eitaa logo
سروده های محمد درّودی
495 دنبال‌کننده
238 عکس
86 ویدیو
1 فایل
سقفی برای دلتنگی هایم کتاب های منتشر شده مجموعه غزل برمدار دلتنگی بهتر از بهشت ( اشعار آئینی )
مشاهده در ایتا
دانلود
عرض سلام و ادب خدمت همراهان گرامی بدینوسیله تشکر میکنم از زحمات عزیزانی که این شب ها با گرامی داشت ایام الله دهه ی فجر در شهر دررود باعث شور و شوق خاصی در مساجد این شهر شده اند و همچنین تشکر می کنم از امام جمعه ی محترم شهرمون جناب حاج آقای سجادیزاده و حاج آقای میرصالحی عزیز مسئول حوزه ی علمیه ی شهر دررود و دیگر دوستانی که بنده ی حقیر رو شرمنده ی محبت های خودشون قرار داده اند امیدوارم که همیشه در پناه حق تعالی سلامت و سربلند باشند ان شا ء الله
4_5769183497155511048.mp3
6.51M
‍ امشب درون سینه ی تنگم قرار نیست آنقدر بی خودم که مرا اختیار نیست جا مانده رد پای غمت روی صورتم این دور های آخر من بر مدار نیست گم کرده ام دوباره دلم را میان راه گویا زمانه با دل من سازگار نیست باید قبول کرد زمانه عوض شده ست دنیا به کام مردم این روزگار نیست دیگر نکو نمی شود این سالهای شوم گل می دمد ولی خبری از بهار نیست افتاده باز کار دل من به دست تو کاری که دست غیر تو باشد که کار نیست شاعر# محمد_درّودی دکلمه# مریم ذوالفقاری @darroudishaer
🔹 هرچند که رفته ای تو نورت باقیست 🔸 در سینه مـن جـای حضورت باقیست 🔹 ایـن جـمـعـه نـیـامـدی ولـی مـیـدانـم 🔸 یک جـمـعـه دیگر به ظهورت باقیست 🔹محمد دررودی🔹 ___________________ @darrud_aval_mazlom
بی تو تمام روزگارم درد دارد هر جا که من پا می گذارم درد دارد دنیا مرا چون ارگ بم در هم شکسته خشت و در و خاک و غبارم درد دارد از من مخواه امشب بگویم حال خود را در خاطرم هر آنچه دارم درد دارد یاران گریزانند اگر از من غمی نیست آری نشستن در کنارم درد دارد بعد از وفات من بسوزانید من را من شاعرم خاک مزارم درد دارد محمد دررودی @darroudishaer
22.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حیدر یغما شاعر خشتمال نیشابوری در سال 1302 در قریه صومعه از روستاهای بخش مرکزی نیشابور دیده به جهان گشود. به گزارش روابط عمومی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان رضوی،در خراسان آن قدر گوهر بپاشم از ادب     تابرندی تحفه در شیراز از آستان من حیدر یغما شاعر خشتمال نیشابوری  در سال 1302 در قریه صومعه از روستاهای  بخش مرکزی نیشابور دیده به جهان گشود ، و دوران کودکی خود را در این روستا سپری کرد . او سواد خواندن و نوشتن نداشت ، و در جوانی کارگری را پیشه ی خود کرد. سپس به خشتمالی مشغول شد . در سن 34 سالگی صفورا معشوق خویش را برگزید ، و با وی  ازدواج کرد . پس از مدتی تصمیم به سواد آموزی گرفت ، و ابتدا قرآن را آموخت زیرا معتقد بود که فارسی را از کتاب اکابر شروع کرده است ، و تخته سیاهش تابلو مغازه ها بود . در خواندن قرآن به درجه استادی رسید ، که مجمع قرائت قرآن را تشکیل داد ، و شاگردان زیادی را در این راه تربیت کرد .  آنگاه از سال 1342 و در سن 40 سالگی اولین ابیاتش را سرود ، که درونمایه ی اصلی اشعار نخست وی را ، مسائل دینی ، مدح ائمه اطهار (س ) و حکایات و روایات مذهبی تشکیل می داد . در سال 1347 اولین مجموعه شعر وی با عنوان ( اشک عاشورا ) به زیور چاپ آراسته شد ،  و در سال 1350 موفق گردید ،  با مشکلات فراوان زندگی رباعیاتش را به چاپ برساند .  
نخستین مجموعه غزلیاتش را با همیاری یکی از دوستان متمکن خویش در تهران به چاپ رسانید . در سال 1365 مجموعه ( سیری در غزلیات یغما ) به همت چند تن از دوستان وی به چاپ رسید . یغما در طول 24 سال دوران شاعری خویش بیش از 40 هزار بیت شعر در قالب های غزل ، قصیده ، مثنوی ، ترکیب بند ،  ، شعر محلی و رباعی سرود تا اینکه  در دوم اسفنده ماه 1366 چشم از جهان فرو بست و اهالی فرهنگ دوست و شاعر پرور نیشابور وی را طی مراسمی با شکوه تشییع نموده و در مکانی میان آرامگاه خیام و عطار به خاک سپردند و مقبره ای بر آن بنا نهادند . تنم در وسعت دنیای پهناور نمی گنجد روان سر کشم در قالب پیکر نمی گنجد ...... روابط عمومی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان رضوی
9.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شعر خوانی استاد عزیز مرحوم حاج غلامعلی عسکری شاعر خوب و بلند آوازه ی شهرستان نیشابور به یاد اولین سالروز درگذشت این شاعر فرزانه روحش شاد و یادش گرامی باد 🌹🌹🌹🌹
11.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥  هوای_تازه ✍️طراح و نویسنده: کارگردان: تهیه کننده: موضوع این قسمت: شعر و شاعران نیشابور 🎬سه شنبه ها 19:40هوای تازه تنفس کنید... مصاحبه و شعر خوانی محمد دررودی بخش هایی از اولین قسمت  برنامه هوای تازه که اولین برداشت این برنامه ی زیبا از کارگاه رنگ کوره ای بنده ی حقیر بود و به لطف خدا پخش این برنامه تاثیرات مثبتی برای کارگاه بنده به همراه داشت  🌹🌹🌹🌹 @darroudishaer
17.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عید آمده که شوق فراهم بیاورد یا زخم های تازه برایم بیاورد فصل بهار آمده با رخت گُل گُلی بر دشت های یخ زده مرهم بیاورد عطرگلی شبیه تن تو نمی شود هر روز اگر شقایق و مریم بیاورد هر چار فصل سال تو در خاطر منی یادم نمی روی که به یادم بیاورد جز خاطرات رفته ی ایام کودکی چیزی نبوده خنده ی با غم بیاورد ترسم که زیر بار غمت عاقبت شبی این شانه های خسته ی من کم بیاورد فصل بهار می رسد اما بدون تو کاش این بهار عطر تو را هم بیاورد محمد درّودی https://eitaa.com/darroudishaer