eitaa logo
در مسیر شهادت
642 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
668 ویدیو
15 فایل
❧ هشت سال دفاع مقدس ما صرفاً یک امتداد زمانی و فقط یک برهه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی زمانی نیست؛ گنجینه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی عظیمی است که تا مدتهای طولانی ملت ما میتواند از آن استفاده کند. #سیدنا #راهیان_نور_مجازی ⇢سازمان بسیج دانش آموزی استان قزوین ❥
مشاهده در ایتا
دانلود
خاطرات همسر شهید باکری: . 💔 . 💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕 . ... . وقتی بابام... درباره مهریه ازم پرسید... گفتم که میخوام سنت شکنی کنم... مهریه‌م کلت کمری آقامهدی و یه جلد قرآن کریم بود...! از فردای اون روز سادگی زندگی بدون تشریفات... مهریه،جشن عقد و عروسیمون...💕 شده بود زبونزد همه مردم و منبر علمای شهر.... چند ماه بعد ازدواجمون...💕 بهم گفت: "میخوام برم جنوب... تو هم باهام میای...؟" منم واسه اینکه نزدیکش باشم...💕 قبول کردم و باهاش رفتم... تنها چیزی که تو این چند سال زندگی مشترک آزارم میداد... دلتنگی‌ بود...❤ . ... ... . وقتی شبا با خستگی میومد خونه... از فرط خستگی خوابش میبرد... میشِستم و نگاش ميكردم...💕 حتی وقتی تو خواب پهلو به پهلو میشد... مير‌فتم سمت دیگه میشستم... تا بتونم سير تماشاش كنم...❤ . ... ... . زندگیمون همش دوری و اضطراب بود... وقتی شهید شد... گفتم دلم میخواد،تو مسیر تشییع… تو آمبولانس کنارش باشم...💕 ولی با سکوت دوست آقامهدی مواجه شدم... دلم هرّی ریخت...💔 پیش خودم گفتم... نکنه مهدی باکری هم... مثه علی و حمید باکری... جنازه‌ای نداره...؟!💔 آخرشم... حسرت دیدنش به دلم موند...💔 . ... . دلتنگش که میشدم... جلوی قاب عکسش می‌ایستادم و... باهاش درد دل میکردم...💕 گاهی ساعتها مقابل عکسش اشک میریختم... تا کمی آروم شم...💔 اگه یه روزی زمان به عقب برگرده و... باز مهدی باکری ازم خواستگاری‌ کنه...💕 بازم حاضرم همون زندگی رو که باهاش تجربه کردم... بازم داشته باشم...❤ . (همسر شهید،مهدی باکری) . : چه دردناکه... کسی که دوستش داری و...💕 همیشه جاش تو قلبته...❤ پیش چشات نباشه و... نتونی در آغوشش بکشی... حَبِیبٌ غَابَ عَنْ عَیْنِي وَ جِسْمِي و َعَنْ قَلْبِي... حَبِیبِي لَا یغیبُ (از عاشقانه های مولا علی در فراق فاطمه ش...) 📚بحارالانوار ج۴۳ص۲۱۷ نثار شهیدان باکری صلواتی عنایت کنید... ء @darentezareshahadat
♡بسم الله الرحمن الرحیم♡ . 🍃اون روز وقتی توی فرودگاه جلوی رویم افتاد و غش کرد با خودم گفتم این فقط خدا بوده است که را حفظ کرده است والا انقلابی که فرمانده لشکرش اینطور و اینقدر ضعیف و ناکارامد باشد هشت سال که هیچ، هشت روز هم نباید جلوی ارتش با آن همه تجهیزات و پشتیبانی تمامی ابرقدرتها دوام می آورد😓 . 🍃با اکراه جلو رفتم و همانطور که چشمم به درجه های سرداری اش بود زیر بغل هایش را با کمک یکی از همراهانش گرفتم و بردیم بیرون فرودگاه و گذاشتیم داخل آمبولانس. . 🍃توی راه که داشتیم با همان همراه بر می گشتیم داخل فرودگاه، نتوانستم خودم را کنترل کنم و گفتم: اینا با این توان و ضعف در کار چطور میشوند؟ . 🍃 یک باره انگار که به پدر آن بنده خدا توهین کرده باشم، براق شد برایم که: چی می گی؟ تو اصلا ایشان را میشناسی؟ می دانی از همان لحظات اولیه زلزله تا امروز که روز دهم است شاید روی هم ده ساعت هم نخوابیده باشد؟ میدانی توی همین ده روز برای اینکه هزینه اضافی نداشته باشد برای سیستم به اندازه جیره غذایی یک روز آدم معمولی غذا نخورده؟ میدانی چند برابر من و تو کار کرده؟😔 . 🍃چشم هایم گرد شد، ده روز و ده ساعت خواب؟! ده روز و جیره یک روز یک نفر؟! گفتم: خب چرا؟ پاسخ داد: این چرا برای من و تو است، برای او چرا ندارد، میخواهد پرفایده و کم هزینه باشد! موشک هم که میخواهد بزند به منافقین اول هزینه اش را میپرسد ببیند می ارزد یا نه. . 🍃یک بار بعد از مدتها کار روی و مقرهاشان، رفته بود توی خاک ، از آنجا با تماس گرفته بود که مقر منافقین را با موشک بزنند. از سردار مقدم پرسیده بود قیمت موشکها چقدر میشود، قیمت را که گفته بودند دستور داده بود شلیک نشود، گفته بود این کار ارزش چنین هزینه ای را ندارد. فکر کردی بیخود و بی جهت است که میشود سردار احمد کاظمی؟!❣ . ✍نویسنده : . 🌺به مناسبت سالروز شهادت . 📅تاریخ تولد : ۲ مرداد ۱۳۳۸ . 📅تاریخ شهادت : ۱۹ دی ۱۳۸۴ . 📅تاریخ انتشار : ۱۹ دی ۱۳۹۹ . 🥀مزار شهید : گلستان شهدای اصفهان 🆔 @darentezareshahadat