#زمینه_شب_دوم
#سبک_خبرخبر
#داره_میاد_اربابمون
🔘🔘🔘🔘
☑️بنداول ورودیه
داره میاد ،اربابمون ،با اکبر و با اصغرش
باخواهر و برادر و دوتا گلای خواهرش
با نجمه و ربابه ویتیمای برادرش
.....
رقیه ی سه ساله هم گره نمی افته به موش
از اول سفر فقط نشسته رو دوش عموش
.....
زینب کبری شدحزین توی دلش پر ازغمه
میگه داداش اینجا کجاست نگوکه دشت ماتمه
برگرد بریم ای مه جبین برادر برادر
میترسم ازاین سرزمین. برادر برادر
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
☑️بند دوم
دل نگرونه زینبت، داداش حسین اینجا کجاست
بوی جدایی میرسه ،نگو که وادیّه بلاست
اون پیره مرد بهت چی گفت ؟نکنه اینجا کربلاست؟
.....
حالم عجیب گرفته و ،دلشوره افتاد به دلم
انگاری اینجا میگیرن ،ازم تموم حاصلم
تورو خدا برگرد داداش بریم به سمت مدینه
میترسم اینجا ببینم جسمت به روی زمینه
برگرد بریم ای مه جبین برادر برادر
میترسم ازاین سرزمین. برادر برادر
حسین واااااای
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
☑️بند سوم
الهی که من بمیرم/ برای چشمای ترت
نمیدونی تو این زمین چیا میارن به سرت
روز دهم تنها میشی نامحرمام دور و برت
....
روخاک صحرا میمونه ،غرقه به خون برادرو
جسمم رو پامال میکنن ،ده تا یه عده ای کافر مست
تو رو اسارت می برن یه عده بی حیای پست
....
میشی تو بعد از من وما آواره ی بیابانونا
پسسهمت میشه بااسرا ، سیلی و تازیونه ها
.....
سنگ میخوری از روی بام زینبم زینبم زینبم
توی محله های شام زینبم زینبم زینبم
💠💠💠💠
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
#شعرای_آیینی
#کربلایی_سیدناصراسماعیل_نسب
#استادکربلایی_مجیدمرادزاده
eitaa.com/daryaye_ashk315
#زمینه_شب_سوم
#سبک_خبرخبر
#رسیده_سومین_شب و
🔘🔘🔘🔘
☑️بنداول
رسیده سومین شب و ،شبه رقیه خاتونه
همون سه ساله دختری ،که خیلی شیرین زبونه
شد عایدش بعد بابا/سیلی ها و تازیونه
.....
امون ازون شبی که تو بیابونا گم شده بود
تا که اومد زجر لعین/شدتن نازدونه کبود
گرفت به زیره دست و پاش / لگد میزد به پهلوهاش
از شدّت مشت و لگد ،جای سالم به تن نبود
..........
ببین شکسته کمرم بابایی بابایی بابایی
یه جای سالم ندارم بابایی بابایی بابایی
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
بنددوم
مَن الذی ،اَیتَمَنی ،تو بابای خوب منی
ای ماه من ،چیزی بگو ،چرا ؟تو خونین دهنی
چطور بابا،دلت اومد ،از دخترت دل بکنی
..........
دیر اومدی بابا جونم ،دختره تو محتضره
عمرم شبیه اصغرت ،ببین چقدر مختصره
عمه همش بهم میگفت ،بابات رقیه سفره
زحمت و باید کم کنم ،بودن من دردسره
.........
دیگه دارم جون میکنم ،بابایی بابایی بابایی
شبیه تو بی کفنم ،بابایی بابایی بابایی
💠💠💠💠
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
#شعرای_آیینی
#کربلایی_سیدناصراسماعیل_نسب
#استادکربلایی_مجیدمرادزاده
eitaa.com/daryaye_ashk315
#زمینه_شب_پنجم_محرم
#سبک_خبرخبر
#امشب_شب_کریمه
🔘🔘🔘🔘
☑️بنداول
امشب شب کریمه و شبه امامه حسنه
هرکسی مجتباییِ /غرقه عزا و مهنه
فاطمه با ذکر حسن داره به سینه میزنه
...........
آقای با کرم حسن ،مولای عاشقا حسن
ذکر لب پیر و جوون ،سیدی یا مولا حسن
انشالله که روزی آقا ،واست میسازیم یه حرم
به روی گنبد میزنیم ،پرچم سبز یا حسن
..........
ای صاحب بذل و کرم حسن جان حسن جان حسن جان
مولا امام بی حرم
حسن جان حسن جان حسن جان
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
بند دوم
دهه به نیمه رسید و ،دلا به غصه عجینه
شبه یتیمه حسنه همون آقای مدینه
برای غربت باباش یه عمریه که غمینه
...
میگه عمو تو بوده ای ،برای من مثِل پدر
کاش بازوی کوچیک من ،واسه ی تو بشه سپر
حیدری ام حیدری ام عبداللهم عبداللهم
ذکر لبم همین بوده من عاشق ثاراللهم
........
منم یتیم حسنت عموجون عموجون عموجون
جونم به قربون تنت عموجون عموجون
💠💠💠💠
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
#شعرای_آیینی
#کربلایی_سیدناصراسماعیل_نسب
#استادکربلایی_مجیدمرادزاده
eitaa.com/daryaye_ashk315
زمینه_شب_ششم_محرم
#سبک_خبرخبر
#امشب_شب_کریمه
⚫️⚫️⚫️⚫️
☑️بنداول
امشب شب کریمه و شبه امامه حسنه
هرکسی مجتباییِ /غرقه عزا و مهنه
فاطمه با ذکر حسن داره به سینه میزنه
...........
آقای با کرم حسن ،مولای عاشقا حسن
ذکر لب پیر و جوون ،سیدی یا مولا حسن
انشالله که روزی آقا ،واست میسازیم یه حرم
به روی گنبد میزنیم ،پرچم سبز یا حسن
..........
ای صاحب بذل و کرم حسن جان حسن جان حسن جان
مولا امام بی حرم
حسن جان حسن جان حسن جان
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
بند دوم
سینه زنا ،امشب شبه ،گل پسره کریمه
سنگه تموم باید گذاشت /آخه قاسم یتیمه
جواب اهلی عسلش ،یه بلای عظیمه
....
گفتم بلای عظیم و ،یادم اومد از محنش
با سنگ و تیر و نیزه ها ،هر چی که داشتن زدنش
یه عده ایی با مرکبا ،رد شدن از رو بدنش
اینو بگم ختم کلام ،کش می اومد کلِّ تنش
.....
خورد شده کل بدنم عمو جان عمو جان عمو جان
کش اومد اعضای تنم عموجان عمو جان عمو جان
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
بند سوم
#زمینه_شب_سوم
#سبک_خبرخبر
#رسیده_سومین_شب و
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️
☑️بنداول
رسیده سومین شب و ،شبه رقیه خاتونه
همون سه ساله دختری ،که خیلی شیرین زبونه
شد عایدش بعد بابا/سیلی ها و تازیونه
.....
امون ازون شبی که تو بیابونا گم شده بود
تا که اومد زجر لعین/شدتن نازدونه کبود
گرفت به زیره دست و پاش / لگد میزد به پهلوهاش
از شدّت مشت و لگد ،جای سالم به تن نبود
..........
ببین شکسته کمرم بابایی بابایی بابایی
یه جای سالم ندارم بابایی بابایی بابایی
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
بنددوم
مَن الذی ،اَیتَمَنی ،تو بابای خوب منی
ای ماه من ،چیزی بگو ،چرا ؟تو خونین دهنی
چطور بابا،دلت اومد ،از دخترت دل بکنی
..........
دیر اومدی بابا جونم ،دختره تو محتضره
عمرم شبیه اصغرت ،ببین چقدر مختصره
عمه همش بهم میگفت ،بابات رقیه سفره
زحمت و باید کم کنم ،بودن من دردسره
.........
دیگه دارم جون میکنم ،بابایی بابایی بابایی
شبیه تو بی کفنم ،بابایی بابایی بابایی
💠💠💠💠
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
#شعرای_آیینی
#کربلایی_سیدناصراسماعیل_نسب
#استادکربلایی_مجیدمرادزاده
eitaa.com/daryaye_ashk315