💢سفر به آینده تاریخ شماره ۱۸💢
#داستان_مهدوی
#قسمت18
ناگهان فریادی بلند در آن بیابان پیچید:"ای صحرای بَیدا❗️ این قوم ستمگر را در خود فرو ببر".
من با چشم خود دیدم که زمین شکافته شد وتمام سپاه را در خود فرو برد. فقط من وبرادرم باقی ماندیم وهیچ اثری از آن سپاه بزرگ باقی نماند. من وبرادرم مات ومبهوت مانده بودیم 😳
ناگهان فرشته ای را دیدم که برادرم را صدا زد وگفت: "اکنون به سوی سفیانی برو وبه او خبر ده که سپاهش در دل زمین فرو رفت".
بعد رو به من کرد وگفت: "به مکه برو و امام زمان را به نابودی دشمنانش بشارت ده ☺️ وتوبه کن".
حالا دیگر خیلی چیزها برای من روشن شده است.
آری خداوند به وعده خود وفا نمود و دشمنان امام زمان را نابود کرد.
آن مرد که از کرده خود پشیمان است، وقتی مهربانی ❤️ امام را می بیند توبه می کند وتوبه اش قبول می شود.
آیا می دانی آن فرشته ای که با این مرد سخن گفت که بود❓
آن فریادی که درصحرای "بَیدا" بلند شد چه بود❓
او جبرئیل بود که به امر خدا به یاری لشکر حق آمده بود تا سپاه طاغوت را نابود کند😊
سپاه سفیانی که می خواست کعبه 🕋 را خراب کرده و با امام زمان بجنگد به عذاب خدا گرفتار شده و در دل زمین فرو رفته است.
خبر نابودی سپاه سفیانی به سرعت در همه جا پخش می شود🔊 گروهی از آنها که از ماه ها قبل، مکه را محاصره کرده بودند، با شنیدن این خبر فرار می کنند.🏃♂
سفیانی که در شهر کوفه است با شنیدن این خبر، ترس تمام وجودش را فرا می گیرد وفکر حمله به مکه را از سر خود بیرون می کند.🤗
↩️#ادامه_دارد...
✍تنظیم شده در واحد تحقیق و پژوهش قرارگاه محکمات
#عید_غدیر عید ولایت بر شما مبارک
╭━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╮
@darhamsara
╰━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ
دست نیست که پتکه😳😱
╭━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╮
@darhamsara
╰━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#حوادث_واقعی
فقط اونجا که فرار میکنند😂😂
@honarmandankhane
─┅═ঊঈ🍰ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#طنز
آدرس پرسیدن
گاوه جواب داد😂✋
╭━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╮
@darhamsara
╰━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╯
فوق العاده است 👌🌼🍃
پیرمردی هر روز توی
محله پسرکی رو با پای برهنه
می دید که با توپ پلاستیکی
فوتبال بازی میکرد.
روزی رفت و یه کفش
کتونی نو خرید و اومد به
پسرک گفت: بیا این کفشا رو بپوش
پسرک کفشا رو پوشید و
خوشحال رو به پیرمرد
کرد و گفت: شما خدایید؟ پیرمرد
لبش را گزید و گفت نه پسرجان
پسرک گفت:
پس دوست خدایی،
چون من دیشب فقط
به خدا گفتم کفش ندارم ....
دوست خدا بودن سخت نيست...👌👌
╭━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╮
@darhamsara
╰━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╯