eitaa logo
دارالقرآن نور
980 دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
2.4هزار ویدیو
108 فایل
✨ وابسته به آموزش و پرورش ناحیه یک استان قم 🔸 ویژه خواهران 🔸 آموزش دوره های مختلف قرآن و معارف از مقدماتی تا پیشرفته 🔸 آدرس: انتهای خ انقلاب نرسیده به چهار راه گلزار 📞37738518-9 مراجعه حضوری: ۸ الی ۱۲ 🔷 آی دی ثبت نام کلاس ها👇 @noor14031404
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️ آرزو داشت تا جایی که می‌شود شبیه امامش باشد 🔻 سرش را آورد بالا و این‌بار با التماس و بغض خیره شد توی چشم‌هایم و گفت: «مامان جان! می‌دونید داریم تا شهادت. دلم می‌خواد طوری شهید بشم که احتیاج به غسل نداشته باشم؛ مثل بدنم بمونه روی زمین، زیر آفتاب. دعا می‌کنی برام؟» 🔸 نمی‌فهمیدم این بچه کجاها را می‌دید. غافلگیر شده بودم. من فوق فوقش دعا می‌کردم پسرم با شهادت عاقبت‌به‌خیر بشود اما پسرم، فقط آن را نمی‌خواست؛ آرزو داشت تا آنجا که می‌شود، شبیه باشد. 📚 از کتاب | روایت زندگی اشرف‌سادات منتظری، مادر شهید محمد معماریان 📖 صفحات ۱۹۰ و ۱۹۱ ❤️ 📗 ‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎ ‎ ‌‎‎‎‎•••┈✾~🍃♥️🍃~✾┈•••  ایتا:👈 http://eitaa.com/darolqhorannoor شاد:👈 https://shad.ir/noorqom
✳️ قبله‌شناس 🔻 ...با سلام آخر نمازش دوباره هوشیار شدم. خوف کردم نمازم قضا شود ولی حبیب که دوباره ایستاد به نماز، یک دم راحت گرفتم... داشت می‌خواند... با خودم گفتم پس نمازشب‌خوان هم هست! بیشتر ازش خوشم آمد. انگار حبیب در چشمم پررنگ می‌شد و مهرش در دلم جان می‌گرفت. 🔺 فردایش از مادرم پرسیدم: «خیلی فرق می‌کند شوهر آدم باشد یا نه؟» عزیز یک نگاهی به آقاجان انداخت و گفت: «خیلی. زیاد توفیر دارد مردت را وقت اذان ببینی.» 📚 از کتاب | روایت زندگی اشرف‌سادات منتظری، مادر شهید محمد معماریان 📖 ص ۴۲   ▪️◾️◼️دارالقرآن نور◼️◾️▪️  ایتا:👈 http://eitaa.com/darolqhorannoor شاد:👈 https://shad.ir/noorqom