eitaa logo
در انتظار طلوع
242 دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
7.3هزار ویدیو
944 فایل
یا حیُّ یا قیُّوم
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻در «روم» راه متروکه‌ای بود که به روستایی کم جمعیت می‌رسید. بین راه مسافرخانه‌ی کوچکی بود. وقتی گذرِ مسافری به مسافرخانه می‌خورد صاحب آنجا بسیار او را تحویل می‌گرفت. انواع غذاها برایش می‌آورد. خودش سرِ میز می‌نشست و با او صحبت می‌کرد، از عدالت و برابریِ انسان‌ها سخن می‌گفت و از حقوق مساویِ انسان‌ها حرف می‌زد. وقتی هوا تاریک می‌شد مسافری که از این همه محبت و حرف‌های انسان‌دوستانه ذوق زده شده بود را به سمت اتاقش راهنمایی می‌کرد تا روی تخت استراحت کند. مسافر روی تخت دارز می‌کشید. اگر قدش کوتاه‌تر از تخت بود اخم‌های صاحب مسافرخانه در هم می‌رفت و می‌گفت: با تخت «مساوی» نیستی! دو نوکرش را صدا می‌زد، یکی از طرف پاهایش می‌کشید و یکی از طرف سرش، مفاصل استخوان‌هایش از هم در می‌رفت و بلندتر می‌شد و با تخت مساوی و هم‌اندازه می‌شد. اگر قدش بلندتر از تخت بود، قسمتی از پاها و سرش را قطع می‌کرد تا با تخت مساوی و برابر شود. بعد، لبخندی شیطانی می‌زد و می‌گفت: حالا مساوی شدید! 🔸مساواتِ زورکی، عدالت نیست! عدالت یعنی با هر کسی متناسب با ویژگی‌هایی که دارد برخورد کن. زن و مرد ویژگی‌های خاص خودشان را دارند، مساوی دانستن زنان و مردان، بزرگترین بی‌عدالتی نسبت به زنان است. ♡أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج♡ https://eitaa.com/darentezaretolo