☃️پیش بینی وضعیت آب و هوای کاشان و آران‌وبیدگل در دو روز آینده:(27و 28 دی ماه 1401) ✅ سه شنبه: صاف تا قسمتی ابری🌤به تدریج افزایش ابر☁️ و درساعات عصر وشب احتمال بارش پراکنده برف در ارتفاعات❄️ ،گاهی وزش بادملایم🍂 ظهر🔺 7 نیمه شب 🔻0 ✅ چهارشنبه: صاف تا قسمتی ابری🌤☀️ ،گاهی وزش باد ملایم🍂 ظهر🔺12 نیمه شب 🔻0 افزایش تدریجی دما در گرمترین ساعات . •°°•.♥️•°°•. الّلهُمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّکَ‌الْفَرَجْ💬 @daribesoyeyaranashegh `•. ༄༅ ♥️ °•¸.•° ➺ #ولادت_حضرت_زهراس #روز_مادر #امام_زمان_عج

💠 #گلستانه 🏴 ویژه برنامه «بزرگداشت حضرت سلطانعلی‌بن امام محمدباقر(ع)» 🗓 جمعه ۳۰ دی‌ماه ⏰ ۲۰:۴۵ 🎦 پخش زنده از شبکه اصفهان . •°°•.♥️•°°•. الّلهُمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّکَ‌الْفَرَجْ💬 @daribesoyeyaranashegh `•. ༄༅ ♥️ °•¸.•° ➺ #ولادت_حضرت_زهراس #روز_مادر #امام_زمان_عج

#فرهنگ‌سرای‌علامه‌فيض‌کاشانی سازمان فرهنگی، اجتماعی و ورزشی شهرداری کاشان برگزار می‌کند: 💠 #پنجشنبه‌های‌_مهارتی 👈 هفته شانزدهم موضوع: 🔹چرم دوزی🔸 ✅ مدرس: فاطمه فیضی 🔴 مبلغ دوره 👈 رایگان 🔗 همراه با ارائه گواهی شرکت در دوره فنی و حرفه‌ای 🗓 پنجشنبه ۲۹ دی 🕰 ۹ صبح ✍️ ثبت‌نام از طریق تماس با ☎️ ۵۵۳۱۲۵۰۰ و در ایتا به شماره ۰۹۳۵۹۲۶۰۰۸۴ 🔶 نشانی: میدان قاضی اسداله، خیابان شهیدان اسلامی‌تبار، فرهنگ‌سرای علامه فیض کاشانی . •°°•.♥️•°°•. الّلهُمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّکَ‌الْفَرَجْ💬 @daribesoyeyaranashegh `•. ༄༅ ♥️ °•¸.•° ➺ #ولادت_حضرت_زهراس #روز_مادر #امام_زمان_عج

🔶️کانون طلایه داران عفاف کاشان برگزار میکند. 🔴 شما به رویدادی متفاوت برای تبدیل شدن به مبلغی توانا در حوزه زنان عفاف و حجاب دعوت شده اید ... 📌خلاصه محورهای رویداد ✅️ آسیب شناسی علل بدحجابی درایران ✅️ کارگاه اصول مناظره ومواجهه ( ناظر به اهداف ،محتوا ومهارت های رفتاری) ✅️ عفاف وحجاب از دیدگاه روانشناسی ✅️ آشنایی بافنون تبلیغ عفاف وحجاب ✅️ مقايسه دیدگاه اسلام وغرب نسبت به زن وخانواده 📌مزایای شرکت در رویداد ✅️ اعطای گواهی پایان دوره ✅️ اولویت معرفی به مدارس جهت تبلیغ ✅️ جواز ورود به دوره تکمیلی . 📌زمان برگزاری: ۲۰و ۲۱ بهمن ساعت ۸صبح الی ۱۷ همراه با پذیرایی وناهار 📌مکان : تالار آزادی دانشگاه کاشان 💌 هزینه دوره برای طلاب ، دانشجویان و فعالان فرهنگی نیم بها محاسبه میشود . 📌جهت ثبت نام و کسب اطلاعات بیشتر به آیدی زیر مراجعه کنید https://eitaa.com/joypa_63 . •°°•.♥️•°°•. الّلهُمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّکَ‌الْفَرَجْ💬 @daribesoyeyaranashegh `•. ༄༅ ♥️ °•¸.•° ➺ #ولادت_حضرت_زهراس #روز_مادر #امام_زمان_عج

_گفت حالا روسری‌مو بردارم چه ضرری به جامعه میزنه؟ +گفتم مشکل اینه که فقط به قسمت روسریش نگاه می‌کنی ولی... ✨ #حجاب_سبک_زندگیه نکته‌ی خیلی مهمی که معمولا کمتر بهش توجه میشه همین هست که با حجاب بودن فقط روسری ومانتو یا چادر سر کردن نیست. حجاب یک سبک زندگیه. ✨روشی از زندگی که خانم و آقای مسلمان ، هر دو، سعی میکنن در ارتباطات جامعه چه تو دانشگاه، چه سر کار، چه جاهای دیگه 🔻حریم‌ها رو رعایت کنن. و از شوخی زیادی صمیمی شدن صحبت‌های بیش از حد نیاز شغل و درس و... دوری کنن. 🌿و رعایت همین حریم‌هاست که در کنار پوشش درست و کامل، خانواده رو در جامعه اسلامی حفظ میکنه. 👇🏻یه دور کسانی که میشناسیم رو تو ذهنمون بیاریم همونایی که بیشترین دشمنی رو با حجاب دارن کمترین مشکل رو با روابط دختر و پسر نوجوان دارن ! ⛔️پس گول این جمله که میگن با تار موی من و شما مگه قراره چه اتفاقی بیوفته رو نخوریم. چون روسری ومانتو یا چادر ما یه نماده برای یه سبک زندگی. ✨سبک زندگی عفیفانه✨ و چی از این مهمتر که پروردگار عالم این نوع پوشش رو برای ما خانم‌های عفیف می‌پسنده؟ . •°°•.♥️•°°•. الّلهُمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّکَ‌الْفَرَجْ💬 @daribesoyeyaranashegh `•. ༄༅ ♥️ °•¸.•° ➺ #ولادت_حضرت_زهراس #روز_مادر #امام_زمان_عج

یادش به خیر قدیما کوچه ها اینجوری بود😍 . •°°•.♥️•°°•. الّلهُمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّکَ‌الْفَرَجْ💬 @daribesoyeyaranashegh `•. ༄༅ ♥️ °•¸.•° ➺ #ولادت_حضرت_زهراس #روز_مادر #امام_زمان_عج

🔷️ فایل بیست و دو نکته اساسی در زمینه حفظ قرآن . •°°•.♥️•°°•. الّلهُمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّکَ‌الْفَرَجْ💬 @daribesoyeyaranashegh `•. ༄༅ ♥️ °•¸.•° ➺ #ولادت_حضرت_زهراس #روز_مادر #امام_زمان_عج

#همسران_فاطمی #زندگی_به_سبک_شهدا ❇️ رضا بی­‌نهایت صبور بود، وقتی بحث‌مان می‌شد، من نمی‌توانستم خودم را کنترل کنم، یکسره غُر می‌زدم و با عصبانیت می‌گفتم تو مقصری، تو باعثِ این اتفاق شدی! او اصلا حرفی نمی‌زد، وقتی هم می‌دید من آرام نمی‌شوم، می­‌رفت سمت در، چون می‌دانست طاقت دوری‌اش را ندارم، آنقدر به همسرم وابسته بودم که واقعا دوست نداشتم لحظه‌ای از من دور باشد، او هم نقطه‌ضعف‌ام را می­‌دانست و از من دور می­‌شد تا آرام شوم، روی پله‌ی جلوی در می‌نشست و می­‌گفت هر وقت آرام شدی، بگو من بیام داخل، اصلا دادزدن بلد نبود. 🌹 شهید رضا حاجی‌ زاده ✍🏻 راوی همسر شهید . •°°•.♥️•°°•. الّلهُمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّکَ‌الْفَرَجْ💬 @daribesoyeyaranashegh `•. ༄༅ ♥️ °•¸.•° ➺ #ولادت_حضرت_زهراس #روز_مادر #امام_زمان_عج

🏴همزمان با شهادت حضرت سلطانعلی ابن امام محمد باقر سفیر جهاد تبیین 🏴 "دیدار با خانواده شهید علیرضا عربیان همراه با یادبود پدر بزرگوارش" 📆چهارشنبه شب ۱۴۰۱/۱۰/۲۸ بعدازنماز مغرب و عشا همراه با قرائت حدیث کسا و سخنرانی امور شهدایی پایگاه بسیج شهید آيت الله سعیدی(ره) . •°°•.♥️•°°•. الّلهُمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّکَ‌الْفَرَجْ💬 @daribesoyeyaranashegh `•. ༄༅ ♥️ °•¸.•° ➺ #ولادت_حضرت_زهراس #روز_مادر #امام_زمان_عج

شھـید‌حسـن‌باقــری شهدا را یاد کنیم با ذکر یک صلوات . •°°•.♥️•°°•. الّلهُمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّکَ‌الْفَرَجْ💬 @daribesoyeyaranashegh `•. ༄༅ ♥️ °•¸.•° ➺ #ولادت_حضرت_زهراس #روز_مادر #امام_زمان_عج

کلیپ حال خوب کن😍😉 . . •°°•.♥️•°°•. الّلهُمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّکَ‌الْفَرَجْ💬 @daribesoyeyaranashegh `•. ༄༅ ♥️ °•¸.•° ➺ #ولادت_حضرت_زهراس #روز_مادر #امام_زمان_عج

💎بنـــامـ خــــداے یــــوســـــف💎 💎رمـــــان جذاب و نیمہ واقعے 💎 #حـــــــــرمٺ_عشــق 💞قسمـــٺ #چهل_وپنجم ریحانه که منظور یوسفش را متوجه شده بود. لبخند محجوبی زد.☺️🙈نگاهش را پایین انداخت. یوسف سرش را بگوش دلدارش نزدیک کرد. یوسف_از پدرتون #اجازه_گرفتم. اون روز حرفهامون نصفه موند. #اجازه_میدید بانو؟!😍 ریحانه_ اختیار دارید آقا.☺️ از میان جمع بلند شدند.... یوسف با نگاهش از عمومحمد #تایید گرفت. که خلوتی کند با بانویش.. قدم میزدند... یوسف مستقیم نگاهش کرد... کم نمی آورد... پشت سرهم میگفت... ریحانه که مات شده بود.😧🙊اصلا این یوسف کجا و یوسف چن ساعت پیش کجا....!!!🙈😳 اما خودش، فقط چند بار، نیم نگاهی، کرده بود. #محرم بودند درست اما خب... بانو بود.. #زهرایی بود.. #عمری با احدی حرف نزده بود.. دخترعمو، پسرعمو بودند، درست.. شناخت کافی داشت. میدانست بی اندازه حرمتش را قائل هست. اما باز هم #رویش_رانداشت به نگاه مستقیم...🙈 هرچه یوسفش میگفت.. یا سکوت میکرد یا خیلی مختصر جواب میداد. یا نیم نگاهی میکرد.. یا اصلا نگاه نمیکرد. ریحانه سوالی ذهنش را... مشغول کرده بود. نمیدانست با چه جمله ای بگوید. که خدشه برندارد #غرور معشوقش. ریحانه _یه سوالی دارم نمیدونم چجوری بگم.☺️ یوسف_ بگو خب... نذار تو دلت بمونه😊 _بعد از نمازظهر، که خوندید..کجا رفتین؟🙈 یوسف_ نمیشه بگم😇 ریحانه_ نه بگین.. میخام بدونم😊 یوسف_ نچ..! 😎 ناخواسته، به یوسفش زل زد. پایش را به زمین کوبید. با لحنی دلنشین گفت: _عهههه..!! یوووسف...!! بگو دیگه..!☹️😌 ریحانه یک لحظه بخودش آمد..🙊سریع سرش را پایین کرد.🙈 از شدت خجلت نمیتوانست سر را بالا ببرد.. یوسف مات لحن ریحانه شد...👀❤️ 💭یادش افتاد به مهمانی ها.. چقدر #شیطانی بود #لحن ها.. چقدر #عذاب کشید.. چقدر #خدا را صدا زده بود... سرش را بالا گرفت... چشمانش را بست. نفسی عمیق کشید. آرام گفت: _خدایا #شکرت.. #الحمدلله که #حلالترینش رو بهم دادی.. #شکرت.. بخاطر همه چیز😍 یوسف خیلی آرام گفته بود، اما دلدارش شنیده بود. راه میرفتند... این بار، با سکوت و آرام.... یوسف _یه سوالی کردی که نمیخاستم جواب بدم.. ولی اینجوری که گفتی..😍حتما میگم.دوست دارم بین خودمون بمونه.😊 _چشم آقا🙈 یوسف بسمت آخر باغ میرفت... و دلبرش بهمراه او. سعی میکرد زیاد به دلدارش، #زل نزند... #میفهمید که معذب هست. #میفهمید گونه سیب کردنش را، #میفهمید که نمیتواند زیاد خیره شود. دوست نداشت او را آقا خطاب کند.🙁 _ببینم شما مدام میخای به من بگی آقا!؟ برای همه آقایوسف باشم، برا شماهم؟!😊 ریحانه_ خب چی بگم؟!☺️ ریحانه با لبخند، بعداز کمی سکوت،گفت: _چشم یوسفم🙈 چقدر رضایت داشت. _آفرین بانو جان حالا خوب شد.!☺️ به آخر باغ رسیدند... گوشه ای دنج پیدا کردند. نشستند. ریحانه نگاهش را بین درختان میکاوید. گوش دل و جانش را به یارش داده بود. یوسف دستانش را عقب برد و تکیه گاه کرد. سرش را بالا گرفت. چشمهایش را بست. یوسف_ این چیزی که میخام بگم از نظر شما شاید خیلی عادی و معمولی باشه اما برای من شد زندگیم..! 😊 اون زمانی که تصمیمم رو گرفتم که شما بشی #بانوی_قلبم، زیاد رو به راه نبودم. دعا میکردم.... #غیراز رسیدن به شما... برای #خودم. برای دورشدن از #نفسانیاتم. برای #حفظ_ایمانم. میخواستم از هرچی #غیرخدا هست دوربشم. باید میخوندم.. هم بخاطر #شرایط روحی ای که داشتم هم ترس از دست دادن #دینم و هم نگران #آینده بودم.. قرار گذاشتم باخودم. چله برداشتم.✨ سنگین، چند تا باهم...✨۴٠ روز روزه،✨ ۴٠روز جامعه کبیر✨ و ۴٠روز ختم بسم الله.✨ دیروز روز چهلم روزه ام بود.اما امروز، چهلمین روز ختم بسم الله و زیارت جامعه هست... اومده بودم اینجا ختم بسم الله رو بخونم.تو این مدت، هم دلم آروم میشد و هم فکر و ذکرم، ترسیم آینده با شما بود بانو... هرچه میخواست گفت... سرش را بسمت بانویش چرخاند. زل زد. خودش هم متعجب بود از اعترافش. گویی #بعددیگرشخصیتش را بروز داده بود. هم به خودش و هم دلدارش. تک تک جملات یوسف... . . •°°•.♥️•°°•. الّلهُمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّکَ‌الْفَرَجْ💬 @daribesoyeyaranashegh `•. ༄༅ ♥️ °•¸.•° ➺ #ولادت_حضرت_زهراس #روز_مادر #امام_زمان_عج