eitaa logo
دارالمهدی حبیب آباد🇵🇸🇮🇷
240 دنبال‌کننده
2هزار عکس
837 ویدیو
29 فایل
💐#اللهم_عجل_لولیک_الفرج •|بسم‌ربِّ‌المہــدے|• تنها کانال رسمی 🌺مرکزفرهنگی دارالمهدی(علیه السلام)🌺 حبیب آباد ❣️ماییمُ‌نَوای‌بی‌نَوایی بِسم الَّه اگر حریف مایی❣ (کپےمطالب بھ شࢪط دعا براے فࢪجِ مھدے زهࢪا) ادمین: @Parvaaz120
مشاهده در ایتا
دانلود
°•🥀♥•° عیب از ماسټ ڪه هࢪ صبح نمۍ بینیمټ… چشم بیماࢪ شدھ ٺار شدݩ هم داࢪد‌! :) 🌱 ✨@darolmahdi313
🌷 ای شیعه ما بر شما واجب است و به سود شما خواهد بود که معتقد باشيد بر اين که ما اهل بيت رسالت، محور و أساس امور، پيشوايان هدايت و خليفه‌ي خداوند متعال در زمين هستيم. همچنين ما امين خداوند بر بندگانش و حجّت او در جامعه مي‌باشيم، حلال و حرام را مي‌شناسيم، تأويل و تفسير آيات قرآن را عارف و آشنا هستيم. _امام زمان ؏ج♥ 🌱 ✨@darolmahdi313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌱اَعوذ‌باالله‌مِنَ‌الشیطان‌الرجــیم... نیـّت مےکنم دو رکـعت نماز لبخـند مہدے ؏ج بخوانم از براے رضاے خـدایش،🌿 قُـربةً‌اِلَـےالله☘ ●• بسم‌الله‌الرحمـٰـن‌الرحـــیم •● °√امروز بھ نیت آقا غمۍ را از چہرۀ مومنے زدودم `‌‌.• @darolmahdi313
〖‌‌‌ الہم‌الرزقنـــــا‌هماڹ‌کھ‌مے‌دانۍ!‌‌ .. 〗
ماجرای آشنایی شهیدحججی باهمسرش😍 از زبان همسر شهید🌱 فردا یا پس فرداش رفتم بابل برای ثبت نام. نمیدانم چرا اما از موقعی که از زدم بیرون ، هیچ آرام و قراری نداشتم.😢 همه اش تصویر از جلو چشمانم رد میشد. هر جا میرفتم محسن را میدیدم. 😥 حقیقتش نمیتوانستم خودم را گول بزنم..ته دلم احساس میکردم که بهش علاقه دارم. 😇 احساس میکردم . 😌 . برای همین یکی دو روزی که بابل بودم، توی خلوت خودم می ریختم. 😭 انگار نمی توانستم دوری محسن را تحمل کنم. بالاخره طاقت نیاوردم. زنگ زدم به و گفتم: "بابا انتقالی ام رو بگیر. میخواهم برگردم نجف آباد."😢 . از بابل که برگشتم نمایشگاه تمام شده بود. یک روز بهم گفت: "زهرا، من چندتا از عکس های امام خامنه ای رو نیاز دارم. از کجا گیر بیارم؟"🤔 بهش گفتم:" مامان بذار به بچه های موسسه بگم که چه جور میشه تهیه اش کرد. " قبلا توی نمایشگاه ، یک زرنگ بازی کرده بودم و شماره محسن را یک طوری بدست آورده بودم. پیام دادم براش. برای اولین بار. نوشت:"شما؟" جواب دادم: " هستم. "😌 کارم رو بهش گفتم و او هم راهنمایی ام کرد. . از آن موقع به بعد ، هر وقت کار درباره موسسه داشتم، یک تماس و با محسن میگرفتم. تا اینکه یک روز هر چه تماس گرفتم ، گوشی اش خاموش بود. روز بعد تماس گرفتم. باز گوشی اش خاموش بود! شدم. روز بعد و روز بعد و روزهای بعد هم تماس گرفتم ، اما باز هم خاموش بود. 😔 دیگر از و داشتم میمردم. دل توی دلم نبود. 😣 فکری شده بودم که نکند برای محسن اتفاقی افتاده باشد; با اینکه با او هیچ نسبتی نداشتم. آن چند روز آنقدر حالم خراب بود که مریض شدم و افتادم توی رختخواب! 😪‼️ نمی توانستم به پدر و مادرم هم چیزی بگویم. خیلی شرم و حیا میکردم. 😔 تا اینکه یک روز به سرم زد و…😱 💟ادامه دارد💟 ✨@darolmahdi313
°•🌿💚•° گفٺݦ بہ مہدے بر مݧ عاشق نظر ڪݧ گفٺا ٺو هݥ از معصیٺ صرف نظر ڪݧ گفٺݦ بہ ناݦ نامیَٺ هر دݦ بنازݦ گفٺا ڪہ از اعماݪ نیکٺ سرفرازݥ گفٺݦ ڪہ دیدار ٺو باشد آرزویݥ گفٺا ڪہ در ڪوے عمل ڪݧ جستجویݥ 🌱 ✨@darolmahdi313
از آن زمان که فروزان شدم ز پرتو عشق چو ذرھ ام به تکاپوی جاودان ، بۍتو عقیق صبر به زیر زبان تشنہ نهم چو یادم آید از آن شکرین دهان ، بۍتو گزارھ غم دل را مگر کنم چو امین جدا ز خلق به محراب جمکران ، بۍتو @darolmahdi313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
°○ ۅخداۍ مَهدۍ بہ‌ نامَٺـــ✨🙃○°