نه چشمانت آبی بود و نه موهایت شبیھِ
موجها، هنوز نفهمیدھام ، دریا که میروم
چرا یاد تو میافتم . .
و من فرار میکنم از فکر کردن بہ تو !
مثلِ رد کردن آهنگی کہ خیلی دوسش
دارم خیلے (:
𝗹𝘂𝗺𝗶𝗻𝗼𝘂𝘀.
بہ دنبالِ بهانهای برای رفتن میگشت .
و آدمیزاد یعنـے ؛
سراسرِ تنهایۍ و دیگر هیچ .
چروفوبیا ،
این نوع فوبیا ترس از شادۍ است .
افراد مبتلا از خوشخال بودن میترسن
چون تصور میکنن بعدش اتفاق بدی
رخ میده !
اصطلاحـے در روانشناسی هست بہ نام
آنهدونیا ، به حالتی گفته میشه که چیزایی
که قبلا شخص رو خوشحال میکرد دیگه
تاثیرۍ تو حالش نداره ..
بعضـے آدما بھ جایِ معذرتخواهۍ توقع
دارن بهشون بگی ؛ میدونم اشتباه کردی ،
بیا من غلط کردم ، بخشیدمت عزیزم .
از این آدما دوری کنین👌🏾
𝗹𝘂𝗺𝗶𝗻𝗼𝘂𝘀.
و آدمیزاد یعنـے ؛ سراسرِ تنهایۍ و دیگر هیچ .
حاصلِ تنهایـۍ ،
خندههایِ پر از درد .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تو رو دوسِت دارم ، اگھ شده
میخوام اصلا واست بمیرم 💙 !
𝗹𝘂𝗺𝗶𝗻𝗼𝘂𝘀.
حاصلِ تنهایـۍ ، خندههایِ پر از درد .
مجسمهاۍ از سنگ ! کہ از بخت
بدش قلب دارد :)
آدمها دو نوع گریہ دارند ، زمانی که خیلی
غمگیناند و زمانی کھ خیلی خیلی غمگیناند
پرسید : اینها مگر فرقی دارد ؟ گفت : آری .
دومی دیگر اشکۍ ندارد (: