eitaa logo
درونیـ ـات...🌱
268 دنبال‌کننده
424 عکس
21 ویدیو
0 فایل
• قَـ ـطرِه‌ای در پـ ـی دَریـْ ـا 🌊 • @F_Tohidy
مشاهده در ایتا
دانلود
.🍁 ⃟✨ وقتی قَلب، خسته است آن را به حال خود بگذارید. امام رضا‌ فرمودند. @daroniyat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. برای قصه‌ی امشب «گریه نکن خرگوشی» را انتخاب کردم. یک کتاب کوتاه، تعاملی و بامزه. با هم خرگوشی را که خورده بود زمین، نشاندیم، زخم آرنجش را فوت کردیم و چسب زخم چسباندیم. ولی قطره‌های درشت اشک از چشم‌های خرگوشی پاک نشد. خط بعدی را خواندم: «چطوره براش یه شعر جادویی بخونیم؟». قبل از اینکه شعر پیشنهادی کتاب را بخوانم، شروع کرد به گفتن: « حسین حسین حسین». طبق روال کتاب قرار نبود حال خرگوشی با شعر خوب شود و باید نوازشش می‌کردیم. اما علی جادویی ترین شعری را که بلد بود خواند و همه‌ی اشک‌های خرگوشی را جمع کرد در چشم‌های من. @daroniyat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَرِّفْنَا بَرَکَهَ هَذَا الشَّهْرِ وَ یُمْنَهُ وَ ارْزُقْنَا خَیْرَهُ؛ @daroniyat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چون نقش غم ز دور ببینی شراب خواه تشخیص کرده‌ایم و مداوا مقرر است - حافظ - @daroniyat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. این قسمت: «وقتی کالسکه فراموش میشه»😁👨🏻‍🦽 @daroniyat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام بر تو به تعداد تمام صلوات‌های خوانده شده از روی شادی و استیصال از ازل تا به امروز. «یا حبیب الله» @daroniyat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از «پاراگراف»
طبیعت با پاییز بهمون نشون میده رها کردن چقدر می‌تونه زیبا باشه. 📚 ـ پاندای بزرگ و اژدهای کوچک ـ @paragerafat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«هذا الطريق سنكملُه، لو قُتلنا جميعًا، لو استُشهدنا جميعًا، لو دُمّرت بيوتنا على رؤوسنا، لن نتخلّى عن خيار المقاومة الإسلامية» ما این راه را تمام می کنیم، اگر همه کشته شویم، اگر همه شهید شویم، اگر خانه هایمان بر سرمان خراب شود، هرگز گزینه مقاومت را رها نمی‌کنیم. - الشّهيد القائد السيّد حسن نصر اللّٰه رضوان اللّٰه عليه @daroniyat
هدایت شده از بِرکه 🍃
1_13784656043.mp3
5.57M
خبر چه سنگینه خبر پر از درده غم رفیقامون بیچارمون کرده💔😭
هدایت شده از علویه سادات
هدایت شده از علویه سادات
بسم الله الرحمن الرحیم روز اول هرکسی سهمش را برداشت. مادرشوهر مَلی سه روز اول، مدینه فرمانده بسیج روستا روز چهارم، عمه نازی روز پنجم و ششم و چهار روز آخر بین زن حاج اسحاق و مریم خانم تقسیم شد. هر روز بعد نهار؛ وقتی توی کوچه‌های روستا پرنده پر نمی‌زد ما راهی خانه اهالی می‌شدیم تا روضه خانگی برپا شود. ظهر روز سوم بود. از توی زمین خرابه‌ای می‌گذشتیم که بین خانه لیلاخانم و مادر حمید موبور یک شکاف بزرگ انداخته بود. توی خرابه جز لخ‌لخ کفشهای ما و صوت زمزمه روضه‌خوان صدای دیگری نمی‌آمد. چندقدمی مانده به آخر خط، جایی که خاک زمین خالی با خاک کوچه یکی می‌شد؛ صدای زوزه یک سگ با صدای لح‌لخ و زمزمه یکی شد. سگ از خیلی دورتر دویده بود تا خودش را به ما برساند و از وقتی رسیده بود نفس‌‌نفس می‌زد و می‌غرید. آمدم فرار کنم، شیخ عبدالزهرا دستم را کشید. سر جام خشک ایستادم و نگاهم بین قلاده پر از میخش، یک لنگه گوشی که نداشت، دندان‌هایی که آماده چاک دادن بودند و چشمهاش که وق‌زده نگاهم می‌کردند در گردش بود. آب از بین دندان‌هاش شره کرده بود روی خاک. آمدم داد بزنم ولی صدایی از ته حلقم خارج نشد. سگ دور ما می‌چرخید و منتظر بود جم بخوریم تا ما را بِدَرَد. سگ از سکوت و ترس ما شیر شده بود، می‌غرید و با چنگالهاش روی خاک را انگار که صورت ما باشد، خط و خراش می‌انداخت. فرشته نجات ما؛ بابو صفر از راه رسید. پیرمرد با سنگ و چوب و فحش‌های آب‌نکشیده و چندبار چخه گفتن دوید سمت ما و سگ را تاراند. از فرداش هر کی ما را دید سفارش کرد زیر پر چادر و توی مشتمان، هر جا که رفتیم سنگ و کلوخ همراهمان باشد که از زرزر سگهای هار و دله بند دلمان پاره نشود. شما باید ببخشید زیر عکس حلوایی که برای عزای سید پخته‌ بودم از سگ نوشتم، البته من راجع به سگ حرف نمی‌زنم. حالا طلبتان باشد به‌زودی ان‌شاءالله روز مرگ سگ هار منطقه عکس شیرینی‌هایی که خودم پخته‌ام را می‌گذارم و از عطر و گل و بهار و نم باران و هوای دم صبح و آفتاب می‌نویسم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. امشب برای علی، قصه‌ی موشک‌هایی رو گفتم که ماموریت خیلی ویژه‌ای داشتن.😍✌️🏻 @daroniyat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از گاه گدار
بچه‌ها سوال‌هایی ساده می‌پرسند: فلسطین کجاست؟ چرا با اسرائیلی‌ها می‌جنگن؟ خسته نشدن این همه سال جنگیدن؟ کی برنده می‌شه؟ ما چطوری داریم بهشون کمک می‌کنیم؟ نمیشه جنگ تموم بشه؟ اسرائیل ایران رو با موشک می‌زنه؟ اگر جنگ بشه چی می‌شه؟ کشورهای دیگه به فلسطین کمک نمی‌کنن؟ امام زمان پس کی میاد؟ نکنه آقای خامنه‌ای رو بزنن؟ چرا ما نمی‌زنیم اسرائیل رو له کنیم؟ آخرش چی می‌شه؟ چرا سازمان ملل کاری نمی‌کنه؟ این سوال‌ها را فقط پدر و مادرهایی می‌توانند جواب بدهند که قبل‌تر از این‌ها به مسأله فلسطین فکر کرده باشند. پدر و مادرهایی که می‌فهمند اوضاع از چه قرار است، معنای جنگ را می‌فهمند، ارزش مقاومت را می‌دانند، تکلیف خودشان را با مساله جهاد در دین روشن کرده‌اند، جغرافیا بلدند و فرق ظالم و مظلوم را می‌دانند. وقتی دارید با بچه‌ها حرف می‌زنید، به حال‌شان دقت کنید. ببینید ترسیده‌اند یا هیجان دارند، ببینید شجاعت و حماسه توی چشم‌هایشان برق می‌زند یا نگرانی و اضطراب. بچه‌ها آینه‌هایی هستند روبه‌روی ما. بچه‌ها همان چیزی را نمایش می‌دهند که از ما توی این ماه‌ها دریافت کرده‌اند. اگر باید تغییر توی خودمان ایجاد کنیم، وقتش همین حالا است. با بچه‌هایمان درباره فلسطین حرف بزنیم، این حق بچه‌هاست. توی این گفتگوها حتما ما رشد می‌کنیم، حتما پدر و مادرهایی بهتر خواهیم بود. . «محمدرضا جوان آراسته» zil.ink/mrarasteh