eitaa logo
در محضر استاد بروجردي
2هزار دنبال‌کننده
11.4هزار عکس
1.3هزار ویدیو
161 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
١٦ انعام ادامه آيه ٦ ٨-وَأَنْشَأْنَا مِن بَعْدِهِمْ قَرْنًا آخَرِينَ اجمالاً گروه قبلی كساني بودند که دنیا به کامشان بود و فكر مي كردند تکذیب ها نقشی در فلاكت خود و آيندگانشان ندارد .مثلا می گفتند ما که پول داريم کسی نمی تواند جلوي ما را بگیرد اما قرآن می گوید گر چه دنيا به کام آنها بود ولی این به کام بودن عزتي برای آنها ایجاد نکرد "فاهلکناهم بذنوبهم " و بواسطه گناه عقوبت شدند. ٩- به اندازه ایی که ما حرف خدا و پیامبر را قبول کنیم عقلمان رشد می کند وقتی عقل رشد کرد حقایق قبلی را هم به راحتی می پذیريم و به اندازه ایی که حرف خدا و پیامبر را قبول نکنیم عقلمان روز به روز کم رنگ تر می شود لذا هر امر عقلی را هم بخواهند به ما یاد بدهند میگوئیم دروغ است. حرف حساب نیست. آیه همین را می فرمايد: اگر کسی با گناهانش هلاک شد یعنی مشغول به دنیا شد ، مشغولیت به دنیا همان هلاکت با گناه است. اینکه انسان از صبح تا شب یک کار مثبت نکند و تمام وقت او برای پستی ها استفاده شود و برای رسیدن به امور متعالي کار نمی کند ، این هلاکت است.       هلاکت که نباید حتما با صاعقه بیاید همین که با وجود فكر و ذهن سالم تمام وقت خود را در امور پایین و پست به کار انداخت، این هلاکت است ، شخصیت و حقیقت او مرده است .خودش فکر می کند زندگی می کند این که زندگی حقيقي نیست . ١٠-وقتی آدمي از نعمت هایش خوب استفاده نکند ، نعمت قرآن ، نعمت ولایت، نعمت نظام.... کافر است یعنی نعمتها را کتمان کرده و دائم بهانه گیری می کند و منجر به ناشکری می شود و ناشکری به اعراض از حق و به تکذیب منجر می شود و در نهايت به استهزاء می رسد و اين رشته سر درازی دارد. استاد بروجردي كلاس تفسير قران ٨٢/٧/٢٦ كانال در محضر استاد بروجردي را در پيام رسانهاي زير دنبال كنيد واتساپ ١٠ https://chat.whatsapp.com/IjvubhlTwy20yWhvwSvJNh پيام رسان سروش پلاس ‏sapp.ir/darmahzareostadbroujerdi پيام رسان بله https://ble.im/boroojerdi پيام رسان گپ https://gap.im/darmahzar پيام رسان ايتا https://eitaa.com/darmahzareostadbroujerdi تلگرام @darmahzar لينك سايت حوزه علميه السلطان علي بن موسي الرضا(ع)👇 http://bit.ly/2WTptgK
٣٠ انعام آيه ١٥ " قُلْ إِنِّيَ أَخَافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ " (اي پيامبر غیر از این) اعلام کن اگر نافرمانی ربّم را بکنم نگران عذاب آن روزی هستم که عذاب اش بسیار گسترده است. ١-از پیامبر هیچ وقت معصیتی صادر نمی شود اما پیامبری که طهارت و عصمت مطلقه دارد،این نگرانی را در خود احساس می کند حالا تصور كنيد ما بايد کجای کار باشیم؟! از صبح تا شب ممکن است صد بار اراده ی عصیان کنیم ولو این اراده به تحقق هم نرسد. پیامبر که آني اراده اش را هم نمی کند ٢-یک نکته ایی که در این آیه مهم است " إِنِّيَ أَخَافُ " یعنی هم إنَّ تأکید دارد هم یاء و هم أخافُ یعنی حتماً حتماً خود من نگرانم. نه اینکه خدا من را وادار به نگرانی کرده، نه اینکه خدا گفته بترس و من می ترسم، خير ! من خودم نگران هستم نگران اینکه ادب حضور را رعایت نکنم، نگران اينكه ادب آن طعام را رعایت نکنم، نگرانم که ادب آن فاطر را رعایت نکنم. ٣-در آیه ی قبل خدا را با چند عنوان شناختیم : خدای ولّی، خدای فاطر، خدای مطعم. من نگرانم آن خدایی که اینقدر به من نزدیک است ، من ادب حضور را رعايت نكنم ،من نگرانم آن خدایی که مهرش را در دلم کاشته، آن مهر رشد نکند! من نگرانم آن خدایی که مطعم است من نسبت به اطعامش بی تفاوت باشم؛ بی‌رغبت باشم که همه ی اینها عصیان حساب می شود. (حسنات الابرار سیئات المقربین. حسنات خوبان برای مقربین سیئه محسوب می شود) یک آن بی رغبتی، عصیان و سرپیچی است. یک آن نزدیک نشدن به خدای سبحان، عصیان است. ٤-عصیان در مراحل مختلف متفاوت است در صورتیکه پیامبر می‌فرمایند: إن عصیت در حاليكه اصلاً در ذات پیامبر ص عصیان راه ندارد؛ اما این نگرانی را دارد. حضرت امام سجاد علیه السلام كه در دعاي ابو حمزه آن فرازهاي نوراني را مي فرمايد، برای آموزش به من و شما كه نمي فرمايد اگر این گونه تصور كنيم که سطح دعا را خیلی پائین آوردیم و دعا را ریاکارانه معرفی كرده ايم . بالاترین حالات روحی امام این باشد که به من و شما چیزي را یاد بدهند؟! ابدا! ابدا! معصوم علی‌رغم این که در اوج قلّه ی عصمت است؛ باورش نسبت به خود این است که هر آن ممکن است در محضر الهی تحلفاتی از او صورت بگیرد. ٥-" قُلْ إِنِّيَ أَخَافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّی " نفرمود " إِنْ عَصَيْتُ الله " هر آن این رب مرا تربیت می کند. هر آن زیادم مي کند، رشدم مي دهد، من را زیبا مي کند و به کمال مي رساند. رب است ،نمی خواهد من رها باشم. حالا هر کدام از این زیباسازی ها، آبادسازی ها، کامل سازی هایی را که قبول نکنم؛ یک نوع معصیت است كه از دامان تربيت جدا مي شوم . ٦- ربي عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ " یک روزی است که خیلی گسترده است. خوشی آن هم خیلی گسترده است، عذاب آن نيز خیلی گسترده است. ٧-وقتی یک روز برای شما خیلی طول می کشد، عذاب آن هم خیلی طول می کشد؛ اگر خوش هم گذشته باشد خوشی اش هم خیلی بطول مي انجامد. گستردگی آن چقدر است؟ به اندازه ی تمام لحظات عمرما منتها این جا لحظات عمرمان را کوچک حساب می کنیم. ما یک روز ماه رمضان را یک روز حساب می‌کنیم ؛ در صورتی که وقتی خداوند می‌خواهد جایزه دهد بابت یک خنده ی ما در ماه رمضان، بابت یک خوش خلقی با خلق در ماه رمضان، پاداشهاي بزرگ مي دهد خداوند کل صحنه ی قیامت صورتم را خندان قرار می دهد. پس عظمت آن روز به اندازه ی عظمت من و شماست. مثلاً؛ روزه گرفتم، بد اخلاقم، حوصله ی هیچ کس را ندارم. خدا می گوید وقتی مهمان من شدی و در مهمانی من شاد بودی و از این که مهمانی را قبول کردی؛ روزی که همه ی صورت ها عبوس است ، تو را خوشحال قرار مي دهم . " وجوهٌ یومئذٍ ناظرة الی ربّها ناظرة " یک دسته خوش خوش هستند؛ در روایت هم تأكيد شده که نتيجه قرار گرفتن در ضيافت الهي خوشي است . ٨-آن روزعظیم را من و شما می‌سازیم . پناه می‌برم برخدا! نمی‌دانیم یک آلودگی ‌ما تا کجا اثر می‌کند . یک خوبی ‌ما هم تا کجا اثر می‌کند.اصلاً اگر ما به عظمت وجودی خودمان واقف شویم، اهل قدر می شویم. و قیمت خود را می‌دانيم استاد بروجردي كلاس تفسير قران ٨٢/٨/١٧ كانال در محضر استاد بروجردي را در پيام رسانهاي زير دنبال كنيد واتساپ ١٣ https://chat.whatsapp.com/DyeuXnWHtuH1YQAIG93OHz پيام رسان سروش پلاس ‏sapp.ir/darmahzareostadbroujerdi پيام رسان بله https://ble.im/boroojerdi پيام رسان گپ https://gap.im/darmahzar پيام رسان ايتا https://eitaa.com/darmahzareostadbroujerdi تلگرام @darmahzar لينك سايت حوزه علميه السلطان علي بن موسي الرضا(ع)👇 http://bit.ly/2WTptgK
٤١ انعام آيه ٢٣ ثُمَّ لَمْ تَكُنْ فِتْنَتُهُمْ‏ إِلَّا أَنْ قالُوا وَ اللَّهِ رَبِّنا ما كُنَّا مُشْرِكِينَ‏ آن گاه پس از فريفتگي به بتان در پيشگاه حق عذري نيابند جز آنكه از بتان بيزاري جسته و بگويند سوگند بخدا كه هرگز شرك نياورديم تفسير آيه : ١-در آیات قبل گفته شد ظالمترین انسانها مشرکین هستند (ان الشرک لظلم عظیم ) ٢-شرک تنها به معنای پرستش بتهای سنگی و چوبی در کنار خداوند نیست ، به میزانی که در زندگي برای دیگران تاثیر استقلالی قائل بوده و آنها را موثر ببینیم ، مشرک شده ایم ٣-تاثیری که مشرکین برای شرکای خود در کنار خداوند تصور می کنند وهم و گمانی بیش نیست (کنتم تزعمون)مشرک تصور می کند که دیگران در زندگی او سهم دارند یا نقش مهمی را ایفا می کنند در حاليكه قرآن صراحتا اعلام می کند شما همیشه تصور می کردید اگر فلانی و فلاني در زندگی نباشد مشکلات حل نمی شود. ٤-ثُمَّ لَمْ تَكُنْ فِتْنَتُهُمْ بکار بردن کلمه فتنه در اينجا شاید زمانی است که انسان نمي تواند هیچ چاره جویی داشته باشد و یه معنای معذرت خواهی گرفته اند. ٥-انسان مفتون معبود خویش می شود حال اگر معبود را اشتباه انتخاب کرده باشد خطر جدی او را تهدید می کند زیرا دل و دین خود را در راه آن می دهد. ٦-ضرورت شناخت معبود حقیقی این است که گاه مشاهده می شود انسانی دل و دین را در راه محبت فرزند یا مال یا مقام از دست داده است. ٧-انسان مشرک به خداوند دو دروغ اساسی می گوید (وَ اللَّهِ رَبِّنا)( ما كُنَّا مُشْرِكِينَ) به خدا قسم که فقط خداوند رب و مربی ماست و دوم اینکه ماهرگز مشرک نبودیم   ٨-" ثُمَّ لَمْ تَكُنْ فِتْنَتُهُمْ ..." بعضى‏ها گفته‏اند: مقصود از" فتنه" جواب است، يعنى جوابى ندارند مگر اينكه به خدا سوگند ياد كنند كه ما در دنيا مشرك نبوديم. ٩- تفاسير روايي مي گويند: آنها ادعا می کنند که ما در ولایت امیر المومنین کسی را در اين مقام با او شریک نمی دانیم. ١٠-بعضى ديگر گفته‏اند: در كلام چيزى مضاف بر كلمه" فتنه" بوده و حذف شده، و تقدير آن چنين بوده:" ثم لم تكن عاقبة فتنتهم- سرانجام مفتونى و شيفتگيشان نسبت به بت‏ها اين شد كه بگويند ........ ١١-امام صادق عليه السلام فرمود: مراد از «فتنه» در «لَمْ تَكُنْ فِتْنَتُهُمْ»، معذرت‏خواهى مشركان مى‏باشد. صحنه قیامت جایی برای دروغگویی نیست اما به دلیل اینکه در آنجا ملکات انسانها بروز می کند، دروغگویی دروغگوها که ملکه آنان شده بود ترک نشده و باز هم تکرار می شود. ١٢-مشرک در قیامت دروغ مضاعف می گوید زیرا نگفتند(و مالنا ان لا نشرک باالله)اصلا معنا ندارد که ما شریکی برای خدا قائل شویم به جای این جمله می گویند وَ اللَّهِ رَبِّنا ما كُنَّا مُشْرِكِينَ‏(ما هرگز مشرک نبودیم ) ١٤-حضرت على عليه السلام در ذيل آيه در حديثى مى‏فرمايد: بعد از اين دروغ، بر لبشان مهر زده مى‏شود و ساير اعضاى آنان، حقّ را بازگو مى‏كنند. ١٥-احتمال دیگری که برای بعضی وجود دارد این است که اعتقادات آنان غلط یا فاسد شده است و در طول عمر خود متوجه نیستند که با این اعتقادات غلط، عمر خود را سپری کرده اند واینک هم باور ندارند که مشرک هستند اعتقادات نیز مانند بسیاری از موارد دیگر در زندگی انسان فاسد شدنی است و باید برای تازه نگاه داشتن و جلوگیری از هر گونه فساد احتمالی مرتبا آن اعتقاد را در محضر امام زمانمان عرضه کنیم تا سلامتی آن حفظ شود (در زیارت آل یاسین اعنقادات حقه ما به امام زمانمان عرضه می شود ) ١٦-امام صادق عليه السلام فرمود: روز قيامت خداوند آن چنان عفو و بخشش مى‏كند كه به ذهن هيچ كس خطور نمى‏كند، تا آن اندازه كه مشركان نيز مى‏گويند: ما مشرك نبوديم، (تا مشمول عفو الهى شوند). ١٧-شاید یکی از دلایل  توصیه های دینی ما به تکرار تلاوت سوره قدر و سوره توحید و ذکر لااله الا الله نیزضرورت تازه نگاه داشتن و تکرار باور توحیدی در انسان است توحید فقط در عبادت جلوه گری نمی کند ممکن است انسانی در عبادت، فقط خدا را عبادت کند اما در رزاقیت و یا سایر صفات الهی قائل به تاثیر مستقل برای دیگران باشد که این نیز شرک به حساب می آید. ١٨-به میزانی که ظلمت و تاريكي ظلم ها از مسیر زندگی انسان زدوده شود بیشتر متوجه این مسئله خواهد شد که تنها یک مربی حقیقی در زندگی وجود دارد که مسیر اصلی زندگی را به او نشان می دهد و از بیراهه رفتن ها و هدر دادن سرمایه عمر جلو گیری می نماید  پس با آگاهی موحد مانده و از خطر ابتلاء به شرک خود را دور نگه می دارد  و به هیچ کس اجازه نمی دهد حتی به اندازه درصد کوچکی جای پروردگار را در زندگی او داشته باشد. ١٩-ثُمَّ لَمْ تَكُنْ فِتْنَتُهُمْ إِلَّا أَنْ قالُوا وَ اللَّهِ رَبِّنا ما كُنَّا مُشْرِكِينَ عاقبت کفر که با آن به فتنه افتادند این بود از شریکانی که برای خداوند قائل شده بودند اعلام برائت می کردند در حالیکه در گذشته نسبت به آنها تعصب داشتند صحن
٤١ انعام آيه ٢٣ ثُمَّ لَمْ تَكُنْ فِتْنَتُهُمْ‏ إِلَّا أَنْ قالُوا وَ اللَّهِ رَبِّنا ما كُنَّا مُشْرِكِينَ‏ آن گاه پس از فريفتگي به بتان در پيشگاه حق عذري نيابند جز آنكه از بتان بيزاري جسته و بگويند سوگند بخدا كه هرگز شرك نياورديم تفسير آيه : ١-در آیات قبل گفته شد ظالمترین انسانها مشرکین هستند (ان الشرک لظلم عظیم ) ٢-شرک تنها به معنای پرستش بتهای سنگی و چوبی در کنار خداوند نیست ، به میزانی که در زندگي برای دیگران تاثیر استقلالی قائل بوده و آنها را موثر ببینیم ، مشرک شده ایم ٣-تاثیری که مشرکین برای شرکای خود در کنار خداوند تصور می کنند وهم و گمانی بیش نیست (کنتم تزعمون)مشرک تصور می کند که دیگران در زندگی او سهم دارند یا نقش مهمی را ایفا می کنند در حاليكه قرآن صراحتا اعلام می کند شما همیشه تصور می کردید اگر فلانی و فلاني در زندگی نباشد مشکلات حل نمی شود. ٤-ثُمَّ لَمْ تَكُنْ فِتْنَتُهُمْ بکار بردن کلمه فتنه در اينجا شاید زمانی است که انسان نمي تواند هیچ چاره جویی داشته باشد و یه معنای معذرت خواهی گرفته اند. ٥-انسان مفتون معبود خویش می شود حال اگر معبود را اشتباه انتخاب کرده باشد خطر جدی او را تهدید می کند زیرا دل و دین خود را در راه آن می دهد. ٦-ضرورت شناخت معبود حقیقی این است که گاه مشاهده می شود انسانی دل و دین را در راه محبت فرزند یا مال یا مقام از دست داده است. ٧-انسان مشرک به خداوند دو دروغ اساسی می گوید (وَ اللَّهِ رَبِّنا)( ما كُنَّا مُشْرِكِينَ) به خدا قسم که فقط خداوند رب و مربی ماست و دوم اینکه ماهرگز مشرک نبودیم   ٨-" ثُمَّ لَمْ تَكُنْ فِتْنَتُهُمْ ..." بعضى‏ها گفته‏اند: مقصود از" فتنه" جواب است، يعنى جوابى ندارند مگر اينكه به خدا سوگند ياد كنند كه ما در دنيا مشرك نبوديم. ٩- تفاسير روايي مي گويند: آنها ادعا می کنند که ما در ولایت امیر المومنین کسی را در اين مقام با او شریک نمی دانیم. ١٠-بعضى ديگر گفته‏اند: در كلام چيزى مضاف بر كلمه" فتنه" بوده و حذف شده، و تقدير آن چنين بوده:" ثم لم تكن عاقبة فتنتهم- سرانجام مفتونى و شيفتگيشان نسبت به بت‏ها اين شد كه بگويند ........ ١١-امام صادق عليه السلام فرمود: مراد از «فتنه» در «لَمْ تَكُنْ فِتْنَتُهُمْ»، معذرت‏خواهى مشركان مى‏باشد. صحنه قیامت جایی برای دروغگویی نیست اما به دلیل اینکه در آنجا ملکات انسانها بروز می کند، دروغگویی دروغگوها که ملکه آنان شده بود ترک نشده و باز هم تکرار می شود. ١٢-مشرک در قیامت دروغ مضاعف می گوید زیرا نگفتند(و مالنا ان لا نشرک باالله)اصلا معنا ندارد که ما شریکی برای خدا قائل شویم به جای این جمله می گویند وَ اللَّهِ رَبِّنا ما كُنَّا مُشْرِكِينَ‏(ما هرگز مشرک نبودیم ) ١٤-حضرت على عليه السلام در ذيل آيه در حديثى مى‏فرمايد: بعد از اين دروغ، بر لبشان مهر زده مى‏شود و ساير اعضاى آنان، حقّ را بازگو مى‏كنند. ١٥-احتمال دیگری که برای بعضی وجود دارد این است که اعتقادات آنان غلط یا فاسد شده است و در طول عمر خود متوجه نیستند که با این اعتقادات غلط، عمر خود را سپری کرده اند واینک هم باور ندارند که مشرک هستند اعتقادات نیز مانند بسیاری از موارد دیگر در زندگی انسان فاسد شدنی است و باید برای تازه نگاه داشتن و جلوگیری از هر گونه فساد احتمالی مرتبا آن اعتقاد را در محضر امام زمانمان عرضه کنیم تا سلامتی آن حفظ شود (در زیارت آل یاسین اعنقادات حقه ما به امام زمانمان عرضه می شود ) ١٦-امام صادق عليه السلام فرمود: روز قيامت خداوند آن چنان عفو و بخشش مى‏كند كه به ذهن هيچ كس خطور نمى‏كند، تا آن اندازه كه مشركان نيز مى‏گويند: ما مشرك نبوديم، (تا مشمول عفو الهى شوند). ١٧-شاید یکی از دلایل  توصیه های دینی ما به تکرار تلاوت سوره قدر و سوره توحید و ذکر لااله الا الله نیزضرورت تازه نگاه داشتن و تکرار باور توحیدی در انسان است توحید فقط در عبادت جلوه گری نمی کند ممکن است انسانی در عبادت، فقط خدا را عبادت کند اما در رزاقیت و یا سایر صفات الهی قائل به تاثیر مستقل برای دیگران باشد که این نیز شرک به حساب می آید. ١٨-به میزانی که ظلمت و تاريكي ظلم ها از مسیر زندگی انسان زدوده شود بیشتر متوجه این مسئله خواهد شد که تنها یک مربی حقیقی در زندگی وجود دارد که مسیر اصلی زندگی را به او نشان می دهد و از بیراهه رفتن ها و هدر دادن سرمایه عمر جلو گیری می نماید  پس با آگاهی موحد مانده و از خطر ابتلاء به شرک خود را دور نگه می دارد  و به هیچ کس اجازه نمی دهد حتی به اندازه درصد کوچکی جای پروردگار را در زندگی او داشته باشد. ١٩-ثُمَّ لَمْ تَكُنْ فِتْنَتُهُمْ إِلَّا أَنْ قالُوا وَ اللَّهِ رَبِّنا ما كُنَّا مُشْرِكِينَ عاقبت کفر که با آن به فتنه افتادند این بود از شریکانی که برای خداوند قائل شده بودند اعلام برائت می کردند در حالیکه در گذشته نسبت به آنها تعصب داشتند صحن
٤١ انعام آيه ٢٣ ثُمَّ لَمْ تَكُنْ فِتْنَتُهُمْ‏ إِلَّا أَنْ قالُوا وَ اللَّهِ رَبِّنا ما كُنَّا مُشْرِكِينَ‏ آن گاه پس از فريفتگي به بتان در پيشگاه حق عذري نيابند جز آنكه از بتان بيزاري جسته و بگويند سوگند بخدا كه هرگز شرك نياورديم تفسير آيه : ١-در آیات قبل گفته شد ظالمترین انسانها مشرکین هستند (ان الشرک لظلم عظیم ) ٢-شرک تنها به معنای پرستش بتهای سنگی و چوبی در کنار خداوند نیست ، به میزانی که در زندگي برای دیگران تاثیر استقلالی قائل بوده و آنها را موثر ببینیم ، مشرک شده ایم ٣-تاثیری که مشرکین برای شرکای خود در کنار خداوند تصور می کنند وهم و گمانی بیش نیست (کنتم تزعمون)مشرک تصور می کند که دیگران در زندگی او سهم دارند یا نقش مهمی را ایفا می کنند در حاليكه قرآن صراحتا اعلام می کند شما همیشه تصور می کردید اگر فلانی و فلاني در زندگی نباشد مشکلات حل نمی شود. ٤-ثُمَّ لَمْ تَكُنْ فِتْنَتُهُمْ بکار بردن کلمه فتنه در اينجا شاید زمانی است که انسان نمي تواند هیچ چاره جویی داشته باشد و یه معنای معذرت خواهی گرفته اند. ٥-انسان مفتون معبود خویش می شود حال اگر معبود را اشتباه انتخاب کرده باشد خطر جدی او را تهدید می کند زیرا دل و دین خود را در راه آن می دهد. ٦-ضرورت شناخت معبود حقیقی این است که گاه مشاهده می شود انسانی دل و دین را در راه محبت فرزند یا مال یا مقام از دست داده است. ٧-انسان مشرک به خداوند دو دروغ اساسی می گوید (وَ اللَّهِ رَبِّنا)( ما كُنَّا مُشْرِكِينَ) به خدا قسم که فقط خداوند رب و مربی ماست و دوم اینکه ماهرگز مشرک نبودیم   ٨-" ثُمَّ لَمْ تَكُنْ فِتْنَتُهُمْ ..." بعضى‏ها گفته‏اند: مقصود از" فتنه" جواب است، يعنى جوابى ندارند مگر اينكه به خدا سوگند ياد كنند كه ما در دنيا مشرك نبوديم. ٩- تفاسير روايي مي گويند: آنها ادعا می کنند که ما در ولایت امیر المومنین کسی را در اين مقام با او شریک نمی دانیم. ١٠-بعضى ديگر گفته‏اند: در كلام چيزى مضاف بر كلمه" فتنه" بوده و حذف شده، و تقدير آن چنين بوده:" ثم لم تكن عاقبة فتنتهم- سرانجام مفتونى و شيفتگيشان نسبت به بت‏ها اين شد كه بگويند ........ ١١-امام صادق عليه السلام فرمود: مراد از «فتنه» در «لَمْ تَكُنْ فِتْنَتُهُمْ»، معذرت‏خواهى مشركان مى‏باشد. صحنه قیامت جایی برای دروغگویی نیست اما به دلیل اینکه در آنجا ملکات انسانها بروز می کند، دروغگویی دروغگوها که ملکه آنان شده بود ترک نشده و باز هم تکرار می شود. ١٢-مشرک در قیامت دروغ مضاعف می گوید زیرا نگفتند(و مالنا ان لا نشرک باالله)اصلا معنا ندارد که ما شریکی برای خدا قائل شویم به جای این جمله می گویند وَ اللَّهِ رَبِّنا ما كُنَّا مُشْرِكِينَ‏(ما هرگز مشرک نبودیم ) ١٤-حضرت على عليه السلام در ذيل آيه در حديثى مى‏فرمايد: بعد از اين دروغ، بر لبشان مهر زده مى‏شود و ساير اعضاى آنان، حقّ را بازگو مى‏كنند. ١٥-احتمال دیگری که برای بعضی وجود دارد این است که اعتقادات آنان غلط یا فاسد شده است و در طول عمر خود متوجه نیستند که با این اعتقادات غلط، عمر خود را سپری کرده اند واینک هم باور ندارند که مشرک هستند اعتقادات نیز مانند بسیاری از موارد دیگر در زندگی انسان فاسد شدنی است و باید برای تازه نگاه داشتن و جلوگیری از هر گونه فساد احتمالی مرتبا آن اعتقاد را در محضر امام زمانمان عرضه کنیم تا سلامتی آن حفظ شود (در زیارت آل یاسین اعنقادات حقه ما به امام زمانمان عرضه می شود ) ١٦-امام صادق عليه السلام فرمود: روز قيامت خداوند آن چنان عفو و بخشش مى‏كند كه به ذهن هيچ كس خطور نمى‏كند، تا آن اندازه كه مشركان نيز مى‏گويند: ما مشرك نبوديم، (تا مشمول عفو الهى شوند). ١٧-شاید یکی از دلایل  توصیه های دینی ما به تکرار تلاوت سوره قدر و سوره توحید و ذکر لااله الا الله نیزضرورت تازه نگاه داشتن و تکرار باور توحیدی در انسان است توحید فقط در عبادت جلوه گری نمی کند ممکن است انسانی در عبادت، فقط خدا را عبادت کند اما در رزاقیت و یا سایر صفات الهی قائل به تاثیر مستقل برای دیگران باشد که این نیز شرک به حساب می آید. ١٨-به میزانی که ظلمت و تاريكي ظلم ها از مسیر زندگی انسان زدوده شود بیشتر متوجه این مسئله خواهد شد که تنها یک مربی حقیقی در زندگی وجود دارد که مسیر اصلی زندگی را به او نشان می دهد و از بیراهه رفتن ها و هدر دادن سرمایه عمر جلو گیری می نماید  پس با آگاهی موحد مانده و از خطر ابتلاء به شرک خود را دور نگه می دارد  و به هیچ کس اجازه نمی دهد حتی به اندازه درصد کوچکی جای پروردگار را در زندگی او داشته باشد. ١٩-ثُمَّ لَمْ تَكُنْ فِتْنَتُهُمْ إِلَّا أَنْ قالُوا وَ اللَّهِ رَبِّنا ما كُنَّا مُشْرِكِينَ عاقبت کفر که با آن به فتنه افتادند این بود از شریکانی که برای خداوند قائل شده بودند اعلام برائت می کردند در حالیکه در گذشته نسبت به آنها تعصب داشتند صحن
٥١ انعام ادامه آيه ٣٠ «بِمَا كُنْتُمْ تَكْفُرُونَ» ١٣- مرحوم ابن‌عربی مي گويد: اینها كساني بودند كه در عین حضور ، قدر حضور را نمی‌دانستند. ١٤-آیه گروهی را مطرح می‌کند که الان در غیبت هستند. «عَلَى رَبِّهِمْ» اما حضورشان از آنجا مشخص می‌شود که خدا می‌گوید «أَلَيْسَ هَذَا بِالْحَقِّ» ؟ اینها می‌گویند: «قَالُوا بَلَى وَرَبِّنَا» پس خدای سبحان می‌فرماید: «فَذُوقُوا الْعَذَابَ بِمَا كُنْتُمْ تَكْفُرُونَ» صیغه مخاطب است. يعني هم کنتم مخاطب است هم تکفرون مخاطب است. در واقع مي فرمايد شمایی که همیشه در حضور بودید، قدر حضور را ندانستید حالا به عذاب غیبت گرفتار می‌شوید حالا به عذاب هجران و محرومیت گرفتار می‌شوید . ١٥-صحبت دیگری که ابن عربي در این آیه دارند اينست كه وقوف «علی رَبِّهم» با وقوف «مَع رَبِّهم» فرق می‌کند. بطور مثال من و شما همگی با خدا هستیم، هو معکم، اينما کنتم . حال هرچه از این معيت و بودن ، لذت ببريم این وقوف اختیاری است اما وقوف «علی رَبِّهم» حتما اجباری است و نمی‌شود از دست خدا فرار كنيم. یک روزی مرا در برابر خودش قرار می‌دهد و از من می‌پرسد: «أَلَيْسَ هَذَا بِالْحَقِّ» آیا این قضیه حق نبود؟ این وقوف اجباری است و می‌فرماید همین اجباری بودن خودش یک نوع عذاب است. اساسا هر کاری اجبارش بد است. ١٦-نکته دیگر که مرحوم ابن‌عربی به آن تکیه می‌کند و كمي تخصصی است و در زندگی ما کاربرد دارد اينست كه : خود خدا قبل از اینکه بگوید حق چیست، حق کیست؟ مي فرمايد: «هو الحق» يعني اگر کارهایي كه انجام مي دهيم به خود نسبت دهيم ، خدا مرا كنار خودش نگه می‌دارد و می‌گوید هنوز هم می‌گویی خودم کردم؟ «أَلَيْسَ هَذَا بِالْحَقِّ» آیا این کاري که انجام دادی با کمک حق نبود؟ با استعانت حق نبود؟ می‌گویم بلی و رَبَّنا، چرا به خدا قسم این کار، کار خودت بود و کار من نبود. کار مثبت را انجام می‌دهیم، العیاذبالله می‌گویم خدا کاری نکرده است، خودم انجام دادم ، خدا مرا نگه می‌دارد و مي گويد : آیا این کار که انجام شده به واسطه خدا نبود؟کمک خدا نبوده ؟ بلافاصله می‌گویم: «بَلی وَ رَبَّنا» بله به خدا قسم کار کار خودت است. کار من نیست خدا می‌گوید بچش، مگر نگفتی خودم کردم پس بچش، با اینکه برای همیشه نمی‌گوید در آتش بمان بلکه می‌گوید بچش ! در حد چشیدن ما همیشه کارهای نا صحيحي که می‌کنیم (مثلاً یک بی‌ادبی)مدتی باید چوبش را بخوريم. یک بی‌ادبی در مسائل ظاهری مثل عيب جويي كردن در زندگي مردم فرزند ما را دچار همان عيب مي كند و اين همان چوب و عذاب خدا است شما می‌گویید چرا فرزند ما؟ عرض می‌کنم وقتی بچه من دردش می‌آید ، من بیشتر از فرزندم درد و عذاب می‌کشم. «فَذُوقُوا الْعَذَابَ» تازه در حد چشیدن است چون خدا مربی است. این آتش در حد ترساندن وتربيت است. در حدی که بفهمم دیگر نگویم خودم کردم، هر خیري می‌رسد بگویم: «هذا مِن‌ فَضلِ رَبّی لیبلونی». استاد بروجردي كلاس تفسير قران ٨٢/٩/٢٢ كانال در محضر استاد بروجردي را در پيام رسانهاي زير دنبال كنيد واتساپ ١٩ https://chat.whatsapp.com/KYQlDXg3lyp7GPPZ5ywADF پيام رسان سروش پلاس ‏sapp.ir/darmahzareostadbroujerdi پيام رسان بله https://ble.im/boroojerdi پيام رسان گپ https://gap.im/darmahzar پيام رسان ايتا https://eitaa.com/darmahzareostadbroujerdi تلگرام @darmahzar لينك سايت حوزه علميه السلطان علي بن موسي الرضا(ع)👇 http://bit.ly/2WTptgK