنم نماند. این خواب های عجیب و معنی دار، من را به فکر انداخت که حتما مفهوم آن را پیدا کنم و به دنبال سرّ آن بگردم. نزدیکی های ماه مبارک رمضان بود که در چهار باغ بالا، جناب صمصام را دیدم که روی سکویی نشسته بودند و خوشه ای انگور را دانه دانه می کردند و یکی به اسبشان می دادند و یکی خودشان می خوردند. رفتم نزدیک ایشان و سلام کردم. ایشان هم جوابی گفتند و انگورها را دانه می کردند. من هم فرصت را غنیمت شمردم و داستان خواب هایم را برای ایشان نقل کردم. جناب صمصام هم وقتی انگور خوردنشان تمام شد بدون این که حتی سرشان را بالا بیاورند فرمودند: چرا میذاری زنت با پای لخت و بدون جوراب توی کوچه و خیابون قدم بزنه؟ اون مارها، نگاه جوون های نامحرم محله است که پاهای تو را نیش می زنند. بنده که از این تعبیر عجیب جناب صمصام یکه خورده بودم و اشاره دقیق ایشان مرا حیرت زده کرده بود، عرض کردم : آقا پس چرا مارها پاهای مرا نیش میزدند و میجویدند؟ چرا پاهای زنم را در خواب ندیدم؟ ایشان باز فرمودند:چرا اجازه می دهی با پاهای لخت توی کوچه قدم بزند. اگر تو به او تکلیف کنی که حجاب بگیرد او حتما قبول می کند. پس مسئول این گناه خود تو هستی! مارها هم پای تو را نیش می زنند. این سخن جناب صمصام آن قدر عجیب و با نفوذ بود که من همان لحظه سراسیمه به خانه رفتم و با همسرم ماوقع را در میان گذاشتم. ایشان هم سفارش جناب صمصام را اطاعت کردند و از آن لحظه پوشش خود را اصلاح کردند. 📚غبار روبی از چهره صمصام، صفحه 129
۳ اردیبهشت