🍃تا نشستیم روی موتور، حسین گفت: روضه بخون.
هر چه بهانه آوردم؛ زیر بار نرفت.
گفت: حسین! من چند شب دیگه مهمون امام حسین علیه السلام هستم. میخوام به آقا بگم: همه جا برات گریه کردم. شب، روز، صبح، ظهر، خلوت، جلوت، توی سنگر، حسینیه، پشت خاکریز، پشت ماشین، فقط مونده روی موتور گریه کنم.
🖤قسمم داد برایش روضه بخوانم.
یک سلام دادم به امام حسین علیه السلام و یک خط شعر برای حضرت علیاکبر علیه السلام خواندم.
💔روضه من که تمام شده بود ولی حسین داشت گریه میکرد. رسیدیم به اردوگاه شهدای تخریب؛ هنوز گریهاش تمام نشده بود. چند دقیقه ایستادهایم تا گریهاش بند آمد.
🌹چند شب بعد مهمان امام حسین علیه السلام شد همانطور که گفته بود.
#شهید_حسین_نیکو_صحبت🌷
•┈••✾🍃 دارالقرآن نور🍃✾••┈•
ایتا:👈
http://eitaa.com/darolqhorannoor
شاد:👈
https://shad.ir/noorqom