eitaa logo
محفل مادر ارجمند بی بی ام فروه سلام الله علیها
780 دنبال‌کننده
2هزار عکس
2.8هزار ویدیو
10 فایل
#داستانهای_عبرت_انگیز #آموزه_های_دینی #نشر_معارف_امام_صادق_علیه_السلام 💎 احیای سبک زندگی اسلامی نه مشاورم نه نویسندم نه مفسرم یک انسانم در پی کامل شدن و رسیدن به حقایق عالم هستی 🔸عاشق قرآنم و محب اهل بیت علیهم السلام
مشاهده در ایتا
دانلود
علامه حسن زاده آملی : 🍃 چانه را عقل بگرداند٬ 🍃چشم را عقل به دیدن وادارد٬ 🍃گوش را عقل به شنیدن مشغول دارد٬ 🍃زبان را عقل به حرکت در آورد. 🍃و خلاصه تمامی حواس ظاهر و باطن را عقل به کار واداردکه در نهایت انسان ٬ انسان عقلانی صرف باشد. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 ایتا_روبیکا _بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇 https://eitaa.com/darolsadeghiyon ⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️ https://rubika.ir/joing/DBEIDCCC0XEMHPGFRNQRAJGCQPEVDLCD
15.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تعریف جالب و طنز حجاب از زبان دکتر عزیزی. خیلی خوبه 😂 کاش همه میتوانستند حجاب را اینطور به جوان تفهیم کنند.🌸 فقط اونجاش که میگه کت و شلوار قرمز و سبز 😂 🇮🇷 اللهم - عجل - لولیک - الفرج 🦋🦋🦋🦋🦋🦋 ایتا_روبیکا _بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇 https://eitaa.com/darolsadeghiyon ⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️ https://rubika.ir/joing/DBEIDCCC0XEMHPGFRNQRAJGCQPEVDLCD
🌾🍃🌾🍃🌾🍃🌾🍃🌾 🔆فهمیدن از ابرو 🍁شیخ ابوالحسن خرقانی (م. 425) فرمود: «من مرد امّی هستم. خدا علم خود را منّت نهاد و به من داد.» شخصی از او پرسید: «حدیث از چه کسی شنیدی؟» گفت: «از پیامبر صلی‌الله علیه و آله و سلّم.» 🍁 آن شخص این سخن را قبول نکرد. شب پیامبر صلی‌الله علیه و آله و سلّم را در خواب دید و فرمود: «او راست می‌گوید.» فردا آن شخص به نزدش آمد و شروع به حدیث خواندن کرد. 🍁شیخ فرمود: «این حدیث از پیامبر صلی‌الله علیه و آله و سلّم نیست.» گفت: «از کجا این مطلب را دانستی؟» فرمود: «چون تو حدیث آغاز کردی، دو چشم من بر ابروی پیامبر صلی‌الله علیه و آله و سلّم بود، چون ابرو (به حالت کشف) به پایین کشیده بود، مرا معلوم شد که این حدیث از پیامبر صلی‌الله علیه و آله و سلّم نیست.»(5) 👈از این نمونه عنایت‌ها از ائمه علیهم السّلام و حتی حضرت ابوالفضل علیه‌السلام بسیار شنیده‌شده است. 📚احوال و اقوال خرقانی، ص 33 ✨✨پیامبر صلی‌الله علیه و آله و سلّم فرمود: «ثَلاثُ صَفاتٍ مِنَ صِفَةِ اللّه: الثِّقَةُ بِاللّهِ فی کلِّ شَی وَالغِنابِهِ عَنْ کلِّ شَی وَ الاِفْتِقارُ اِلَیهِ فِی کلِّ شی: اولیای الهی دارای سه صفت می‌باشند؛ به خدا در هر چیزی اعتماد دارند، از هر چیزی بی‌نیاز می‌باشند و در هر چیزی به خدا نیازمند می‌باشند. 📚تفسیر معین، ص 181 -بحار، ج 20، ص 103 🍃🌾🍃🌾🍃🌾🍃🌾🍃 ایتا_روبیکا _بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇 https://eitaa.com/darolsadeghiyon ⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️ https://rubika.ir/joing/DBEIDCCC0XEMHPGFRNQRAJGCQPEVDLCD
💥💥💥💥💥💥💥 🔆سلطان محمود و اَياز چگونه نزد مدير خود محبوب باشيم؟ ✍مي‌گويند سلطان محمود غلامي به نام اياز داشت كه خيلي برايش احترام قائل بود و در بسياري از امور مهم نظر او را هم مي‌پرسيد و اين كار سلطان به مزاق درباريان و خصوصا" وزيران او خوش نمي آمد و دنبال فرصتي مي‌گشتند تا از سلطان گلايه كنند تا اينكه روزي كه همه وزيران و درباريان با سلطان به شكار رفته بودند وزير اعظم به نمايندگي از بقيه پيش سلطان محمود رفت و گفت چرا شما اياز را با وزيران خود در يك مرتبه قرار مي‌دهيد و از او در امور بسيار مهم مشورت مي‌طلبيد و اسرار حكومتي را به او مي‌گوييد؟ سلطان گفت آيا واقعا" مي‌خواهيد دليلش را بدانيد و وزير جواب داد بله. سلطان محمود هم گفت پس تماشا كن. سپس اياز را صدا زد و گفت ⚡️شمشيرت را بردار و برو شاخه‌هاي آن درخت را كه با اينجا فاصله دارد ببر و تا صدايت نكرده‌ام سرت را هم بر نگردان اياز اطاعت كرد. سپس سلطان رو به وزير اولش كرد و گفت: ⚡️ آيا آن كاروان را مي‌بيني كه دارد از جاده عبور مي‌كند برو و از آنها بپرس كه از كجا مي آيند و به كجا مي‌روند وزير رفت و برگشت و گفت كاروان از مرو مي‌آيد و عازم ري است. سلطان محمود گفت آيا پرسيدي چند روز است كه از مرو راه افتاده اند وزير گفت نه. سلطان به وزير دومش گفت: برو بپرس وزير دوم رفت و پس از بازگشت گفت يك هفته است كه از مرو حركت كرده اند. سلطان محمود گفت آيا پرسيدي بارشان چيست وزير گفت نه. سلطان به وزير سوم گفت برو بپرس وزير سوم رفت و پس از بازگشت گفت پارچه و ادويه جات هندي به ري مي‌برند. ⚡️ سلطان محمود گفت: آيا پرسيدي چند نفرند و... به همين ترتيب سلطان محمود كليه وزيران به نزد كاروان فرستاد تا از كاروان اطلاعات جمع كند سپس گفت: حال اياز را صدا بزنيد تا بيايد و اياز كه بي خبر از همه جا مشغول بريدن درخت و شاخه هايش بود آمد. سلطان رو به اياز كرد و گفت: آيا آن كاروان را مي‌بيني كه دارد از جاده عبور مي‌كند برو و از آنها بپرس كه از كجا مي‌آيند و به كجا مي‌روند. اياز رفت و برگشت و گفت كاروان از مرو مي‌آيد و عازم ري است. ⚡️ سلطان محمود گفت: آيا پرسيدي چند روز است كه از مرو راه افتاده اند؟ اياز گفت: آري پرسيدم يك هفته است كه حركت كرده اند. سلطان گفت: آيا پرسيدي بارشان چه بود؟ اياز گفت: آري پرسيدم پارچه و ادويه جات هندي به ري مي‌برند ⚡️و بدين ترتيب اياز جواب تمام سؤالات سلطان محمود را بدون اينكه دوباره نزد كاروان برود جواب داد و در پايان سلطان محمود به وزيرانش گفت: حال فهميديد چرا اياز را دوست مي‌دارم؟ 💥💥💥💥💥💥
🌷 🌷 ...!! 🌷....مجروحان زیاد شده بودند و وضع اکثرشان بسیار وخیم بود. نمی‌دانستیم چیکار کنیم که یکی از بچه‌های لشکر ۲۵ کربلا از راه رسید، می‌خواست یک پی.ام.پی را عقب ببرد. کار بسیار خطرناکی می‌کرد، اما چاره‌ای هم نبود. زخمی‌ها را در پی.ام.پی جا دادیم و دست به دعا برداشتیم که سالم رد شوند. از آن‌جا تا انتهای سه راه بیست دقیقه راه بود. پی.ام.پی رفت و در پیچ جاده از چشم ما دور شد.... 🌷توسط بی‌سیم با غیاثی تماس گرفتم که یک پی.ام.پی پُر از مجروح می‌آید. نیم ساعت بعد تماس گرفت که هنوز نیامده. از طرف سه راهی دودی بلند می‌شد، قلبم تکان خورد. زیر آتش شدید با یکی دو نفر از بچه‌ها به سمت دود حرکت کردیم. وقتی رسیدیم، دیدیم که پی.ام.پی گیر کرده و بر اثر اصابت توپ تانک منفجر شده است. 🌷توی خود پی.ام.پی مهمات بود و انفجار خود آن‌ها باعث شده بود که بچه‌ها تکه پاره شوند. غمگین و افسرده با چشمانی اشک بار برگشتیم. دو روز بعد وقتی به طرف پی.ام.پی حرکت کردیم و داخل آن را از نظر گذراندیم، آنچه باقی مانده بود اسکلت بچه‌ها بود و پلاک روی گردنشان. 📚 کتاب "شانه‌های زخمی خاکریز" ❌️❌️ امنیت اتفاقی نیست!! 🥀🕊🥀🕊🥀🕊🥀🕊🥀 ایتا_روبیکا _بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇 https://eitaa.com/darolsadeghiyon ⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️ https://rubika.ir/joing/DBEIDCCC0XEMHPGFRNQRAJGCQPEVDLCD
‌قرار معنوی هر روز به رسم ادب و احترام روز خود را با قرائت زیارت امام صادق علیه السلام شروع میکنیم قرائت این زیارت نامه جهت رد مظالم تاثیر بسزایی دارد این زیارت را برای طلب کردن کسب فیوضات معنوی از درگاه خداوند برای همه شما دوستان و ادای رد مظالمی که به‌ گردنمان است قرائت میکنیم به برکت صلوات بر محمد و آل محمد الَسَّـلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الإمامُ الصّادِقُ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْوَصِيُّ النّاطِقُ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْفائِقُ الرّائِقُ (الَسَّـلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْفاتِقُ الرّاتِقُ) ،الَسَّـلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا السَّنامُ الاَعْظَمُ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الصِّراطُ الاَقْوَمُ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا مِصْباحَ الظُّلُماتِ،الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا دافِعَ المُعْضِلاتِ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا مِفْتاحَ الخَيْراتِ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا مَعْدِنَ الْبَرَكاتِ،الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا صاحِبَ الحُجَجِ وَالدَّلالاتِ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا صاحِبَ الْبَراهِينَ الْواضِحاتِ الباهرات، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا ناصِرَ دِينِ اللّهِ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا نَاشِرَ حُكْمِ اللّهِ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا فاصِلَ الخِطاباتِ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا كاشِفَ الكُرُباتِ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا عَمِيدَ الصّادِقِينَ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا لِسانَ النّاطِقِينَ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا خَلفَ الخائِفِينَ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا زَعِيمَ الصّادِقِينَ الصّالِحِينَ،الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا سَيِّدَ الْمُسْلِمِينَ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یاکَهْفُ المؤمنین، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا هادِيَ الْمُضِلِّينَ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا سَكَنَ الطّائِعِينَ، اَشْهَدُ يامَوْلايَ اَنَّكَ عَلَى الهُدى، وَالعُرْوَةُ الوُثْقى، وَشَمْسُ الضُّحى، وَبَحْرُ الْمَدى، وَكَهْفُ الْوَرَى، وَالْمَثَلُ الاَْعْلى، صَلَّى اللّهُ عَلى رُوحِكَ وَبَدَنِكَ، وَ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا مَوْلایَ أَبِی عَبْدِاللَّهِ جعفر بـْنُ مـُحـَمَّد وَ عَلَى آبَائِكَ وَ أَولَادکِ الْمَعْصُومین الْمُطَهَّرِین. https://karevansadeghiye.ir/59897/ https://eitaa.com/darolsadeghiyon 〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰 روبیکا::::: https://rubika.ir/joing/DBEIDCCC0XEMHPGFRNQRAJGCQPEVDLCD
توبه ابراهیم ادهم ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺍﺑﺮﺍﻫﻴﻢ ﺍﺩﻫﻢ ﮔﻔﺘﻪ ﺍﻧﺪ: ﻭﻯ ﺍﺯ ﺟﻤﻠﻪ ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﺯﺍﺩﮔﺎﻥ ﺑﻠﺦ ﺑﻮﺩﻩ ﺭﻭﺯﻯ ﺑﻪ ﺻﺤﺮﺍ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺁﻣﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺑﻪ ﻋﺰﻡ ﺷﻜﺎﺭ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﻧﺎﮔﺎﻩ ﺁﻫﻮﻳﻰ ﺍﺯ ﭘﻴﺶ ﺍﻭ ﺑﺮﺧﺎﺳﺖ ﻭ ﺍﻭ ﺩﺭ ﭘﻰ ﺁﻫﻮ ﺑﺘﺎﺧﺖ ﻭ ﺭﺍﻩ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﻗﻄﻊ ﻛﺮﺩ. ﻧﺎﮔﺎﻩ ﻫﺎﺗﻔﻰ ﺁﻭﺍﺯ ﺩﺍﺩ: «ﺃﻟﻬﺬﺍ ﺧُﻠﻘﺖَ؛ ﺁﻳﺎ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻯ ﺍﻳﻦ ﻛﺎﺭ ﺁﻓﺮﻳﺪﻩ ﺍﻧﺪ؟ » ﺍﺑﺮﺍﻫﻴﻢ ﺑﻴﺪﺍﺭ ﺷﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﻧﻪ، ﻣﺮﺍ ﺍﺯ ﺑﻬﺮ ﺍﻳﻦ ﻛﺎﺭ ﻧﻴﺎﻓﺮﻳﺪﻩ ﺍﻧﺪ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺍﺳﺐ ﭘﻴﺎﺩﻩ ﺷﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺷﺒﺎﻧﻰ ﺍﺯ ﺷﺒﺎﻧﺎﻥ ﭘﺪﺭ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﻳﺪ ﺍﺳﺐ ﻭ ﺟﺎﻣﻪ ﺧﻮﻳﺶ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺩﺍﺩ ﻭ ﻟﺒﺎﺱ ﻫﺎﻯ ﺍﻭ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺭﻭﻯ ﺑﻪ ﺻﺤﺮﺍ ﻧﻬﺎﺩ. ﺳﭙﺲ ﺑﻪ ﻣﻜّﻪ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺟﺎ ﺗﻮﺑﻪ ﻧﻤﻮﺩ. ﻛﺎﺭ ﻭﻯ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺩﻳﻦ ﺑﻪ ﻗﺪﺭﻯ ﻗﻮﻯ ﺷﺪ ﻛﻪ ﻣﺴﺘﺠﺎﺏ ﺍﻟﺪﻋﻮﻩ ﮔﺮﺩﻳﺪ. ﺟﻮﺍﻣﻊ ﺍﻟﺤﻜﺎﻳﺎﺕ ﻭ ﻟﻮﺍﻣﻊ ﺍﻟﺮﻭﺍﻳﺎﺕ، ﺹ 254" ﺻﻔﺤﻪ156 https://eitaa.com/darolsadeghiyon https://rubika.ir/joing/DBEIDCCC0XEMHPGFRNQRAJGCQPEVDLCD
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌟شهید احمد کاظمی: برادرا، جمله آخر را بگم؛ 💎*برای خوشآیند هیچ کسی جهنم نروید، کاری نکنید که بخواهد کسی خوشش بیاد و شما جهنمی بشوید* و اونم به همین شکل. هیچ وقت دین خدا را، دستور خدا را، وظایف شرعی‌تون را با هیچ چیز معامله نکنید. 🥀🥀🥀🥀🥀 ایتا_روبیکا _بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇 https://eitaa.com/darolsadeghiyon ⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️ https://rubika.ir/joing/DBEIDCCC0XEMHPGFRNQRAJGCQPEVDLCD
🔰به سه چیزهرگزنمیرسید 1-بستن دهان مردم 2-جبران همه ےشکستها 3-رسیدن به همه آرزوها 🔰سه چیزحتما می‌رسید ۱.مرگ ۲.نتیجه عملتان ۲.رزق و روزی ✨میخواهےبه همه چیزبرسی خدارادرزندگیت بیاور https://eitaa.com/darolsadeghiyon
🌴🦋🌴🦋🌴🦋🌴🦋🌴 🔆حارثه 🦋روزی رسول خدا صلی‌الله علیه و آله و سلّم نماز صبح را با مردم گزارد، سپس در مسجد نگاهش به جوانی «حارثه بن مالک انصاری» افتد که چرت می‌زد و سرش پایین می‌افتاد. رنگش زرد بود و تنش لاغر و چشمانش به گودی فرو رفته بود. فرمود: «حالت چطور است؟» عرض کرد: «مؤمن حقیقی‌ام.» 🦋فرمود: «هر چیزی را حقیقتی است، حقیقت گفتار تو چیست؟» گفت: «یا رسول‌الله به دنیا بی‌رغبت شده‌ام، شب را بیدارم و روزهای گرم را (در اثر روزه) تشنگی می‌کشم؛ گویا عرش پروردگار را می‌نگرم که برای حساب گسترده گشته؛ و گویا اهل بهشت را می‌بینم که در میان بهشت یکدیگر را ملاقات می‌کنند و ناله‌ی اهل دوزخ را در میان دوزخ می‌شنوم!» 🦋پیامبر صلی‌الله علیه و آله و سلّم فرمود: «این بنده‌ای است که خدا دلش را نورانی فرموده؛ بصیرت یافتی، ثابت‌قدم باش.» عرض کرد: «یا رسول‌الله از خدا بخواه که شهادت در رکابت را به من روزی کند.» 🦋 فرمود: «خدایا به حارثه شهادت روزی کن.» چند روزی نگذشت که پیامبر صلی‌الله علیه و آله و سلّم لشکری را برای جنگ فرستاد و حارثه هم در آن جنگ شرکت کرد. او به میدان جنگ رفت و نه نفر را کشت و خود هم دهمین نفر از مسلمانان بود که شربت شهادت نوشید. 📚اصول کافی، ج 2 -باب حقیقه الایمان، ح 3 و 2 🌴🦋🌴🦋🌴🦋🌴🦋🌴 ایتا_روبیکا _بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇 https://eitaa.com/darolsadeghiyon ⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️ https://rubika.ir/joing/DBEIDCCC0XEMHPGFRNQRAJGCQPEVDLCD