•﷽•
°پیام #فاطمیہ إینست ڪہ⚠️
°حتے اگر دستت✋🏻 را شڪستند😞
°دسٺ از دامنِ🙄
°إمام زمانت برندارے⛔️
°منِ #فاطمه، براے امام زمانم♥
° #امیرالمؤمنین (ع) جان دادم❗️
°شما براے #امام_زمانٺان💔
°پسرم #مهدے (عج) چه کردید⁉️
📮| #اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج💝
♥@darrahbandgii ••
7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 #کلیپ
📝«خوف یا رجا؟»
👤 استاد #رائفی_پور : حاج آقای #آقا_میری در یک جلسه به من گفت، من اینگونه صحبت میکنم چون برخی فکر می کنند خدا دیگر آنها را نمی بخشد
@darrahbandgi
درراه بندگی
معراج مؤمن . فرزندان شیخ محمدجواد انصاری همدانی نقل می کنند: . دو وضعیت بود که ایشان کاملاً از حالت
ادامه شرح حالات شیخ انصاری همدانی ره
👇👇👇👇👇👇👇👇
51.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بخش اول از قسمت اول مستند زندگينامه شيخ محمدجواد انصاري همداني با عنوان ( آتشي در خرمن )
کانال"درراه بندگی"
@darrahbandgi
#ملاحسینقلی_همدانی
💠آخوند ملا حسینقلی همدانی در یکی از سفرهای خود، با جمعی از شاگردان به عتبات عالیات میرفت. در بین راه، به قهوه خانهای رسیدند که جمعی از اهل هوی و هوس در آن جا میخواندند و پایکوبی میکردند.
🔸آخوند به شاگردانش فرمود: یکی برود و آنان را نهی از منکر کند. بعضی از شاگردان گفتند: اینها به نهی از منکر توجه نخواهند کرد. فرمود: من خودم میروم. وقتی که نزدیک شد، به رئیسشان گفت: اجازه میفرمایید من هم بخوانم، شما بنوازید؟ رئیس گفت: مگر شما بلدی بخوانی؟ فرمود: بلی. گفت: بخوان. آخوند شروع به خواندن اشعار ناقوسیه حضرت امیر مؤمنان ـ علیه السلام ـ کرد.
🔹آن جمع سرمست از لذتهای زودگذر دنیوی، وقتی این اشعار را از زبان کیمیا اثر آن عارف هدایتگر شنیدند. به گریه در آمده و به دست ایشان توبه کردند. یکی از شاگردان میگوید: وقتی که ما از آن جا دور میشدیم، هنوز صدای گریه آنها به گوش میرسید.
✍ مقدمه تذکره المتقین، ص ۲۰.
🆔 @darrahbandgi
من خدا را دارم ...........
کوله بارم بر دوش، سفری باید رفت،
سفری بی همراه،
گم شدن تا ته تنهایی محض،
یار تنهایی من با من گفت:
هر کجا لرزیدی،
از سفرترسیدی،
تو بگو، از ته دل
من خدا را دارم...
@darrahbandgi