🔘🔘🔘🔘
☑️بنداول
دهه به پایان رسیدو /دیگه شبای آخرِ
حسین حسین گفتنارو/ مادرسادات میخرِ
هر چیزی که میخوای بگیر از اقایی که بی سرِ
.......
تو خیمه ی برادرش/زینب باقلب مضطره
که فردا از تل میبینه/خنجری روی حنجره
می بینه که یه مرد پست /یه خنجری داره به دست
باچکمه ی نحسش روی ،سینه ی داداشش نشست
.........
چکمه گذاشت روبدنش واویلا واویلا
خورد شده اعضای تنش واویلا
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
بند دوم
نمیتونم ،آروم باشم ،آخه تویی قراره من
خیلی برام سخته داداش ،که نباشی کناره من
از بچگیم تویی فقط ، ماه شبای تاره من
...........
نمک روی رحمان نذار ،دلشوره داره خواهرت
ترسم اینه که فردا عصر،بره رو نیزه ها سرت
....
یادم میاد مادرمون ، دلش واسه تو سوخته بود
کاشکی بجای پیروهن ،کفن برا تو دوخته بود
............
فردا میشی بی پیرُهن برادر برادر برادر
میشی غریبِ بی کفن برادر برادر برادر
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈
بند سوم
اینو میدونی خواهرم تسکین غصه های من
من میرم اما عزیزم ،گریه نکن برای من
تو می مونی و گریه وناله ی بچه های من
............
اگه یه وقتی نبودم ،مراقب رقیه باش
کمی واسش قصه بگو ،وقتی میاد اشک از چشاش
انگار صدا رباب میاد ،میگه لالایی اصغرم
فردا غروب باید بگه ،لالایی طفل بی سرم
..........
می مونی و اهل حرم واویلا واویلا واویلا
گریه نکن پشت سرم واویلا واویلا واویلا
💠💠💠💠
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
#شعرای_آیینی
#کربلایی_سیدناصراسماعیل_نسب
#استادکربلایی_مجیدمرادزاده
eitaa.com/daryaye_ashk315
#زمینه_شهادت_امام_سجاد
#سبک_خبرخبر
#راحت_شدم
🔘🔘🔘🔘
راحت شدم دیگه خدا ،ازین همه غم و عذاب
بسته میشه چشایی که ،یه عمریه نرفته خواب
این دیده بارونی میشد،به لحظه ی خوردن آب
............
داره میسوزه جگرم ،از اثره زهر جفا
رسیده وقت رفتنم ،حاجت من شده روا
من کشته ی اون بدنم ،لب تشنه شد سرش جدا
بی غسل وبی کفن سه روز ،موندش رو خاک کربلا
............
زینت دوش مصطفی واویلا واویلا واویلا
کفن نداشت جز بوریا ،واویلا واویلا واویلا
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
بند دوم
کابوس هر شبم شده ،مصیبت های شهر شام
واغربتا ،نا محرما ،بودن و هتک احترام
سرم شکست ،با سنگایی،که میزدن از روی بام
..........
این قوم پست و کینه جو با سیلی و باتازیون
باخاک و خاکستراشون اتیش زدن به دلامون
بد دهنا توهرمسیر،همه رو میدادن آزار
امون از اون لحظه ایی که ،بردن ماها رو به بازار
.......
اومدی از بالای نی بابا جون بابا جون بابا جون
خوش اومدی مجلس مِی بابا جون بابا جون بابا جون
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
بند سوم
پیش چشام، تو شهر شام،/چه طعنه ها که نشنیدم
کاشکی میشدبا چوب میزد /روی لبات نمیدیدم
همونجا بود که دیگه از، همه ی عالم بریدم
-----
خیلی عذابمون دادن،میونه اون بزم شراب
هنوز به روی دستامه، اثره اون ردطناب
به دست بی جون و نحیفِ بچه ها بود سلسله
یادمه آب وریخت زمین جلو ربابه حرمله
..........
حرمله با مشک پر آب واویلا واویلا واویلا
همه ش میخندید به رباب واویلا واویلا واویلا
💠💠💠💠
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈
#شعرایی_آیینی
#سید_محمد_کمپانی
#کربلایی_سیدناصراسماعیل_نسب
#استاد_کربلایی_مجید_مرادزاده
eitaa.com/daryaye_ashk315