بعد از واقعۀ غصب خلافت، امیرالمومنین علیه السلام به مسجد رفته و خطبهای خواندند و در آن به حق خود و مسئولیتی که خداوند به ایشان واگذارده نه غیر او، اشاره فرمودند؛...
ثُمَّ خَرَجَ مِنَ الْمَسْجِدِ فَمَرَّ بِصِيرَةٍ فِيهَا نَحْوٌ مِنْ ثَلَاثِينَ شَاةً فَقَالَ وَ اللَّهِ لَوْ أَنَّ لِي رِجَالًا يَنْصَحُونَ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لِرَسُولِهِ بِعَدَدِ هَذِهِ الشِّيَاهِ لَأَزَلْتُ ابْنَ آكِلَةِ الذِّبَّانِ عَنْ مُلْكِهِ
سپس از مسجد بیرون آمد و در بیابان قدم زد، آنجا حدود سی گوسفند دید، فرمود: به خدا قسم اگر به تعداد این گوسفندان، یارانی داشتم که برای خدا و رسولش خیرخواهند؛ بیتردید پسرِ زنِ مگسخوار را از سلطنتش خلع میکردم!
📚 الکافي؛ج۸، ص۳۳
هدایه الامه - دوشنبه.mp3
19.48M
💠 #هدایة_الامة_الی_معارف_الائمة
🎙 استاد مجتبی #خدایاری
📚 هدایة الامة الی معارف الائمة، ص 180
📌جلسه 18
@dars_madras_emb