eitaa logo
دارالقرآن حضرت مهدی (عج) شهر کهریزسنگ
477 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
2.2هزار ویدیو
286 فایل
آدرس:کهریزسنگ، خیابان ولی عصر، خیابان ششم ،جنب مسجدالحجت شادی ارواح طیبه جمیع شهدا و اموات به خصوص واقف این مرکز قرآنی حاج آقا سید عباس هاشمی فاتحه و صلواتی قرائت بفرمائید🙏 شماره تماس : 03142323496 ، روزهای فرد از ساعت ۴ تا ۶ عصر @ABaratiii
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺 طلبه ای که به لوستر های حرم حضرت امیر المؤمنین (عليه السلام) اعتراض داشت فاضل بزرگوار سید جعفر مزارعى روایت کرده : یکى از طلبه هاى حوزه با عظمت نجف از نظر معیشت در تنگنا و دشوارى غیر قابل تحملّى بود . روزى از روى شکایت و فشار روحى کنار ضریح مطهّر حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) عرضه مى دارد : شما این لوسترهاى قیمتى و قندیل هاى بى بدیل را به چه سبب در حرم خود گذارده اید ، در حالى که من براى اداره امور معیشتم در تنگناى شدیدى هستم ؟! شب امیرالمؤمنین (علیه السلام) را در خواب مى بیند که آن حضرت به او مى فرماید : اگر مى خواهى در نجف مجاور من باشى اینجا همین نان و ماست و زندگی سخت طلبگى است ، و اگر زندگى مادّى قابل توجّهى مى خواهى باید به هندوستان در شهر حیدرآباد به خانه فلان کس مراجعه کنى ، چون حلقه به در زدى و صاحب خانه در را باز کرد به او بگو : به آسمان رود و کار آفتاب کند . پس از این خواب ، دوباره به حرم مطهّر مشرف مى شود و عرضه مى دارد : زندگى من اینجا پریشان و نابسامان است ، شما مرا به هندوستان حواله مى دهید !! بار دیگر حضرت را خواب مى بیند که مى فرماید : سخن همان است که گفتم ، اگر در جوار ما با این اوضاع مى توانى استقامت ورزى اقامت کن ، اگر نمى توانى باید به هندوستان به همان شهر بروى و خانه فلان تاجر را سراغ بگیرى و به او بگویى: (به آسمان رود و کار آفتاب کند) ، پس از بیدار شدن و شب را به صبح رساندن ، کتاب ها و لوازم مختصرى که داشته به فروش مى رساند، و اهل خیر هم با او مساعدت مى کنند تا خود را به هندوستان مى رساند و در شهر حیدرآباد سراغ خانه آن تاجر را مى گیرد ، مردم از این که طلبه اى فقیر با چنان مردى ثروتمند و متمکن قصد ملاقات دارد ، تعجب مى کنند !! وقتى به در خانه آن تاجر مى رسد در مى زند ، چون در را باز مى کنند ، مى بیند شخصى از پله هاى عمارت به زیر آمد ، طلبه وقتى با او روبرو مى شود مى گوید: (به آسمان رود و کار آفتاب کند) ، فوراً تاجر پیش خدمت هایش را صدا مى زند و مى گوید : این طلبه را به داخل عمارت راهنمایى کنید ، و پس از پذیرایى از او تا رفع خستگى اش وى را به حمام ببرید ، و او را با لباس هاى فاخر و گران قیمت بپوشانید . مراسم به صورتى نیکو انجام مى گیرد ، و طلبه در آن عمارت عالى تا فردا عصر پذیرایى مى شود . فردا می بیند محترمین شهر از طبقات مختلف چون اعیان و تجار و علما وارد شدند ، و هر کدام در آن سالن پر زینت در جاى مخصوص به خود قرار گرفتند ، از شخصى که کنار دستش بود ، پرسید : چه خبر است ؟ گفت : مجلس جشن عقد دختر صاحب خانه است . پیش خود گفت : وقتى به این خانواده وارد شدم که وسایل عیش براى آنان آماده است . هنگامى که مجلس آراسته شد ، تاجر به سالن درآمد ، همه به احترامش از جاى برخاستند ، و او نیز پس از احترام به مهمانان در جاى ویژه خود نشست .نگاهی رو به اهل مجلس کرد و گفت : آقایان من نصف ثروت خود را که بالغ بر فلان مبلغ مى شود از نقد و مِلک و منزل و باغات و اغنام و اثاثیه به این طلبه که تازه از نجف اشرف بر من وارد شده مصالحه کردم ، و همه مى دانید که اولاد من منحصر به دو دختر است ، یکى از آنها را هم که از دیگرى زیباتر است براى او عقد مى بندم ، و شما اى عالمان دین ، هم اکنون صیغه عقد را جارى کنید . چون صیغه جارى شد ، طلبه که در دریایى از شگفتى و حیرت فرو رفته بود ، پرسید : شرح این داستان چیست ؟ تاجر گفت : من چند سال قبل قصد کردم در مدح امیرالمؤمنین (علیه السلام) شعرى بگویم ، یک مصراع گفتم و نتوانستم مصراع دیگر را بگویم . به شعراى فارسى زبان هندوستان مراجعه کردم ، مصراع گفته شده آنها هم چندان مطلوب نبود ، به شعراى ایران مراجعه کردم ، مصراع آنان هم چندان چنگى به دل نمى زد ، پیش خود گفتم : حتماً شعر من منظور نظر کیمیا اثر امیرالمؤمنین (علیه السلام) قرار نگرفته است ، لذا با خود نذر کردم اگر کسى پیدا شود و مصراع دوم این شعر را به صورتى مطلوب بگوید ، نصف دارایى ام را به او ببخشم ، و دختر زیباتر خود را به عقد او در آورم . شما آمدید و مصراع دوم را گفتید ، دیدم از هر جهت این مصراع شما درست و کامل و تمام و با مصراع من هماهنگ است . طلبه گفت : مصراع اول چه بود ؟ تاجر گفت : من گفته بودم : به ذرّه گر نظر لطف بوتراب کند طلبه گفت : مصراع دوم از من نیست ، بلکه لطف خود امیرالمؤمنین (علیه السلام) است . تاجر سجده شکر کرد و خواند : به ذرّه گر نظری لطف بوتراب کند. به آسمان رود و کار آفتاب کند. میلاد مسعود حضرت امیرالمومنین علیه السلام بر شما عزیزان و همه محبانش مبارک باد
فیش رجب و شعبان.apk
حجم: 15.39M
🔖نرم افزار اندروید 🔸فیش منبر 🔸فیش مرثیه 🔸فیش مدیحه ─━━━━⊱♦️⊰━━━━ مناسبت های : ─━━━━⊱♦️⊰━━━━ 🔸عظمت ماه رجب 🔸لیله الرغائب 🔸ولادت امام باقر علیه السلام 🔸شهادت امام هادی علیه السلام 🔸ولادت امام جواد علیه السلام 🔸ولادت مولا امیرالمومنین 🔸ایام اعتکاف 🔸وفات حضرت زینب سلام الله علیها 🔸شهادت امام کاظم علیه السلام 🔸عید مبعث 🔸وفات حضرت ابوطالب علیه السلام ─━━━━⊱♦️⊰━━━━ مناسبت های : ─━━━━⊱♦️⊰━━━━ ♦️عظمت ماه شعبان ♦️ولادت امام حسین علیه السلام ♦️ولادت حضرت ابوالفضل علیه السلام ♦️ولادت امام سجاد علیه السلام ♦️ولادت حضرت علی اکبر علیه السلام ♦️حضرت امام زمان (نیمه شعبان) •┈┈••••✾•🔹📚🔸•✾•••┈┈• 🌙 📚 📝
🔴 «هرکس ده نفر را از آغاز ماه رجب آگاه کند تمام گناهانش بخشیده میشود. حضرت محمد(ص)» ✅ توصیه به بشارت دادن حلول ماه رجب در احادیث موجود است ، اما چنین حدیثی در واجب شدن بهشت بر خبر دهنده حلول ماه رجب به ده نفر از قول حضرت محمد (ص) یافت نشد !  ☘ رهبر عزیز انقلاب: ، ماه مبارکی است؛ این روزها را قدر بدانید. هر یک روز ماه رجب، یک نعمت خداست. در هر از این ساعات، یک انسان اگر هوشمند و زرنگ و آگاه باشد، میتواند چیزی را به دست بیاورد که در مقابل آن، همه‌ی نعمت های دنیا پوچ است. +فضیلت و اعمال ماه رجب: goo.gl/PhU3Q9 📣رسانه باشید... بصیرت افزایی👇 📲 @basiratafzayi
13.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚜️ ۷ روز مانده تا ولادت ◇ ای کسانی که ایمان آورده‌اید! از مخالفت فرمان خدا بپرهیزید...
17.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚜️ ۴ روز مانده تا ولادت ◇ هرگاه بعد از علم و دانشی که درباره مسیح به تو رسیده، باز کسانی با توجه به محاجّه و ستیز برخیزند، به آن‌ها بگو...
17.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚜️ «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَهِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْأَئِمَّهِ الْمَعْصُومینَ عَلَیْهِمُ السَّلاَم» ◇ سرپرست و ولیّ شما، تنها خداست و پیامبر او و آن‌ها که ایمان آورده‌اند... میلاد با سعادت حضرت امیرالمؤمنین، علی ابن ابی‌طالب(ع)، بر همگان مبارک باد🍃💐 📱مشاهده در آپارات | سایت
25.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👌🏻بسیار زیبا خانم برزیلی که دین نداشت وخداوند را هم قبول نداشت از مسلمانان بسیار متنفر بود با خواندن سوره توحید مسلمان و سپس شیعه شد وعاشق امام حسین (ع)