eitaa logo
دریا کانال فاطمیون بخش
46 دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
7هزار ویدیو
114 فایل
این کانال وابسته به هیچ سازمان و ارگانی نمیباشد
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃دست خدا معلوم است که گاهی خودت دستی به دلم می‌کشی تا تنگ بودن دنیا را خوب بفهمم. قدر این فرصت‌ها را خوب می‌دانم. اگر حس گاه به گاهِ من به زندان بودن دنیا نباشد، همۀ وجودم در باتلاق خطرناکش فرو می‌رود. «دنیا برای ماندن نیست» همیشه برایم یک شعار بود؛ ولی وقتی تو دستی به روی دلم می‌کشی، می‌شود حقیقتی که با سلّول‌های بدنم درکش می‌کنم. چه قدر خوبی و چه اندازه مهربان که نمی‌گذاری دنیا را مقصد خویش کنم. دنیا وقتی که مقصد می‌شود، بی‌رحم می‌شود؛ بی‌رحم‌تر از آنی که در خیال بگنجد. دنیای مقصد شده، کاری می‌کند که آدم حتّی دستش به روی فاطمه بلند شود. دنیایی که مقصد می‌شود، کاری می‌کند که آدم فاطمه را بکشد. چه قدر این دنیا تهوّع‌آور است. می‌دانم که خودت حواست هست؛ ولی دوست دارم التماس کنم و بگویم هر چه قدر هم که بد شدم، دست کشیدن به روی دلم را رها نکن. شبت بخیر دست خدا!
🍃راهنمای حیرت زدگان من دوست دارم آن طور که تو می‌خواهی زندگی کنم. کوچک‌ترین و بزرگ‌ترین کارهایم را آن گونه انجام دهم که تو دوست داری. از ریزترین تصمیم‌های زندگی‌ام تا درشت‌ترین آنها را مطابق دلخواه تو بگیرم؛ طوری که بهانۀ لبخندی باشم که گوشۀ لبت می‌نشیند. یکی از این لبخندها را اگر روی لبت بنشانم، می‌دانم که ابدیت خویش را خریده‌ام؛ ولی آقا گاهی به قدری حیران می‌شوم که دوست دارم تو را پیدا کنم و در برابرت دست به سینه بایستم و بپرسم تو چه کاری را دوست داری و کدام تصمیم دلخواه توست، تا همان کار را انجام بدهم و همان تصمیم را بگیرم. وقتی که از تو فاصله دارم، حیرت و سردرگمی جزئی از زندگی‌ام شده. راه نزدیک شدن به تو چیست. از این همه حیرت خسته‌ام. بگو چه کار کنم تا ببینمت؟! شبت بخیر راهنمای حیرت زدگان!
🍃فریادرس بیچاره ها ما را چه می‌شود که بدون تو می‌توانیم نفس بکشیم و دنیا را تاب بیاوریم؟ مگر تپش قلب ما نباید بند تو باشد؟ و اگر بند تو باشد، می‌شود بدون تو مثل ساعت کار کند و از تپش‌هایش، فریاد فراق شنیده نشود؟ چرا کسی در صورت ما قیاقۀ آدم فراق زده را نمی‌بیند؟ این عاشق نبودن بناست تا کی امتداد پیدا کند؟ خودمان هم از دست خودمان خسته‌ایم. تو به فریادمان برس! شبت بخیر فریادرس بیچاره‌ها! اللهم عجل لولیک الفرج
🍃موعود جمعه جمعه اگر یک انسان بود، بی‌شک جوان بود و سرزنده. چون خاصیت انتظار، نشاط است و شادابی. کسانی که احساس می‌کنند دلشان پیر شده، بهره‌ای از انتظار ندارند. انتظار به وعده‌ای که حتمی است، آن هم وعدۀ آمدن تو، سراسر امید است و شور. این انتظار،‌ اکسیر جوانی است. آدم منتظر هیچ گاه پیر نمی‌شود. تو منتظرترین انسان روی زمینی، مگر با این همه سالی که از خدا عمر گرفته‌ای، پیر شده‌ای؟ هرگز. کاش باور می‌کردیم اگر تا وقتی بیایی خدا ما را از نعمت ظهورت محروم کرده، نعمت انتظارت را به ما بخشیده. انتظار را چرا نعمت نمی‌بینیم؟ شبت بخیر موعود جمعه!
🍃راز سعادت من از کرَم تو بعید می‌دانم که شب بخیرهای هر شب مرا تا آخر عمرم بی‌جواب بگذاری. آخرش یک شب می‌رسد که شب بخیر می‌گویم در حالی که تو در مقابلم نشسته‌ای. جواب شب بخیرم را از زبان تو می‌شنوم در حالی که لبخند به لب به چشمانم خیره شده‌ای. یک شب که مثل همۀ شب‌ها، شب بخیرم را در دلم می‌گویم، می‌آیی و دست بر شانه‌ام می‌گذاری، دعا می‌کنی که شب‌هایم همیشه به خیر باشد و می‌شنوم که فرشته‌ها بی‌فاصله بعد از دعایت آمین می‌گویند. یک شب من با شب بخیری که تو به من می‌گویی، خودم را خوشبخت‌ترین آدم روی زمین خواهم دید. آقا! مرا زودتر برسان به قلۀ خوشبختی شبت بخیر راز سعادت!
🏴 چشم تیز بین خدا التماس می کنم یک شب چشم هایت را به من بده. من چشم هایت را فقط برای اشک ریختن نمی خواهم. می خواهم با چشم های تو کربلا را تماشا کنم و خدا را ببینم. خدای کربلا را کسی اگر نبیند نمی فهمد که چه شد حسین با اشتیاق در خون خودش غلطید بی آن که ردی از اعتراض روی دلش افتاده باشد. چشمانت را به من بده که سخت محتاج دیدن خدای حسینم. من اگر خدای حسین را ببینم، هیچ دغدغه ای جز خدا فکر و دلم را به خود مشغول نمی کند. کسی اگر یک لحظه خدای حسین را ببیند یک روزگار بنده او می شود. برای همین یک لحظه دلت بسوزد برایم و چشم هایت را دریغ نکن از من. شبت بخیر چشم تیزبین خدا.
🍃زائرحرم دلم زیارت با تو را می‌خواهد، زیارتی که گام به گامش را شانه به شانه تو حرکت کنم و واژه به واژه زیارت‌نامه‌اش را از زبان تو بشنوم. دلم زیارت با تو را می‌خواهد، زیارتی که قطره قطره اشکت را دم به دم با دستان خودم آرام آرام پاک کنم و جای جای صورتم را با آن متبرک کنم. دلم زیارت با تو را می‌خواهد آقا! می‌شود آرزوی دلم را برآورده کنی؟! شبت بخیر زائر حرم!
🍃فرمانده لشکرم خوب است برای این که کمی دلم را آرام کنم و از وحشت فکر کردن به کربلا و ظهور بیرون بیایم، به حرّ بن یزید ریاحی فکر کنم. او نامه‌ای برای حسین ننوشت، در سپاه حسین نبود، بی‌طرف هم نبود،‌ مأمور سپاه دشمن بود؛ اما دلش با حسین بود. حرّ کار را بر حسین سخت کرد و شاید اگر با او همراهی کرده بود، عاقبتی غیر از کربلا برای حسین رقم می‌خورد؛ اما هر چه بود او روز عاشورا به خود آمد، پیش از آن که حسین به شهادت برسد و توبه‌اش قبول شد و حسین راضی نشد که گرد شرمندگی بر صورتش بنشیند. حرّ جواز شهادت را گرفت و جان‌نثار از دنیا رفت. آقا! بعید می‌دانم سپاه تو از این حرّ‌ها نداشته باشد. دارد، نه؟ می‌شود امید داشت که اگر عباس لشکرت نشدیم یا پا جای پای حبیب نگذاشتیم، چونان حرّ، جان‌نثار تو شویم. نمی‌شود؟ بگو می‌شود و آبی به دل ‌آتش گرفتۀ این روزهایم بریز. شبت بخیر فرمانده لشکرم!
اربعین طعم ظهور تو را دارد و ما بی آن که زحمتی بکشیم، طعم ظهورت را می‌چشیم. ظهور تو طعم زندگی را دارد و ما در اربعین، زندگی را حس می‌کنیم. وقتی تو می‌آیی، شاید ما زنده نباشیم و بگو چطور باید شکر این نعمت بزرگ را به جا بیاوریم که در زمان غیبتت بویی از عطر ظهورت به مشام‌مان رسید و عطش آمدنت در دلمان دو چندان شد؟ شبت بخیر حقیقت زندگی!
🌃 | شبت بخیر بهشت خدا 🥀همۀ ‌مشکل انسان این جاست که بدون تو می‌خواهد دنیا را بهشت کند. دنیا بهشت نمی‌شود و انسان خسته می‌شود. راه را عوض می‌کند؛ اما نه به سوی تو. 🥀او راه تازه‌ای را پیش پای خویش باز می‌کند؛ غافل از آن که همۀ این راه‌ها چاه‌هایی بیش نیستند که هر یک عمیق‌تر از دیگری است. 🥀من می‌دانم وقتی که انسان بپذیرد دنیا بدون تو بهشت نمی‌شود و قبول کند که برای بهشت شدن دنیا باید به دنبال تو بیاید و روز و شبش خواستن تو از خدا باشد، روز آمدن تو فرا خواهد رسید. 🥀تا وقتی انسان برای بهشت شدن دنیا تو را از خدا طلب نمی‌کند، باید در جهنم دنیا بسوزد. 🥀شبت بخیر بهشت خدا 🌺اللهم عجل لولیک الفرج
🌃 | شبت بخیر ارباب! 🌱دلم را نمی‌توانم از خانه‌ای که به عشقِ تو آباد است بکَنم و به خانۀ خودم برگردم. هر چه از خوشی‌های زندگی می‌خواهم در این خانه موج می‌زند. آرامش می‌خواهم هست، همدلی و همزبانی فراوان، تعاون بر نیکی و تقوا همیشه،‌ لبخندهای حقیقی هر چه دلت بخواهد، گریه‌هایی که از شادی بهجت‌آفرین‌ترند و ... . 🌱من به دنیا آمده‌ام تا به چیزی برسم که در این خانه‌ها همیشه پیدا می‌شود. پایم را از این خانه‌ها که بیرون می‌گذارم، وحشت وجودم را می‌گیرد. احساس می‌کنم از بلندی سقوط کرده‌ام. خودم را معلق میان زمین و آسمان می‌بینم. 🌱با این که در خیالم دارم در این خانه‌ها زندگی می‌کنم؛‌ اما من به این خانه‌ها وابسته شده‌ام آقا! کاش یکی از این خانه‌ها را نشانم می‌دادی! می‌خواهم به اهالی‌اش التماس کنم مرا به غلامی قبول کنند. 🌱شبت بخیر ارباب! اللهم عجل لولیک الفرج
هدایت شده از حقیقت ناب
🌃 | شبت بخیر ارباب! 🌱دلم را نمی‌توانم از خانه‌ای که به عشقِ تو آباد است بکَنم و به خانۀ خودم برگردم. هر چه از خوشی‌های زندگی می‌خواهم در این خانه موج می‌زند. آرامش می‌خواهم هست، همدلی و همزبانی فراوان، تعاون بر نیکی و تقوا همیشه،‌ لبخندهای حقیقی هر چه دلت بخواهد، گریه‌هایی که از شادی بهجت‌آفرین‌ترند و ... . 🌱من به دنیا آمده‌ام تا به چیزی برسم که در این خانه‌ها همیشه پیدا می‌شود. پایم را از این خانه‌ها که بیرون می‌گذارم، وحشت وجودم را می‌گیرد. احساس می‌کنم از بلندی سقوط کرده‌ام. خودم را معلق میان زمین و آسمان می‌بینم. 🌱با این که در خیالم دارم در این خانه‌ها زندگی می‌کنم؛‌ اما من به این خانه‌ها وابسته شده‌ام آقا! کاش یکی از این خانه‌ها را نشانم می‌دادی! می‌خواهم به اهالی‌اش التماس کنم مرا به غلامی قبول کنند. 🌱شبت بخیر ارباب! اللهم عجل لولیک الفرج