#زمینه_شور
#شب_دوم_محرم
#رسیده_کارون_به_منزل
🔘🔘🔘🔘🔘🔘
بند1⃣
رسیده کارون به منزل
دختر حیدر توی محمل
ابی عبدالله روی مرکب
میکشه آهی از ته دل
....
میگه علمدار من ،خیمه به پا کن اینجا
رسیدیم ما به مقصد ،همینجاست منزل ما
پیاده شو از محمل ،ای خواهر رشیدم
گرفته عباس رکاب ،قدم بزار روخاکا
.....
کوچه ی،محارم ها
تا خیمه ،شده بپا
برا تو ،ناموس حیدر
رسیدیم ،ما به مقصد
نگاهت ،آتیشم زد
تو هستی ،عشق برادر
امون از این غریبی
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
بند2⃣
اینجا کجاست دیگه برادر
دل نگرونه دل خواهر
میاد از هر گوشه ی این خاک
ناله های غریب مادر
....
عمریه ای حسین جان ،دلم با غم شد عجین
تو خواب دیدم میگیره ،تو رو از من این زمین
تا دست بالا گرفتی ،گفتی اعوذُبالله
مِن الکرب و بلا ،دلواپسیم شد یقین
....
تو هستی، تکیه گاهم
نباشی ، بی پناهم
ای همه ،صبر و قرارم
برگردیم ،به مدینه
خواهرت ،شد حزینه
حسین جان ،دلشوره دارم
امون از این غریبی
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
بند3⃣
چرا این قد تو بی قراری
زینب نکن گریه و زاری
اینجا تازه اول راهه
مصیبتها پیشه رو داری
.....
اینجا همون زمینه ،پرپر میشن گلامون
یکی بعد دیگری ،اینجا جلو چشامون
غروب روزه دهم ،سرم میره رو نیزه
انگشتمو میبُرِّ ،اون بی حیا ساربون
....
خواب تو ،میشه تعبیر
بین ما ،اینه تقدیر
خواهرم ،میری اسارت
دور تو ،خیل اغیار
میری به ،کوچه بازار
میبینی ،همش جسارت
امون از این غریبی
💠💠💠💠💠💠
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
به قلم :
#سیدناصر_اسماعیل_نسب
eitaa.com/daryaye_ashk315
May 11
#شور_طوفانی
#اباعبدالله
#جدید
🔘🔘🔘🔘🔘🔘
بند1⃣
سخته نگهداریه دین تو این دوره زمونه
هوای نفس بعضی ها رو به گناه میکشونه
به جز اونی که محکمه تو مسیر حسینی
نمیکشه دست از حسین تا پای جون میمونه
......
مثه اونا که ، توی راهه جهادن
همیشه هرجا مثه شیری آمادن
روی لبهاشون لک لبیک یا حسین
مثه حر و جون توی این راه جون دادن
......
من میخوام باشم
تو مسیره این جاده
چون حبیب پای
لطف این خونواده
به روی قبرم
حک بشه همین مطلب
این غلام بوده
کاسه لیس شهزاده
اربابم ثارالله
.......
بند2⃣
من افتخارم اینه که خادم این در شدم
خدا رو شکر که مشمول دعای مادر شدم
درسته روسیاهم و خیلی پست و حقیرم
فخره من اینه نوکره اولاده حیدر شدم
......
توی قلبم نیس ،به غیره لطف مولا
به سرم دارم،هوای پایین پا
دارم آرزو با مادرم اربعین
بیآم پیاده ، از نجف تا کربلا
......
ای حسین جانم
ای نغمه ی عرفانم
کامل میشه با
تو دینم و ایمانم
همیشه هرجا
بودی تو پناه من
ای همه عشقم
ای حضرت جانانم
اربابم ثارالله
💠💠💠💠💠💠
به قلم:
#سید_ناصراسماعیل_نسب
#الیاس_محمدشاهی
eitaa.com/daryaye_ashk315
((انتشار مطالب این کانال فقط با لینک ثواب جاریه است تعجیل در امر فرج صلوات))
#زمینه_شب_دوم
#سبک_خبرخبر
#داره_میاد_اربابمون
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️
☑️بنداول ورودیه
داره میاد ،اربابمون ،با اکبر و با اصغرش
باخواهر و برادر و دوتا گلای خواهرش
با نجمه و ربابه ویتیمای برادرش
.....
رقیه ی سه ساله هم گره نمی افته به موش
از اول سفر فقط نشسته رو دوش عموش
.....
زینب کبری شدحزین توی دلش پر ازغمه
میگه داداش اینجا کجاست نگوکه دشت ماتمه
برگرد بریم ای مه جبین برادر برادر
میترسم ازاین سرزمین. برادر برادر
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
☑️بند دوم
دل نگرونه زینبت، داداش حسین اینجا کجاست
بوی جدایی میرسه ،نگو که وادیّه بلاست
اون پیره مرد بهت چی گفت ؟نکنه اینجا کربلاست؟
.....
حالم عجیب گرفته و ،دلشوره افتاد به دلم
انگاری اینجا میگیرن ،ازم تموم حاصلم
تورو خدا برگرد داداش بریم به سمت مدینه
میترسم اینجا ببینم جسمت به روی زمینه
برگرد بریم ای مه جبین برادر برادر
میترسم ازاین سرزمین. برادر برادر
حسین واااااای
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
☑️بند سوم
الهی که من بمیرم/ برای چشمای ترت
نمیدونی تو این زمین چیا میارن به سرت
روز دهم تنها میشی نامحرمام دور و برت
....
روخاک صحرا میمونه ،غرقه به خون برادرو
جسمم رو پامال میکنن ،ده تا یه عده ای کافر مست
تو رو اسارت می برن یه عده بی حیای پست
....
میشی تو بعد از من وما آواره ی بیابانونا
پسسهمت میشه بااسرا ، سیلی و تازیونه ها
.....
سنگ میخوری از روی بام زینبم زینبم زینبم
توی محله های شام زینبم زینبم زینبم
💠💠2⃣💠💠
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
#شعرای_آیینی
#کربلایی_سیدناصراسماعیل_نسب
#استادکربلایی_مجیدمرادزاده
eitaa.com/daryeye_ashk315
#زمینه_شور
#حضرت_رقیه(س)
#شب_سوم_محرم
#گریه_امونمو_بریده
🔘🔘🔘🔘🔘🔘
بند1⃣
گریه امونمو بریده
ناله هام و بابام شنیده
گوشه این خرابه امشب
تو طبقی از نور رسیده
.....
حالا که اومد پیشم ،میخوام واسش ناز کنم
این موهای سوخته رو ،جلو چشاش باز کنم
بگم بابا نگاه کن ،این حال و روزه منه
هر کی میاد سراغم ،فقط من و میزنه
....
گناهم ،مگه چی بود
صورتم ،شده بود
دیگه از ،زمونه سیرم
اومدی ،ولی دیره
دخترت ،دیگه پیره
دعا کن ،زودتر بمیرم
بابا بابا ،بابا بابا
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
بند2⃣
ای که به درد من دوایی
خوش اومدی بابا بابایی
تو خواب دیدم بغلم کردی
واسم میخونی لالا لایی
....
نبودی و گم شدم ،منه غمین و دلخون
گریه میکردم از ترس ،وسط اون بیابون
ای کاش که مُرده بودم ،قبل رسیدن زجر
از اون شبه که دارم ،بابایی لکنت زبون
....
با بابا ،این بازیه
دخترا ،ی شامیه
اینجوری ،میدن عذابم
چه خوب شد ،که اومدی
به ما ها ،تو سر زدی
پیش تو ،میخوام بخوابم
بابا بابا بابا بابا
💠💠💠💠💠💠
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
شعر و سبک:
#سیدناصر_اسماعیل_نسب
eitaa.com/daryaye_ashk315
#زمینه_شور
#حضرت_رقیه(س)
#خیلی_برا_تو_دلتنگم
#جدید
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️
بند1⃣
خیلی برا تو دلتنگم
کی میای از سفر بابای قشنگم
اخه به جای آغوشت
توی آغوش سرد خاکا و سنگم
دخترت از دنیا سیره
بی تو روزا و شبام خیلی دلگیره
رقیت مثه مادرت
وقت راه رفتن دست به پهلو میگیره
بابا حسین بابا حسین
بابا حسین بابا حسین بابا حسین
......
بند2⃣
عمه میاد عطر امید
انگاری نالم به گوش بابام رسید
کاش معجری بود تا که من
میپوشوندم موهای سوخته و سفید
تا دیر نشد یه کاری کن
جلوی باباجونم منو یاری کن
پاهام رمقی نداره
به جای من از بابام پذیرایی کن
بابا حسین بابا حسین
بابا حسین بابا حسین بابا حسین
......
بند3⃣
خوش اومدی بابا جونم
چرا اینقدر دیر اومدی مهربونم
شاید منو نمی شناسی
رقیه تم ولی دیگه قدکمونم
از وقتی که رفتی سفر
اصلن روز خوشی رو ماها ندیدیم
ما رو گردوندن تو بازار
نبودی چه حرفا و تهمت شنیدیم
بابا حسین بابا حسین
بابا حسین بابا حسین بابا حسین
💠💠💠💠💠💠
به قلم :
#سید_ناصراسماعیل_نسب
#محمدحسین_لطفی
eitaa.com/daryaye_ashk315
#زمینه_شب_سوم
#سبک_خبرخبر
#رسیده_سومین_شب و
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️
☑️بنداول
رسیده سومین شب و ،شبه رقیه خاتونه
همون سه ساله دختری ،که خیلی شیرین زبونه
شد عایدش بعد بابا/سیلی ها و تازیونه
.....
امون ازون شبی که تو بیابونا گم شده بود
تا که اومد زجر لعین/شدتن نازدونه کبود
گرفت به زیره دست و پاش / لگد میزد به پهلوهاش
از شدّت مشت و لگد ،جای سالم به تن نبود
..........
ببین شکسته کمرم بابایی بابایی بابایی
یه جای سالم ندارم بابایی بابایی بابایی
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
بنددوم
مَن الذی ،اَیتَمَنی ،تو بابای خوب منی
ای ماه من ،چیزی بگو ،چرا ؟تو خونین دهنی
چطور بابا،دلت اومد ،از دخترت دل بکنی
..........
دیر اومدی بابا جونم ،دختره تو محتضره
عمرم شبیه اصغرت ،ببین چقدر مختصره
عمه همش بهم میگفت ،بابات رقیه سفره
زحمت و باید کم کنم ،بودن من دردسره
.........
دیگه دارم جون میکنم ،بابایی بابایی بابایی
شبیه تو بی کفنم ،بابایی بابایی بابایی
💠💠💠💠
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
#شعرای_آیینی
#کربلایی_سیدناصراسماعیل_نسب
#استادکربلایی_مجیدمرادزاده
eitaa.com/daryaye_ashk315
#تک_سنگین
#تک_روضه_ای
#یه_دختر_کوچیک
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️
بند1⃣
یه دختر کوچیک، با موهای سوخته، یه دختر مجروح، شبیه زهرا
یه کنج تاریکِ، خرابه با گریه، دستای زخمیشو، میبره بالا
اگر خداجونم، میبینی بابامو، بهش بگو با غم ، رقیه میگه
خیلی دلم تنگت، شده دیگه برگرد، بسه عزیز من، جدایی دیگه
بهش بگو بدون من، رفته سفر آخه چرا
نکنه یک وقتی با من قهره بابا جونم خدا
بهش بگو، دسته گل دردونه ت
دیگه شده، از غم تو پژمرده
بهش بگو، اینقد کشیدن موهامو
شده دیگه، پوست سرم آزُرده
بابا حسین... بابا حسین
بند2⃣
یه دختر کوچیک، گونه ش وَرَم کرده،نشسته یک گوشه، میکنه گریه
میریزه اشکاشو، با صدای لرزون میگه بابا برگرد، جون رقیّه
میگه بابا وقتی، نبودی گم کردم، عروسکامو تو، آتیش خیمه
یه نیزه دار اومد، گوشواره مَم بُردِش، واسه ی دخترش، برای هدیه
میگه خدا چیکار کنم، اگه یه وقت بابام بیاد
آخه حسابی زشت شدم، نکنه که من رو نخواد
یه وقت نیاد، ببینه باباییم که
من رو زدن، این دندونم افتاده
اگه بیاد، چه جوری ببینمش
آخه چشام، دیدشو از دست داده
بابا حسین بابا حسین
بند3⃣
یه دختر کوچیک،با چشمای پُر أشک، سر باباشو به آغوش کشیده
دست میکشه روی موهای باباشو، میگه کی رگهاتو، بابا بریده
میگه بابا جونم، خسته و داغونم، تنگه دل خونم، دلم شکسته
ببر رقیّه ت رو، که دخترت دیگه، سیره ازین دنیا، دیگه بریده
دیگه ندارم طاقتِ، سوزش لاله ی گوشام
سوزش جای خار روی، آبِله های کَفِ پام
قسم میدم، تو رو به موی سوخته م
قسم میدم، به گوشای پُر خونم
تنگه دلم برای داداش اصغر
دخترتم، بِبَر بابایی جونم
بابا حسین.....
💠💠💠💠💠💠
به قلم :
#سیدمرتضی_پیرانیان
#سیدناصر_اسماعیل_نسب
eitaa.com/daryaye_ashk315
#زمینه
#شهادت_حضرت_رقیه_(س)
#بابای_خوب_و_مهربونم
🔘🔘🔘🔘
بند اول
بابای خوب و مهربونم ،سر زدی به خرابه امشب
دختر تو توون نداره ،چن روزیه میسوزه تو تب
داشتم امید بیای دوباره ،منو تو آغوشت بگیری
بعد تو و عمو ابالفضل ،کشته مارو دردِ اسیری
............
بابا ،بابا ،بابا ،بابا
گفتم پرم شکست زدن
بی حیاهای پست زدن
توی محله های شام
یهودیای مست زدن
..........
رمق نداره دخترت بابا بابایی
شدم شبیه مادرت بابا بابایی
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
بند دوم
یادش بخیر چه روزایی رو ،با هم بودیم توی مدینه
دستای ما تو دست عباس(ع)، عزیز بودیم منو سکینه
چی جور بگم عزیزِجونم ،ماها رو هی میدادن آزار
تهمت و ناروا بمونه ،بردنمون تا سرِبازار
..........
بابا بابا بابا بابا
دردای من بی شماره
دیگه چشام سو نداره
بسکه تو صحرادویدم
کف پاهام پُره خاره
رمق نداره دخترت بابا بابایی
شدم شبیه مادرت بابا بابایی
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
بند سوم
عمه میگفت رقیه جونم ،غصه نخور میاد بابا جون
اومدی اما چرا بابا ،لبای تو شده پر از خون
چرا بابا نداری پیکر ،توی طبق اومدی با سر
سوالی دارم از تو بابا ،کجاس داداش علیِ اصغر
..........
بابا بابا بابا بابا
با لب تشنه کشتنت
چی اومده سرِتنت
خدا رو شکر که آخرش
دست خودم سپردنت
مَنِ الذی اَیتَمَنی بابا بابایی
چرا تو خونین دهنی بابا بابایی
💠💠💠💠
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
به قلم :
#سیدناصراسماعیل_نسب
eitaa.com/daryaye_ashk315
#زمینه_شور
#اباعبدالله
#شبایی_که_دلم_میگیره
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️
بند1⃣
شبایی که دلم میگیره
وقتی که از زمونه سیرم
با هیچی غیره اشک و روضه
نمیتونم آروم بگیرم
.......
روضه های امام حسین این دلمو جلا میده
به برکت این روضه هاس دلم بوی خدا میده
.......
حسین حسین
تاب و توونم
حسین حسین
آروم جونم
حسین حسین
تا لحظه ی مرگ از تو میخونم
حسین آقام آقام
.....
بند2⃣
یعنی میشه بازم آقا جون
ببینم این محرمت رو
یعنی میشه بازم ببینم
سیاهی ماه غمت رو
......
چش به راهم که امسال پای بیرقت بشینم
مثه زمون کودکی با عشق بزنم به سینم
......
حسین حسین
دردم دوا کن
حسین حسین
منو صدا کن
حسین حسین
این روسیاه و خودت سوا کن
حسین آقام آقام
......
بند3⃣
خودت که میدونی آقاجون
دلم برا شیش گوشه تنگه
نگو نگو اربعین امسال
دوباره باز کار من لنگه
......
بهونه گیر شده آقا این دل وامونه چه جور
آخه تا کی سلام بدم غریبونه از راه دور
.....
ای مهربون
نکنی طردم
از دسته غم
یه کوه دردم
یه کاری کن
فقط به دوره خودت بگردم
حسین آقام آقام
💠💠💠💠💠💠
به قلم:
#سیدناصر_اسماعیل_نسب
eitaa.com/daryaye_ashk315
#واحد_سنگین
#پنجم_محرم
#عبدالله_بن_حسن(ع)
#وقتی_تو_رو
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️
بند1⃣
وقتی تو رو
غریب و تنها دیدم
از روی تل
سوی تو پر کشیدم
با عجله
بی زره و بی شمشیر
بالاسرت
عموجونم رسیدم
......
دیدم پیکرت شده آماج نیزه هاشون
دیدم میزدن تو رو با سنگ و با عصاشون
دیدم یکی اومد تو گودال و حرف بد زد
دیدم یکی با چکمه محکم بهت لگد زد
......
میخوام فدا بشم
برای تو عمو
میخوام بگیرم از
خون خودم وضو
یا عَمّیَ الغریب
عمو عمو حسین
🔸🔸🔸🔶🔶🔸🔸🔸
بند2⃣
آرزومه
بشم فدات عمو جون
من بمیرم
جلو چشات عمو جون
میدونی که
چقدر دوست دارم من
غرق به خون
زدم صدات عمو جون
......
اومدم بالا سرت بجای بابام حسن
مثل دست علمدار دستم شد جدا از تن
اشکم میریزه واسه مصیبته جسارت
خوبه شهید میشم و نمیبینم اسارت
.....
صدای مادره
پیچید تو قتلگاه
خمیده و غمین
رسید به قتلگاه
یا عَمّیَ الغریب
عمو عمو حسین
💠💠💠💠💠💠
به قلم:
#سیدناصر_اسماعیل_نسب
#الیاس_محمدشاهی
eitaa.com/daryaye_ashk315