مَن تَوَلّى آلَ مُحَمَّدٍ وقَدَّمَهُم عَلى جَميعِ النّاسِ بِما قَدَّمَهُم مِن قَرابَةِ رَسولِ اللّه ِ فَهُوَ مِن آلِ مُحَمَّدٍ لِتَوَلّيهِ آلَ مُحَمَّدٍ ، لا أنَّهُ مِنَ القَومِ بِأَعيانِهِم وإنَّما هُوَ مِنهُم بِتَوَلّيهِ إلَيهِم وَاتِّباعِهِ إيّاهُم ، وكَذلِكَ حُكمُ اللّه ِ في كِتابِهِ : «ومَن يَتَوَلَّهُم مِنكُم فَإِنَّهُ مِنهُم حديث » وقولُ إبراهيمَ : «فَمَن تَبِعَني فَإِنَّهُ مِنّي ومَن عَصاني فَإِنَّكَ غَفورٌ رَحيمٌ امام صادق سلام الله علیه : هركس ولايت آل محمّد را بپذيرد وآنان را به سبب خويشاونديشان با رسول خدا صلي الله عليه و آله بر همه مردم مقدّم دارد، چنين كسى از آل محمّد است چون ولايت آل محمّد را دارد؛ نه به اين معنا كه در واقع جزء اين خاندان است بلكه از آنان است به سبب پذيرش ولايتشان وپيروى كردن از آنها. خداوند در كتاب خود اين گونه حكم كرده آن جا كه فرموده است: «و هركس از شما آنان را به ولايت گيرد از آنان خواهد بود» و ابراهيم عليه السلام فرمود: «پس هركه از من پيروى كند او از من است وهر كه نافرمانيم كند بى گمان تو آمرزنده مهربانى».

میخوای منا اهل البیت بشی؟ مَنِ اتَّقى مِنكُم وأصلَحَ فَهُوَ مِنّا أهلَ البَيتِ . قيلَ لَهُ : مِنكُم يَا بنَ رَسولِ اللّه ِ ؟ ! قالَ : نَعَم مِنّا ، أما سَمِعتَ قَولَ اللّه ِ عَزَّوجَلَّ : «ومَن يَتَوَلَّهُم مِنكُم فَإِنَّهُ مِنهُم [ المائدة : 51 . ] » ، وقَولَ إبراهيمَ عليه السلام : «فَمَن تَبِعَني فَإِنَّهُ مِنّي امام صادق عليه السلام: هريك از شما كه اهل تقوا و درستكار باشد، او از ما اهل بيت است. راوى عرض كرد: يا بن رسول اللّه ، از شماست؟ فرمود: آرى، از ماست. آيا نشنيده اى اين سخن خداى عز و جل را كه: «و هركس از شما آنها را به دوستى گيرد، از آنان خواهد بود» و اين سخن ابراهيم را كه: «پس هر كه از من پيروى كند او از من است» ؟! 📚تفسیر عیاشی https://eitaa.com/joinchat/3458728494C74a9e45a21

بَیْت‌ُ النّور محل اقامت و عبادتگاه حضرت معصومه(س) در قم است. این مکان که در اصل، خانه موسی بن خزرج بود و بعد از وفات حضرت معصومه(س) وقف شد، به نام محراب یا معبد فاطمه(س)، بیت النور و بقعه ستیه نامیده می‌شود بیت النور از قدمگاه‌هایی است که در اسناد تاریخی از جمله کتاب تاریخ قم نوشته حسن بن محمد قمی، به آن اشاره شده و تاریخچه آن را به سال ۲۰۱ق سال ورود حضرت معصومه(س) به قم باز می‌گرداند بیت النور در اصل خانه موسی بن خزرج از بزرگان قم بود که با خبردار شدن از ورود حضرت معصومه(س) از طرف ساوه به قم، به همراه دیگر بزرگان به استقبال او رفته، و او را به این مکان منتقل کرد. حضرت معصومه(س) در این مکان به عبادت پرداخت و بعد از مدت کوتاهی بر اثر بیماری وفات یافت و در باغ بابلان دفن شد. بعد از وفات حضرت، موسی بن خزرج، محل عبادت حضرت و اطراف آن را وقف کرد.این مکان در اسناد تاریخی، به نام محراب یا معبد فاطمه(س)، بیت النور و بقعه ستیه، نامیده شده که حجره‌ای به ابعاد ۳ در ۳/۵ متر است و با آینه‌کاری تزیین گردیده شده است

➖ولی الصالحین https://eitaa.com/joinchat/4194910C92e31acd00

➖سه دستور اخلاقی مهم و سخت ➖تقوا و الطاف خدا ➖بصائر ➖نکاتی درباره ذکر خفی ✅پایان سوره اعراف https://eitaa.com/joinchat/4194910C92e31acd00

ذکر نکاتی درباره ایه ۲۰۵اعراف جلسه اول حالتی خاص که ثواب و عظمتش رو فقط خدا میداند لَا یَکْتُبُ الْمَلَکُ إِلَّا مَا سَمِعَ وَ قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ وَ اذْکُرْ رَبَّکَ فِی نَفْسِکَ تَضَرُّعاً وَ خِیفَةً فَلَا یَعْلَمُ ثَوَابَ ذَلِکَ الذِّکْرِ فِی نَفْسِ الرَّجُلِ غَیْرُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ لِعَظَمَتِهِ. امام باقر (علیه السلام)- فرشته نمی‌نویسد مگر آنچه به گوشش برسد که خداوند متعال فرمود: پروردگارت را در دل خود، از روی تضرّع و خوف، یاد کن. (اعراف/۲۰۵) بنابراین، به‌جز خدای منّان، کسی ثواب این ذکر درونی را نمی‌داند، به خاطر عظمتی که این ذکر دارد. تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۵، ص۴۶ الکافی، ج۲، ص۵۰۲/ البرهان https://eitaa.com/joinchat/4194910C92e31acd00

✅لطفا برای دیگران هم بفرستید نکاتی مهم درباره اسیب و عوامل ماورایی و راهکارهای ساده رفع و دفع اللّٰهُمَّ ذَا السُّلْطانِ الْعَظِيمِ، وَالْمَنِّ الْقَدِيمِ، وَالْوَجْهِ الْكَرِيمِ، ذَا الْكَلِماتِ التَّامَّاتِ وَالدَّعَواتِ الْمُسْتَجَابَاتِ، عافِ فُلانَ مِنْ أَنْفُسِ الْجِنِّ وَأَعْيُنِ الْإِنْسِ. خدایا، صاحب سلطنت بزرگ و احسان دیرینه و ذات کریم، دارنده کلمات کامل و دعاهای مستجاب، فلان را از نفس‌های جنّ و چشم‌های انس، سلامت کامل بخش. این دعایی است که رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) برای حسنین خواند و به اصحاب خود فرمود: زن‌ها و اولاد خود را با این کلمات پناه دهید. https://eitaa.com/joinchat/4194910C92e31acd00

➖نکاتی خاص درباره حدیث کساء https://eitaa.com/joinchat/4194910C92e31acd00

ابوفاضل و چشمانی سلمان ساز!   این کلام از جناب آیت الله علامه سیـّد احمد مستنبط، صاحب کتاب شریف القطره1 نقل به مضمون است.  ایشان فرمودند: شبی نشسته بودم و کتابی در فضایل حضرت سلمان می خواندم.  ناخودآگاه شان و منزلت حضرت ابالفضل علیه السلام در نظرم آمد.  در ذهن خود این دو بزرگوار را مشاهده می کردم بدون اینکه قضاوت کنم کدامیک برتر است.  در این حال به خواب رفتم. در خواب حضرت امام صادق علیه السلام تشریف آوردند. به ایشان سلام کردم. خیلی سرد و ناراحت جواب سلام مرا دادند.  سوال کردم آقاجان، جانم بفدایت چیزی شده؟  فرمودند: " این چه کاری بود که داشتی میکردی؟ چرا شان و مقام عمویم عباس علیه السلام را با سلمان قیاس می کردی؟" بعد فرمودند: " خداوند به عمویم عباس علیه السلام اکسیری عطا فرموده که با هر نگاهش می تواند یک سلمان بسازد. پس چه جای قیاس است؟! القطره، كتابی است معروف در فضائل پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و اهل بيت طاهرين او عليهم السّلام كه توسط آيت الله علامه سيد احمد مستنبط نوشته شده است. مؤلف برای جمع آوری آن، كتاب های خطّی و چاپی زيادی را جستجو كرده است. ايشان در كتابخانه شخصی خود كتاب های خطّی با ارزشی مثل كتاب سليم بن قيس را داشته، از آنها و از كتاب های چاپ شده مخصوصاً كتاب ارزشمند بحار الانوار علامه مجلسی رحمت الله عليه استفاده كرده است.  #قمر_بنی_هاشم #ولادت_حضرت_عباس #نافذالبصیره

کاش مثل دریا نبودی ، اینقَدَر زیبا نبودی ، تا کسی چشمت نمیزد کاشکی اینقَدَر اباالفضل ، خوش قد و بالا نبودی ، تا کَسی چشمت نمیزد کاش نمیرفتی دم آب ، کاشکی تو سقا نبودی ، تا کسی چشمت نمیزد عباس ، وقتی که از خیمه میرفتی علقمه عباس ، از دور میدیدم منتظر بود فاطمه عباس ، دریا دلش مثل دلم آروم نبود عباس ، تو رفتی و برگشتنت معلوم نبود عباس دل رباب از غم در تب و تاب ، عباس اصغرو دریاب عباس دل شده خون ، پاشو ای پهلوون ، داداش دلمو نشکون اباالفضل پاشو بریم به خیمه رنگم از رُخَم پریده ، جون من به لب رسیده ، اومدم با اشک دیده وقتی فریادت شنیدم ، تا کنار تو دویدم ، تا رسیدم قد خمیده پرسیدم از کس و ناکس ، هیچکس اینجا اینطرف ها ، ندیده دست بریده عباس ، سقای من مُقَطَعُ الأعضا شدی کل علقمه رو گشتم تا که پیدا شدی عباس ، برات بمیرم کشته ی غیرت شدی عباس ، باهات چیکار کردن به چند قسمت شدی پاشو تورو خدا ، از من نشو جدا ، نگذار حسینو تنها کِشتیم به گِل نشست ، بدجور پشتم شکست ، پاشو سقای بی دست اباالفضل پاشو بریم به خیمه بعد تو دلم حزینه ، برا زینب و سکینه ، به خدا غمم همینه جون مادرم نذار تو ، کوچه های شام و کوفه ، دیگه تکرار شِه مدینه نمیخوام دیگه به روی ، صورت ناموس حیدر ، دست نامَحرَم بشینه وقتی رفتی آروم آروم ، من شدی غریب و مظلوم ، غم میبارید از سر و روم دخترم گفت برمیگردی ، من به زیر لب میگفتم ، بیچاره ای طفل معصوم وقتی دستاتو بُریدن ، صدای مادرم اومد ، یهو گفت آخ درد پهلوم عباس، از بعد تو ای قُوَت و نیروی من حاجت به استخاره نداره گلوی من عباس ، پامو که بیرون بذارم از علقمه