#بازهمعذرخواهیوبازهم...😢
📱 غرق دیدن تصاویری در #اینستاگرام بود که به شدّت نظرش را به خود جلب کرده بودند.🤦♂️
ناگهان متوجه حالش شد؛ نگاهش را دزدید و با شرمساری گوشیاش را کنار گذاشت🤳
عرق شرم بر پیشانیاش نشست. 😰
داشت به آخرِ شب فکر میکرد که چگونه از غفلتش با امام زمان حرف بزند، باز هم عذرخواهی و باز هم...😔
#داستانک
#امام_زمان_عج
💥#داستانک💥
💠 عنوان داستان : جدال بیهوده
ملا مهرعلی خویی، روزی در ڪوچه دید دو ڪودڪ بر سر یڪ گردو با هم دعوا میڪنند... به خاطر یڪ گردو یڪی زد چشم دیگری را با چوب ڪور کرد.یڪی را درد چشم گرفت و دیگری را ترس چشم درآوردن، گردو را روی زمین رها ڪردند و از محل دور شدند...ملا رفت گردو را برداشت و شڪست و دید، گردو از مغز تهی است. گریه ڪرد.
پرسیدند تو چرا گریه میڪنی؟!گفت: از نادانی و حس ڪودڪانه، سر گردویی دعوا میڪردند ڪه پوچ بود و مغزی هم نداشت...
دنیا نیز چنین است، مانند گردویی است بدون مغز! که بر سر آن میجنگیم و وقتی خسته شدیم و آسیب به خود رساندیم و یا پیر شدیم، چنین رها ڪرده و برای همیشه می رویم...
#امام_زمان #حجاب
#لبیک_یا_خامنه_ای
♥️ الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج 💬
@daribesoyeyaranashegh
🔶🔹#داستانک
🔶 هر بار که پدرم برنج جدیدی میخرید، مادرم پیمانه را کمتر از همیشه میگرفت.
میگفت طریقهی طبخِ برنجها باهم فرق دارد، همهشان یک جور دم نمیکشند، نمیشود طبقِ یک اصل و برنامه پیش رفت.
برای همین بود که بارِ اول، مقدارِ کمتری میپخت تا به قولی برایِ دفعاتِ بعدی پیمانه دستش بیاید یا اگر خراب میشد، اسراف نکرده باشد.
آدمها هم دقیقا همینند، قبل از اعتماد و بذلِ محبت، آنها را خوب بشناسید، از تنهاییتان ، به هرکس و ناکسی پناه نبرید.
نه هر آدمی لایقِ همنشینی است، و نه میشود با تمامِ آدمها یک جور تا کرد، بعضیها جنسشان از همان اولش خراب است و با هیچ اصل و منطقی اندازهی باورهای شما قد نخواهند کشید.
حواستان باشد، مبادا محبت و توجهِ خودتان را اسراف کنید...
به زودی ... 😉
#لبیک_یا_خامنه_ای
#امام_زمان_عج
#حجاب
╔🌸🍃═══════╗
♥️الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج💬
@daribesoyeyaranashegh
╚════🍃🌸═══╝