eitaa logo
داریوش سجادی
925 دنبال‌کننده
842 عکس
273 ویدیو
5 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
✅آنچه خارپشت می دانست! علوم سیاسی دانش و توانش چینش واقع بینانه «قطعات پازل رقابت» بین عناصر قدرت در بازی قدرت است. دانشی بمنظور پالایش و شفافیت صحنه آرایش قوای سیاسی بمنظور یابش نقشه راه و فهم رویکردهای بازیگران عرصه سیاست. ✳️ شعار «سوریه را رها کن ـ فکری به حال ما کن» علی رغم ۷ سال نبرد هوشمندانه ایران در سوریه در کنار هم آوائی «تاجزاده ها با شاهزاده ها» در اطلاق اتهام «ماجراجوئی سپاه در شامات» دلالتی است بر بازی کردن در زمین دشمن توسط آن متوهمین به دانش سیاست! ✳️ بر بدنه عوامی که در ایران این شعار را سر می دهند حَرَجی نیست، اما آن مدعیان سیاست دانی کاش لااقل زبان انگلیسی می آموختند و اقاریر ژنرال «وسلی کلارک» در گفتگو با «ایمی گودمن» را به استماع می نشستند که چگونه صادقانه خبر از آن می داد پنتاگون از فردای عملیات یازده سپتامبر با لابی اسرائیل نقشه حمله نظامی به ۷ کشور افغانستان عراق لبنان لیبی سومالی و سوریه و در نهایت ایران را در دستور کار خود قرار داد تا در یک بازه زمانی پنج ساله این ۷ کشور را بنفع اسرائیل ویران کنند! لینک ویدئو https://bit.ly/2BJXqun ✳️ خوشبختانه «توهم دانش سیاسی» دامن گیر مشاهیر آمریکائی نیز هست و در «اسفند ۸۹» جورج سوروس میلیاردر آمریکائی و معمار انقلاب های مخملی نیز در گفتگو با فرید زکریا تا آن اندازه بابت ناآرامی های ایران جوگیر شده بود که با صراحت به مخاطبان شبکه سی ان ان قول داد سال آینده اثری از جمهوری اسلامی در ایران نخواهند دید! لینک ویدئو https://bit.ly/2nW6CBN در همان تاریخ طی ارسال پیغامی کنایه آمیز و در مخالفت با پیش بینی سوروس بر سر این پیش بینی خام اندیشانه به وی پیشنهاد دادم ثروت یکدیگر را (!) در گرو این پیش بینی قرار دهیم و هر طرف که باخت تمام ثروت اش را تقدیم برنده کند! البته پیش بینی «سوروس» هرگز محقق نشد اما این نیز بمعنای انباشت «آی کیو» نزد اینجانب نبود و تنها دلالتی بر وثاقت روایت امام سجّاد (ع) بود⬅️ الحمدلله الذی جعل اعدائنا من الحُمقاء سوروس و عقبه ژنریک و فارسی زبان ایشان، روبهانی را در مصاف با خارپشت می مانند که بقول آرخیلوخولس: هر چند روباه خیلی چیزها می داند، اما خارپشت فقط «یک چیز خیلی مهم» می داند! 😉 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ داریوش سجادی
jjadi44
شاه ماهیان سخنرانی رحیم پور ازغدی در قم هر چند می توانست به یک جدال احسن بین صاحب نظران منجر شود اما حواشی آن سخنرانی متن را تحت الشعاع قرار داد. عُصاره کلام ازغدی کاهلی حوزه در تبیین مبانی ملکداری دینی بود که منجر به چابکی سکولاریسم در فقدان رقیبی چالاک در جبهه دین باوران شده است. ازغدی: فقه بی‌ربط با زندگی، زندگی بی‌ربط با فقه، درس خارج‌هایی که به جای تئوریزه حکومت و تمدن دینی، عملا فقه سکولار است. فقهی که فردی است و از عبادات و طهارات و نجاسات حرف می زند اما درباره اقتصاد، سیاست، بانک و روابط بین‌الملل حرفی ندارند. سکولاریسم همین است. همه می‌گویند سکولاریسم در دانشگاه است، بگذارید بگویم ریشه سکولاریسم در حوزه است. هر چند فحوای کلام ازغدی موجبات کدورت خاطر برخی از علما و مراجع تقلید شد اما ادعای ازغدی برخوردار از بکآپ بود و پیش از ایشان آیت الله خامنه ای در مهر ۹۱ «مشابه اظهارات امروز ازغدی» به صراحت خطاب به روحانیون استان خراسان اظهار داشتند: هر تفکری که روحانیت را جدای از نظام اسلامی بداند، سکولاریسم است و حوزه های علمیه نمی توانند سکولار و نسبت به نظام اسلامی بی تفاوت باشند. حتی ۳۰ سال پیش تر از این نیز مرحوم امام بودند که در پاسخ به نامه محمد علی انصاری هشدار دادند که آنچه در آینده مهم است، مسائل مورد ابتلای مردم و حکومت است که «فقها باید» برای آن فکری کنند و «نیاز عملی» جامعه به آنها را رفع نمایند. صرف نظر از جنجال های سیاسی ناشی از حواشی سخنرانی ازغدی، نکته مغفول در غائله مذکور تبیین ناصحیح صورت مسئله است. قدر مسلم آن است که در صورت نداشتن تعریف درست از قضیه هیچکدام از راه حل های متصور، وافی به مقصود نیست . با فرض پذیرش ناکامی یا ناتوانی حوزه در تببین فقه حکومتی، این واقعیت را نمی توان نادیده انگاشت که ترمیم یا جبران این ناکامی را نیز نمی توان بخشنامه ای یا فرمایشی مرتفع کرد. جوشش و فروزش دانش در حوزه یا دانشگاه و یا هر موسسه آموزشی محصول ظهور دُردانه هائی است که در میانه دیگر دانش پژوهان و به استعداد نبوغ و هوش و ذکاوت شخصی می توانند در حوزه پژوهندگی، بدرخشند و خالق اندیشه یا صانع صُنع مبتکرانه خود شوند. مرحوم امام نمونه بارزی بودند که از دل همین حوزه توانستند به استظهار نبوغ و بلوغ و استعداد و «شجاعت خود» نظریه پرداز ولایت فقیه شوند. لزوما با ثبت نام در یک کلاس آموزش موسیقی جمیع فارغ التحصیلانش به بتهوون و موتسارت مبدل نمی شوند. تاریخ در جمیع حوزه ها بر دوش ستارگان نشسته و آسمان دانش را شهاب سنگ هائی دلالت می کند که تیرگی و ظلمات کهکشان را به برکت فروزش انحصاری خود، مُنَوَر می کنند. این قانونمندی مخرج مشترک دانشگاه و حوزه است. مگر انبوه برون داد فارغ التحصیل دکترا از دانشگاه های ایران، مملکت را با انباشت عظیم نظریه پرداز و تئوریسین های فلسفی و اندیشگی مواجه کرده؟ تولید اندیشه و نظریه در دانشگاه های کشور زیر خط فقر است و بر همان روال نمی توان توقع داشت از میانه جمیع طلاب ورودی به حوزه های علمیه، امام محمد غزالی یا شیخ انصاری و امام خمینی را پیشوازی کرد! متاسفانه تضایف صُنع و مَصنوع در محافل دانش پژوهی ایران اعم از حوزه و دانشگاه، مدرک محور و کسوت محور شده و آفرینندگی در جوار آفریده به محاق رفته! چیزی که مولانا به رفعت آنچنان توصیف اش کرد که: عاشق صُنع خدا با «فَر» بُوَد عاشق مصنوع او «کافر» بُوَد. گذشته از آنکه کم کاری حوزه و دانشگاه محصول تبعی لقمه های فرهنگی سُفره های اطعام این دو مرکز اند! قاضیان محصول قازیان سفره چاشت خوداند! دانشگاه های ایران اگر با نزدیک به ۱۰۰ سال فعالیت هنوز نتوانسته اند یک نظریه پرداز صاحب سبک با برند ایرانی و اندیشه و نظریه ایرانی برون داد کنند چنین فرجامی را باید در شیوه تغذیه آموزشی آن دانشگاه ها ریشه یابی کرد! دانشگاهی که تمامی منابع درسی و متدلوژیک و تحصیلی اش استوار بر منابع سکولاریسم غربی است طبعا از چنین دانشگاه نمی توان برون داد «ویتگنشتاین ایرانی» توقع کرد. همچنانکه از حوزه های علمیه نیز با اتکای صرف بر مبانی فقه فردی، نمی توان ابن خلدون یا امام خمینی چشم انتظاری داشت. بصورت طبیعی چه در حوزه و چه در دانشگاه «عالمی» که فاقد کشش و درک و صیرورت مقتضی جهت فهم و یابش نظریه های نوین مُلکداری و جهانداری با مختصات دین ورزانه است، عجالتا چنان عالمی به همان مقدوراتش اکتفا می کند! حوزه ها و دانشگاه های ایران، دریائی را می ماند که به کثرت برخوردار از ماهیانی چالاک اند که با چابکی می توانند در امواج متلاطم آن دریا شناگرانی قابل باشند. محل مناقشه آنجاست که راه رسیدن به خورشید، دریا نیست. پرواز است! شاه ماهیانی همچون امام یگانه دُردانگانی بودند که با نبوغ ذاتی و کارنامه موفق شان، ضمانت اقبال به حوزه های علمیه شده اند. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ داریوش سجادی @dariushsa
ارمغان دمکراسی آمریکائی برای مردم یمن به یُمن تسلیحات خریداری شده اش توسط ریاض
کجاست آن کوزه!؟ حد خودت رو نگه دار آقای سجادی. تو در حدی نیستی حوزه های علمیه رو زیر سوال ببری […] ازغدی هم که بیشتر از حدش حرف زد دیدی مراجع معظم تقلید چطور تو دهنی بهش زدن […] حوزه های علمیه افتخار شیعه اند و چراغ دین توسط همین علما و روحانیت است که سالها است به کوری چشم دشمنان اسلام روشن مونده. پیغام بالا واکنشی است نسبت به مقاله اخیرم (شاه ماهیان) که توسط یکی از مخاطبان ارسال شده! جملات داخل […] ناسزاهای غیر قابل انتشار است که به حرمت مخاطبان حذف کردم. خطاب به این دوست عزیز عارضم: اولا مقاله «شاه ماهیان» فاقد کمترین اسائه ادب نسبت به روحانیت شیعه بود تنها تعریضی بود بر کاهلی بخش هائی از حوزه که «مرحوم امام» نیز بارها نسبت به پَسیو بودن ایشان، نهیب شان زد و از متولیانش تحت عنوان عالمان مُتِهَتِک و جاهلان مُتِنَسِک نام بُرد. خیر دوست عزیز، محل نزاع «روحانیت شیعه» و حوزه هائی که با مشقت چراغ دین را روشن نگاه داشتند، نیست. دعوا بر سر تحجری است که مبانی دین و ایمان مومنان را بنام دین چون موریانه می خورد و می خراشد. اسفند سال گذشته در فیضیه سخنرانی داشتم و خطاب به روحانیون حاضر گفتم: اگر داریوش سجادی را از آمریکا دعوت می کنید تا در این مکان مقدس با زبان آکادمیک از مبانی انقلاب اسلامی دفاع کند و هم زمان هم لباس شما در مقابل دوربین تلویزیون می فرمایند: بادمجان ولایتمدارترین میوه در میانه میوه های خداوند است! یک جای کار می لنگد. با چنین زبان و ادبیاتی درصدد یارگیری از کدام جماعتی هستید؟ چه دینی را ترویج می کنید و کدام انسانی را با چنین گویش و خوانشی به دین ترغیب و تشویق می فرمائید؟ خیر دوست عزیز ـ ازغدی تو دهنی نخورد و صادقانه تکلیف اش را عمل کرد. ایشان تنها نیستند و ما همه ازغدی هستیم. شمایان با چنین ادبیات اخافه سالارانه درصدد ترساندن چه کسانی هستید! فرزندان خمینی اگر اصحاب ترس بودند اکنون در عمق مدیترانه در حال دفاع از سرحدات اسلام و حفاظت از نفوس و ناموس مسلمین نبودند! راستی مخاطب امام چه کسانی بود که چنان مظلومانه فرمود: در فیضیه فرزند خردسالم مرحوم مصطفی از کوزه ای آب نوشید. کوزه را آب کشیدند چون من فلسفه تدریس می کردم. خون دلی که پدر پیرتان از این گروه متحجر خورد از هیچ گروه دیگری نخورد! ... کجاست آن کوزه تا خاکش را توتیای چشم خود کنیم!؟ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ داریوش سجادی @dariushsajjadi44
جعبه پاندورای هاشمی! فائزه هاشمی در گفت‌وگو با یورو نیوز، خواستار پی‌گیری مرگ مبهم اکبر هاشمی رفسنجانی و پلاکارد تجمع طلاب در مدرسه فیضیه قم، از سوی دستگاه‌های امنیتی و شورای عالی امنیت ملی شده و هم‌زمان فاطمه هاشمی نیز در مصاحبه با ایسنا ضمن اشاره به تابلو‌نوشت تجمع طلاب در قم گفته: تابلو «استخر فرح» ابهامات در مورد مرگ مشکوک پدرم را که تاکنون بی‌پاسخ مانده است، قوت می‌بخشد. هر چند ژاژخائی فرزندان هاشمی به بهانه آن «تابلونوشت بی‌مُسما» قابل فهم است و می توان این را در ژانر مسئله‌سازی‌ها و هزینه افزائی های مطابق معمول این خانواده برای کشور تلقی کرد اما از سوی دیگر حال که ایشان بر دوباره خوانی پرونده مرگ پدرشان اصرار دارند خوب است از این فرصت استفاده شود و پرسش های بجا مانده و حرف‌هائی که هاشمی هرگز درباره آنها سخن نگفت نیز طرح و راستی آزمائی شود. علی ایحال ادعاهای دیگری نیز درباره مرگ هاشمی رفسنجانی مطرح شده که تاکنون بدون پاسخ مانده (*) گذشته از آنکه هاشمی تا قبل از مرگ نیز در مظان شائبه ها و اتهامات پنهان دیگری نیز بود که هرگز رسانه ای نشد! ـ از جمله مفقود شدن معنادار رابرت لوینسون در اسفند ۸۵ و بایگانی شدن این پرونده از سوی آمریکائی‌ها! و ارتباط سفر این مامور آمریکائی با اکبر هاشمی رفسنجانی! ـ از جمله این‌که منابع غیر رسمی گفته اند لوینسون با پوشش ظاهری مامور بازنشسته اف بی آی وارد ایران شد و در واقع نماینده ارشد و تام‌الاختیار از جانب ارشدترین دولتمردان وقت آمریکا بود که یک سال بعد از روی کار آمدن احمدی نژاد با ماموریت ویژه و بمنظور مذاکره با هاشمی عازم ایران شده بود! ـ از جمله آن‌که همان منابع غیر رسمی ادعا کردند لوینسون با ورودش به ایران برخلاف «انتظار طرفین» در تور نیروهای امنیتی ایران افتاد و پروژه مزبور و فرد مزبور سوخت و هاشمی نیز «وارنینگ امنیتی» گرفت! ـ از جمله این‌که دولتمردان آمریکائی که برای شهروندان بمراتب کم اهمیت‌تر خود در ایران سنگین ترین جنجال های رسانه ای را دامن می زدند در مورد لوینسون سیاست بی وقعی را اتخاذ کرده اند چرا که مانند ماجرای سفر مخفیانه مک فارلین به ایران در ۶۴ و مذاکره‌شان با عقبه هاشمی رفسنجانی اکنون نیز مفتوح شدن پرونده لوینسون تا آن اندازه ظرفیت دارد که به یک جنجال رسانه ای و سیاسی بزرگ مُبدل شود! ـ از جمله این‌که بعد از سوختن پروژه لوینسون، هاشمی مطرود نظام شد و به همین دلیل ایشان در «ماجرای ۸۸» (!) ریسک و خیز بلندش برای تصاحب قدرت را برداشت و بعد از آن «ناکامی بزرگ» مبتلا به افسردگی سیاسی منجر به خودکشی شد! (**) علی ایحال باز شدن «پروژه هاشمی رفسنجانی» را می توان برای یابش چنین پرسش هائی استقبال کرد اما خانواده ایشان نیز جوانب احتیاط را رعایت کنند! این ماجرا می تواند حکم «جعبه پاندورا» را برای ابوی ایشان داشته باشد! ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ * ـ نگاه کنید به مقاله خانم دکتر «پرستو مروجی» و همچنین اظهارات سردار «سعید قاسمی» در فردای مرگ هاشمی: https://bit.ly/2Lq4HyP ** ـ نگاه کنید به دو مقاله «خودکشی هاشمی» و «هاشمی قدیس یا ابلیس» https://bit.ly/2kcjGCp https://bit.ly/2lyge7z ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ داریوش سجادی @dariushsajjadi44
بعدی! روز گذشته ایالت محل اقامتم (آریزونا) آخرین سناتور بازمانده از نسل ریگانیسم را از دست داد. مک کین کهنه سرباز جنگ جنایتکارانه آمریکا در ویتنام بود که مانند ریگان زبان دیپلماسی‌اش «سیاست مشت آهنین» بود و تندترین مواضع جنگ طلبانه علیه ایران را در سنای آمریکا عهده داری می کرد. مک کین را سه سال پیش و تصادفی در محوطه یک «شاپینگ سنتر» دیدم وقتی مشتی ایرانی ـ بهائی مقیم ایالت وی را برای قدردانی از زحماتی که علیه ایران و جمهوری اسلامی کشیده در اسکاتسدیل میزبانی می‌کردند و شعار مشترک شان «سناتور مک کین ـ تشکر» بود! جمهوری اسلامی و مردم ایران گوریلی جنگ طلب از منتهی‌الیه راست افراطی را که سالها چشم انتظاری مرگ ایران را می کشید، از دست داد !!! ایرانیان طی ۴۰ سال گذشته گوریل های زیادی مانند مک کین را دیده اند که در مرگ جمهوری اسلامی بی تابی و چالاکی می کردند و و نهایتا مرگ ایشان را ولکامینگ کرد! نفر بعدی کیست!؟ ـــــــــــــــــــــــــــــــ داریوش سجادی
اطلاعیه کلاس آنلاین پیرو پیشنهاد و درخواست برخی از دوستان جهت برگزاری کلاس آنلاین و با توجه به استقبال اولیه از این برنامه، به اطلاع دوستان می رساند در مرحله نخست ثبت نام تا سقف پنجاه نفر اقدام خواهد شد. علاقه مندان بدین منظور رزومه خود را شامل: اسم و فامیل، سطح تحصیلات، شهر محل اقامت و سن خود را به آدرس پائین این اطلاعیه ارسال فرمایند. چنانچه ثبت نام بیش از ۵۰ نفر باشد . ضمن گزینش ۵۰ نفر اول دیگر عزیزان در فهرست رزرو برای «دومین دوره کلاس» منظور خواهند شد . ـ کلاس ها یک ماهه و «در یک گروه تلگرامی» بوده که طی ۴ هفته و هر هفته دو جلسه و مدت هر جلسه یک ساعت و نیمه (مجموعا ۸ جلسه) و بصورت آنلاین در یک گروه اختصاصی برگزار می شود. (بعد از اتمام دوره در سفر آتی به ایران ترتیب برگزاری یک نشست با عزیزان داده خواهد شد) بدیهی است بموقع ساعت برگزاری کلاس ها و گروه منعقده به ثبت نام کنندگان ابلاغ می شود. ـ بمنظور امکان تداوم فعالیت و حضور فرهنگی و با توجه به فشارهای سنگین سیاسی و مالی در خارج از کشور نسبت به افرادی نظیر اینجانب که هم سو با جریانات انحلال طلب و ساختار شکن در خارج از کشور نمی باشند به تامین مالی در حد روشن نگاه داشتن این فعالیت های فرهنگی نیاز می باشد لذا برای ثبت نام اخذ شهریه خواهد شد که میزان آن بعد از ثبت نام اولیه به اطلاع دوستان خواهد رسید. ـ کلاس شامل یک ساعت تدریس بصورت کارگاهی با مشارکت دانش پژوهان بوده و نیم ساعت آخر شامل بحث آزاد سیاسی پیرامون مسائل روز و پرسش های محتمل ثبت نام کنندگان است. (در قبال طی کردن این کلاس گواهینامه ای ارائه نخواهد شد) سرفصل های تدریس در این دوره ذیل عنوان «مبانی انقلاب اسلامی» عبارتند از: ـ تعریف انسان در اسلام و چیستی انسان در تراز انقلاب اسلامی ـ رسالت حکومت در اندیشه دینی و چیستی جمهوری اسلامی ـ تفاوت دمکراسی دینی با دمکراسی عرفی در جمهوری اسلامی ـ شکاف سنت و شبه مدرنیسم در ایران ـ آمریکا ستیزی یا ایران ستیزی ـ مفهوم بحران هویت در ایران بعد از انقلاب ـ نارسائی های اجتماعی در ایران بعد از انقلاب. ـ لازم به ذکر است خواهم کوشید بموازات کلاس در جلساتی فوق برنامه نیز مهمان مدعو داشته باشم (اعم از موافق یا مخالف) تا بدینوسیله یک بحث چالشی و مفید را برای دانش پژوهان تمهید نمایم. مستدعی است دوستان علاقه مند در این مرحله موارد درخواستی جهت ثبت نام شامل اسم و فامیل و سطح تحصیلات و نوع تحصیلات و شهر محل اقامت و سن خود را به آدرس زیر ارسال فرمایند تا در مرحله دوم، مراتب خدمت شان ارسال و اطلاع رسانی شود. آدرس ثبت نام ⬅️ @DariushSajjadi ➡️ در تلگرام و یا ایمیل : dariushsajjadi@yahoo.com با تشکر ـ داریوش سجّادی @dariushsajjadi44
حسن ها! ابولحسن بنی صدر زیرکانه ابتدا به ملاقات امام رفت و بعد ازخروج بلافاصله خبر از نامزدی ریاست جمهوریش داد تا القا کند با رضایت امام نامزد ریاست جمهوری شده! حسن روحانی هم بشیوه سلف اش وقتی در مجلس برای پاسخگوئی حاضر شد همان ابتدا خبر داد از ملاقات با رهبری می آیم و ان شاالله اوامر ایشان را اینجا بتوانم لحاظ کنم! و بدین ترتیب متوسل به همان ترفند بنی صدر شد: هزینه کردن از رهبری با پناه گرفتن در قفای رهبری! تا بدینوسیله هم متحدینش را مجاب کند که اگر حرفی نزدم بفرموده حرف نزدم ! و مخالفینش در مجلس را نیز برای مخالفت با خود ماخوذ به حیا کند تا به حرمت رهبری با ایشان مدارا کنند! @dariushsajjadi44
من کنت مولا فهذا علی مولا حلول عید ولایت و امامت را محضر همه‌ی شیعیان تبریک و تهنیت عرض می نمایم
چگالی روحانیت! حواشی توهین علی مطهری در نشست گلپایگان به یک شهروند معترض حائز آسیب شناسی است. قبل از ملامت‌آمیز بودن توهین علی مطهری به آن شهروند، ژاژگوئی بی شعورانه آن روحانی میزبان علی مطهری در همان نشست و به همان شهروند است که حائز شماتت است! علی مطهری با آن ادبیات «برند» شده اما آنچه نامانوس و بلکه نامقبول است ادبیات میزبان مطهری است که در لباس روحانیت، بی شرمانه به شهروند معترض می گوید: عکس اینو بگیرید. می کنمش تو گونی! روحانی مزبور ظاهرا متوجه نیستند چنین ادبیاتی در شان امانتداران لباس رسول الله نیست. عکس گرفتن و در گونی کردن شهروند معترض اختصاص به محافل خفیه با ادبیات خوفیه دارد. اساسا شما غلط می کنید در چنان لباسی و با چنین ادبیاتی با یک شهروند معترض کلامت می کنید! این نظام و این انقلاب بدون صاحب و سرمایه نیست تا هر گند چاله دهانی بتواند با چنین کلامت پر سخافتی بر اعتبارش چوب حراج بزند! شناسنامه این انقلاب همان امامی است که در کسوت رهبری انقلاب در پی شکایت یک شهروند معمولی احضاریه دادگاه را اجابت کرد و برخلاف شما نگفت ایشان را بکنند در گونی! جناب آقای روحانی ـ مشکل شما قبل از آنکه ژاژخوائی بمنظور دلربائی از علی مطهری باشد بر هم خوردن چگالی «کسوت تان با مسلک تان» است. مشکل شما آنست که چگالی حرفه‌تان توازن‌ خود را از دست داده و وزن حجمی‌تان بر گرانش و گرویتی و ثقل کلامی‌تان فائق آمده! چاق شده اید و رسالت تان را گم کرده اید! ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ داریوش سجادی @dariushsajjadi44
شکنجه اشتباه نیست http://yon.ir/N3qRB
شکنجه اشتباه نیست! شیرین ترین واکنش به پاسخگوئی حسن روحانی در مجلس تعلق به محمد محمودی دبیر پایگاه اطلاع رسانی هاشمی رفسنجانی دارد که به سنت مالوف بسآمد جمیع تحولات در کائنات را محصول حُسن تدبیر مرحوم هاشمی رفسنجانی می داند! محمودی این بار نیز وفادارانه در حق مقتدای خود اهمال نکرده و رفتار روحانی در مجلس را درس پس دادن ایشان از آموخته های «هاشمی کبیر»! تلقی کرده و نوشته: نمایش روحانی در مجلس یادآور روزهای میدانداری با ریشه‌ها در کشور بود که شخصیت‌هایی همچون آیت‌ا... هاشمی آماده بودند تا به اشارتی از همه چیز خود بگذرند تا گزندی بر دامن انقلاب و کشور ننشیند ... روحانی در مجلس شبیه هاشمی، زخم خورد و زخم نزد تا دوباره یادمان بیاورد که فرق با ریشه‌ها و بی‌ریشه‌های انقلاب چیست؟ ظاهرا برای محمودی ثقل زمین آنجاست که هاشمی آنجاست! هاشمی‌ستائی ایشان قرینه دانش آموز بدشانس و تنبلی است که برای امتحان جغرافیا تنها افغانستان را خوانده بود و در پاسخ به پرسش جغرافیای پاکستان زیرکانه گفت: پاکستان کشوری است در جنوب افغانستان . پایتخت افغانستان کابل است و حکومت اش جمهوری است و الی آخر! دانش‌آموز رند در پاسخ به پرسش دوم نیز که جغرافیای ایران بود باز هم خود را نباخت و گفت: ایران کشوری است در غرب افغانستانی که پایتخت اش کابل است با بیش از ۶ میلیون جمعیت و الی آخر! آموزگار نیز که از پاسخ دانش‌آموز کلافه شده بود این بار جغرافیا‌ی سوئیس را پرسید و پاسخ شنید: البته سوئیس هیچ مرزی با افغانستان ندارد اما این کشور برخوردار است از قومیت و نژادهائ پشتو و تاجیک و هزاره و ازبک و الی آخر!!! شیدائی و شوریدگی وعاشقانه های محمودی در توصیف «هاشمی کبیر» تداعی عاشقانه «شکنجه‌گر» روزبه بمانی است که ظاهرا هر دو را در توصیف معشوق شان به این همانی رسانده تا جائی که بتوانند آلام خود را با آن سروده آرام کنند و به اتفاق بخوانند: رو به تو سجده می‌کنم دری به کعبه باز نیست بس که طواف کردمت مرا به حج نیاز نیست به هر طرف نظر کنم، نماز من نماز نیست مرا به بند می‌کشی از این رهاترم کنی زخم نمی‌زنی به من که مبتلاترم کنی از همه توبه می کنم بلکه تو باورم کنی قلب من از صدای تو چه عاشقانه کوک شد تمام پرسه‌های من کنار تو سلوک شد عذاب می‌کشم ولی عذاب من گناه نیست وقتی شکنجه‌گر تویی، شکنجه اشتباه نیست! ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ داریوش سجادی @dariushsajjadi44
ترامپ در مصاحبه با بلومبرگ ادعا کرده با سیاست های من ایران رفتارش رو تغییر داده. آقای ترامپ ـ این طبیعیه. ایرانیان بسیار باهوشند و از گاو می ترسند چون هم شاخ دارد و هم مُخ ندارد!
In an interview with Bloomberg, Trump has claimed that his policies have caused Iran to change its ways. Mr. Trump, this is a natural reaction. The Iranians are very smart and are scared of cows, since cows have horns and lack brains!
گونی مخصوص ترویج اسلام ناب اموی @dariushsajjadi44
خجسته میلاد هفتمین پیشوای خیر و خوبی هفتمین قافله سالار کاروان صبر و شکیبایی امام موسی کاظم علیه السلام مبارک باد