eitaa logo
در شهر چه خبر
189 دنبال‌کننده
44.1هزار عکس
23.7هزار ویدیو
54 فایل
بسمه تعالی موضوعات و مطالب این کانال کاملا فرهنگی و ... باتشکر. ادمین کانال: @admin_darshahr
مشاهده در ایتا
دانلود
محرمانه 📍«محمودخان» تنها است! @secret_file همگی حداقل شده نام را در هفته‌ای‌که گذشت حداقل یک بار شنیده‌ باشیم؛ این سریال پیام بسیار عمیقی داشت، آن پیامی که می‌خواست برساند این بود: قدر عافیت کسی داند که به مصیبتی گرفتار آید. امروز بسیجی‌ها در کف میدان نبرد می‌جنگند و جانشان را در مرز ها فدا می‌کنند تا آرامش داشته باشیم، بعضی ها مثل "سرور" همیشه در حال غرزدن هستند، بعضی‌ها مثل "آوریک" برخلاف "سرور" ها شوهران‌شان را راهی میدان نبرد می‌کنند؛ اما در میانه میدان، امان از پیرمردهایی که به نقل قول از طلبه جبهه‌جنگ، «خداوند باید به اینها کلاچ عنایت فرماید!» امروزه وقتی به نهادهایی که متولی امور فرهنگی هستند می‌روید و پیشنهاد یک طرح عالی، آماده، جامع و کامل را می‌دهید و انتظار می‌رود آن کسی که دارد حقوق زیادی بابت رتق و فتق امور فرهنگی می‌گیرد از شما دست‌گیری کند و کمک‌تان کند؛ با بی ارزش خواندن کار شما و همچنین با گفتن این جمله: «این دست مسائل خارج از حیطه ابلاغیات من است و و من ابلاغ هایم چیز‌های دیگری است.» شما را خیلی محترمانه به بیرون از اتاق هدایت می ‌کند و همانند شش‌لول بندهای فیلم های وسترن عکس شما را به دژبان ها می‌دهد تا اگر شما را در نزدیکی دفترش دیدند راه ندهند! ناگفته نماند در این میان "محمودخان"ها زخم‌زبان هم می‌شنوند و غم‌خوار "احمد"ها و "دایی‌حسین"ها هستند و همیشه باید در مقابل مسئولینی که دائم غر می‌زنند و به جای دست‌گیری و کمک، دائما به دنبال مچ‌گیری از "احمد"ها هستند و به جای به جلو انداختن "محمودخان" آنها را به چاه‌ها هُل می‌دهند، بایستد! البته همه این مسائل هنگامه رویارویی با دشمن رو می‌آید، وقتی در اول کار به شما می‌گویند: «تو برو و ما دنبال تو می‌آییم!» وقتی جلو می روی، هنگامه خطر، ناگاه خود را بی‌سرپناه و بی‌پشتوانه می‌یابی، می‌بینی که او خودش را در میان لایه‌های دژبانانش محصور کرده است تا در امان بماند و منتظر نشسته تا تو کارت را انجام بدهی، تا اگر پیروز شدی پیروزی را به نام خودش جشن بگیرد، که حتی تو را به جشن پیروزی راه نمی‌دهند! اما وای از زمانی که شکست بخوری تا باز شیر غرغر هایشان باز شود و سیل آن‌ها مغزت را نمور کنند! اما این قائله هنوز یک مرد دارد! فرماندهی که رصد می‌کند، وارد عمل می‌شود، می‌داند که نیروهایش بعضا مطالب را خوب درک نمی‌کنند و قائم به ابلاغیات خودساخته هستند! میرزا، فرمانده‌جنگلی‌ها، فرمانده‌ای که فرمان هایش عیب و نقص ندارند. کسی ‌است که مسائل را خوب می‌فهمد و هنگامه‌ای که همه نیروها عقب کشیده‌اند خودش با اندک یارانش وارد عمل می‌شود و قائله را ختم می‌کند! البته وقتی میرزا می‌بیند که فرمانده‌هانش کاری از پیش نمی‌برند، با تدبیرش فرمان "آتش به اختیار" می‌دهد که هر دسته از نیروهایش در گردنه ای برای غافل‌گیری دشمن کمین کنند، به پایگاه‌های دشمن حمله کنند و آنها را از پا در آورند. اما امان از فرماندهان پیری که در جلسات می‌نشینند و تفسیر "آتش‌به‌اختیار"ی می کنند و خودشان را "آتش‌به‌اختیار" می‌خوانند! به نظر می‌رسد باید "احمد"ها حرکت کنند و خودشان را به "میرزا" برسانند، هر چقدر "محمودخان" در این آوردگاه تلاش کند بی‌حضور "میرزا" قرار نیست پشت "محمودخان" گرفته شود! ناگفته نماند، دشمن نیز وحشی، خبیث، مکار، با تلاش و پشت‌کار، پر زور و زر و مسلح به سلاح مرگبار تبلیغات است؛ یاران اگر به هم بپیوندند شاهد صحنه‌های ناگوار نخواهیم شد؛ اما فعلا با تک‌روی‌ها، با منیّت‌ها، با وسوسه‌های‌شیطان و با خواص بی‌خاصیت روبرو هستیم. گاهی باید این سوال را از خود بپرسیم: «آیا پدری که فرزندش را کتک می‌زند مهربان‌تر است یا دشمنی که با پنبه نوازش می‌کند؟» ✍ ابوذر سالاری 👌 کانال حرفه‌ای‌ها http://eitaa.com/joinchat/361299968Ca15e2013ea محرمانه را به دیگران هم معرفی کنید