#دعای مادرانه برای روز سه شنبه
. ➿〰┅═ঊঈ🌤ঊঈ═┅〰➿.
🕊♡أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج♡🕊
https://eitaa.com/darentezaretolo
🔹دعای روز سه شنبه
التماس دعا
. ➿〰┅═ঊঈ🌤ঊঈ═┅〰➿.
🕊♡أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج♡🕊
https://eitaa.com/darentezaretolo
#زیارت_روز_سه_شنبه
#حضرت_زین_العابدین_و_امام_باقر_و_امام_صادق__علیهم_السلام
✨السَّلامُ عَلَيْكُمْ يَا خُزَّانَ عِلْمِ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكُمْ يَا تَرَاجِمَةَ وَحْىِ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكُمْ يَا أَئِمَّةَ الْهُدَىٰ،
السَّلامُ عَلَيْكُمْ يَا أَعْلامَ التُّقىٰ،
السَّلامُ عَلَيْكُمْ يَا أَوْلادَ رَسُولِ اللّٰهِ،
أَنَا عَارِفٌ بِحَقِّكُمْ،مُسْتَبْصِرٌ بِشَأْنِكُمْ،
مُعادٍ لِأَعْدائِكُمْ، مُوَالٍ لِأَوْلِيَائِكُمْ،
بِأَبِى أَنْتُمْ وَأُمِّى، صَلَواتُ اللّٰهِ عَلَيْكُمْ .
✨اللّٰهُمَّ إِنِّى أَتَوالىٰ آخِرَهُمْ كَمَا تَوالَيْتُ أَوَّلَهُمْ، وَأَبْرَأُ مِنْ كُلِّ وَلِيجَةٍ دُونَهُمْ، وَأَكْفُرُ بِالْجِبْتِ وَالطَّاغُوتِ وَاللَّاتِ وَالْعُزَّىٰ . صَلَوَاتُ اللّٰهِ عَلَيْكُمْ يَا مَوالِىَّ وَرَحْمَةُ اللّٰهِ وَبَرَكاتُهُ .
✨السَّلامُ عَلَيْكَ يَا سَيِّدَ الْعَابِدِينَ وَسُلالَةَ الْوَصِيِّينَ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا بَاقِرَ عِلْمِ النَّبِيِّينَ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا صَادِقاً مُصَدَّقاً فِى الْقَوْلِ وَالْفِعْلِ،
✨يا مَوالِىَّ هٰذَا يَوْمُكُمْ وَهُوَ يَوْمُ الثُّلَثَاءِ،
وَأَنَا فِيهِ ضَيْفٌ لَكُمْ وَمُسْتَجِيرٌ بِكُمْ، فَأَضِيفُونِى وَأَجِيرُونِى بِمَنْزِلَةِ اللّٰهِ عِنْدَكُمْ وَآلِ بَيْتِكُمُ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ.
. ➿〰┅═ঊঈ🌤ঊঈ═┅〰➿.
🕊♡أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج♡🕊
https://eitaa.com/darentezaretolo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰روز سه شنبه روز زیارتی
امام زین العابدین علیه السلام
امام محمدباقر علیه السلام
امام جعفرصادق علیه السلام
#التماس دعا 🤲
. ➿〰┅═ঊঈ🌤ঊঈ═┅〰➿.
🕊♡أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج♡🕊
https://eitaa.com/darentezaretolo
💠 #حدیث روز 💠
💎عملی که انسان را محبوب خدا میکند
🔻پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآله:
قالَ اللّهُ: ما تَحبَّبَ إلَيّ عَبدي بشيءٍ أحَبَّ إلَيَّ ممّا افْتَرَضْتُهُ علَيهِ، و إنّهُ لَيَتحبَّبُ إلَيَّ بالنّافِلَةِ حتّى اُحِبَّهُ، فإذا أحْبَبْتُهُ كُنتُ سَمْعَهُ الّذي يَسمَعُ بهِ، و بَصرَهُ الّذي يُبصِرُ بهِ، و لِسانَهُ الّذي يَنْطِقُ بهِ، و يَدَهُ الّتي يَبْطِشُ بها، و رِجْلَهُ الّتي يَمشي بها، إذا دَعاني أجَبْتُهْ، و إذا سَألَني أعْطَيتُهُ
❇️ خداوند فرمود: بندهام با هيچ كارى دوست داشتنىتر از انجام واجبات، محبوب من نمیشود و با انجام مستحبات وسيله جلب محبت مرا فراهم میآورد چندان كه محبوب من میشود و زمانی که دوستش بدارم گوش شنواى او میشوم و چشم بيناى او و زبان گوياى او و دست نيرومند او و پاى رهپوى او. هرگاه مرا بخواند پاسخش دهم و هرگاه از من چيزى بخواهد عطايش كنم.
📚 المحاسن : ۱/۴۵۴/۱۰۴۷
. ➿〰┅═ঊঈ🌤ঊঈ═┅〰➿.
🕊♡أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج♡🕊
https://eitaa.com/darentezaretolo
چرا باید تسلیم حکم ولایت باشیم؟.mp3
1.66M
👆چرا باید تسلیم حکم "ولی" باشیم؟
#سخنرانی_کوتاه
#معرفت
#ولایت
حجت الاسلام ماندگاری
. ➿〰┅═ঊঈ🌤ঊঈ═┅〰➿.
🕊♡أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج♡🕊
https://eitaa.com/darentezaretolo
27.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 عالم قبر و اتفاقات آن
سخنران استاد عالی
. ➿〰┅═ঊঈ🌤ঊঈ═┅〰➿.
🕊♡أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج♡🕊
https://eitaa.com/darentezaretolo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥#تصویری
🔅سرنوشت گناه مؤمن
#استاد_عالی
. ➿〰┅═ঊঈ🌤ঊঈ═┅〰➿.
🕊♡أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج♡🕊
https://eitaa.com/darentezaretolo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥#تصویری
🔅بالاترین عذاب خدا اینجوریه!
#استاد_پناهیان
. ➿〰┅═ঊঈ🌤ঊঈ═┅〰➿.
🕊♡أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج♡🕊
https://eitaa.com/darentezaretolo
#کلام_بزرگان
#اثرنمازجماعت_برکودکان
🎙استاد شهید مطهری
به تجربه ثابت شده است که اگر بچه به مسجد نرود اگر در جمع نباشد و نماز خواندن جمعٍ را نبیند به این کار تشویق نمیشود؛ چون اصلا حضور در جمع مشوّق انسان است.
آدم بزرگ هم وقتی خودش را در جمع اهل عبادت میبیند روح عبادت بیشتری پیدا میکند؛ بچه
که دیگر بیشتر تحت تأثیر است.
📚 مجموعه آثار شهید مطهری، ج ۲۳، ص ۵۲۹.
. ➿〰┅═ঊঈ🌤ঊঈ═┅〰➿.
🕊♡أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج♡🕊
https://eitaa.com/darentezaretolo
🟠شكل گيري شخصيت كودك در هر سن و وظايف والدين:
🔸تولد تا ١سالگي: سن شكل گيري دلبستگي و احساس ايمني
وظيفه والدين: پاسخگوي حساس بودن به نيازها و گريه كودك
🔸٢-١ سالگي : سن شكل گيري حس استقلال
وظيفه والدين: دادن فرصت اكتشاف و تحرك؛ صحبت كردن زياد با كودك و توصيف اعمال كودك ؛ استفاده از تكنيك پرت كردن حواس براي تربيت كودك
🔸 ٤-٢ سالگي: سن دوستيابي ورود به گروه و يادگيري زبان
وظيفه والدين: اقتدار؛ الگوي خوب بودن؛ اعطاي وظايف به كودك؛ خوب گوش دادن به كودك و احساساتش
🔸١٢-٥ سالگي: سن شكل گيري هويت كودك؛ شكل گيري عزت نفس و يادگيري ارزشها و هنجارها
وظايف والدين: اقتدار؛ الگوي خوب بودن؛ ياد دادن مهارت حل مساله؛ نظارت بر كودك و دوستي هاي او؛ ايجاد رابطه خوب با كودك
. ➿〰┅═ঊঈ🌤ঊঈ═┅〰➿.
🕊♡أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج♡🕊
https://eitaa.com/darentezaretolo
#سلام_امام_زمانم🌹🤚🏻
پــای دعــایــم بـا گنـه زنجیــر گشتــه
آقــا بیـا هــایـم چـه بی تاثیــر گشتــه
مــن خواب دیدم ماه پشت ابر مانــده
خــوابم به هجر روی تو تعبیــر گشتــه.
. ➿〰┅═ঊঈ🌤ঊঈ═┅〰➿.
🕊♡أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج♡🕊
https://eitaa.com/darentezaretolo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چهارشنبه های امام رضایی
اللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى
الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ
وَ حُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ
وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرى
الصِّدّیقِ الشَّهید
صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً
مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً
کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیائِکَ
#امام_رضا
. ➿〰┅═ঊঈ🌤ঊঈ═┅〰➿.
🕊♡أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج♡🕊
https://eitaa.com/darentezaretolo
5138168600.mp3
1.14M
🔰روز چهارشنبه روززیارتی
امام کاظم علیه السلام
امام رضا علیه السلام
امام جوادعلیه السلام
امام هادی علیه السلام
#التماس_دعا🤲
https://eitaa.com/darentezaretolo
#ذکر روز چهارشنبه
♡أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج♡
https://eitaa.com/darentezaretolo
💌دعای حضرت زهرا در روز چهارشنبه
. ➿〰┅═ঊঈ🌤ঊঈ═┅〰➿.
🕊♡أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج♡🕊
https://eitaa.com/darentezaretolo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟣وظیفه والدین در #نماز فرزندان
#حاج_آقا_قرائتی
. ➿〰┅═ঊঈ🌤ঊঈ═┅〰➿.
🕊♡أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج♡🕊
https://eitaa.com/darentezaretolo
#تربیتی
🟢 ۷ قانون برای نه گفتن به کودک:
👦🏻 حواس کودکتان را پرت کنید.
وقتی درحال انجام کار اشتباهی است٬ به او بگویید: بیا یک کار جدید کنیم، یا بگویید: بیا ببین دارم چه کار میکنم!
👧🏻 فقط وقتی کودکتان در حال صدمه زدن به خود یا دیگری بود به او نه بگویید و از او بخواهید کاری را انجام ندهد.
👦🏻 از افعال مثبت استفاده کنید.
مثلا به جای اینکه بگویید با دستان خیس کتاب را ورق نزن بگویید : دست هایت را خشک کن بعد کتاب را ورق بزن
👧🏻 محدودیتهای کودک را اعلام نکنید؛ در عمل نشان دهید. مثلا وقتی در حال بهم ریختن کشو برای پیدا کردن یک لباس است به جای اینکه بگویید کشو را بهم نریز٬ بگویید: بعد از کارت کشو را مرتب کن.
👦🏻به فرزندتان حق انتخاب دهید. به جای اینکه بگویید : نه امروز پارک نمی رویم ، بگویید: به جای پارک رفتن برویم دوچرخه سواری یا استخر؛ یکی را انتخاب کن
👧🏻 قوانین را برای او از قبل مشخص کنید تا مجبور نباشید مرتب به او نه بگویید.
👦🏻 حرف خود را عوض نکنید؛ فرزندتان باید یاد بگیرد که نه٬ به معنی نه است و هیچ چیز نمیتواند آن را عوض کند.
. ➿〰┅═ঊঈ🌤ঊঈ═┅〰➿.
🕊♡أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج♡🕊
https://eitaa.com/darentezaretolo
یک داستان، یک درس
من فقط معلم نیستم
مریم صیاد آموز
لنگان لنگان داشتم تو خیابون راه میرفتم که یه خانم مودب و شیک پوش بهم نزدیک شد ازم پرسید : شما آقای نصیری هستین؟
گفتم : بله
گفت : من شاگرد شما بودم ، دبیرستان توحید، یادتون میاد؟
با اینکه قیافش اشنا بود ، گفتم :
نه متاسفانه،آخه من خیلی دانش آموز داشتم .
و بعد ادامه دادم : خب مهم نیست شما خوبید خانم ؟
گفت : بله ممنون استاد،
من شیمی خوندم و تا دکترا ادامه دادم البته نه اون سالهای جنگ دکترامو چند سال بعد گرفتم و در حال حاضر محقق هستم.
آقای نصیری ، "سماک بحری" هستم یادتون اومد؟
از شنیدن حرفاش خیلی خوشحال شدم وقتی کمی دقت کردم ،شناختمش ،آره خودش بود
اتفاقا خیلی دلم میخواست از احوالش با خبر بشم و حالا دیده بودمش که فرد موفقی شده بود ،
یه هو رفتم به بیشتر از بیست سال پیش . اون موقع ها با اینکه انقلاب شده بود و مدارس تفکیک شده بود؛ به علت کمبود دبیر بعضی از دبیران مرد مدارس دخترانه تدریس میکردند .
من هم اون وقتها به دانش آموزان دختر جبر درس میدادم، یادم اومد این دختر چند جلسهای که صبحها من کلاس داشتم دیر سر کلاس میاومد و من هم همیشه دعواش میکردم و بدون اینکه چیزی بگه میرفت سر جاش.
من هم کلی عصبی میشدم و به خاطر نظم کلاس، سریع درسو ادامه میدادم .
چند بار میخواستم واسه دیر کردش به مدیر بگم ولی یادم میرفت تا اینکه یه روز زنگ اخر تو کلاس بغلی ، آخرین نفری بودم که از کلاس میرفتم بیرون یه هو همین دانش آموز "سماک بحری" رو دیدم که به دیوار راهرو تکیه داده و تو چشماش پر از اشکه .
پرسیدم :سماک چی شده؟
با بغضی که تو گلوش بود جواب داد: پام پیچ خورده آقا حالا نمیدونم چه جوری برم خونه؟
یه هو گفتم : بیا من میرسونمت
اون وقتها یه ماشین پیکان داشتم که هرکسی نداشت
جواب داد : نه آقا خونمون دوره
گفتم : اشکالی نداره میرسونمت ، میتونی تا ماشین یه جوری بیای؟
درحالی که برق خوشحالی تو چشماش موج میزد گفت:بله آقا
بالاخره هر جور بود خودشو تا ماشین رسوند من هم که طبعا عذر داشتم و نمیتونستم دستشو بگیرم ، بلاخره به سمت خونه اش حرکت کردیم وقتی آدرس میداد تازه متوجه شدم خونهاش خارج از شهر و در یکی از دهات اطراف قرار داره. وقتی رسیدیم سر یه جاده خاکی گفت : آقا تو همین جاده است دیگه خودم میرم ممنون. گفتم : نه چه جوری میخوای بری میرسونمت
همینطور که میرفتیم چون راه خیلی طولانی شد ازش پرسیدم : این مسیر رو با کی میای بری مدرسه ؟
گفت: با هیشکی آقا، پیاده میام تاسر خیابون ۵ صبح بلند میشمِ اما خب گاهی بارونو باد باعث میشه کمی دیر برسم
داشتم دیوونه میشدم این همه راهو این دختر پیاده میاومد !!!!.
خلاصه رسیدیم خونشونُ یه خونه روستایی دیدم که از امکانات اون زمان هم خیلی چیزها کم داشت.
به سختی رفت بالا و گفت : بفرمایید
صدای پیر مردی از تو اتاق شنیده شد که پرسید: طاهره کیه ؟
دانش آموزم جواب داد : آقا معلممه
پیر مرد اصرار کرد که برم بالا و یه چای بنوشم.
من هم رفتم و بعد از سلام و احوال پرسی
پیرمرد که فهمیدم پدر طاهره دانش آموزم بود گفت: آقا معلم این دختر همه زندگی منه، الان دوساله مادرشو از دست داده منم مریضم، هم تو مزرعه کار میکنه هم تو خونه به دوتا برادرهای کوچیکشم میرسه ، میگم دختر نمیخواد درس بخونی راه به این درازی چه کاریه آخه ولی هی اصرار میکنه میخوام درس بخونم آه ببینین الان شما رو تو درد سر انداخته...
گفتم : این چه حرفیه در حالی که با بغضی که گلومو گرفته بود به زور چایی که طاهره آورده بودو میخوردم گفتم: ببخشید من دیگه باید برم.
تمام راهو که بر میگشتم گریه کردم پیش خودم گفتم من فقط یک معلم نیستم؛
من باید بیشتر از اینها از حال دانش آموزم با خبر باشم.
از اون روز به بعد بهش زنگهای تفریح کمک میکردم چند تا کتاب بهش دادم و دیگه دعواش نکردم اینها تنها کاری بود که از دستم بر میاومد .
حالا اون با وجود تمام مشکلات اینقدر موفق شده بود و من بهش افتخار میکردم ،همینطور که لبخند میزدم، نگاش میکردم که یه هو از گذشته بیرون اومدم چون صدام زد: آقای نصیری .....
و ادامه داد : خیلی خوشحال شدم دیدمتون من هیچ وقت محبتهایی که به من کردین رو فراموش نمیکنم
گفتم : خواهش میکنم من افتخار میکنم که چنین شاگردی داشتم.
خداحافظی کرد و در حالی که ازم دور میشد پیش خودم گفتم : امیدوارم معلمهای امروزی هم بدونند که فقط یک معلم نیستند....
. ➿〰┅═ঊঈ🌤ঊঈ═┅〰➿.
🕊♡أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج♡🕊
https://eitaa.com/darentezaretolo