-دَرخودگُم!
- آیا به راز گوشه ی چشم ها پِی میبریم؟!حوصلهِ شرحِ قصه نیست؛
- از بعضی اتفاقا که عبور کنی دیگه چیزی برات نه اونقدر سخته ، نه اونقدر قشنگ .
-دَرخودگُم!
- و از خطاهای بزرگم آن بود که
لحظات دلخوشی را سَرسَری می گذراندم ،
اما غم و اندوه را با همه ی وجودم زندگی می کردم . .
-دَرخودگُم!
- او بیشتر از من در من است ، به چه سوگند دهم؛ تا که بمانی در من؟
-دَرخودگُم!
- همچنان تنهایی را افسردگی می دانند کسانی که هنوز نوری در خود نیافته اند!