. بسم الله الرحمن الرحیم... بریم برا راه اندازی دستگاه های جدید 💪🏻 یاعلی @dasdas .

. حسین هم از تازه از سربازی رسیده این شاه پسر تا موقعی که تو کارگاه دسداس بود یه تیم رو می چرخوند حالا رفته خدمت اونجا داره .... .

. سر صبحی رفتم حوله تحویل بگیرم ببرم برا ارسال که دیدم حاج رضا و حسین اومده بودن دستگاه رو سرویسش کنند @dasdas .

. این دوتا شازده ریاضی فیزیک میخونن امیر حسین و سعید انصافا هم نابغه هستند و هم فنی و دست به آچار وقتی چله میپیچن نهایت اختلافشون یک میلیمتر هست چند وقته برنامه نویسی پایتون رو شروع کردن و دارند روی یه مدل ai کار میکنند کلا تو یه لیگ دیگه بازی میکنند😅 @dasdas .

. بعضی وقتا به خودم میگم ای کاااااش یه فراغتی پیدا بشه دوباره برگردم تو برنامه نویسی... بعضی روزا ۱۴-۱۵ ساعت کد میزدم اونم با زبون جاوا فریمورک لایفری🤦🏻🤦🏻 خیلی از برنامه نویسا بخاطر پیچیدگی های زیادی که داره نمیرن سمتش .

. این دوتا عکس مربوط به جوونیامه یادش بخیر پارکور کار میکردم عکس سمت چپیه با اون گوشی کلیدیای سابق گرفتم از رو یه دروازه فوتبال پشتک زدم .

. کلا کارایی که میکنم از نظر بقیه خیلی سخته ولی خب کارایی هم که اونا میکنن برا من قفله🤦🏻 مثلا من نمیتونم یه هفته شبا سر یه ساعت بخوابم یا نمیتونم یه ورزش معمولی داشته باشم یا نمیتونم سر یه ساعت مشخص غذا بخورم کلا برام قفله😅😅 .

. ولی میتونم تو سه شبانه روز سه ساعت فقط بخوابم و حدود ۱۵۰۰ کیلومتر رانندگی ، نصب دستگاه ، آموزش ، دو سه تا جلسه ی سنگین کاری رو هندل کنم همچنین میتونم سه چهار شبانه روز فقط بخوابم نمازا لب مرزی جوری که فرشته ها ویدیو چک کنن برا تشخیص اینکه ادا بود یا قضا... غذا هم در حد فقط نمردن😅😅😂😂😂 قضای حاجت یک دقیقه قبل از ترکیدن 😅😅 من میخندم شما دیگه نخندین 😡 انصافا خیلی سخته اینجوری زندگی کردن🤦🏻🤦🏻😓 .

. آغااااااا الان یادم اومد ...👇🏻👇🏻 اون سری که سه شبانه روز نخوابیدم شب دوم سوم بود ساعتای ۳ نصف شب داشتم رانندگی میکردم رفیقم که تختتتتتت خوابیده بود (طفلکی با این سبک زندگی آشنایی نداشت😅) حس کردم که خوابم میاد بین شهریار و تهران بودم از اونجایی که تو ررانندگی اصلا با خواب شوخی نمیکنم و وقتی خواب اومد سراغم حتی اگه پارکینگ هم نباشه ، تو شونه خاکی میخابم .... زدم کنار جاده و یکی دو ساعت خوابیدم ... @dasdas شاید سخت بود ولی ارزشش رو داشت💪🏻 .

. ساعت ۱۲ و نیمه منو احمدرضا موندیم برا راه اندازی دستگاه عرض یک و نیم متری(یه مقداری راه اندازیش سخت تره) ان شاءالله بتونم فردا شب راه بیفتم سمت تایباد ... این دستگاه قراره تو مزار مولانا نصب بشه عجب مردم پرتلاش و هنرمندی داره اگه عمری باشه شما رو با یه خانم کارآفرین و هنرمند آشنا میکنم. @dasdas .