eitaa logo
دریای اشک ۳۱۵
262 دنبال‌کننده
23 عکس
8 ویدیو
0 فایل
ارائه شعر و سبک( زمزمه زمینه شور واحد )و سرود برای همه مناسبتها << برای اهل بیت قربة إلی الله>>
مشاهده در ایتا
دانلود
🔘🔘🔘🔘🔘🔘 بند1⃣ کرب و بلا آماده شو ،میاد یه خواهر از سفر کوفه و شام ، با دل مضطر چهل روزه همش میگه ،غریب مادر ...... خبر بده تا بنی هاشم به خط بشن جلوی محمل اومده ناموس پیمبر با صد هزار تا غُصه تو دل بگو بیاد علیه اکبر تا بگیره عنان مرکب از علقمه هم بیاد عباس رکاب بگیره برا زینب ..... بگو موذن ، بخونه بازم ،ایهاالناس سرا پایین میخواد دوباره ،قدم بزاره ،زینب رو خاک این زمین آه و واویلا آه و واویلا •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• بند2⃣ دیدی که خُلفِ وعده ام ؛ عمل نکردم گفتم بهت که اربعین ؛ باز برمیگردم نپرس زِ حال و روزِ من ؛ که پُره دردم نپرس داداش ؛ امانتیم کو؟ کو دختره ؛ شیرین زبونم زِ بس به دنبالِ رقیه رفتم دیگه؛ برید امونم صدا زدم به زجر نامرد نزن که او بابا نداره داغِ رقیه یِ تو من رو یه لحظه آروم نمیذاره بگو که از من ؛ تو راضی هستی بگو دلم آروم بشه بگو که تا این ؛ دلواپسی ها دیگه برام تموم بشه آه و واویلا آه و واویلا 💠💠💠💠💠💠 •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• شعرای مشترک eitaa.com/daryaye_ashk315
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ بند اول داداش پاشو ببین که زینب از سفر رسید با خنده های شمر و حرمله قدم خمید ........ چهل روزه مثلِ بارونم چهل روزه خیلی داغونم چی جور بگم داداش خیلی دلگیرم چهل روزه غریب و تنهام چهل روزه میونِ غمهام چهل روزه بی تو دارم میمیرم .......... حسین ای جونم پاشو درمونم بدونِ تو من داداش دلخونم غــریب مــــادر ،غــریب مــــادر •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈ بند دوم با دستای بسته بردنم به کوفه و شام تو هر مسیر به هر گذر میدادنم دشنام .......... من بودم و لشگرِ اعدا من بودم و جمع نامردا اسیر بودم ، بین یه عده بی عار چه سخت گذشت، بین اون بازار چه سخت گذشت ، تو جمع انظار میزدن با تازیونه بی شمار دستاااام رو بستن افسااار گسستن به پیشِ سرت دلم شکستن غــریب مــــادر ،غــریب مــــادر 💠💠💠💠💠💠 •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈ به قلم : eitaa.com/daryaye_ashk315
زینـبت از کـوفه و شـام بـلا برگشـته است با قدی خم گشته ازجـور وجفـا برگشته است زین کبودی ها بود معلوم که زینب خواهرت از جدل با لشکری از لاتها برگشته است گر که برخیزی ببینی خواهرت از این سفر دلشکسته مو پریشان با عصا بر گشته است خواهرت شرم از گل روی تو دارد ای حسین گر به پرسی دختر کوچک ما ،برگشته است ؟ حال هرکس را بپرسی خواهرت دارد جواب لیکن او بی دخترت با غصه ها برگشته است آمده جانم به لب در این چهل روز ای حسین رفتی و رفته ز من ای جان من نور دوعین به قلم : eitaa.com/daryaye_ashk315
🔘🔘🔘🔘🔘🔘 بند1⃣ ای سایه سرم تویی تو محترم دلت میاد حسین این اربعین نرم .... من یه نوکره دربدرم رحمی کن به چشمای ترم میدونی چقد تنگه دلم واسه حرم .... ‌‌با دعوته از امام رضا آرزومه بیام پایین پا نکنه  که جابمونم از زائرای خـــوب کربلا‌‌ یا اباعبدالله الحسین ...... بند2⃣ حال و روزم ببین شدم با غم عجین بارون اشکمه که میریزه زمین ...... دلتنگم دلتنگه کربلات دلتنگم دلتنگه خادمات روزیم کن برسم اربعین پایین پات ..... مثه حبیب و بریر بیا این روسیاهو بخر آقا همه آرزومه بعد مرگ خاکم کنن تو کرب و بلا یا اباعبدالله الحسین 💠💠💠💠💠💠 به قلم : eitaa.com/daryaye_ashk315
هدایت شده از دریای اشک ۳۱۵
🔘🔘🔘🔘🔘🔘 بند1⃣ کرب و بلا آماده شو ،میاد یه خواهر از سفر کوفه و شام ، با دل مضطر چهل روزه همش میگه ،غریب مادر ...... خبر بده تا بنی هاشم به خط بشن جلوی محمل اومده ناموس پیمبر با صد هزار تا غُصه تو دل بگو بیاد علیه اکبر تا بگیره عنان مرکب از علقمه هم بیاد عباس رکاب بگیره برا زینب ..... بگو موذن ، بخونه بازم ،ایهاالناس سرا پایین میخواد دوباره ،قدم بزاره ،زینب رو خاک این زمین آه و واویلا آه و واویلا •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• بند2⃣ دیدی که خُلفِ وعده ام ؛ عمل نکردم گفتم بهت که اربعین ؛ باز برمیگردم نپرس زِ حال و روزِ من ؛ که پُره دردم نپرس داداش ؛ امانتیم کو؟ کو دختره ؛ شیرین زبونم زِ بس به دنبالِ رقیه رفتم دیگه؛ برید امونم صدا زدم به زجر نامرد نزن که او بابا نداره داغِ رقیه یِ تو من رو یه لحظه آروم نمیذاره بگو که از من ؛ تو راضی هستی بگو دلم آروم بشه بگو که تا این ؛ دلواپسی ها دیگه برام تموم بشه آه و واویلا آه و واویلا 💠💠💠💠💠💠 •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• شعرای مشترک eitaa.com/daryaye_ashk315
هدایت شده از دریای اشک ۳۱۵
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ بند اول داداش پاشو ببین که زینب از سفر رسید با خنده های شمر و حرمله قدم خمید ........ چهل روزه مثلِ بارونم چهل روزه خیلی داغونم چی جور بگم داداش خیلی دلگیرم چهل روزه غریب و تنهام چهل روزه میونِ غمهام چهل روزه بی تو دارم میمیرم .......... حسین ای جونم پاشو درمونم بدونِ تو من داداش دلخونم غــریب مــــادر ،غــریب مــــادر •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈ بند دوم با دستای بسته بردنم به کوفه و شام تو هر مسیر به هر گذر میدادنم دشنام .......... من بودم و لشگرِ اعدا من بودم و جمع نامردا اسیر بودم ، بین یه عده بی عار چه سخت گذشت، بین اون بازار چه سخت گذشت ، تو جمع انظار میزدن با تازیونه بی شمار دستاااام رو بستن افسااار گسستن به پیشِ سرت دلم شکستن غــریب مــــادر ،غــریب مــــادر 💠💠💠💠💠💠 •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈ به قلم : eitaa.com/daryaye_ashk315
زینـبت از کـوفه و شـام بـلا برگشـته است با قدی خم گشته ازجـور وجفـا برگشته است زین کبودی ها بود معلوم که زینب خواهرت از جدل با لشکری از لاتها برگشته است گر که برخیزی ببینی خواهرت از این سفر دلشکسته مو پریشان با عصا بر گشته است خواهرت شرم از گل روی تو دارد ای حسین گر به پرسی دختر کوچک ما ،برگشته است ؟ حال هرکس را بپرسی خواهرت دارد جواب لیکن او بی دخترت با غصه ها برگشته است آمده جانم به لب در این چهل روز ای حسین رفتی و رفته ز من ای جان من نور دوعین به قلم : eitaa.com/daryaye_ashk315
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ ☑️بند اول آه ای دل چرا اینقد پریشونی برا چی دلنگرونی نکنه غصت گرفته که از حرم جا بمونی ..... غصه نخور باخبره از دله تو امام حسین انشالله اربعین میدی سلام تو بین الحرمین ..... جونم فدای نامت یا حضرت ارباب تو رو به جون زینب گداهاتو دریاب یاحضرت ارباب گداهاتو دریاب یا اباعبدالله ۲ ...... ☑️بند دوم می میرم بی کربلا گرفتارم گره می اُفته به کارم آخرین آرزوم اینه رو شیش گوشه ت سر بزارم ..... هر کی میبینی این روزا میگه میرم به کربلا دلم میگیره خب بزار منم بیام پیشت آقا ..... بزار بیام آقا جونم پایین پای تو کنار شیش گوشه تو جونم فدای تو پایین پای تو جونم فدای تو یا اباعبدالله ۲ ..... ☑️بندسوم آقاجون با اینکه من خیلی بدم ولی نکردی باز ردم براتمو امضا زدی ممنون لطف بی حدم ..... راه افتادم تو جاده ها با چه شوری با چه احساس هر قدمم به نیّتِ فَرَجِ یوسف زهراس ..... الهی که باشم من همسفر مولا تو مسیر مشایه تو راه کربلا همسفر مولا تو راه کربلا یا اباعبدالله ۲ 💠💠💠💠💠💠 شعرای آیینی: eitaa.com/daryaye_ashk315