تاج امامت است به روی سر شما
خیل ملائکند به دور و بر شما
قربان چهره ات که تجلی مصطفاست
قربان آن صلابت چون حیدرشما
سالروز آغاز امامت و ولایت امام زمان (عج) تبریک و تهنیت باد.
فرجش۱۴صلوات
🔴 قهرمانی فقط برای ورزش نیست
ارزش کل جوایزی که برای قهرمانان المپیاد جهانی نجوم در نظر گرفته شده حداکثر ۲۰۰ میلیون تومان است
این را مقایسه کنید با جایزه ۱۸ میلیاردی دولت به دریافت کنندگان طلای المپیک پاریس تا میزان اهمیت علم را در نگاه مسئولین متوجه شوید. البته این حمایت از قهرمانان المپیک کاملا صحیح است ولی مسئله اینجاست که چرا همین حمایت ها از قهرمانان و نخبگان علمی مملکت صورت نمی گیرد
جالب اینجاست یکی از قهرمانان برنزی المپیک (که البته زحماتش برای ایران در جای خود بسیار قابل تقدیر است) درخواست پذیرش در رشته پرتقاضای پزشکی داده که تا مرز پذیرش هم پیش رفت!!
حالا تصور کنید اگر یکی از قهرمانان المپیاد نجوم دلش بخواهد که در تیم ملی یا حتی تیم باشگاهی یکی از رشته های ورزشی پذیرش شود، آیا یک درصد هم کسی احتمال پذیرش این درخواست را می دهد؟ یا گفته خواهد شد که ورزش یک امر تخصصی است نه دلبخواهی و با سفارش هم جور نمی شود؟!!!
اگر می خواهیم شاهد مهاجرت نخبگان علمی نباشیم بایستی حمایت از قهرمانان علمی را هم جدی بگیریم ...
✍ "قاسم اکبری"
🔴 فضیلت انفاق در روز نهم ربیع الاول
🔵 وَ قَالَ اَلشَّيْخُ إِبْرَاهِيمُ بْنُ عَلِيٍّ اَلْكَفْعَمِيُّ فِي كِتَابِ «اَلْمِصْبَاحِ»: إِنَّ صَاحِبَ كِتَابِ «مَسَارِّ اَلشِّيعَةِ» رَوَى أَنَّ مَنْ أَنْفَقَ فِي يَوْمِ اَلتَّاسِعِ مِنْ رَبِيعٍ اَلْأَوَّلِ شَيْئاً غَفَرَ اَللَّهُ تَعَالَى ذُنُوبَهُ،
🌕 و شيخ ابراهيم بن على كفعمى در كتاب مصباح گفته است كه صاحب كتاب مسار الشّيعه روايت كرده است كه هركس در روز نهم ماه ربيع الاوّل چيزى انفاق كند، حق تعالى گناهان او را بيامرزد.
📚 زاد المعاد ج ۱، ص ۲۵۷
#عید_بیعت
#روز_بیعت
#امام_زمان
#مؤسسه_خیریه_باران_مهربانی👇
۶۱۰۴ ۳۳۷۵ ۴۴۵۲ ۵۶۱۹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در یکی از مشهورترین جشنواره های فیلم جهان یعنی جشنوار ونیز، کارگردان یهودی_آمریکایی با صدای رسا و بدون ترس و لکنت صرفا به دلیل "انسانی" جنایت رژیم را محکوم میکند! حضار کف می زنند!
اینجا ایران، هنوز جریان سینمایی ما به رگِ غیرتش برنخورده و از "یبوست فکری" خارج نشده اند تا یک کلمه، یک بیانیه، یک داد بر سر رژیم بکشند که خدای نکرده به تریش قبای کسی بربخورد! یا فی المثل گرین کارتشان باطل شود! عقوبت از این بالاتر که انسان از احساس انسانی خالی شود!
جنایات یک سال اخیر رژیم نشان داد بسیاری از انسانیت اخته شده و صرفا جسدی بی روح و وجدان را حمل میکنند!
23.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
*نه عروس جای دختر رو می گیره،نه داماد جای پسر*
خواهران برادران توصیه می کنم حتما دانلود کنید وتا آخر گوش کنید
بسیار زیبا وارزنده است🌹
*یک قانون خوب*
■ماشین را در زیر سایه درختی و در یکی از خیابان های فرعی برای دقایقی، پارک کردم تا ساعت پایان طرح ترافیک آغاز شود و بتوانم وارد منطقه طرح شوم.
□کودکی حدودا ۹ ساله را دیدم که با شتاب، کوله اش را جلوی در خانه ای انداخت و پشت سر خانم سالمندی که در دستانش چند پلاستیک از مایحتاج خریداری شده اش بود، دوید و گفت: خانم، خانم، اجازه بدهید کمکتون کنم.
●به یک باره انبوهی از پرسش ها، همراه با حالی شگفت زده و متعجب، ذهنم را در بر گرفت. این پسر بچه چگونه هم از خود مراقبت می کند و هم به دیگران اعتماد؟! در شرایطی که بچه های این سنین، یا وابسته به والدین هستند، یا سر در بازی های کامپیوتری دارند، یا مشغول بازی با همسالان در کوچه ها هستند، و یا مثل شاهزاده ها، در خانه با مربی خصوصی کار می کنند!
○چگونه نیاز یک سالمند را "می بیند" و به او کمک می کند؟ چه کسی به او آموزش داده است؟ چگونه این احساس امنیت و اعتماد را به دست آورده است؟
■در همین حال و افکارم سیر می کردم، که دیدم همان پسر بچه با یک شاخه گل در دست، مسیر رفته را بر می گردد. پیاده شدم و گفتم: می دانم عجله داری، عذر خواهی می کنم وقتت را می گیرم. یک سوال داشتم: این کمک به دیگران را در کتابها خواندی یا در مدرسه به تو آموزش دادند و یا پدر و مادرت به تو یاد دادند.
□همینطور که نفس نفس می زد و صورتش از گرما گل انداخته بود، گفت: ما در خانه یک قانون داریم و آن این است که: هر زمانی تکالیفم را انجام نمی دهم، یا کار بدی کرده باشم، پدر و مادرم از من می خواهند که حتما یک کاری که کمک به دیگران هست را انجام دهم. امروز استاد موسیقیم از تمرینم راضی نبود، مادر گفت برو ببین چیکار میخوای بکنی؟
●گفتم یعنی والدینت تعیین می کنند با چه روشی باید کمک بکنی، یا خودت انتخاب می کنی؟ گفت: آنها فقط می گویند ببین میخوای چیکار کنی؟
○با خود فکر کردم عجب پدر و مادر فیلسوفی دارد این پسر. یعنی این کمکت به این خانم مسن، تنبیهی بود که باید می شدی؟
▪︎گفت: بله...
▪︎گفتم: دیگر چه کمک هایی به دیگران کردی؟
▪︎گفت: چند بار به پسر همسایه که مدرسه استثنایی می رود، ریاضی آموزش دادم. چند بار هم رفتم پیش مادر بزرگم که تنهاست، خوابیدم. یک بار هم پول توجیبی روزم را دادم به یک نفر.
▪︎گفتم: این شاخه گلی که در دست داری داستانش چی هست؟
▪︎گفت: آن خانم از گل فروشی سر کوچه خونش خرید و به من داد.
▪︎گفتم: اجازه دارم اسمت را بپرسم؟ ▪︎گفت: محمد هستم.
▪︎گفتم محمد چند سال داری؟
▪︎گفت: ۹ سال.
▪︎گفتم: محمد، گل ندارم که به تو هدیه بدهم، ولی یک بسته شکلات گرفتم تا ببرم مهمانی، این را به تو که امروز عشق، امید و شادی را به من هدیه دادی، می دهم. سلام منو به پدر و مادرت هم برسان.
■خواهشی هم داشتم: اول اینکه مراقب خودت باش. طوری که گویا فهمید منظورم چیست؟ خندید و گفت هستم. به هر کسی کمک نمی کنم. دوم اینکه وقتی بزرگ شدی و خیلی توانمند تر از امروز شدی، به کمکت به دیگران ادامه بده. دستی تکان داد و خداحافظی کرد و رفت.
□خوشحال شدم که هنوز میتوان دلهایمان را آب و جارو زد. هنوز می شود به فرزندانمان یاد بدهیم که در رنج، درد، شادی و غم دیگران شریک شوند. هنوز میشود عشق را به دیگران هدیه کرد. هنوز می توان لبخند را بر آسمان هر کوچه ای به پرواز درآورد….
📢 آگهی جذب و عضویابی افسری پیمانی سازمان عقیدتی سیاسی ارتش سال 1403
📋سازمان عقیدتی سیاسی ارتش جمهوری اسلامی ایران از فارغ التحصیلان مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد در رشته های جدول ذیل به منظور تحقق اهداف سازمانی خود با شرایط زیر به تعداد محدود داوطلب استخدام افسر پیمانی نظامی 5 ساله (مرد) می پذیرد.
🔻شرایط
🔹استان: #سراسر_کشور
🔹مقطع تحصیلی: کارشناسی، کارشناسی ارشد
🔹سن: حداکثر سن برای داوطلبان استخدام با مدرک تحصیلی کارشناسی 28 سال ،کارشناسی ارشد29 سال تمام
🔹داشتن معدل حداقل 13 برای رشته های فنی و مهندسی و معدل 14 برای رشته های غیر مهندسی
🔹جنسیت: آقا
🔸مهلت ثبت نام: از تاریخ انتشار آگهی بمدت دو هفته
🟢کانالهای حقوق کشوری لشکری👇
@hoghogh_20
@fieshhoghoghi
#داستان_شب 💫
در چمنزاری خرها و زنبورها در کنار هم زندگی می کردند. روزی از روزها خری برای خوردن علف به چمنزار می آید و مشغول خوردن می شود. از قضا گل کوچکی را که زنبوری در بین گلهای کوچکش مشغول مکیدن شیره بود، می خورد و زنبور بیچاره که خود را بین دندانهای خر اسیر و مردنی می بیند، زبان خر را نیش می زند و تا خر دهان باز می کند او نیز از لای دندانهایش بیرون می پرد. خر که زبانش باد کرده و سرخ شده و درد می کند، عر عر کنان و عربده کشان زنبور را دنبال می کند. زنبور به کندویشان پناه می برد. به صدای عربده خر، ملکه زنبورها از کندو بیرون می آید و حال و قضیه را می پرسد. خر می گوید: «زنبور خاطی شما زبانم را نیش زده است باید او را بکشم.»
ملکه زنبورها به سربازهایش دستور می دهد که زنبور خاطی را گرفته و پیش او بیاورند. سربازها زنبور خاطی را پیش ملکه زنبورها می برند و طفلکی زنبور شرح می دهد که برای نجات جانش از زیر دندانهای خر مجبور به نیش زدن زبانش شده است و کارش از روی دشمنی و عمد نبوده است. ملکه زنبورها وقتی حقیقت را می فهمد، از خر عذر خواهی می کند و می گوید: «شما بفرمائید من این زنبور را مجازات می کنم.»
خر قبول نمی کند و عربده و عرعرش گوش فلک را کر می کند که: «نه خیر این زنبور زبانم را نیش زده است و باید او را بکشم.»
ملکه زنبورها ناچار حکم اعدام زنبور را صادر می کند. زنبور با آه و زاری می گوید: «« قربان من برای دفاع از جان خودم زبان خر را نیش زدم. آیا حکم اعدام برایم عادلانه است؟»
ملکه زنبورها با تاسف فراوان می گوید: «می دانم که مرگ حق تو نیست. اما گناه تو این است كه با خر جماعت طرف شدی که زبان نمی فهمد و سزای کسی که با خر طرف شود همین است.»
🔹هـر روزیـک صفحـه قـرآن🌸
#شادی_روح_درگذشتگان
#سـلامتی_تمـام_بيماران
#سلامتی_حضرت_صاحب_الزمان{عج}
قـرائت امـروز☝️
#صفحه_ یکصد و هفتاد و نه
کانال فرزندان دشتخاک در ایتا 👇👇
eitaa.com/@dasht_e_khak